اقحوانه محصب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اقحوانه محصب تفرجگاه دائمی و شبانه اهل
مکه بود.
اقحوانه محصب ترکیبی از دو واژه است. اقحوانه به معنای گیاه بهاری سفید رنگ و خوشبویی است
که در فارسی آن را
بابونه مینامند
و برای اشاره به لطافت، از آن استفاده میشود.
محصب نیز به معنای ریگزار است.
این محل که گاه محصب مکه و گاه محصب منا خوانده میشود، به
منا نزدیک تر است
و در برخی منابع نیز با نام ابطح از آن یاد میشود.
اقحوانة محصب در جنوب مکه و در منطقهای به نام «لیط» قرار دارد.
خالد بن ولید هنگام فتح مکه، از همین جا وارد آن شهر شد.
این محل که بر اثر قرار گرفتن در گذرگاه سیل به ریگزار تبدیل شده،
نزدیک منا و میان
چاه میمون و
چاه ابن هشام بوده
و میان عقبه و قبرستان معلی قرار داشته است.
این محل از مشهورترین تفرجگاههای اهل مکه بوده که پس از آغاز
شب در آن به گفت وگو میپرداختهاند.
به سبب استفاده مکیان از لباسهای رنگانگ و معطر در این انجمن، این محل به گل بابونه تشبیه شده است.
این تفرجگاه دائمی
بر تپهای قرار داشته و بر بستانها و باغهایی مشرف بوده است که در درهای تا منا امتداد داشتهاند.
ازرقی خانههای
بنی هاشم را در دامنه این تپه دانسته و گزارش کرده است که سیل منا از میان آن و وادی ثبیر میگذشته است.
از این تپه کم ارتفاع (ثبیر) با نام «النخیل» نیز یاد شده است.
از آن جا که برخی این
مکان را با نام «دکه» یاد کردهاند،
مشخص بودن محل برگزاری انجمنها دور از انتظار نخواهد بود. خاطره انگیز بودن این مکان برای اهل مکه را میتوان در سرودههای مکیان ساکن در دیگر شهرها مشاهده کرد.
از نام آوران ساکن در این محل،
حارث بن خالد مخزومی است.
برخی منابع از آب گاهی درهمین مکان با نام اقحوانه خبر دادهاند.
در منابع فقهی به استحباب استراحت در این محل به هنگام کوچ کردن از منا و ورود به مکه اشاره شده است.
اقحوانه محصب بعدها به «دوار الشمس»
و «الروضه»
شهرت یافته است.
در منابع تاریخی، از مکانهایی دیگر نیز در مکه و بیرون از آن با نام اقحوانه یاد کرده و آن را محلی نزدیک اسطوانه و زردیانه
در جنوب مکه، منطقهای در فاصله دو روز و نیمی
دمشق ،
از توابع اردن
یا
فلسطین و محل شعله ور شدن نبردهای خونین میان جنگاوران
مسلمان و مسیحی
یا مدفن صحابهای چون
معاذ بن جبل دانستهاند. گمان میرود به دلیل تکرار شدن اوصافی چون قرار گرفتن این مکان در ساحل
دریاچه طبریه در بیشتر این گزارشها
مقصود از مکانهای اخیر، تنها یک منطقه باشد. البته در مناطقی دیگر چون
بصره و سرزمینهای
بنی تمیم نیز از مکانهایی با عنوان اقحوانه یاد شده است. برخی نیز آن را آبگاهی برای
قبیله بنی یربوع دانستهاند.
اخبار مکه: الازرقی (م. ۲۴۸ق.) ، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق؛ اخبار مکه: الفاکهی (م. ۲۷۹ق.) ، به کوشش
ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۱۴ق؛ بحار الانوار: المجلسی (م. ۱۱۱۰ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ تاریخ مکه: احمد السباعی (م. ۱۴۰۴ق.) ، السعودیه، قلم، ۱۴۱۹ق؛ تحریر الاحکام الشرعیه: العلامة الحلی (م. ۷۲۶ق.) ، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق علیه السلام، ۱۴۲۰ق؛ الجبال و الامکنة و المیاه: الزمخشری (م. ۵۳۸ق.) ، به کوشش عبدالتواب، قاهره، دار الفضیله، ۱۳۱۹ق؛ خزانة الادب: عبدالقادر البغدادی (م. ۱۰۹۳ق.) ، به کوشش طریفی و الیعقوبی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۹۹۸م؛ الخلاف: الطوسی (م. ۴۶۰ق.) ، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۸ق؛ السرائر:
ابن ادریس (م. ۵۹۸ق.) ، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق؛ السیرة النبویه:
ابن هشام (م. ۲۱۳/۲۱۸ق.) ، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دار المعرفه؛ شذرات الذهب: عبدالحی بن العماد (م. ۱۰۸۹ق.) ، به کوشش الارنؤوط، بیروت، دار
ابن کثیر، ۱۴۰۶ق؛ العین: خلیل (م. ۱۷۵ق.) ، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق؛ فتوح البلدان: البلاذری (م. ۲۷۹ق.) ، بیروت، دار الهلال، ۱۹۸۸م؛ قاموس الحرمین: محمدرضا النعمتی، قم، مشعر، ۱۴۱۸ق؛ الکامل فی التاریخ:
ابن اثیر (م. ۶۳۰ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق؛ مجمع البحرین: الطریحی (م. ۱۰۸۵ق.) ، به کوشش الحسینی، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۴۰۸ق؛ مراصد الاطلاع: صفی الدین عبدالمؤمن بغدادی (م. ۷۳۹ق.) ، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق؛ المصباح المنیر: الفیومی (م. ۷۷۰ق.) ، قم، دار الهجره، ۱۴۰۵ق؛ معجم البلدان: یاقوت الحموی (م. ۶۲۶ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م؛ معجم ما استعجم: عبدالله البکری (م. ۴۸۷ق.) ، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۳ق؛ منائح الکرم: علی بن تاج الدین السنجاری (م. ۱۱۲۵ق.) ، به کوشش المصری، مکه، جامعةام القری، ۱۴۱۹ق؛ وفیات الاعیان:
ابن خلکان (م. ۶۸۱ق.) ، به کوشش احسان عباس، بیروت، دار صادر.
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله«اقحوانه محصب».