امام حسین در قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله آیاتی که در شان و منزلت
امام حسین علیهالسّلام نازل شده، جمع آوری و با
روایات امامان معصوم علیهالسّلام مستند گشته است. آیات به دو دسته تقسیم میشوند، یک دسته از
آیات قرآن ، در شان ائمه اطهار و حضرت ابا عبدالله الحسین علیهالسّلام نازل شده و دسته دیگر بر امام حسین علیهالسّلام و واقعه عاشورا تطبیق داده شده است. (ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة) امام حسین علیهالسّلام با تقدیم تمام هستی خود و قربانی بهترین عزیزانش در راه دوست، چراغ پرفروغ هدایت و کشتی نجات بشریت شد، و خداوند به او عظمتی بخشید که به کسی اعطاء نکرد، تا آنجا که تربت پاکش را شفای دلها و بیماریها قرار داد.
نگارنده این سطور بر آن شد به کنکاش در آیات
قرآن بپردازد و آیاتی را که به شان و منزلت امام حسین علیهالسّلام در ارتباط است با استناد به روایات معصومین علیهالسّلام شناسایی کند. آنچه در پیش رو در این مقاله میبینید، مجموعهای از این آیات است که یا در شان امامان معصوم و اباعبدالله الحسین علیهالسّلام نازل شده و یا بر آن حضرت تطبیق میکند.
قل لا اسالکم علیه اجرا الا المودة فی القربی.
بگو: من هیچ پاداشی بر رسالتم درخواست نمیکنم جز دوست داشتن نزدیکانم.
از آیاتی که عظمت مقام امام حسین علیهالسّلام از آن استفاده میشود این آیه شریفه است. که طبق نقل روایات بسیاری از
شیعه و
اهل سنت در مورد
اهل بیت علیهالسّلام نازل شده است. مثلا از طرق اهل سنت، احمد بن حنبل، ابن منذر، ابن ابی حاتم، طبرانی، ابن مردویه و گروهی دیگر از علماء اهل سنت از ابن عباس روایت کردهاند:
«آنگاه که آیه: قل لا اسئلکم...» نازل شد، گفتند: ای
پیامبر خدا ، این خویشان (قربی) تو که مودت و دوستی آنان بر ما
واجب گردیده کیانند؟ آن حضرت فرمود: علی و فاطمه و دو پسر آنها (حسن و حسین) »
انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا.
خداوند فقط میخواهد پلیدی و
گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد.
آیه دیگری که بر
عصمت و جلالت شان اباعبدالله الحسین علیهالسّلام دلالت میکند، آیه تطهیر است. کلمه «انما» در آیه شریفه انحصار خواست خدا را میرساند، و میفهماند که خداوند خواسته رجس و پلیدی را تنها از اهل بیت دور کند و آنان را تطهیر نماید و به آنها عصمت دهد.
سئوال: مراد از «اهل البیت» کیست؟
علامه طباطبایی در پاسخ به این سؤال میفرماید: «کلمه اهل البیت در عرف قرآن کریم اسم خاص است که هر جا ذکر شود، مراد پنج تن هستند، یعنی: رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ،
علی ،
فاطمه و
حسن و
حسین علیهالسّلام و بر هیچ کس دیگر اطلاق نمیشود، هر چند که از خویشان آن حضرت باشند. و بردن انواع پلیدیها و رذایل، با عصمت الهی منطبق میشود و آیه شریفه یکی از ادله عصمت اهل بیت به شمار میآید.
بیش از هفتاد روایت از طرق اهل سنت و شیعه در شان نزول آیه وارد شده که مراد از «اهل البیت» در آیه شریفه، پنج تن آل عبا میباشند.
به سه روایت اشاره میکنیم:
عایشه میگوید: پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم بامدادی در حالی که عبایی از برد یمانی بر دوش داشت، بیرون آمد. پس حسن آمد پیامبر او را داخل برد نمود. پس حسین آمد و داخل برد شد، پس فاطمه آمد و
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم او را داخل برد کرد. پس علی علیهالسّلام آمد و او را نیز داخل برد کرد، آنگاه گفت: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا.»
