الهیات تاریخی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
الهیات
تاریخی به بررسی
تاریخ قوم
خدا در
کتاب مقدس و
تاریخ کلیسا برای درک وضعیت موجود و نیازهایش میپردازد. یکی از اهداف الهیات
تاریخی شناخت دقیق چیزهایی است که کلیساهای مسیحی آنها را رسما پذیرفته و اعلام کرده، یا مردود دانسته است. لذا بررسی تعالیم پیشین در پرتو فضای
تاریخی آنها بسیار اهمیت دارد.
الهیات
تاریخی شاخهای از الهیات است که هدف آن بررسی اوضاع
تاریخیای است که اندیشهها در آن مطرح شده، یا تقریر خاصی یافتهاند. الهیات
تاریخی تاریخ قوم
خدا در
کتاب مقدس و
تاریخ کلیسا از زمان
مسیح به بعد را مورد مطالعه قرار میدهد. در این رشته مسائلی نظیر پیدایش و رشد و انتشار دین راستین و اعتقادات و تشکیلات و روشهای آن بررسی میشود.
این شاخه از الهیات دنبال آن است که ارتباط میان متن و
الهیات را آشکار سازد. مثلا ثابت میکند که آموزه آمرزش به وسیله
ایمان، در دوره متاخرِ رنسانس از اهمیت اساسی برخوردار بود. همچنین نشان میدهد که مثلا مفهوم نجات، آنگونه که در الهیات رهایی بخش آمریکا یافت میشود، پیوند نزدیکی با اوضاع اجتماعی- اقتصادی این منطقه دارد.
این مطلب روشن است که
مسیحیت غالبا و به طور ناخودآگاه اندیشهها و ارزشهایی را از پس زمینههای فرهنگی خودش جذب میکند. به عبارت دیگر اندیشههای خاصی که غالبا اندیشههای مسیحی دانسته میشوند، در نهایت معلوم میشود که اندیشههایی وارداتی هستند، که از فضایی سکولار وارد آن شدهاند. مطالعه
تاریخ الهیات مسیحی ابزاری نیرومند در اختیار ما میگذارد که بوسیله آن بتوان دیدگاههای ایستا در باب الهیات را اصلاح کرد. این مطالعات به ما مجال میدهد تا بدانیم که:
۱) بعضی از اندیشهها در اوضاع و احوال بسیار ویژهای مطرح شدهاند و ممکن است که اشتباهاتی رخ داده باشد.
۲) تحولات در باب الهیات قطعی و برگشتناپذیر نیست. میتوان اشتباهات گذشته را اصلاح کرد.
الهیات
تاریخی در واقع به بررسی
تاریخ کلیسا برای درک وضعیت موجود و نیازهایش میپردازد. به نقل از شرحی کوتاه درباره مطالعات الهیات اثر
شلایر ماخر.
این نوع الهیات چگونگی دریافت مسیحیان از دین خود در طول
تاریخ را بررسی میکند و مطالعات آن مشتمل بر مسائلی از این قبیل است: تعالیم پاپها، شوراهای جهانی، جدلهای عقیدتی در
کلیسا، نقش فردی دانشمندان الهی و عارفان، نهضتهای گوناگونی که برای نوسازی دین کوشیدهاند و پس از آن رشد یافته یا در ایمان مسیحی تجدید نظر کردهاند، تعالیم پاتریکها، اسقفها و شوراهای محلی.
یکی از اهداف الهیات
تاریخی شناخت دقیق چیزهایی است که کلیساهای مسیحی آنها را رسما پذیرفته و اعلام کرده، یا مردود دانسته است. لذا بررسی تعالیم پیشین در پرتو فضای
تاریخی آنها بسیار اهمیت دارد. الهیات
تاریخی اعتراف میکند که تعالیم پاپها، اسقفها، شوراها و دانشمندان الهی همگی از نظر اهمیت یکسان نیستند و اعتبار معنوی یکسانی ندارند.
لذا مورخ باید برای فهم شرایط زمانی ویژهای که آن تعالیم در آن، پدید آمده است، بکوشد و همچنین بفهمد که هدف از آنها چه بوده وکسانی که آن تعالیم را تهیه کردهاند، چگونه به آنها نگریستهاند و الفاظ و مفاهیم را به چه شیوهای استعمال کردهاند. همچنین باید سایر عناصر سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، نژادی و شخصی را که در این تعالیم ویژهِ
کلیسا مؤثر بوده، بشناسد.
الهیات
تاریخی بر این اصل عقیدتی استوار است که روح خدا در طول زمان پیوسته امت مسیحی را ارشاد میکند، ولی از سوی دیگر نباید معتقد بود که همه آن چه مسیحیان گفته و کردهاند، نتیجه و محصولِ عملکرد
روح القدس بوده است. خطاکاری نقش مهمی در
تاریخ مسیحیت دارد و به اشکال مختلفی مانند؛
کینهتوزی، نادانی،
تکبر و دشمنی بروز کرده است. الهیات
تاریخی میکوشد
تاریخ هدایت خدا را، در کنار خطاهای بشر در دورانهای مختلف
کلیسا، در فرهنگهای گوناگون و شرایط مختلف بررسی و ثبت کند.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «الهیات تاریخی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۷/۱۵.