المدارس النحویة (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«المدارس النحویة»، تألیف دکتر شوقی ضیف است.
«المدارس النحویة»، تألیف دکتر شوقی ضیف، از جمله آثار در موضوع
تاریخ مکاتب نحو عربی است. از آنجا که نویسنده، در زمان تدریس تاریخ مکاتب
نحوی در دانشگاه اردن، کتاب جامعی را در این موضوع نیافته است، لذا تصمیم به نگارش کتاب حاضر گرفته است.
در این اثر، تاریخچه تأسیس مکاتب پنجگانه
نحوی، مبانی و دیدگاهها، ارتباط و اشتراک و اختلاف هر مکتب با مکاتب دیگر
ذکر گردیده و بزرگان آن مکتب معرفی شده است.
کتاب، مشتمل بر سه قسم است که به ترتیب در پنج، چهار و سه فصل ارائه شده است و هر فصل نیز خود مشتمل بر چند بخش است. کتاب، به
زبان عربی ساده و روان، به شیوه انتقادی تألیف شده است.
میتوان مطالب زیر را پیرامون این کتاب، خاطرنشان کرد:
نویسنده در مقدمه، به شیوه نگارش مکاتب
نحوی اشاره کرده است. وی مباحث کتاب را با مکتب بصره آغاز کرده است؛ چراکه اصول نحو و قواعد آن در مکتب بصره وضع شده و مکاتب
نحوی دیگر، فرع آن و از نتایج مکتب بصره بودهاند.
نویسنده در فصل اول کتاب به تبیین تصحیح یکی از اشتباهات شایع و قدیمی پرداخته است. این اشتباه عبارت است از اینکه ابوالاسود دئلی و شاگردان وی واضع برخی از مبادی نحو بودهاند. وی معتقد است که ابن ابیاسحق حضرمی، واضع این مبادی بوده و پس از او شاگردانش عیسی بن عمر، أبوعمرو بن العلاء و یونس بن حبیب مباحث
نحوی را ادامه دادهاند، سپس در انتهای فصل، شرح حال این سه شخصیت و آراء و آثار آنها را بیان میکند
خلیل بن احمد فراهیدی، مؤسس واقعی مکتب
نحوی بصره و
علم نحو عربی به معنای دقیق آن بوده است. پس از او سیبویه، اخفش و مبرد از دیگر علمای
نحوی مکتب بصره بودهاند که نویسنده علاوه بر شرح حال آنها به شاگردان هریک نیز اشاره کرده است.
کسائی و شاگردش فرّاء، مکتب
نحوی کوفه را با مصطلحات جدید بنیان نهادند. برخی به دلیل کثرت اختلافات بین کسائی و فرّاء، گمان کردهاند که مکتب کوفه، مکتب
نحوی مستقلی نبوده است که دیدگاه صحیحی نیست.
ثعلب و ابوبکر بن انباری از دیگر علمای این مکتب بودهاند که زندگی و آراء آنها با مراجعه به منابع مختلف ذکر شده است.
پس از آن، مکتب
بغداد با انتخاب آراء مکتب بصره و کوفه و آراء جدید ایجاد گردید. ابن کیسان، زجاجی، ابوعلی فارسی و ابن جنی از نحویون مکتب بغداد بودهاند. زمخشری نیز از متأخرین مکتب بغداد است. برخی از محققین معاصر، وجود مکتب بغداد را قبول نداشته و نفی کردهاند و افراد این مکتب را به مکتب بصره و کوفه منضم کردهاند. ادله آنها این است که ابوعلی فارسی و شاگردش ابن جنی، خود را به مکتب بصره منسوب کردهاند و نیز در نوشتههایشان فراوان از علمای بغداد تعبیر به «أصحابنا» میکنند و ابن جنی، فراوان نام بغدادیون را بر کوفیون اطلاق میکند؛ کأنه این دو، مکتبی واحدند. نویسنده، این دیدگاه را با دلیل متقن رد میکند.
پس از آن مکتب اندلس بنا گردید که بزرگترین علمای آن ابن مالک بوده است و نیز مکتب مصر مطالعه شده است. ابن حاجب و ابن هشام انصاری و
سیوطی از مهمترین علمای
نحوی مصر میباشند.
معانی
الفاظ و آدرس مطالب
کتاب با ذکر جلد و صفحه و گاه چاپ کتاب در پاورقی اثر آمده است.
فهرست مطالب در انتهای کتاب آمده است. نویسنده در شرح حال نحویون، علاوه بر مطالبی که در متن اثر آورده، گاه به منابع متعدد با ذکر صفحه در پاورقی ارجاع داده است؛ بهعنوان مثال درباره سیبویه به ۲۰ منبع ارجاع داده است.
نرمافزار ادبيات عرب، مرکز تحقيقات کامپيوتری علوم اسلامی.