امر بین الامرین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عقیده امامیه در مورد کارهای اختیاری انسان و در برابر
جبر و
تفویض میباشد.
این نظریه نخستین بار توسط
امیرمؤمنان (علیهالسلام) مطرح شده است. فردی درباره حقیقت قدر از
حضرت علی (علیهالسلام) پرسید. امام (علیهالسلام) از او خواست که در این مسئله عمیق و پیچیده وارد نشود، ولی آن فرد بر درخواست خود اصرار ورزید. امام (علیهالسلام) فرمود: اکنون که از درخواست خود صرف نظر نمیکنی بدان که در باب قدر نه جبر در کار است و نه تفویض، بلکه
امری میان دو
امر است.
در این زمینه از دیگر امامان اهل بیت به ویژه
امام صادق و
امام رضا (علیهماالسلام) احادیث فراوانی وارد شده است. و از امام هادی (علیهالسلام در تشریح این مسئله رساله مبسوطی نقل شده است
.
مراد از
امرین جبر و
تفویض است. بنابر نظریه جبر اراده انسان در هیچ کاری از هیچ جهت دخالت ندارد و بنابر نظریه تفویض، اراده او در هر کاری از هر جهت مؤثر میباشد و خداوند متعال تنها انسان و قدرت او را به
وجود آورده است، و نتیجه اعتقاد به «
امر بین الأمرین» رفع کلیت هر دو نظریه و اثبات تأثیر اراده خداوند و انسان در هر کار اختیاری در طول یکدیگر است، که حقیقت اختیار انسان در کارهای اوست.
با توجه به عمومی و همگانی بودن این مسئله در طول تاریخ، بین ملل و نحل و مذاهب مختلف
و نیز دارا بودن جنبه عملی علاوه بر جنبه نظری
و ارتباط با
عدل الهی و نیز ارتباط با آزادی اجتماعی و نیز نکوهش و ردّ قدریه و تطبیق آن بر جبریه و مفوّضه در روایات
اهمیت و جایگاه بحث از این مسئله روشن میشود.
فرد و جامعه انسانی با اثبات این نظریه و اعتقاد به آن از لوازم باطل اعتقادی و مفاسد عملی دو عقیده دیگر جبر و تفویض مصون مانده و از آثار اعتقادی و عملی انسان ساز و جامعه گستر آن برخوردار میشود.
فلاسفه اسلامی و متکلمان امامیه طرفداران «
امر بین الامرین» بوده اند
در میان دیگر مذاهب کلامی نیز
مذهب ماتریدیه اگر چه درباره افعال اختیاری انسان نظریه کسب را مطرح کرده است، ولی تفسیری از «کسب» ارائه نموده که با
مذهب امامیه در مسئله
امر بین الامرین هماهنگ است. ابومنصور ماتریدی فعل انسان را معلول قدرت خداوند که آفریدگار است وقدرت انسان که فاعل فعل میباشد میداند و برای اثبات این مطلب هم به بعضی از آیات قرآن و ادله نقلی اشاره میکند و هم آن را
امری وجدانی و فطری قلمداد مینماید.
همچنین از ظاهر کلمات پیروان او مثل
ملاعلی قاری و
بیّاضی و
بَزْدَوی این است که ماتریدیه قائل به تأثیر قدرت انسان در کارهایش میباشد. بنابراین عقیده ماتریدی و پیروان او در مسئله خلق اعمال با نظریه امامیه یعنی
امرٌ بین الأمرین هماهنگ است.
دیدگاه
طحاویه پیروان
ابوجعفر مصری طحاوی (۲۲۹ـ ۳۲۱هـ) نیز در این مسئله با امامیه هماهنگ میباشد.
برخی از متکلمان اشعری نیز بدون اینکه اصطلاح آن را به کار ببرند، آن را پذیرفته اند، مانند:
شمس الدین محمود اصفهانی،
عبد الوهاب شعرانی عبدالعظیم زرقانی شیخ محمد عبده
شیخ محمد شلتوت.
آیات قرآن، احادیث معصومان و براهین عقلی بر درستی این نظریه دلالت میکند.
