الحاکم الجشمی و منهجه فی التفسیر (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«الحاکم الجشمی و منهجه فی
تفسیر القرآن» تالیف دکتر
عدنان زرزور به
زبان عربی راجع به زندگانی «
حاکم ابو سعد المحسن الجسمی» و معرفی تفسیرش «
التهذیب فی التفسیر»، سعی در شناساندن کتب اسلامی، و دعوت مسلمین به تفکر اسلامی واحد با تجدید فکر دربار نظریات و احکامی که به بعض از فرق نسبت داده میشود، دارند.
نگارنده پس از تحقیق در معرفی زندگی و روش حاکم در تفسیرش و قواعد فکری او با استفاده از قواعدی که در کتاب آمده و در فهم نظر حاکم کمک میکند، وارد جزئیات نشده و در صدد رد اشکالات بر
تفسیر حاکم نمیباشند. پس از مقدمه، مطالب کتاب را در پنج باب تدوین کرده که در فهرست تفصیل آمده است. با وجود نقاط ضعفی که در
تفسیر حاکم و مولفش وجود دارد، وی این
تفسیر را تحسین کرده و مطالب آنرا برای همگان مفید میداند.
مولف در باب اول پس از بررسی احوال سیاسی و دینی حاکم بر جامعه در زمان حاکم جسمی و اثر آن بر عامه مردم و سیر تالیفات در
علم تفسیر و
کلام و معرفی حاکم، اسم و نسبش، ولادت و احوال حیاتش، وفات، اساتید و شاگردان، عقیده و
مذهب او، نظریات
زیدیه در
امامت، به ذکر آثار او در
تفسیر، کلام،
حدیث،
تاریخ،
فقه و سایر علوم پرداخته است.
پس از ذکر بیست
تفسیر از بزرگان قبل از حاکم و توضیحاتی پیرامون آنها و مصادری که حاکم در تفسیرش از متقدمین و متاخرین استفاده کرده، عمدهترین آنها را
تفسیر ابن عباس،
مجاهد،
قتاده و
حسن البصری دانستهاند.
به عقیده ی مولف، حاکم عنایت ویژهای در نقل کردن مطالبش از بهترین
تفاسیر معتزله داشته است، اگر چه در بسیاری از موارد اقوال را بدون نسبت به صاحب قول یا الفاظی مانند، قیل، قال علمائنا و... آورده است و در بسیاری از موارد به کلمات
ابو مسلم استناد کرده و آنها را به صورت کامل ذکر کرده است. به عقیده مولف اگر چه حاکم ادعا دارد که مطالبش به صورت اختصار ایراد شده ولی در واقع طریقه سایر تفاسیرش را دنبال کرده است. اساس روش حاکم در
تفسیر، کلامی و مبتنی بر عقیده او در
عدل و
توحید میباشد، بدون اینکه به
آیات فقهی و... اشارهای داشته باشد. نگارنده در ادامه به عقیده حاکم در توحید، عدل،
قرآن و دو محور اصلی
تفسیر او یعنی اثبات اکتسابی بودن معارف و رد
جبر، اشاره و در همین راستا نظر حاکم را در عدم جواز
تقلید در مسائل اعتقادی و ضرورت تمسک به برهان جهت اثبات آنها، مطرح میکند، او در
تفسیر دائما مطالبی در رد علمای ضلالت، بخصوص یهودیان دارد. حاکم پس از مقدمهای راجع به تعریف
تفسیر و
تاویل و تفاوت آن دو، اصول حاکم در تفسیرش را مطرح و آنها را مورد بررسی قرار میدهد، وی فهم لغات را راهی کلیدی برای معرفت قرآن دانسته و در نظر گرفتن وضع لغات و حال متکلم را در فهم دلالت کلام معتبر میداند.
نگارنده در ادامه به اصول و قواعد او اشاره میکند.
۱- در قرآن هرچه معنا نداشته باشد یا معنای آن فهمیده نمیشود وجود ندارد.
