• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

الهیات رهایی‌بخش

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



الهیات رهایی‌بخش یا آزادی‌بخش از جدیدترین نظریات الهیاتی مسیحیت است که خاستگاه اولیهٔ آن بنا به شرایط اجتماعی-سیاسی خاص، آمریکای لاتین بوده‌است. که محورهای اساسی آن به‌طور خلاصه عبارتند از: ۱: الهیات رهایی‌بخش به افراد تهیدست و ستم‌دیده توجه دارد. ۲: الهیات رهایی‌بخش تاملاتی انتقادی در مسائل عملی دارد.



الهیات رهایی‌بخش یا آزادی‌بخش به عنوان یک بحث جدید در حوزه الهیات بر این اساس استوار است که خداوند می‌خواهد تمام ابعاد انسان نجات یابد، نه فقط بعد روحی او.
[۱] میشل، توماس، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، قم، ‌ مرکز ادیان و مذاهب، ص۱۲۸.
در واقع این اصطلاح به لحاظ نظری به هر الهیاتی اطلاق می‌شود که شرایط ظالمانه را مورد خطاب قرار داده یا با آن در افتد. اما در عمل این اصطلاح برای اشاره به شکل کاملا متفاوتی از الهیات به کار می‌رود که ریشه در اوضاع و احوال آمریکای لاتین در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ دارد.
در سال ۱۹۶۸ اسقف‌های کلیسای کاتولیک در آمریکای لاتین در همایشی که با علامت اختصاری CELAM II شناخته می‌شود ضمن اعتراف به تاکنون کلیسا در این منطقه معمولا جانب دولت‌های ظالم را گرفته است، اعلام کردند که از این به بعد کلیسا جانب تهیدستان را خواهد گرفت.
[۲] مک گراث، آلیستر، درسنامه الهیات مسیحی، ترجمه بهروز حدادی، قم، مرکز ادیان و مذاهب، ۱۳۸۴، ج۱، ص۲۳۰-۲۳۱.
این موضع سیاسی و اجتماعی با مبانی الهیاتی تکمیل شد و الهیدانانی مانند گوستاف گوتیرز، ژان سوبرینو و لئوناردوبوف از آمریکای لاتین با استفاده از تجربه‌های خویش درمبارزه برای مستمندان، کتاب‌هایی نوشتند و با این کار خود الهیات آزادی بخش را وارد کلیسا کردند.
[۳] میشل، توماس، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، قم، ‌ مرکز ادیان و مذاهب، ص۱۲۰.



محورهای اساسی الهیات رهایی‌بخش در آمریکای لاتین به طور خلاصه عبارتند از:
۱: الهیات رهایی‌بخش به افراد تهیدست و ستم‌دیده توجه دارد. در اوضاع و احوال آمریکای لاتین، کلیسا هوادار تهیدستان است و همه الهیات و رسالت مسیحی باید با نگاه از پایین و نوجه به آلام و دردهای تهیدستان آغاز شود، به دلیل اینکه خداوند به روشنی و بی‌هیچ تردیدی جانب تهیدستان را گرفته است.
[۴] مک گراث، آلیستر، درسنامه الهیات مسیحی، ترجمه بهروز حدادی، قم، مرکز ادیان و مذاهب، ۱۳۸۴، ج۱، ص۲۳۱.
در واقع وظیفه الهیات رهایی‌بخش ایجاد دگرگونی است، چرا که برنامه الهی برای انسان چنین وضعیتی را نخواسته است، بلکه بسیاری از برنامه‌های اقتصادی، اجتماعی وسیاسی این محبوبین خدا را این چنین منزوی کرده است. هدف الهیات رهایی‌بخش تغییر دادن ایدئولوژی‌های خودکامه است که برخی اوقات سلطه و استثمار را به نام خدا توجیه می‌کنند.
[۵] کلیاتی درباره الهیات رهایی بخش (مجموعه مقالات)، ترجمه لیلی مصطفوی، تهران، موسسه بین المللی کتاب، ۱۳۶۷، ص۷۷.

۲: الهیات رهایی‌بخش تاملاتی انتقادی در مسائل عملی دارد. در این تفکر، الهیات جدای از استلزامات اجتماعی یا کنش سیاسی نیست و نباید هم چنین باشد. الهیات باید از تبیین کردن جهان باز ایستد و دگرگون کردن آن را آغاز کند. شناخت خدا هرگز بی‌طرفانه نیست بلکه در تعهد به آرمان تهیدستان و از طریق آن حاصل می‌شود. در واقع این دیدگاه جنبش روشنگری که تعهد، مانعی برسر راه شناخت است، درالهیات رهایی‌بخش از اساس مردود است.
[۶] مک گراث، آلیستر، درسنامه الهیات مسیحی، ترجمه بهروز حدادی، قم، مرکز ادیان و مذاهب، ۱۳۸۴، ج۱، ص۲۳۲.