ام سلمه میگوید: پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به فاطمه فرمود:
همسر و پسرانت را نزد من بیاور.
فاطمه آنان را حاضر کرد، رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم کساء فدکی را بر آنان پوشاند و دستش را برایشان گذاشت و فرمود: «اللهم ان هولاء آل محمد فاجعل صلواتک و برکاتک علی آل محمد انک حمید مجید؛ خدایا اینان آل محمد هستند، پس درود و برکات خود را بر آل محمد قرار بده، به درستی که تو حمید مجیدی.»
ام سلمه میگوید: من کساء را بلند کردم تا بر آنها داخل شوم، پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم آن را نگاه داشت و فرمود: «انک علی خیر؛ تو بر خیر هستی (اما جزو آل محمد نیستی). »
در
روایت دیگر آمده است که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم دستش را از کساء بیرون آورد و اشاره به
آسمان کرد و گفت: «اللهم هولاء اهل بیتی، و حامتیای خاصتی فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا؛ خدایا اینان اهل بیت و خاصان من هستند، پس رجس و پلیدی را از اینان دور کن و پاکیزه شان گردان.»
فمن حاجک فیه من بعدما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا وابناءکم ونساءنا ونساءکم وانفسنا وانفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله علی الکاذبین.
هرگاه بعد از
علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت میکنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما
زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
آیه مباهله به اتفاق
مسلمانان بر فضیلت و مقام سید الشهداء دلالت میکند. در این آیه خداوند به پیامبرش دستور میدهد که هرگاه پس از استدلالات روشن، کسی درباره
عیسی با تو گفتگو کند، و به جدال برخیزد، به او پیشنهاد مباهله کن تا خداوند دروغگو را رسوا سازد.
بر این اساس رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم با مسیحیهای نجران قرار مباهله گذاشتند. آیه مباهله در حق
اهل بیت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم نازل شده و آن حضرت تنها کسانی را که همراه خود به میعادگاه برد فرزندانش حسن و حسین و دخترش فاطمه سلاماللهعلیهم به همراه علی علیهالسّلام بودند.
بنابراین مراد از «ابناءنا» در آیه شریفه منحصر به امام حسن و امام حسین علیهالسّلام و «نساءنا» فاطمه زهرا سلاماللهعلیهم و «انفسنا» علی علیهالسّلام میباشد و روایات دال بر این مطلب به حد
تواتر نقل شده است.
امام موسی بن جعفر علیهالسّلام پس از قرائت آیه شریفه فرمود: «... فکان تاویل ابناءنا الحسن و الحسین و نساءنا فاطمة و انفسنا علی بن ابی طالب علیهالسّلام » «۵» یعنی؛ پس تاویل پسران ما،امام حسن علیهالسّلام و امام حسین علیهالسّلام و
زنان ما، فاطمه سلاماللهعلیهم و نفوس ما، علی علیهالسّلام میباشد. شرکت علی، فاطمه، حسن و حسین علیهالسّلام ، در مباهله به امر
خداوند ، دلیل بر عظمت مقام این چهار نور مقدس دارد، که شایستهترین و گرامیترین خلق خدا نزد پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم بودند.
این از فضایل بزرگ امام حسین علیهالسّلام است که در چنین مراسم با اهمیت و تاریخی بزرگی همکار و همراه پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم شود و از میان تمام خلق، او و برادر و
پدر و مادرش انتخاب شوند.
مسیحیان در روز میعاد همین که دیدند پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فرزندش حسین را در آغوش دارد و دست حسن را گرفته و علی و فاطمه همراه او هستند، سخت به وحشت افتادند و از مباهله صرف نظر کردند و حاضر به مصالحه و پرداخت
جزیه شدند.
فتلقی آدم من ربه کلمات.