۲-
تفسیر قرآن مختص به
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و قدما نمیباشد بلکه اگر شرایط کلام موجود باشد هر عاقلی که میتواند مراد متکلم را بفهمد و استدلال به امور عقلی کند میتواند قرآن را هم بفهمد، اگر ما مراد کلام پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم را میتوانیم بفهمیم، پس کلام
خداوند را هم که ما را مخاطب قرار داده است میتوانیم بفهمیم.
۳-
تفسیر باطنی و
امام را، راه معرفت قرآن دانستن باطل است.
۴- وجود
مجاز در قرآن ثابت است اما تا جایی که اراده حقیقت ممکن باشد، نمیتوان کلام را حمل به مجاز کرد.
ایشان اقسام معارف را نزد حاکم بر سه قسم میداند:
۱- مسائلی که فقط جنبه ی عقلی دارد.
۲- مسائلی که فقط جنبه ی شرعی دارند.
۳- مسائلی که از جهت شرعی و عقلی قابل درک میباشند. در بیان قاعده اساسی حاکم در فهم معارف قرآنی چنین مینویسد: هر چیزی که توسط
عقل فهمیده میشود جایز نیست که قرآن به خلاف آن تاویل شود، پس باید تاویل موافق عقل و معنای لغوی قرآن باشد، به جهت اینکه احتمالات در عقل و
ادله عقلیه راه ندارد. اصطلاحات فلسفی و تعاریف کلامی هم نقش مهمی در
تفسیر حاکم داشته و او از کتابهای زیادی در این زمینه بهرمند شده است. مولف بعد از تبین آراء حاکم در مسائل غیبی و بعضی امور دیگر، تفاوت آن با
تفاسیر معتزله و استقلال رای او را در ضمن بیان نظر حاکم در مسائل
لطف،
نبوت،
انبیاء،
عالم غیب،
رزق،
مرگ و امور فلسفی پرداخته است و روش او را به ترتیب زیر بیان میکند. حاکم در
تفسیر آیات و بررسی لغوی
آیات، اعراب، معنا، ادله و احکام آن، به شان نزول، هرجا که
آیه سبب نزول خاصی داشته باشد، نظم آیات، هرجا سیاق آیات ارتباط داشته باشد یا نیاز به توضیح بیشتری داشته باشد، فقه، هرجا که آیه شامل بعضی
احکام فقهی درباب
عبادات و
معاملات بوده،
قصه، هرجا که موضوع آیه، اخبار از امتهای سابق بوده است، در فهم معانی آیات اغلب اوقات از
تفاسیر قدما بهرمند شده و دقت خوبی در نقل اقوال داشته است، به بعضی وجوه اختلاف اشاره و گاهی همه را متحمل و گاهی یک قول را ترجیح میدهد، در بعضی موارد اعتراضهایی در فهم بعضی معانی ایراد و بعضی از آنها را هم دفع کرده است. مولف برای تبیین سبک
تفسیری حاکم شواهدی از تفسیرش را هم ذکر کرده و در ادامه پس از بیان نظریات حاکم در مهمترین قسمتهای علوم قرآن مثل نزول و نقل قرآن، فضائل و
نسخ قرآن،
اعجاز و مقدمات و علت اعجاز قرآن، به بررسی جایگاه حاکم و
تفسیر او نزد
علما و عامه مردم پرداخته و معتقد است،
تفسیر حاکم اولین کتابی است که در بردارنده خلاصهای دقیق از مهمترین
تفاسیر معتزله در
قرن سوم مخصوصا
تفسیر جبائی و ابو مسلم است و اثر زیادی در
تفسیر زمخشری و سائر
مفسرین داشته است.
فهرست مصادر تحقیق مشتمل بر ۵۰ کتاب خطی و ۱۰۴ کتاب چاپی و محتویات کتاب و سایر تالیفات مولف در انتها آمده و در پاورقی به آدرس مصادر و مطالب نقل شده، آیات، رویات و بعضی نکات اشاره شده است.
نرم افزار مشکات الانوار، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.