از آیات قرآن میتوان به آیه (إِیّاک نعبد وإیّاک نستعین)
اشاره کرد. این آیه با اعتقاد به جبر ناسازگار است، زیرا اگر خداوند خالق افعال ما باشد و اراده ما دخالتی در ایجاد فعل ما نداشته باشد، نسبت دادن
عبادت به خود بی معنا خواهد بود؛ چنان که با عقیده تفویض نیز سازگاری ندارد، زیرا استعانت از کسی که دخالتی در تحقق ندارد معنایی نخواهد داشت.
امام صادق (علیهالسلام هم در پاسخ به شخصی درباره این موضوع به همین آیه استدلال کرده اند
از آیات دیگری که برای اثبات این عقیده به آن استناد شده است آیه ۱۷ سوره انفال است: (فَلَمْ تقْتُلُوکُمْ وَلکنّ اللّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلکنَّ اللّهَ رَمی)؛ «پس شما آنها را نکشتید لکن خداوند آنها را کشت و تو تیر نینداختی بلکه خداوند تیر انداخت».
در این آیه نفی و اثبات به کار برده شده است و خداوند متعال کشتن
کفار را از طرف مؤمنان و تیر انداختن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم را نفی فرموده و در همان حال با تعبیر تقتلوهم و رمیت به آنها نسبت داده است، و این نفی و اثبات از یک جهت نیست، چرا که لازمه اش تناقض است، بلکه نفی از جهت عدم استقلال در افعال و اثبات از حیث دخالت آنها در کارهاست و لذا
امر بین
امرین ثابت میگردد.
همچنین در دسته ای از آیات،
اموری به انسان به عنوان فاعل مختار نسبت داده شده، مانند: (لیسَ للإنسان إلاّ ما سعی)؛ «برای انسان غیر از چیزی که تلاش کرده نیست»
و در دسته ای دیگر
امور تنها به مشیت واذن خداوند منوط گردیده است مانند: «ما رسولی نفرستادیم، مگر برای اینکه به اذن خداوند اطاعت گردد»
.
دسته اول آیات با عقیده جبر و دسته دوم با عقیده تفویض منافات دارد و مقتضای جمع بین آنها این است که گفته شود خداوند به بندگان خود اختیار و مشیت داده است، ولی این اختیار و مشیت در طول مشیت الهی است و این، اثبات کننده
امر بین الامرین است.
در کتب روایی مختلف در ابواب خاصی، مانند: باب الجبر و القدر
والأمر بین الأمرین
و باب المشیة والارادة
و باب الإستطاعة
این موضوع ذکر شده که در مجموع میتوان آنها را به پنج دسته تقسیم کرد:
روایاتی که جبر را منافی تکلیف،
وعد و
وعید،
ثواب و
عقاب و در نتیجه منافی با ملاک و حکمت خداوند معرفی میکند.
روایاتی که جبر و قدر را منافی عمومیت قدرت خداوند معرفی کرده و در نهایت با
توحید در خالقیت و تدبیر ناسازگار میداند.
روایاتی که عقیده حق را منزلی متوسط بین
جبر و
تفویض مطرح میکند..
روایاتی که کشف حقیقت «
امر بین الامرین» را مشکل دانسته و آن را موقوف بر داشتن قدم استوار کرده و برای مؤمن اعتقاد به بطلان جبر و تفویض را کافی شمرده اند.
روایاتی که برای هدایت اذهان مردم عادی، حقیقت
امر بین الامرین را در قالب مثالهایی بیان کرده است
در اینجا برخی از روایات فوق مورد بحث قرار میگیرد.
امام صادق (علیهالسلام) این موضوع را به انسان معصیت کاری تشبیه کردهاند که شخصی او را از
معصیت نهی کند، ولی او نهی را قبول نکند و معصیت را انجام دهد. حضرت فرمود: پس، از حیث اینکه از تو نهی را قبول نکرده و تو او را ترک کرده ای چنین نیست که تو او را به معصیت
امر نموده ای
ملاّصدرا در ذیل این حدیث مینویسد:
از آن جهت که او را نهی کرده، کار را به او واگذار نکرده و از آن حیث که او را واگذاشته او را مجبور ننموده است.
