ام شریک
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ام شریک یکی از همسران
پیامبر (صلیاللهعلیهواله) میباشد.
در نام، نسب، همسر پیشین و حتی قبیله او اختلاف است. برخی او را غزیه، دختر
جابر بن حکیم دوسی از تیره ازد از
عرب جنوبی
و بعضی دختر
دودان بن عوف بن جابر از
بنی عامر بن لؤی از عرب شمالی دانستهاند.
بلاذری او را دختر دودان بن عوف بن عمرو میداند.
نام غزیله نیز برای او ثبت شده
که شاید تصحیف غزیه باشد.
ابن عبدالبر نام غزیله را درست دانسته است.
چندگانه بودن نام و نسب و کنیه او سبب شده که برخی اینها را نام چند تن بدانند
ابن حجر در پی معرفی سه ام شریک با لقبهای انصاری، دوسی، و قریشی عامری، نتیجه گرفته است که ام شریک، زنی قریشی است و به سبب ازدواجش با قبیله دوس، به آنان منسوب شده و سپس در میان انصار
ازدواج کرده و به آنان نسبت یافته است.
شماری نیز او را از انصار و از تیره بنی نجار خزرج شمردهاند.
ابن سعد ازدواج پیامبر (صلياللهعليهواله) با ام شریک انصاری را نپذیرفته و وجود ام شریک دوسیه را تقویت کرده است.
در شماری از منابع، از ام شریک غفاری نیز یاد شده است.
ابن عبدالبر از ام شریک نامی یاد کرده که همسر عثمان بن مظعون جمحی و نامش خوله یا خویله بوده و خود را به
رسول خدا بخشیده است.
به هر روی، وی را همسر ابوالعکر ازدی، حلیف عامر بن لؤی
یا طفیل بن حارث، دانستهاند.
برخی نیز ابوالعکر را فرزند ام شریک شمردهاند.
ام شریک در پی
هجرت به
یثرب، با پیامبر (صلياللهعليهواله)
بیعت کرد
و چون همسر نداشت،
خود را به پیامبر (صلياللهعليهواله) بخشید.
امام سجاد علیهالسّلام ذیل آیه۵۰
سوره احزاب مقصود از زنی
مؤمن که خود را به پیامبر (صلياللهعليهواله) بخشید، ام شریک دانسته است: {وامراة مؤمنة ان وهبت نفسها للنبی ان اراد النبی ان یستنکحها خالصة لک من دون المؤمنین}.
مطابق گزارش
طبری،
عبدالملک مروان (حک: ۶۵-۸۵ق.) در نامهای از مردم
مدینه درباره آیه یاد شده پرسید. امام سجاد علیهالسّلام در پاسخ، او را ام شریک دانست.
شماری از منابع
آیه۵۱
را نیز دربارهام شریک و دیگر همسران پیامبر (صلياللهعليهواله) دانستهاند: {ترجی من تشاء منهن وتؤوی الیک من تشاء}.
جزئیات زندگیام شریک چندان روشن نیست. او را زنی زیبا و پا به سن شمردهاند.
داستانهای کرامت گونهای نیز درباره وی آوردهاند که جای تامل دارد، به ویژه آن که ناقل همه آنها خود او است. به گزارش ام شریک، آن گاه که قومش از
اسلام آوردنش آگاه شدند، او را گرفتند و به امید رویگردانیاش از اسلام، بر
شتر برهنه بستند و در
بادیه، سه روز از خوراک بازش داشتند. اما لطف ویژه الهی، او را از سختی و تشنگی رهانید؛ به گونهای که
مشرکان همراه او، به حقانیت اسلام پی بردند و
مسلمان شدند.
ام شریک پس از اسلام آوردن، در پی کسی بود تا همراه او به یثرب هجرت کند و به پیامبر (صلياللهعليهواله) بپیوندد. از این رو، از یهودیانی که به آن سوی در حرکت بودند، تقاضا کرد تا با آنها همراه شود و چون خواست برای سفر
آب بردارد، یک
یهودی گفت که توشه
سفر را خودشان تدارک دیدهاند. در میان راه چون تشنگی بر او چیره شد، از آنان آب طلبید. اما آنها موافقت خود را مشروط به قبول
دین یهود کردند. وی با رد درخواست آنان، به گوشهای رفت و به
استراحت پرداخت. در این هنگام، با لطف ویژه خداوند سیراب شد.
