اقتصاد کلان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اقتصاد کلان (Macro Economics) یکی از اصطلاحات اقتصادی است و به
سرمایهگذاری،
رشد اقتصادی،
رشد ناخالص ملی،
بیکاری،
رکود،
تورم،
شاخص کل بورس،
پسانداز اشاره دارد. به عبارت دیگر اقتصاد کلان، بررسی وضع اقتصادی در سطح کل است برخلاف
اقتصاد خرد که به بررسی قیمتها، مقدار
خرید و فروش،
هزینه،
درآمد و غیره در سطح بنگاهها و بازارهای فردی میپردازد.
در دهه ۱۹۳۰
جان مینارد کینز پایههای اقتصاد کلان را پایهریزی نمود. وی علاوه بر رد پایههای
اقتصاد کلاسیک، نگاه را از سطح خرد به سطح کلان تغییر داد. علاوه بر آن برای
دولت در
اقتصاد نقش ویژهای قائل بود.
اقتصاد کلان از کلمه یونانی ماکروس (Makros) به معنای بزرگ، مشتق شده است با اینکه تعریف دقیقی از این مقوله مانند
اقتصاد ارائه نشده است اما اصطلاحا به آن بخش از اقتصاد گفته میشود که به مطالعه رفتار کل سیستم اقتصادی میپردازد. در نتیجه؛ اقتصاد کلان، مطالعه اقتصاد به طور یکپارچه را مورد عنایت قرار میدهد و در حالیکه یک تصویر کلی از اوضاع را نشان میدهد، به جزئیات فعالیتهای ملی توجه زیادی ندارد. این شاخه از اقتصاد به جای بررسی نسبت قیمتها برای تکتک کالاها، به سطح عمومی قیمتها برای تمامی کالاها و خدمات عنایت دارد.
تحقیقات اقتصادی قبل از
کینز، به طور کلی در زمینه
اقتصاد خرد قرار داشته است؛ که به مطالعه فعالیتهای اقتصادی در سطح انفرادی میپردازد.
تقسیمبندی خرد و کلان پس از توجه خاص
جان مینارد کنیز (۱۹۴۶ – ۱۸۸۳)؛
کینز یکی از تاثیرگزاران عرصه علم اقتصاد است که با ورود
دولت به عرصه اقتصاد توانست یکی از بزرگترین بحرانهای اقتصادی را حل کند و صاحب و مبدع مکتب
کینزینها در اقتصاد است.
به مقوله سیاستگذاری اقتصادی در دهه ۱۹۳۰ مرسوم گشت؛
اما قلمرو این علم بسیار وسیعتر از دهه ۳۰ بوده است. اقتصاددانان گذشته بدون دستهبندی خرد و کلان در نوشتهها و
نظریات خود، به مسائل اقتصاد کلان میپرداختهاند.
مثلا جدول اقتصادی کنه از سال ۱۷۵۸ میلادی در
فرانسه،
توزیع هزینههای سالانه یک ملت کشاورز را مورد بررسی قرار داده است. تجزیه و تحلیل علل ثروت ملتها در
کتاب ثروت ملل آدام اسمیت و ارائه
نظریاتی مثل
نظریه مقداری پول (
دیوید ریکاردو -
جان استوارت میل) و
نظریه جمعیت مالتوس نمونههایی از مباحث اقتصاد کلان در دوره کلاسیکها بوده است. روند بررسی
سرمایه و
سرمایهداری، بروز توسعه بیکاری و بحرانهای اقتصادی مارکس نیز از این نوع است.
مهمترین زمان دستهبندی و اعلام تولد اقتصاد کلان، با انتشار
نظریه عمومی
کینز رقم خورد. در زمان بحران بزرگ بیکاری ۱۹۲۹
امریکا، اندیشه اصلی
نظریه کینز که مبنی بر شکست تقاضای کل بود، ارائه شد.