امام رضا (علیهالسلام) نیز میفرماید: خداوند عزوجل فرموده است: ای پسر آدم! تو به مشیت من آن کسی هستی که میخواهی و به قوت من فرامینم را به جا آوردی و به نعمت من بر معصیت من نیرویافتی. تو را شنوا و بینا قرار دادم، آنچه از کار نیک به تو میرسد از ناحیه خداوند است و آنچه از بدی به تو میرسد از خودت میباشد و این بدان خاطر است که من به کارهای نیک تو از تو سزاوارترم و تو به کارهای بد خود از من سزاوارتری و این بدان خاطر است که من از آنچه انجام میدهم مورد سؤال واقع نمیشوم، در حالی که مردم سؤال میشوند.
بر اساس این روایت مشیت وقوه دو
امری است که وجودشان در کارهای انسان ضروری است و هر دو از ناحیه خداوند میباشند، زیرا مشیت خداوند به این تعلق گرفته که انسان دارای مشیت و اراده باشد و نیز خداوند قوا را به انسان تملیک فرموده است. پس انسان از آن دو بی نیاز نیست و از این دو نعمت حتی در معصیت استفاده میکند و همین
امر منشأ اولویت اسناد حسنات به خداوند است، زیرا از طرفی مشیت و قوا از ناحیه خداوند بوده و از طرف دیگر به انجام دادن آنها
امر کرده است. در مسئله سیئات نیز خداوند نعمت و قدرت در اختیار انسان قرار داده و از طرفی هم از معصیت نهی نموده است و تنها به خاطر
وجود مصالحی با امکان ایجاد مانع آن را ایجاد نفرموده است. با توجه به نهی تشریعی خداوند از معصیت وجه اولویت استناد سیئات به بندگان روشن میگردد
متکلمان و حکما نیز برای اثبات این نظریه (
امر بین الأمرین) به استدلال های عقلی مختلفی استناد کردهاند که در ذیل برخی از آنها را بررسی میکنیم:
یکی از استدلالهای متکلمان این است که در مسئله مذکور بیش از سه قول متصور نیست، زیرا وقتی دو اراده (اراده خدا و اراده عبد) را نسبت به کاری در نظر بگیریم یا در تحقق آن، یک اراده دخیل میباشد که نتیجه آن جبر در صورت تأثیر اراده خداوند و یا تفویض در صورت تأثیر اراده عبد خواهد بود و یا هر دو اراده مؤثرند که نتیجه آن
امر بین الامرین است و یا هیچیک از دو اراده دخالت ندارند که این، خلاف فرض است.
استدلال حکما نیز از این قرار است: خداوند متعال بر هر چیزی قادر است و لکن اشیا در قبول
وجود متفاوتند، بعضی بدون واسطه از قدرت خداوند صادر میشود و قبول
وجود در بعضی از آنها با واسطه
وجودی دیگر است و این واسطه، گاهی واحد است و گاهی متعدد، لکن معنای لزوم واسطه، نیازمندی خدا به آن در افعالش نیست، بلکه لزوم واسطه به علت نقصان قابل میباشد. اما خداوند خود مسبب الأسباب بوده و در ایجاد اشیا محتاج چیزی نیست. بنابراین افعال اختیاری انسان به علت نقصان در قابل، بدون واسطه از خداوند صادر نمیشوند و اراده انسان از جمله واسطه هاست، پس جبر باطل میشود و از آنجا که تمام واسطههامخلوق خداوند و مسبّب از اراده الهی هستند، تفویض مردود است.
امام خمینی باتوجهبه روایات اهلبیت (علیهمالسّلام) بر نظریه «
امر بین الامرین» تاکید داشته و خاطرنشان کرده است در روایاتی که بر «
امر بین الامرین» تاکید میکنند، تعریف روشنی نیامده و این
امر سبب اختلاف در تفسیر این روایت شده است افزون بر اینکه پس از نفی قول به جبر و تفویض با دلیل و برهان نیز قهراً «
امر بین الامرین» ثابت میشود.
