این کتاب «منیة الفضلاء فی تواریخ الخلفا و الوزراء» نام دارد، اما چون به فخرالدین عیسی بن ابراهیم، امیر موصل اهدا شده، به «تاریخ الفخری» موسوم گردیده است. این کهنترین اثر سیاسی ـ تاریخی پس از فروپاشی خلافت عباسیان است. کتاب از یک مقدمه کوتاه و ۲ فصل تشکیل می شود: ۲.۱ - فصل اولفصل یکم، پند و اندرزهایی است که برای فرمانروایان و دولتمردان سودمند است. این فصل نزدیک به یک پنجم کتاب را در بر میگیرد و آداب فرمانروایی و چگونگی اداره جامعه را نشان میدهد. مایه عمده کار نویسنده در این فصل، اندرزنامهها و کتابهایی مانند کلیله و دمنه، جاویدان خرد (و ترجمه عربی آن آداب العرب و الفُرس)، خردنامه و مانند اینهاست.نگارنده در اینجا اندرزهایی از گفته قباد، انوشیروان، اسکندر، فرزانگان ایران و هند، پادشاهان ایرانی و جز ایشان آورده و آیات و احادیثی نیز در تأیید آنها نقل کرده است. ۲.۲ - فصل دومفصل دوم، گزارش تاریخ اسلام از آغاز تا سقوط بغداد به دست هولاکوخان مغول در جمادی الثانی ۶۵۶ق/ ژوئن ۱۲۵۸م است. در این فصل به وزیران هر خلیفه بیش از خود وی توجه شده و درباره ایشان به تفصیل بیشتری سخن رفته است.مهمترین منابع کار نویسنده در فصل دوم، تاریخهایی چون، طبری (د ۳۱۰ق/۹۲۲م)، مسعودی (د ۳۴۶ق/۹۵۷م)، ابناثیر (د ۶۲۸ق/۱۲۳۱م) و نیز کتاب الاوراق نوشته ابوبکر محمد صولی (د ۳۳۵ق/۹۴۶م) است. ابنطقطقی از مأخذ اخیر بیشتر در نوشتن شرح حال و کارهای وزیران خلفای عباسی بهره گرفته است. از همین روست که از هنگام درگذشت صولی تا مدت بیش از یک سده، از وزیران خلفا سخنی در میان نیست. این کتاب به تصریح نویسنده در فاصله میان جمادی الثانی، تا ۵ شوال سال ۷۰۱ق/ فوریه تا ۳ ژوئن ۱۳۰۲م، در شهر موصل نگارش یافته است. بخش مربوط به دوره عباسی در فصل دوم این کتاب ارزش ویژهای دارد. بلافاصله پس از انقراض نظام عباسی و در شرایط کاهش فشارهای تحمیل شده از سوی خلفا، دانشمندی از طایفه امامی برای نخستین بار امکان تاریخنگاری یافته و گوشههایی از فساد آن نظام را آشکار ساخته است. البته این واقعیت که بیشتر زورمندان آن روزگار در زوال حکومت عباسیان سوگوار بودند و این که این اثر برای حاکمی از قماش همان زورمندان سوگوار نوشته میشد، مانع شده است که نویسنده دیدگاههای خود را درباره آن نظام، با صراحت کافی مطرح کند. از این رو نقد وی از نظام عباسی بسیار ملایم است، اما همین نقد ملایم نیز تا روزگار نگارش این کتاب سابقه نداشته است. نویسنده، چند صفحه نخستِ کتاب را به ستایش از فرمانروای موصل اختصاص داده و سپس چند صفحهای نیز در ستایش کتاب خود آورده و طی آن اثر خویش را سودمندتر از حماسه ابوتمام و مقامات همدانی و حریری شمرده است. نویسنده در آغاز فصل یکم می گوید: این کتاب جای سخن درباره حقیقت فرمانروایی و تقسیم شدن آن به ریاستهای دینی و دنیوی مانند خلافت و سلطنت و امارت و ولایت و آنچه از اینهمه برپایه شرع استوار بوده یا نبوده و آرای صاحبنظران در باب امامت نیست. رئیس فاضل باید از خرد، عدالت، دانش، پرهیزکاری و بخشش برخوردار و از خشم، بخل و تندی بر کنار باشد. وی پاسخ علی بن طاوس (د ۶۶۴ق/۱۲۶۶م) را به پرسش هولاکوخان در ترجیح فرمانروای غیرمسلمان دادگر بر مسلمان ستمکار نقل میکند و وجود اعلم معصوم را در جامعه لازم نمیداند و هوشیاری و فهم حاکم را کافی میشمرد. از بیشتر خلفای اموی و عباسی انتقاد میکند و صریحاً اعلام میدارد که هارون الرشید از خدای تعالی بیم نداشته است. کشتن بیتأمل را جایز نمیداند و شکنجه به ویژه با آتش