در
روایات متعددی از طرق اهل بیت علیهالسّلام وارد شده که مقصود از «کلمات» تعلیم اسماء بهترین مخلوقات خدا یعنی محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهالسّلام بوده است. و
حضرت آدم علیهالسّلام با توسل به این کلمات از درگاه خداوند تقاضای بخشش نمود و خداوند او را بخشید از جمله این روایت است:
هنگامی که آدم، ساق عرش و نامهای پیامبر و
ائمه علیهالسّلام را دید، پس
جبرئیل بدو تلقین کرد و او گفت: یا حمید بحق محمد، یا علی بحق علی، یا فاطر بحق فاطمه، یا محسن بحق الحسن و الحسین و منک الاحسان. پس چون امام حسین علیهالسّلام را یاد کرد اشکهایش جاری شد و قلبش فروتن گشت و گفت: ای برادرم جبرئیل! چه میشود که با یاد پنجمین فرد، قلبم میشکند و اشکم جاری میشود؟ جبرئیل گفت: این فرزند تو به مصیبتی دچار میشود که تمام مصیبتها در مقابل آن کوچک است. آدم پرسید: برادرم، آن (مصیبت) چیست؟
گفت:
تشنه و بی کس و تنها کشته میشود و او را یار و یاوری نیست. وای آدم! کاش او را میدیدی که میگوید: آه از تشنگی آه از کمی یار و یاور! تا آن که عطش بین او و
آسمان چون دود جدایی میاندازد. در آن هنگام هیچ کس پاسخی به وی نمیدهد جز آنکه
شمشیر بر او میکشند و میخواهند مرگ به کام او ریزند. بعد از آن همچون گوسفند از پشت، سر از پیکرش جدا میسازند و دشمنانش به چپاول زاد و راحله او میپردازند، و سرانجام سر او و یارانش را در شهرها میگردانند. در حالی که بانوان (حرم) را نیز با خود (به
اسارت ) دارند.
این چنین در
علم خدای یگانه منان گذشته است. پس آدم و جبرئیل (علیهما السلام) همچون مادر فرزند مرده، (بر این مصیبت عظمی) گریستند.
واذ ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن
و آن هنگام که
ابراهیم علیهالسّلام را پروردگارش به کلماتی آزمود پس آنها را به پایان رساند.
از
امام صادق علیهالسّلام سئوال شد مقصود از این کلمات چیست؟ فرمود: آنها کلماتی بودند که آدم علیهالسّلام از پروردگارش فرا گرفت و به واسطه آنها
توبه او پذیرفته شد و آن کلمات اینها بود. یا رب اسالک بحق محمد و علی و فاطمة والحسن والحسین الا تبت علی، فتاب الله علیه انه هو التواب الرحیم. پروردگارا! تو را به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین میخوانم که بر من ببخشایی. پس خداوند او را بخشید که او توبه پذیر و بخشنده است.
آنگاه سئوال شد، یابن رسول الله «فاتمهن» چیست؟ فرمود: «یعنی اتمهن الی القائم علیهالسّلام اثنی عشر اماما تسعة من ولد الحسین علیهالسّلام » یعنی آن کلمات را به قائم علیهالسّلام به پایان رساند، و آنان
دوازده امام میباشند که نه نفر آنان از
نسل حسین علیهالسّلام هستند.
ان الله اصطفی آدم ونوحا وآل ابراهیم وآل عمران علی العالمین
به
حقیقت ، خداوند آدم و نوح و خاندان ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برگزیده است.
در روایات متعددی از اهل بیت رسیده که به این آیه شریفه بر عصمت
انبیاء و
امامان علیهالسّلام استدلال شده است، زیرا هرگز خداوند: افراد گنهکار و آلوده به
شرک و
کفر و
فسق را بر نمیگزیند. و امام حسین علیهالسّلام بر منزلت و مقام خود به این آیه استدلال کرده است.
