• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

امت مقتصده

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



گروه میانه رو در امر دین و تسلیم دستورات الهی می‌باشند.



«امت» در لغت به معنای جماعتی است که امری واحد، مانند دین، زمان یا مکان آنان را گرد هم آورد،
[۱] مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص۸۶.
[۲] نثر طوبی، ج ۱، ص ۳۸، «امت»
و «مقتصده» از مصدر اقتصاد به معنای میانه‌روی (اجتناب از افراط و تفریط )
[۳] لسان العرب، ابن منظو، ج۱۱، ص۱۷۹ ـ ۱۸۰.
[۴] تاج‌العروس، ج۵، ص ۱۹۰، «قصد»
است، بنابراین، ترکیب «امت مقتصده» در لغت به معنای جماعتی میانه‌رو است. برخی اقتصاد را به معنای استقامت در عمل دانسته‌اند، زیرا کسی که چیزی را قصد کرده مستقیم به سوی آن حرکت میکند، بر خلاف کسی که در طلب خویش حیران است.
[۵] مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۴۱.
امت مقتصده در اصطلاح به جماعت میانه‌رو در امر دین و تسلیم فرمان‌های الهی گفته می‌شود؛
[۶] المیزان فی تفسیرالقرآن، علامه طباطبایی، ج۶، ص۳۹.
[۷] نثر طوبی، ج ۲، ص ۳۰۲، «قصد»
جماعتی که با عمل به فرمان‌های الهی همواره از افراط و تفریط دور بوده و درحد اعتدال به‌سر می‌برند.


این ترکیب یک بار در قرآن کریم و در آیات مربوط به اهل کتاب آمده است. این آیات بیانگر آن است که اگر اهل کتاب ایمان آورده و پرهیزگار می‌شدند، خداوند گناهانشان را زدوده و آنان را وارد بهشت می‌کرد و اگر تورات و انجیل و آنچه که از پروردگارشان به سوی آنان فرود آمده برپا می‌داشتند از برکات آسمانی و زمینی برخوردار می‌شدند. بعضی از اهل کتاب میانه‌رو و بسیاری از آنان بد عمل‌اند: «ولَو اَنَّ اَهلَ الکِتـبِ ءامَنوا واتَّقَوا لَکَفَّرنا عَنهُم سَيِّـاتِهِم ولاََدخَلنـهُم جَنّـتِ النَّعیمولَو اَنَّهُم اَقاموا التَّورةَ والاِنجیلَ وما اُنزِلَ اِلَیهِم مِن رَبِّهِم لاََکَلوا مِن فَوقِهِم ومِن تَحتِ اَرجُلِهِم مِنهُم اُمَّةٌ مُقتَصِدَةٌ و کَثیرٌ مِنهُم ساءَ ما يَعمَلون»


واژه «مقتصد» در آیه ۳۲ فاطر/۳۵ درباره میانه‌رو بودن برخی از بندگان خدا به‌کار رفته و آنان را میان گروهی که به خود ستم کرده‌اند و کسانی که به سوی خیرات پیشی می‌گیرند قرار داده است. در آیه ۳۲ لقمان/۳۱ نیز درباره گروهی از انسان‌ها به‌کار رفته است که پس از نجات یافتن از گرفتاری در امواج دریا از اعتدال خارج نشده‌اند. افزون بر آیات یاد شده که واژه «امت مقتصده» و «مقتصد» در آن آمده، آیات دیگری هم بدون استفاده از الفاظ یاد شده، مرتبط با مفهوم میانه و میانه‌روی• است؛ همچون آیات ۱۴۳ بقره /۲، درباره میانه بودن امت اسلامی ، ۹ نحل/۱۶ در مورد ارائه صراط مستقیم از سوی خداوند به عنوان راهی میانه، ۲۹ اسراء /۱۷ و ۶۷ فرقان /۲۵ درباره لزوم میانه‌روی در بخشش، ۱۹ لقمان /۳۱ در توصیه به اعتدال در راه رفتن از سوی لقمان به فرزندش و ۱۱۰ اسراء/۱۷ که به خواندن نماز با آهنگ میانه (نه بلند و نه کوتاه) دستور می‌دهد.


