امداد به انسانها (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
امداد به انسانها از جمله مواردی است که در
آیات قرآن به آن اشاره رفته است. از موارد
امداد خدا به انسانها،
نسخ ادیان و جایگزینی
دین جدید و نیز
هدایت انسانها به
صراط مستقیم است.
نسخ ادیان، و جایگزینی دینی دیگر از سوی
خدا جهت تدبیر امور انسانها و یاری آنها، از مصادیق
امداد خدا به انسانها میباشد:
ما
ننسخ من ءایة او ننسها نات بخیر منها او مثلها الم تعلم ان الله علی کل شیء قدیر• الم تعلم ان الله له ملک السمـوت والارض و ما لکم من دون الله من ولی و لا نصیر. «هر حکمی را
نسخ کنیم، و یا
نسخ آن را به تاخیر اندازیم، بهتر از آن، یا همانند آن را میآوریم. آیا نمیدانستی که
خداوند بر هر چیز توانا است؟!؛ آیا نمیدانستی که حکومت
آسمانها و
زمین، از آن خداست؟! (و حق دارد هر گونه تغییر و تبدیلی در احکام خود طبق مصالح بدهد؟! ) و جز
خدا،
ولی و یاوری برای شما نیست. (و اوست که
مصلحت شما را میداند و تعیین میکند)».
(بنابراین که مقصود از کلمه «آیه» در آیه یاد شده
دین و
شریعت باشد.
).
جمله اول این
آیه اشاره به
حاکمیت خدا در
احکام، و قادر بودن او بر تشخیص همه مصالح بندگان است، بنا بر این نباید
مؤمنان به حرفهای نابجای افراد مغرض که در مساله
نسخ احکام تردید میکنند، گوش فرا دهند و جمله دوم هشداری است به آنها که تکیه گاهی غیر از خدا برای خود انتخاب میکنند، چرا که در جهان تکیه گاه واقعی جز او نیست.
انسان از راهیابی به
صراط مستقیم بدون
امداد الهی ناتوان است:
ایاک نستعین• اهدنا الصرط المستقیم. «(پروردگارا! ) تنها تو را میپرستیم؛ و تنها از تو یاری میجوییم؛ ما را به
راه راست هدایت کن».
هدایت عبارتست از دلالت و نشان دادن
هدف، بوسیله نشان دادن راه، و این خود یک نحو رساندن بهدف است، و کار خدا است، چیزی که هست خدای تعالی سنتش بر این جریان یافته که امور را از مجرای اسباب به جریان اندازد، و در مسئله هدایت هم وسیلهای فراهم میکند، تا مطلوب و هدف برای هر که او بخواهد روشن گشته، و بنده اش در مسیر زندگی به هدف نهایی خود برسد.
و این معنا را خدای سبحان بیان نموده، فرموده: (فمن یرد الله ان یهدیه، یشرح صدره للاسلام، خداوند هر که را بخواهد هدایت کند، سینه او را برای اسلام پذیرا نموده، و ظرفیت میدهد)،
و نیز فرموده: (ثم تلین جلودهم و قلوبهم الی ذکر الله، ذلک هدی الله یهدی به من یشاء، سپس پوست بدن و دلهایشان بسوی
یاد خدا نرم میشود و میل میکند، این
هدایت خدا است، که هر که را بخواهد از آن موهبت برخوردار میسازد).
و اگر در آیه اخیر،
لینت و نرم شدن با حرف (الی) متعدی شده، از این جهت بوده که کلمه نامبرده بمعنای میل، اطمینان، و امثال آن را متضمن است، و اینگونه کلمات همیشه با حرف (الی) متعدی میشوند، و در حقیقت لینت نامبرده عبارتست از صفتی که خدا در
قلب بنده اش پدید میآورد، که بخاطر آن صفت و حالت یاد خدا را میپذیرد، و بدان میل نموده،
اطمینان و
آرامش مییابد، و همانطور که سبیلها مختلفند، هدایت نیز باختلاف آنها مختلف میشود، چون هدایت بسوی آن سبیلها است، پس برای هر سبیلی هدایتی است، قبل از آن، و مختص بان.
آیه شریفه: (و الذین جاهدوا فینا، لنهدینهم سبلنا، و ان الله لمع المحسنین، و کسانی که در ما
جهاد میکنند، ما ایشان را حتما به راههای خود هدایت میکنیم، و بدرستی خدا با نیکوکاران است)،
نیز باین اختلاف اشاره میکند چون فرق است بین اینکه بنده خدا در راه خدا جهاد کند، و بین اینکه در خدا جهاد کند، در اولی شخص
مجاهد سلامت
سبیل، و از میان برداشتن موانع آن را میخواهد، بخلاف مجاهد در دومی، که او خود خدا را میخواهد، و رضای او را میطلبد، و خدا هم هدایت بسوی سبیل را برایش ادامه میدهد، البته سبیلی که او لیاقت و استعدادش را داشته باشد، و همچنین از آن سبیل به سبیلی دیگر، تا آنجا که وی را مختص بذات خود جلت عظمته کند.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۳۱۳، برگرفته از مقاله «امداد به انسانها».