در
روز عاشورا محمد بن اشعث (از فرماندهان لشکر عمر سعد) به امام حسین علیهالسّلام گفت:
ای حسین پسر فاطمه! کدام منزلت و برتری از پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در شماست که در دیگری وجود ندارد؟ امام علیهالسّلام آیه ان الله اصطفی آدم... را
قرائت کرد و فرمود: به خدا قسم، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم از خاندان ابراهیم علیهالسّلام و عترت هدایتگر از خاندان
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم میباشند.
در دیگر روایتی که گفتگوی
امام رضا علیهالسّلام و مامون را حکایت کرده است، مامون پرسید: «هل فضل الله العترة علی سائر الناس؟» آیا خدا، عترت را بر سایر مردم برتری داده است؟
امام رضا علیهالسّلام فرمود: خداوند برتری عترت بر سایر مردم را در
آیات محکمش علنی کرده است. مامون گفت: آن آیات چیست؟ امام رضا علیهالسّلام فرمود: «ان الله اصطفی آدم...»
از
امام باقر علیهالسّلام روایت شده که آن حضرت آیه شریفه «ان الله اصطفی... ذریة بعضها من بعض» را قرائت کرد و فرمود «نحن منهم و نحن بقیة تلک العترة» ما از آن ذریه هستیم و ماییم بقیه آن عترت.
الم تر کیف ضرب الله مثلا کلمة طیبة کشجرة طیبة اصلها ثابت و فرعها فی السماء.
آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» و(گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزهای
تشبیه کرده که ریشه آن(در زمین) ثابت، و شاخه آن در
آسمان است.
با استناد به روایتی که در تفسیر آیه شریفه وارد شده،
امام حسین علیهالسّلام از مصادیق بارز آیه شریفه یعنی شجره طیبه به شمار میآیند.
عمرو بن حریث میگوید: از
امام صادق علیهالسّلام در مورد آیه «الم تر کیف ضرب الله...» پرسیدم. فرمود: «رسول الله اصلها، و امیرالمؤمنین فرعها، والائمة من ذریتها اغصانها، و علم الائمة ثمرتها و شیعتهم المؤمنون ورقها» رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ، اصل آن و امیرمؤمنان علیهالسّلام ، فرع آن و امامان از ذریه آن حضرت، شاخههای آن و
دانش ائمه ثمره آن و
شیعیان مؤمن، برگهای آن (درخت پاکیزه) هستند.
ولا تقتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق ومن قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا.
و کسی را که خداوند خونش را
حرام شمرده، نکشید، جز بحق! و آن کس که مظلوم کشته شده، برای ولیش سلطه (و حق
قصاص ) قرار دادیم.
حرمت قتل نفس و
احترام خون انسانها در همه شرایع آسمانی آمده است، و آن را یکی از بزرگترین گناهان شمردهاند. یکی از خونهایی که مظلومانه ریخته شد، خون اباعبدالله الحسین علیهالسّلام و اصحاب او بود. روایات فراوانی وجود دارد که آیه فوق را بر
امام حسین علیهالسّلام تطبیق دادهاند.
امام صادق علیهالسّلام فرمود:قتل النفس التی حرم الله، فقد قتلوا الحسین علیهالسّلام فی اهل بیته؛
کسی را که خداوند خونش را حرام شمرده بود، کشتند. هر آینه حسین بن علی علیهالسّلام را در میان خانواده اش به قتل رساندند.
همچنین در روایتی دیگر فرمود: آیه شریفه در مورد حسین علیهالسّلام نازل شده است.
سلام بن مستنیر از
امام باقر علیهالسّلام در مورد آیه «و من قتل مظلوما...» فرمود: «هو الحسین بن علی علیهالسّلام قتل مظلوما و نحن اولیاءه والقائم منا اذا قام طلب بثار الحسین علیهالسّلام»؛ او حسین بن علی است که مظلوم کشته شد و ما ولی او هستیم و قائم ما وقتی
قیام کند به خونخواهی حسین علیهالسّلام اقدام میکند.
ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیرا• انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء ولا شکورا
و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «
یتیم » و «اسیر» میدهند! (و میگویند) ما شما را به خاطر خدا اطعام میکنیم؛ و هیچ پاداشی و سپاسی از شما نمیخواهیم.
ابن عباس میگوید: حسن و حسین علیهالسّلام بیمار شدند، علی و فاطمه و فضه (خادمه آنان) نذر کردند اگر آنها
شفا یابند سه روز روزه بگیرند، طبق برخی روایات حسن و حسین علیهالسّلام نیز گفتند: ما هم نذر میکنیم روزه بگیریم. آن دو بزرگوار شفا یافتند و خانواده علی علیهالسّلام ، از لحاظ مواد غذایی دستشان خالی بود، امام علی علیهالسّلام سه من جو
قرض نمود و فاطمه یک سوم آن را آرد کرد و نان پخت، به هنگام افطار مستمندی به در خانه آمد، آنان همگی سهم خود را به او دادند، و با آب افطار کردند. شب دوم یتیمی به در خانه آمد و تقاضای کمک کرد، آنان همه نان خود را به او دادند و شب سوم اسیری در خانه را کوبید و همه سهم غذای خود را به او دادند و با آب افطار کردند.
صبح هنگام علی علیهالسّلام دست حسن و حسین علیهالسّلام را گرفت و خدمت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم برد در حالی که از گرسنگی میلرزیدند. رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم با دیدن آنان بسیار ناراحت شد. به خانه فاطمه سلاماللهعلیهم آمد، دید در حال
عبادت است و بی رمق. در این حال
جبرئیل نازل شد و سوره هل اتی را بر آن حضرت نازل کرد.
کهیعص
از
حضرت ولی عصر علیهالسّلام از
تاویل این آیه سؤال شد، فرمود «هذه الحروف من انباء الغیب اطلع الله علیها عبده زکریا، الی ان قال: فانباه الله تبارک و تعالی عن قصته، فقال «کهیعص» فالکاف اسم کربلاء
والهاء هلاک العترة
[۱۱] والیاء یزید و هو ظالم الحسین علیهالسّلام و العین عطشه والصاد صبره»
این حروف از اخبار غیبی است که خدا بنده اش زکریا را بر آن آگاه کرده است، تا آنجا که فرمود: پس خداوند داستان او (حسین علیهالسّلام ) را برایش بازگو نمود و گفت: «کهیعص»، «کاف» نام کربلاست، «هاء» هلاکت خاندان پاک اوست، «یاء» یزید آن ستمکار بر حسین علیهالسّلام ، «عین» عطش و «صاد»
صبر او است.
اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا وان الله علی نصرهم لقدیر.
به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل گردیده، اجازه جهاد داده شده است؛ چرا که مورد ستم قرار گرفتهاند، و خداوند بر یاری آنها تواناست.
امام باقر علیهالسّلام در باره آیه شریفه فرمود: مراد
علی و
حسن و
حسین علیهالسّلام هستند.
الله نور السماوات والارض مثل نوره کمشکاة فیها مصباح المصباح فی زجاجة الزجاجة کانها کوکب دری.
خداوند نور آسمانها و زمین است، مثل
نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی (پرفروغ) باشد، آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حبابی شفاف و درخشنده همچون یک
ستاره فروزان.
در برخی روایات آیه شریفه به امیرمؤمنان علیهالسّلام ،
فاطمه زهرا سلاماللهعلیهم ، امام حسن و امام حسین علیهالسّلام تفسیر شده است.
امام صادق علیهالسّلام فرمود: مراد از «مشکوة» فاطمه سلاماللهعلیهم ، و «مصباح»، حسن علیهالسّلام و «زجاجة» حسین علیهالسّلام میباشد.
وجعلها کلمة باقیة فی عقبه.
و آن را کلمهای پاینده در نسلهای بعد از خود قرار داد.