میانه‌روی تنها در محدوده حق و در محور صراط مستقیم، یعنی راه میانه‌ای که از سوی خداوند ارائه می‌شود: «و عَلَی اللّهِ قَصدُ السَّبیلِ»
[۱۹] جامع البیان عن تأویل آیالقرآن، ج۱۴، ص۱۱۲ ـ ۱۱۴.
معنا می‌یابد؛ راهی که از سوی خداوند ارائه شده یعنی اسلام
[۲۰] جامع البیان عن تأویل آیالقرآن، ج۱۴، ص۱۱۲.
دینی میانه و احکام و دستورات آن در حد اعتدال است. نمونه‌هایی از این احکام در زمینه‌های گوناگون اقتصادی، اخلاقی و... در قرآن چنین آمده است: ۱. هرگز دست خود را به گردنت مبند ( انفاق را ترک مکن) و آن را یکسره مگشای (هرچه داری به گزاف مده) بندگان خدای رحمان کسانیاند که... در انفاق نه اسراف می‌کنند و نه تنگ می‌گیرند، بلکه در میان این دو، حد اعتدالی دارند. ۲. لقمان در توصیه‌ای به فرزند خویش وی را به اعتدال در راه رفتن فرا می‌خواند. حکایت کلمات حکمت‌آمیز لقمان در قرآن به نوعی سفارش همان امور به مسلمانان به حساب می‌آید. ۳. در سوره اسراء /۱۷، آیه ۱۱۰ به خواندن نماز با صدای (معمولی)، نه بلند و نه کوتاه فرمان داده شده است.
با توجه به این‌که راه میانه همان اسلام و احکام آن است، میانه‌رو کسی است که در این راه وارد شده و به همه احکام آن ملتزم باشد، ازاین‌رو کسانی که بین اعتقاد به خدا و اعتقاد به رسول او جدایی انداخته و به بخشی از شریعت و احکام آن ایمان می‌آورند و در این میان راه میانه‌ای را می‌جویند، حقّاً کافرند نه میانه‌رو، چنان‌که منافقان نیز که نه راه مؤمنان و نه راه کافران را می‌پیمایند و بین آن دو سرگردان‌اند جایگاه آنان در آتش بوده و هرگز سهمی از عنوان میانه‌روی ندارند.


در قرآن کریم ، امت اسلامی ، امتی معتدل، وسط و به دور از افراط و تفریط‌های گروه‌های دیگر معرفی شده است: «وکَذلِکَ جَعَلنـکُم اُمَّةً وسَطـًا» برخی، چون مشرکان و بت‌پرستان گرفتار جسم‌گرایی و دنیاطلبی گشته و به آخرت اعتقادی ندارند و اهمیتی برای امور روحی و معنوی قائل نیستند. در مقابل، عده‌ای مانند نصارا، کمالات جسمانی را به کناری نهاده و به تقویت جانب روح پرداخته‌اند. قدر مشترک هر دو گروه آن است که به نتیجه مطلوب و هدایت صحیح دست نمی‌یابند؛ امّا امت اسلامی با هدایت دینی از سوی خداوند امت وسط قرار داده شده است، به‌گونه‌ای که نه ترک دنیا گفته و نه از معنویات دست کشیده است؛ به عبارت دیگر به هر دو جنبه جسمی و روحی وجود خویش توجّه کرده و از سعادت مادی و معنوی بهره برده است، ازاین‌رو امت اسلامی، امت میانه، معیار سنجش افراط و تفریط و بهترین امتهاست: «کُنتُم خَیرَ اُمَّة...»، به همین جهت، برابر روایتی از اهل بیت (علیهم‌السلام)، در قرآن از اهل کتابی که اسلام آورده،
[۳۱] جامع البیان عن تأویل آیالقرآن، ج۵، ص۴۱۳.
[۳۲] روض الجنان و روح الجنان، ج۷، ص۶۰.
[۳۳] تفسیر الصافی، ج۲، ص۵۱.
از پیامبر (صلیالله‌علیه‌وآله‌وسلم) پیروی کرده‌اند
[۳۴] التبیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسی، ج۳، ص۵۸۶.
[۳۵] مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۴۲.
وبراساس کتاب خدا و امر او سخن گفته‌اند،
[۳۶] جامع البیان عن تأویل آیالقرآن، ج۵، ص۴۱۳.
با تعبیر «امت مقتصده» و میانه‌رو یاد شده است.