به اعتقاد امام خمینی بر
موجودات امکان مؤثریت
وجود دارد، نه به نحو استقلال؛ زیرا در
عالم هستی فاعل مستقلی جز خدای متعال نیست و دیگر
موجودات ربط محضاند، پس جهان ازآنجهت که ربط صرف و تعلق محض است ظهور قدرت، اراده و
فعل خداوند است و این همان «
امر بین الامرین» است. امام خمینی با استناد به آیات الهی، در عین اینکه مشیت را برای حق ثابت میکند وابستگی آن را به
مشیت الهی نیز بیان میکند؛ به این معنا که مشیت مخلوق را ظهور مشیت خدا و در طول آن میداند.
امام خمینی جهت نزدیک ساختن موضوع به ذهن و فهم مقوله «
امر بین الامرین» و اینکه فعل بنده هم به حقتعالی و هم به بنده انتساب دارد؛ به آینه مثال میزند؛ چنانکه نور خورشید که از آینه منعکس میشود، برای افراد مختلف برداشتهای گوناگون بروز میکند و برخی آن نور را از آینه دانسته و حمل آن را بر خورشید مجاز میدانند و برخی دیگر
وجود نور را هم از خورشید و هم از آینه میدانند؛ زیرا چگونگی آینه در نور تاثیر میکند و ازاینرو اسناد تاثیر به آینه نیز صحیح است و اگرچه به نحو استقلال نیست.
امام خمینی بر این باور است که
هدایت و
ضلالت و سعادت و
شقاوت مقتضای عین ثابت هر شخصی بوده و اقتضای عین ثابت اشیا نسبت به تقدیرات خود میباشد
و هر شیء در مرتبه عین ثابت و حضرت علمیه استعداد خاص خود را دارد
بنابراین احوال و تجلیاتی که بر مخلوق میگذرد همگی طبق درخواست و طلب خود آنهاست و سعادت و شقاوت هرکسی اقتضای عین ثابت او و از تقدیرات حضرت علمیه است البته این به معنای جبر نیست، بلکه در عین ثابت شخص شقی تقدیر شده که او با
اختیار و
اراده خود شقاوت را انتخاب میکند.
بنابراین تمام افعال و آثار کمالی که به خلق نسبت داده میشود به همان نسبت به حقتعالی نیز منتسب است؛ زیرا تمام مراتب
وجود صورت فیض مقدس حقتعالی و اضافه اشراقی اوست و اضافه اشراقی محض ربط است و صور آن هم عین ربط میباشند و از خود استقلال ندارند.
ملا محمد حسن هردنگی بر این باور است که دلیل بر بطلان جبر و اینکه طریقه مستقیمه ای که باید اعتقاد به آن کرد، اختیار است. علاوه بر حس و مشاهده و حکم عقل قطعی به فساد جبر و تفویض. چه، هر یک مستلزم مفسده است، پس معین است اختیار؛ چرا که شقّ دیگر نیست. احادیث و اخبار و آیات فرآنیه در تأیید این موضوع بسیار است، مثل حدیث معروف «لاجَبرَ وَ لا تَفویضَ و لَکِن
اَمرٌ بَینَ
اَمرَین» یعنی نیست جبر که فعل از خدا باشد و اراده، اراده او باشد وبنده را هیچ اراده و اختیاری نباشد اصلاً. یا اراده ضعیفه باشد که او را اشاعره کسب نام نهاده اند. جبر به این هر دو طریق منفی است. زیرا که به طریق ثانی نیز مشارکت خدا و بنده در فعل ثابت است و خدا اقوی است پس عقاب شریک ضعیف بر اعمال، قبیح خواهد بود و باز این معنی مبطل شرایع و کتب و ارسال رسل خواهد بود. نیست تفویض که
امور و اعمال واگذاشته باشد به بندگان و خدای را هیچ مدخلیتی نباشد. چه، این معنی با امکان عباد و افعال و احتیاج ممکن به علّت حدوثاً و بقائاً و بودن واجب تعالی علّت العلل منافی است؛ بلکه
امری است میان دو
امر. نه به معنی ترکّب از هر دو
امر، چنان چه بعضی از بی-سوادان خیال میکنند؛ زیرا که این معنی هر دو مفسده را دارد. در مناظره با یکی از ملّایان اهل سنّت سخن به این حدیث کشید. چنین معنا کرد. گفتم پس باید ضدّین مجتمع شوند و قوعاً و اعتقاداً. به هر دو مفسده گردن نهاد. هر چند این
امر بالاتر از تجویز «تکلیف به محال» و «ترجیح بلامرجّح» نیست، لکن انصاف و حیا چه شد؟ اگر چنین باشد، باید می-فرمودند
اَمرٌ مِن الأمرَین، نه بینَ الأمرَین. منفعل و خجل شد.
