این کتاب چنانچه از نامش پیداست، شرحی بر کتاب فصول نصیریهخواجه طوسی است که خود کتابی است فارسی در علم کلام. از کتاب خواجه علاوه بر عنوان فوق، با نامهای الفصول فی الاصول، فصول العقائد، اصول دین و فصول اعتقادی نیز یاد شده است. این کتاب را رکنالدین محمد استرآبادی، جد فاضل مقداد و شاگرد علامه حلی که قریبالعصر با خواجه نیز بوده، به عربی ترجمه کرده است. بر این کتاب شروح متعددی نگاشته شده که از آن جمله است شرح حاضر با عنوان الانوار الجلالیه. خواجه طوسی از کسانی است که به خوبی توانسته اصول آیین دوازده امامی را بر روی مبانی کلامی استوار ساخته و شاید بهتر از دیگران آن را با قواعد عقلی سازش داده است.
کتاب فصول نصیریه در چهار فصل توحید، عدل، نبوّت و امامت و معاد نگارش یافته است. خواجه در فصل اول به اثباتواجبالوجود پرداخته و قاعده «الواحد لا یصدر عنه الا الواحد» را زیر سوال برده است. همچنین در این فصل به ردّ نظریه عدم علم واجبتعالی به جزییات، بر خلاف نظر شیخالرئیس و فلاسفه مشاء، به اثبات متکلم بودن حقتعالی و نفی کلام لغتی پرداخته است. برخی مباحث مطرح شده در این فصل عبارت است از: وجود ضروری است، وجود نیاز به تعریف ندارد، تقسیم وجود به واجب و ممکن، خواص ممکن، اثباتواجب، وحدت شخصی واجب، واجب نه ضد دارد و نه شریک، اثبات علم واجبتعالی به هر معلومی، نقض قول فلاسفه مبنی بر اینکه خداوند علم به جزئیات زمانی ندارد، معرفی روش اولیاء در شناخت باری تعالی و... در فصل دوم، به حسن و قبح عقلی افعال، عدم صدور فعل قبیح از واجب، رد نظریه جبر اشاعره و نفی تکلیف مالایطاق پرداخته است. فصل سوم در وجوب ارسال رسل، وجوبعصمت و اعجاز برای نبی، نبوت شخص پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، وجوب نصب امام و عصمت ائمه، وجوب امامت ائمه اثناعشر و عصمت ایشان، و در غیبت امام عصر (علیهالسّلام) میباشد. فصل چهارم نیز در وجوبثواب و عقاب الهی، اثبات معاد جسمانی و در ردّ محال بودن معاد جسمانی و حشر اجساد، طبق نظر فلاسفه مشاء، و در خلود ثواب و عقاب و بهشت و جهنم، قبح خلف وعده از ناحیه باری تعالی و در شفاعتحضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و معنای ایمان میباشد.