را نکوهش میکند. انتقامجویی را زشت میشمرد و در دوری از این صفت، علی بن ابیطالب (علیهالسلام) را مثال میآورد. همچنین وی در بسیاری از جاهای این کتاب علاقه خود را به اهل بیت پیامبر (صلواتاللهوسلامهعلیهم) نشان میدهد. البته این اثر شامل برخی لغزشهای تاریخی نیز هست. مؤلف، از جمله در نقل رویدادهای مربوط به حلاج و قرمطیان و افتادن بغداد به دست ترکان سلجوقی، مطالب نادرستی آورده است. در سده ۱۳ق/۱۹م بخشهایی از این کتاب در پاریس (۱۸۰۶ و ۱۸۳۴ و ۴۶ـ۱۸۴۷م)، وین (۱۸۱۶م)، بُن (۱۸۲۳م)، طرابلس (۱۸۲۸م)، مسکو (۱۸۷۰م) و رم (۱۸۸۴م) منتشر شده است. چاپ یکجای آن نخستین بار در ۱۸۶۰م در شهر گوتای آلمان انجام گرفته و در ۱۸۹۵م نیز با مقدمه ای به زبان فرانسه در پاریس منتشر گردیده است. همین چاپ بعدها در قاهره و بیروت چندین بار منتشر شده است. این اثر به زبان های انگلیسی و فرانسوی نیز ترجمه و منتشر گردیده است. کتاب را «محمد وحید گلپایگانی» به فارسی برگردانده و نام « [تاریخ فخری در آداب ملک داری و دولت های اسلامی]]» بر آن گذاشته است. این ترجمه در ۱۳۵۰ش در تهران چاپ و منتشر شده و دیگر باره در ۱۳۶۰ش تجدید چاپ گشته است. [۳]
ابنطقطقی، محمد بن علی بن طباطبا، الفخری فی الآداب السلطانیه و الدّول الاسلامیّه، مصر، المطبعه الرحمانیه، ۱۹۳۸م، جم.
[۴]
براون، ادوارد، تاریخ ادبی ایران، ترجمه علی پاشا صالح، تهران، ابن سینا، ۱۳۳۵ش، ج۱، ص۳۶۵ـ۳۶۶.
[۵]
بروکلمان، تاریخ ادبیات عرب، ذیل واژه، ج۲، ص۲۰۷ـ ۲۰۸.
[۶]
دانشکده ادبیات، فهرست خطی، ج۸، ص۸۰.
[۸]
زرینکوب، عبدالحسین، تاریخ ایران بعد از اسلام، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳ش، ص۱۲.
[۱۰]
مهدی دامغانی، محمود، ابنطقطقا و کتاب الفخری، نشریه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد، شم ۱۴ (بهار ۱۳۵۴ش)، ص ۱۵۶ـ۱۷۳.
[۱۱]
نخجوانی، هندوشاه بن عبدالله، تجارب السّلف، به کوشش عباس اقبال، تهران، طهوری، ۱۳۵۷ش، مقدمه.
(۱) آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشریعه؛ (۲) ابنطقطقی، محمد بن علی بن طباطبا، الفخری فی الآداب السلطانیه و الدّول الاسلامیّه، مصر، المطبعه الرحمانیه، ۱۹۳۸م، جم؛ (۳) ابنفوطی، عبدالرزاق بن محمد، الحوادث الجامعه، بغداد، ۱۳۵۱ق؛ (۴) براون، ادوارد، تاریخ ادبی ایران، ترجمه علی پاشا صالح، تهران، ابن سینا، ۱۳۳۵ش؛ (۵) بروکلمان، تاریخ ادبیات عرب، ذیل واژه، ۲/۲۰۷ـ ۲۰۸، ۲/۲۰۱ـ۲۰۲. (۶) دانشکده ادبیات، فهرست خطی؛ (۷) دانشنامه ایران و اسلام. (۸) دائرة المعارف الاسلامیه. (۹) دایرة المعارف فارسی. (۱۰) زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، ۱۹۶۹؛ (۱۱) زرینکوب، عبدالحسین، تاریخ ایران بعد از اسلام، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳ش؛ (۱۲) قزوینی، محمد، یادداشتها، به کوشش ایرج افشار، تهران، علمی، ۱۳۶۳ش؛ (۱۳) کحاله، عمررضا، معجمالمؤلفین، بیروت، داراحیاء التراث العربی؛ (۱۴) دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا. (۱۵) مهدی دامغانی، محمود، ابنطقطقا و کتاب الفخری، نشریه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد، شم ۱۴ (بهار ۱۳۵۴ش)؛ (۱۶) نخجوانی، هندوشاه بن عبدالله، تجارب السّلف، به کوشش عباس اقبال، تهران، طهوری، ۱۳۵۷ش، مقدمه.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «الآداب السلطانیه»، شماره۱۱۷. سایت اندیشه قم برگرفته از مقاله «الآداب السلطانیه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۷/۹. |