ابن اثیر هنگام
مهاجرت او را
ماه رمضان دانسته؛ اما به سال هجرتش اشاره نکرده است.
منابع درباره پذیرش خواسته ام شریک از سوی رسول خدا اختلاف دارند.
ابن سعد برپایه روایتی از خودداری پیامبر (صلياللهعليهواله) خبر داده و به ازدواج نکردن ام شریک با پیامبر اشاره کرده است.
ابن اسحق بر آن است که پیامبر (صلياللهعليهواله) او را به سه
صاع جو، برای
زید بن حارثه تزویج کرد.
اما بر پایه دیگر دادههای تاریخی، میتوان گفت که پیامبر (صلياللهعليهواله) پس از آن که ام شریک، خود را به ایشان بخشید،
با او
ازدواج کرد
و پس از چندی وی را
طلاق داد.
علت این طلاق دانسته نیست. ام شریک از آن پس ازدواج نکرد و همچنان دیگران را به اسلام ترغیب میکرد.
ابن عبدالبر آرای مربوط به این ازدواج را آشفته دانسته، در اصل این رخداد تردید میکند.
به گزارش خود ام شریک، او روزی ظرفی از
روغن برای پیامبر فرستاد. در پی آن، هر گاه به ظرف مینگریست، آن را پر از روغن مییافت.
برخی آن را از آیات الهی شمرده و میگفتند: «و من آیات الله عکة ام شریک».
وی از راویان حدیث پیامبر (صلياللهعليهواله) به شمار میآید.
از فرجام او گزارشی در دست نیست.
•الاستیعاب: ابن عبدالبر (م. ۴۶۳ق.) ، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
•اسد الغابه: ابن اثیر (م. ۶۳۰ق.) ، بیروت، دار الکتاب العربی؛ الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.) ، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
•امتاع الاسماع: المقریزی (م. ۸۴۵ق.) ، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
•انساب الاشراف: البلاذری (م. ۲۷۹ق.) ، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق.
•بحار الانوار: المجلسی (م. ۱۱۱۰ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
•البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. ۷۷۴ق.) ، به کوشش علی محمد و عادل احمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
•تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. ۳۱۰ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.
•تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. ۲۹۲ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق؛ التبیان: الطوسی (م. ۴۶۰ق.) ، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
•التعریف و الاعلام: السهیلی (م. ۵۸۱ ق.) ، به کوشش محمد علی، طرابلس، کلیة الدعوة الاسلامیه، ۱۴۰۱ق.
•تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم): ابن کثیر (م. ۷۷۴ق.) ، به کوشش شمس الدین، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق.
•جامع البیان: الطبری (م. ۳۱۰ق.) ، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۱۲ق.
•السنن الکبری:البیهقی (م. ۴۵۸ق.) ، بیروت، دار الفکر؛ سیره ابن اسحق.
•(السیر و المغازی): ابن اسحق (م. ۱۵۱ق.) ، به کوشش زکار، قم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، ۱۳۶۸ش.
•السیرة الحلبیه: الحلبی (م.
۱۰۴۴ق.) ، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۰ق.
•السیرة النبویه: ابن هشام (م. ۲۱۳/۲۱۸ق.) ، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه.
•صحیح البخاری: البخاری (م. ۲۵۶ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
•الطبقات الکبری: ابن سعد (م. ۲۳۰ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
•مجمع البیان: الطبرسی (م. ۵۴۸ق.) ، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
•المحبر: ابن حبیب (م. ۲۴۵ق.) ، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده.
•مسند احمد: احمد بن حنبل (م. ۲۴۱ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق.
•مناقب آل ابی طالب: ابن شهرآشوب (م. ۵۸۸ق.) ، به کوشش البقاعی، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۲ق.
•المنتظم: ابن الجوزی (م. ۵۹۷ق.) ، به کوشش نعیم زرزور، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.
•نهایة الارب: احمد بن عبدالوهاب النویری (م. ۷۳۳ق.) ، قاهره، وزارة الثقافة و الارشاد القومی، ۱۴۱۲ق.
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله «امّ شریک».