در برخی آیات آمده است که به هنگام گرفتاری در امواج دریا همه انسان‌ها خداوند را از روی اخلاص می‌خوانند؛ ولی پس از نجات یافتن تنها برخی از آن‌ها میانه‌روی را در پیش می‌گیرند. گفتنی است که گرچه میانه‌روی و اقتصاد از صفات پسندیده و از فضایل انسانی است؛ ولی این صفت خود دارای درجاتی است که دارندگان درجه پایین آن: «و مِنهُم مُقتَصِدٌ» در مقابل پیشیگیرندگان به نیکیها بوده و دارندگان درجه بالای آن همان پیشی گیرندگان به خوبیها هستند: «و مِنهُم سابِقٌ بِالخَیرت» البتّه همه کسانی که در درجات یاد شده به سر میبرند با حفظ مراتب، عنوان ارزشی «میانه‌رو» بر آنان صادق است، برخلاف گروه سومی که در همین آیه با تعبیر «کسانی که به خویشتن ظلم می‌کنند» از آنان یاد شده است: «و مِنهُم ظالِمٌ لِنَفسِهِ»
بسیاری از مفسران در تبیین امت مقتصده، تنها به درجه پایین آن توجه کرده و بر همین پایه آیه ۳۲ فاطر /۳۵ را تفسیر کرده‌اند. برخی امت مقتصده را گروه فرمانبردار دانسته‌اند که از ارتکاب گناهان حذر دارد؛ ولی کاربرد واژه «مقتصد» نشان می‌دهد که اطاعت این گروه به مرحله نهایت نرسیده است.
[۴۳] تفسیر التحریر و التنویر، طاهر بن عاشور، ج۶، ص۲۵۴.
برخی آنان را کسانی دانسته‌اند که نه ترک عمل می‌کنند تا در زمره ستم‌کنندگان به خویش قرار گیرند و نه از دیگران پیشی می‌گیرند تا جزو «سابِقٌ بِالخَیرت» باشند.
[۴۴] «قصد»، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۲۷۰، محقق المفسر العلامة حسن المصطفوی.
گفته شده: میانه‌روی بالاترین درجه برای اهل کتاب است و همین صفت برای امت اسلامی مرتبه‌ای متوسط است و مرتبه بالاتر از آن، یعنی پیشی گرفتن به خوبیی‌ها: «سابِقٌ بِالخَیرت» مخصوص مسلمانان است. برخی نیز میانه‌روی را بر دو نوع دانسته‌اند: ۱. میانه‌روی بین افراط و تفریط که مطلقاً امری پسندیده است؛ مانند شجاعت که حدّ اعتدال بین افراط تهور و تفریط ترس است. آیات ۱۹ لقمان/۳۱ و ۶۷ فرقان /۲۵ به این نوع اشاره دارد. ۲. میانه‌روی که کنایه است از آنچه میان امر پسندیده و ناپسند قرار میگیرد؛ مانند قرار گرفتن بین عدل و ظلم و نزدیک و دور. آیه ۳۲ فاطر/۳۵ این نوع را بیان می‌کند.
[۴۹] «قصد»، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص۶۷۲.



برخی معتقدند آیه ۶۶ مائده که اهل کتاب را به مقتصده (فرمانبردار) و مرتکبان اعمال بد تقسیم می‌کند، مربوط به قبل از اسلام است، زیرا اهل کتاب بعد از اسلام دو دسته‌اند: بدکاران (کسانی که ایمان نیاورده‌اند) و سابق بالخیرات (ایمان آورندگان). گفته شده: مقتصد آن گروه از اهل کتاب‌اند که از افراط در ابراز بغض نسبت به مسلمانان به دور بوده و به آنان آزار نمی‌رساندند و با آنان ایمان نیز نیاورده‌اند.
[۵۱] تفسیر التحریر و التنویر،ج ۶، ص ۲۵۴ ـ ۲۵۵، طاهر بن عاشور .
به گفته دیگر، امت مقتصده کسانی هستند که درباره عیسی بن مریم (علیه‌السلام) نه غلوّ کرده که وی را خدا بدانند و نه تقصیر ورزیده و درباره وی سخن سخیف و ناروا گفته‌اند.
[۵۲] جامع البیان عن تأویل آیالقرآن، ج۵، ص۴۱۲.
[۵۳] التبیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسی، ج۳، ص۵۸۶.
بنا به شأن نزولی مراد از امت مقتصده نجاشی و اصحاب او هستند.
[۵۴] التبیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسی، ج۳، ص۵۸۶.
[۵۵] مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۴۲.