به بیان دیگر روش‌شناسی این الهیات این است که به پیروی از راهنمائی خداوند دنبال پیاده کردن یک طرح تاریخی متعالی است که مطابق با کتاب مقدس نیز است و آن طرح عبارت است از «مبارزه برای ایمان و عدالت، زیرا اعتلای عدالت شرط اساسی ایمان است.» این طرح طرحی برای رهایی از بند بردگی، استضعاف و استثمار است که اکثریت مردم آمریکای لاتین وبه طور کلی اکثریت مردان وزنان وکودکان جهان سوم به آن دچار هستند.
[۷] کلیاتی درباره الهیات رهایی بخش (مجموعه مقالات)، ترجمه لیلی مصطفوی، تهران، موسسه بین المللی کتاب، ۱۳۶۷، ص۷۷.



از آنجا که شیوه‌های الهیات آزادی‌بخش، از جهات متعددی با تحلیل‌های مارکسیستی در مورد نظام‌های اقتصادی شباهت دارد، به همین دلیل بسیاری از مسئولان مسیحی، با نهضت‌ها و فعالیت‌های الهام گرفته از الهیات آزادی‌بخش مخالفت کردند، و همچنین بسیاری از ناظران غربی این جنبش را مورد نقد قرار دادند و آن را اتحادی نامقدس میان مسیحیت و مارکسیسم دانسته‌اند.
الهیدانان رهایی‌بخش دربهره‌مندی خود از دیدگاه مارکسیسم در دو مورد اساسی تاکید داشتند؛ نخست این که مارکسیسم ابزاری برای تحلیل اجتماعی است و کسب بینش‌هایی در مورد ماهیت کنونی جامعه آمریکای لاتین و همچنین راه‌هایی برای اصلاح اوضاع اسف بار تهیدستان را ممکن می‌سازد. دوم اینکه مارکسیسم برنامه‌ای سیاسی ارائه می‌دهد که به واسطه آن نظام اجتماعی ناعادلانه موجود را می‌توان برچید و جامعه‌ای عادلانه پدید آورد. از این نظر الهیات رهایی‌بخش عملا منتقد سرسخت سرمایه‌داری و هوادار سوسیالیسم است.
[۸] مک گراث، آلیستر، درسنامه الهیات مسیحی، ترجمه بهروز حدادی، قم، مرکز ادیان و مذاهب، ۱۳۸۴، ج۱، ص۲۳۲-۲۳۳.



۱. میشل، توماس، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، قم، ‌ مرکز ادیان و مذاهب، ص۱۲۸.
۲. مک گراث، آلیستر، درسنامه الهیات مسیحی، ترجمه بهروز حدادی، قم، مرکز ادیان و مذاهب، ۱۳۸۴، ج۱، ص۲۳۰-۲۳۱.
۳. میشل، توماس، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، قم، ‌ مرکز ادیان و مذاهب، ص۱۲۰.
۴. مک گراث، آلیستر، درسنامه الهیات مسیحی، ترجمه بهروز حدادی، قم، مرکز ادیان و مذاهب، ۱۳۸۴، ج۱، ص۲۳۱.
۵. کلیاتی درباره الهیات رهایی بخش (مجموعه مقالات)، ترجمه لیلی مصطفوی، تهران، موسسه بین المللی کتاب، ۱۳۶۷، ص۷۷.
۶. مک گراث، آلیستر، درسنامه الهیات مسیحی، ترجمه بهروز حدادی، قم، مرکز ادیان و مذاهب، ۱۳۸۴، ج۱، ص۲۳۲.
۷. کلیاتی درباره الهیات رهایی بخش (مجموعه مقالات)، ترجمه لیلی مصطفوی، تهران، موسسه بین المللی کتاب، ۱۳۶۷، ص۷۷.
۸. مک گراث، آلیستر، درسنامه الهیات مسیحی، ترجمه بهروز حدادی، قم، مرکز ادیان و مذاهب، ۱۳۸۴، ج۱، ص۲۳۲-۲۳۳.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «الهیات رهایی بخش»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۷/۱۵.    


رده‌های این صفحه : کلام مسیحیت | مباحث کلامی




جعبه ابزار