باری معنی «
اَمرٌ بینَ
اَمرَین» آنست که فعل از بندگان است و امداد که مسبّب است از خلق همان فعل، و قدرت و اراده فاعل، از خدا. لکن در طاعات و اعمال حسنه به توفیق چه اوامر الهی معین است بر اتیان به همان اعمال حسنه؟ اگر
امر نمی بود معلوم میشد. در معاصی و شرور به خذلان. چه نواهی الهی مبعد است و محذر است از ارتکاب، و با
وجود این به جا آورده میشود.
• احتجاج، طبرسی، احمد بن علی، نجف اشرف، دارالنعمان للطباعة والنشر.
• اصول الدین، بغدادی، عبدالقاهر، بیروت، دارالفکر.
• اصول فلسفه و روش رئالیسم، طباطبایی، محمدحسین، انتشارات صدرا.
• الاصول من الکافی، کلینی، محمد، دار الکتب الاسلامیة، تهران.
• بحارالانوار، مجلسی، محمدباقر، مؤسسة الوفاء، بیروت.
• تسدید القواعد فی شرح تجرید العقائد، الاصفهانی، محمود، کتب حکمت خطی، شماره۱۶۶، کتابخانه آستان قدس رضوی.
• التوحید، الصدوق، محمد بن علی، مؤسسة النشر الإسلامی.
• جبر و اختیار، جعفری، محمدتقی، مؤسسه تدوین ونشر آثار علاّمه جعفری، تهران،.
• الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الأربعة، شیرازی، محمد، دار إحیاء التراث العربی، بیروت لبنان.
• رسالة التوحید، عبده، محمد، بعنایة بسّام عبدالوهاب الحابی، دار ابن حزم، بیروت.
• شرح اصول الکافی، شیرازی، محمد، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۰.
• شرح الفقه الاکبر، محمد بن عبدالرحمن، امارات عربی، مکتبة الفرقان.
• عدل الهی، مطهری، مرتضی، ۱۳۶۱ش، انتشارات اسلامی، قم.
• فرق و مذاهب کلامی، ربانی، علی، مرکز جهانی علوم اسلامی.
• فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، سبحانی، جعفر، انتشارات توحید.
• کتاب التوحید، ماتریدی، ابوجعفر، دارالمشرق، بیروت لبنان.
• العقیدة الطحاویه، طحاوی، احمد بن محمد، بیروت، المکتب الاسلامی.
• گوهرمراد، فیّاض لاهیجی، عبدالرزاق، سازمان چاپ و انتشارات وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی.
• الکلام المقارن، ربانی، علی، انتشارات دفتر نماینده مقام معظم رهبری در
امور اهل سنت بلوچستان.
• لمعات الهیه، زنوزی، ملاعبداللّه، مقدمه و تصحیح سید جلال الدین آشتیانی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
• المیزان فی تفسیر القرآن، الطباطبائی، محمدحسین، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، قم.
• الیواقیت والجواهر فی بیان عقائد الأکابر، شعرانی، عبدالوهاب، شرکة مکتبة ومطبعة مصطفی الیابوالحلبی وأولاده بمصر
•
دانشنامه کلام اسلامی، مؤسسه امام صادق(ع)، برگرفته از مقاله «امر بین الامرین»، شماره ۸۴ • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.