اما کاربرد رایج اماره در کلمات اصولیون در اماره معتبر است و آن به معنای طریقی ظنی است که کاشفیت از واقع دارد و شارع آن را برای کشف حکم واقعی اعتبار نموده است (یعنی مؤدای آن را در حق مکلفی که جهل به حکم واقعی دارد، منجز کرده است).
از سوی شارع راههایی برای رفع جهل و تعیین تکلیف واقعی جاهل به واقع مقرر گردیده است که یکی از آنها، اماراتظنی است که به علت این که سبب ایجاد ظن نوعی نسبت به حکم واقعی میگردد، دارای کشف ناقص از واقع میباشد (بر خلاف قطع که کشف تام دارد)، و شارع به منظور تسهیل بر بندگان، از روی تعبد، کشف آنها را تام محسوب نموده و احتمال خطای آن از حکم واقعی را نادیده انگاشته است. بنا براین، امارات، به ادله ظنیای گفته میشود که شارع به دلیل کاشفیت نوعی آنها از واقع، آنها را در حق کسانی که علم به واقع ندارند، حجت قرار داده است. نزد مشهور اصولیون، «اماره» مترادف «دلیل» و در مقابل «اصل عملی» به کار میرود و به آن «دلیل اجتهادی» نیز گفته میشود.
در کتابهای اصولی، اماره در معنای دیگری هم به کار میرود و آن نفس ظن حاصل از کاربرد اماره است، مانند: ظن حاصل از خبر واحد. این کاربرد دوم مسامحی بوده و به سبب وجود علاقه سببیت و مسببیت است، به این خاطر که اماره، سبب حصول ظن میباشد.