از امیر مؤمنان علیهالسّلام روایت شده که فرمود:
و فینا نزلت هذه الایة «و جعلها...» والامامة فی عقب الحسین علیهالسّلام الی یوم القیامة»
این آیه درباره ما نازل شده است، یعنی
امامت در نسل حسین علیهالسّلام تا
روز قیامت پاینده است.
ووصینا الانسان بوالدیه احسانا حملته امه کرها ووضعته کرها وحمله وفصاله ثلاثون شهرا.
ما به انسان سفارش کردیم به پدر و مادرش نیکی کند، مادرش او را با ناخشنودی حمل نمود و با ناراحتی بر
زمین گذاشت و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است.
امام صادق علیهالسّلام فرمود: لما حملت فاطمة بالحسین علیهالسّلام جاء جبرئیل الی رسول الله فقال: ان فاطمة ستلد غلاما تقتله امتک من بعدک فلما حملت فاطمة بالحسین کرهت حمله و حین وضعته کرهت وضعه. ثم قال: ابوعبدالله: لم تر فی الدنیاام تلد غلاما تکرهه و لکنها کرهته لما علمت انه سیقتل. قال: و فیه نزلت هذه الایة: «و وصینا الانسان...»
چون فاطمه سلاماللهعلیهم به حسین علیهالسّلام باردار شد.
جبرئیل علیهالسّلام نزد رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم آمد و گفت: از فاطمه سلاماللهعلیهم به زودی پسری به دنیا میآید که امتت بعد از تو او را میکشند. از این رو هنگامیکه فاطمه سلاماللهعلیهم به حسین علیهالسّلام بار دار شد، از بارداریش ناخشنود بود و زمان زایش هم به دنیا آمدن فرزندش را خوش نمیداشت.
سپس امام صادق علیهالسّلام فرمود: در دنیا مادری دیده نشده که پسری به دنیا آورد و از این پدیده ناخشنود باشد. اما علت ناخشنودی فاطمه سلاماللهعلیهم آگاهی او به کشته شدن فرزندش در آیندهای نزدیک بود. و فرمود: این
آیه (و وصینا الانسان...) در همین مورد نازل شده است.
مرج البحرین یلتقیان• بینهما برزخ لا یبغیان• .... • یخرج منهما اللؤلؤ والمرجان.
دو
دریا را کنار هم قرار داد در حالی که با هم تماس دارند. میان آن دو برزخی است که یکی بر دیگری غلبه نمیکند... از آن دو دریا مروارید و مرجان بیرون میشود.
امام صادق علیهالسّلام در تفسیر آیه فرمود:
علی و فاطمة علیهالسّلام بحران من العلم عمیقان لا یبغی احدهما علی صاحبه «یخرج منهما اللؤلؤ والمرجان:» الحسن والحسین علیهالسّلام .
علی و فاطمه علیهالسّلام دو دریای ژرف و لبریز از
دانش هستند که یکی بر دیگری طغیان نمیکند.
«از آن دو دریا در و مرجان خارج میشود» یعنی حسن و حسین علیهالسّلام .
یا ایتها النفس المطمئنة• ارجعی الی ربک راضیة مرضیة.
ای نفس آرام یافته به سوی پروردگارت باز گرد. در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است.
امام صادق علیهالسّلام فرمود: «اقراوا سورة الفجر فی فرائضکم و نوافلکم فانها سورة الحسین بن علی علیهالسّلام و ارغبوا فیها رحمکم الله تعالی؛ سوره فجر را در نمازهای
واجب و
مستحب خود بخوانید که آن سوره حسین بن علی علیهالسّلام است. و بدان تمایل ورزید (تا) خدا شما را مورد رحمت خود قرار دهد. ابواسامه که در مجلس حاضر بود پرسید: چگونه این سوره به حسین علیهالسّلام اختصاص یافته است؟ امام علیهالسّلام در پاسخ فرمود: «آیا سخن خدا را نشنیدی که فرمود: «یا ایتها النفس المطمئنه...» منظور از نفس مطمئنه، حسین بن علی علیهالسّلام است که دارای روح آرام یافتهای است که هم او از خدا و هم خدا از او خشنود است.