(۱)قرآن کریم.
(۲) التبیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسی.
(۳) التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، محقق المفسر العلامة حسن المصطفوی.
(۴) تفسیر التحریر و التنویر، طاهر بن عاشور.
(۵) تفسیر الصافی.
(۶) تفسیرالقرآن العظیم، ابن کثیر.
(۷) جامع البیان عن تأویل آیالقرآن.
(۸) روض الجنان و روح الجنان.
(۹) لسان العرب، ابن منظو.
(۱۰) مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن.
(۱۱) مفردات الفاظ القرآن.
(۱۲) المیزان فی تفسیرالقرآن، علامه طباطبایی.
(۱۳) نثر طوبی.
(۱۴)تفسیر ابن کثیر،ابن کثیر.


۱. مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص۸۶.
۲. نثر طوبی، ج ۱، ص ۳۸، «امت»
۳. لسان العرب، ابن منظو، ج۱۱، ص۱۷۹ ـ ۱۸۰.
۴. تاج‌العروس، ج۵، ص ۱۹۰، «قصد»
۵. مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۴۱.
۶. المیزان فی تفسیرالقرآن، علامه طباطبایی، ج۶، ص۳۹.
۷. نثر طوبی، ج ۲، ص ۳۰۲، «قصد»
۸. مائده/سوره۵، آیه۶۵.    
۹. مائده/سوره۵، آیه۶۶.    
۱۰. فاطر/سوره۳۵، آیه۳۲.    
۱۱. لقمان/سوره۳۱، آیه۳۲.    
۱۲. بقره/سوره۲، آیه۱۴۳.    
۱۳. نحل/سوره۱۶، آیه۹.    
۱۴. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۹.    
۱۵. اسراء/سوره۱۷، آیه۶۷.    
۱۶. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۹.    
۱۷. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۱۰.    
۱۸. نحل/سوره۱۶، آیه۹.    
۱۹. جامع البیان عن تأویل آیالقرآن، ج۱۴، ص۱۱۲ ـ ۱۱۴.
۲۰. جامع البیان عن تأویل آیالقرآن، ج۱۴، ص۱۱۲.
۲۱. تفسیر ابن کثیر،ابن کثیر، ج۲، ص ۵۸۴    
۲۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۹.    
۲۳. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۷.    
۲۴. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۹.    
۲۵. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۱۰.    
۲۶. نساء/سوره۴، آیه۱۵۰.    
۲۷. نساء/سوره۴، آیه۱۴۳.    
۲۸. بقره/سوره۲، آیه۱۴۳.    
۲۹. المیزان فی تفسیرالقرآن، علامه طباطبایی، ج۱، ص۳۱۹ ۳۲۰.    
۳۰. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۱۰.    
۳۱. جامع البیان عن تأویل آیالقرآن، ج۵، ص۴۱۳.
۳۲. روض الجنان و روح الجنان، ج۷، ص۶۰.
۳۳. تفسیر الصافی، ج۲، ص۵۱.
۳۴. التبیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسی، ج۳، ص۵۸۶.
۳۵. مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۴۲.
۳۶. جامع البیان عن تأویل آیالقرآن، ج۵، ص۴۱۳.
۳۷. مائده/سوره۵،آیه۶۶    
۳۸. لقمان/سوره۳۱، آیه۳۲.    
۳۹. فاطر/سوره۳۵، آیه۳۲.    
۴۰. فاطر/سوره۳۵، آیه۳۲.    
۴۱. فاطر/سوره۳۵، آیه۳۲.    
۴۲. فاطر/سوره۳۵، آیه۳۲.    
۴۳. تفسیر التحریر و التنویر، طاهر بن عاشور، ج۶، ص۲۵۴.
۴۴. «قصد»، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۲۷۰، محقق المفسر العلامة حسن المصطفوی.
۴۵. تفسیر ابن کثیر،ابن کثیر، ج ۲، ص ۷۹    
۴۶. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۹.    
۴۷. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۷.    
۴۸. فاطر/سوره۳۵، آیه۳۲.    
۴۹. «قصد»، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص۶۷۲.
۵۰. مائده/سوره۵، آیه۶۶.    
۵۱. تفسیر التحریر و التنویر،ج ۶، ص ۲۵۴ ـ ۲۵۵، طاهر بن عاشور .
۵۲. جامع البیان عن تأویل آیالقرآن، ج۵، ص۴۱۲.
۵۳. التبیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسی، ج۳، ص۵۸۶.
۵۴. التبیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسی، ج۳، ص۵۸۶.
۵۵. مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۴۲.



سایت دانشنامه موضوعی قرآن    






جعبه ابزار