ابوبصیر از امام صادق علیهالسّلام نقل میکند که «یا ایتها النفس المطمئنه... یعنی الحسین بن علی علیهالسّلام »
ولتعلن علوا کبیرا• فاذا جاء وعد اولاهما بعثنا علیکم عبادا لنا اولی باس شدید فجاسوا خلال الدیار.
و برتری جویی بزرگی خواهید نمود، هنگامی که نخستین وعده فرا رسد، گروهی از بندگان پیکارجوی خود را بر ضد شما میانگیزیم (تا شما را سخت درهم کوبند؛ حتی برای به دست آوردند مجرمان)، خانهها را جستجو میکنند، و این وعدهای است قطعی!
از امام صادق علیهالسّلام در تفسیر آیه شریفه
روایت شده که فرمود: «ولتعلن علوا کبیرا» یعنی کشتن حسین بن علی، «فاذا جاء وعد اولاهما» یعنی هنگامی که
زمان یاری حسین بن علی علیهالسّلام فرا رسد. گروهی برمی انگیزانیم و اینان قومی هستند که خداوند قبل از قیام قائم آنان را بر میانگیزد.
وفدیناه بذبح عظیم
و ما قربانی بزرگی را فدای او (اسماعیل) کردیم.
ابن قتیبه از فضل روایتی از
امام رضا علیهالسّلام را چنین نقل میکند: از امام رضا علیهالسّلام شنیدم که فرمود: خدای عزیز و بزرگ به
ابراهیم علیهالسّلام امر نمود که به جای فرزندش اسماعیل گوسفندی را که خدا برایش فرستاده بود قربانی کند، و ابراهیم درخواست نموده بود که فرزندش
اسماعیل را با دستش ذبح کند، و اگر به کشتن گوسفند امر نمیشد همین کار را میکرد، تا آن داغی را که به قلب پدری که عزیزترین فرزندانش را با دست خود قربانی نموده، به دل او هم وارد شود و سزاوار درجات اهل
ثواب بر بلاها گردد.
خداوند به او
وحی کرد: ای ابراهیم از آفریدگانم چه کسی را بیشتر دوست داری؟ او گفت: پروردگارا! کسی را نیافریدی که از دوستت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم محبوب تر باشد.
خداوند فرمود: او را بیشتر دوست داری یا خود را؟ گفت: او را بیشتر از خود دوست دارم. فرمود: فرزند او نزد تو محبوب تر است یا فرزند خودت؟ گفت: فرزند او.
فرمود: کشته شدن فرزند او به
ستم و
ظلم به دست دشمنانش دل تو را بیشتر به درد میآورد یا کشته شدن فرزندت به دست خود در راه اطاعت از من؟
عرض کرد: پروردگارا! کشته شدن او به دست دشمنانش
قلب مرا بیشتر به درد میآورد فرمود: ای ابراهیم! گروهی که گمان میکنند که از امت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم هستند به زودی بعد از او دست به خون فرزندش آغشته میسازند و او را به ستم چون گوسفندی
ذبح میکنند و بدین وسیله موجب
خشم من خواهند شد. ابراهیم علیهالسّلام بی تاب شد و دلش به درد آمد و گریست. خدای بزرگ و بلند مرتبه به او وحی کرد: ای ابراهیم!
فدیه بی تابی بر فرزندت اسماعیل- اگر او را قربانی میکردی- به اندوهگینی ات بر حسین علیهالسّلام و کشته شدندش برابر گشت، و برای تو بلندترین درجات اهل ثواب بر مصیبتها خواهد بود. و آن سخن خدای عزوجل است که فرمود: و فدیناه بذبح عظیم.
مقالات، ج۱، ص۵۳، برگرفته از مقاله«امام حسین در قرآن».