کینز با ارائه راهحل خرج کردن از نوع افزایش مخارج دولت و یا کاهش
مالیات سعی در کنترل شرایط داشت؛
اما این طرح به خوبی پیش نرفت و با ایجاد رکود تورمی لزوم بازبینی
نظریات کینز را هشدار داد. با ارزیابی مجدد
نظریات وی و ظهور
پولگرایان، اقتصاد کلان به گونه علمی نوظهور، به شدت بسط یافت.
طریقه بررسی روش کلان اقتصادی در اقتصاد کلان را شاید بتوان به
فرانسوا کنه در
فرانسه نیز نسبت داد، اما گسترش اصلی آن توسط
کینز صورت گرفته است. لازم به ذکر است که تقسیمبندی اقتصاد به دو شاخه خرد و کلان بیش از اینکه اصولی باشد، تسهیلی است؛ زیرا به سادگی نمیتوان آنها را از همدیگر تفکیک نمود. مؤید این نکته ورود مسائلی از اقتصاد خرد در اقتصاد کلان و برعکس است.
چون اقتصاد کلان با موضوعاتی سرو کار دارد که جزء مسائل
زندگی روزمره ماست و مسائلی که بر وضعیت زندگی ما تاثیرگذار است. لذا در حوزه علم اقتصاد کلان به مطالعه موارد زیر میپردازیم:
الف: اندازهگیری متغیرهای کلان اقتصادی مانند «تورم،
رشد، اشتغال یا بیکاری، رکود و غیره؛
ب: نحوه تعیین متغیرهای کلان اقتصادی و عوامل مؤثر بر آنها (مدلسازی اقتصاد کلان)؛
ج: نحوه اثرگذاری بر آنها و اتخاذ سیاستهای مناسب (سیاستگذاری اقتصادی)
لذا میتوان گفت که اقتصاد کلان درصدد پاسخگویی به سوالات زیر است:
الف: وضعیت سطح استاندارد زندگی در یک اقتصاد چگونه است و به چه طریقی میتوان آن را بهبود بخشید؟
ب: سطح هزینه زندگی در کشور به چه میزان است و چگونه میتوان آن را تنظیم نمود؟
ج: اندازهگیری نوسانات و چگونگی کنترل این نوسانات؟
با توجه به اینکه مرزبندی میان اهداف اقتصاد کلان و خرد عموماً با جهتبندی نمای کلی از اقتصاد برای اقتصاد کلان همراه است، اهداف اقتصاد کلان را میتوان در چند عنوان زیر خلاصه کرد:
۱: برقراری
اشتغال کامل؛ که همان کاهش نرخ بیکاری است که نسبت به نرخ تورم حالت معکوس دارد؛
۲: تامین
رشد مطلوب؛ به این معنا که
درآمد ناخالص ملی به صورت واقعی از رشد مورد برنامهریزی شده تبعیت نماید؛
۳: ثبات نسبی قیمتها؛ روشهای محافظت از رشد قیمتها در مقابل تورم؛
۴: برقراری
تعادل؛ در تراز پرداختها در تراز
تجارت خارجی؛
۵:
سیاستهای پولی و مالی؛ یعنی بررسی نحوه تایید سیاستهای پولی و مالی دولت بر روی
تولید ناخالص ملی.
آیا نمیتوان با جمع زدن کلیه رفتارهای واحدهای اقتصادی (اقتصاد خرد) به الگوی کلان رسید؟ پایههای شکلگیری اقتصاد کلان چیست؟
سه عامل باعث میشود که نتوان از جمع واحدهای کوچک به الگوی اقتصاد کلان رسید. به عبارتی دلایل اصلی شکلگیری اقتصاد کلان را میتوان سه عامل دانست:
اینکه تصمیمگیری فردی افراد با تصمیم اجتماعی متفاوت است. انسانها در موقعیت فردی و گروههای خاص، تصمیمات متفاوتی غیر از تصمیمات اجتماعی میگیرند.
معمای
تناقص خست یا پسانداز؛ در قالب مثال: اگر فرض کنید یک فرد تصمیم بگیرد جهت افزایش
سود خود در سال بعد، پسانداز بیشتری داشته باشد. در این صورت وی توانسته است دریک سال
مطولبیت خود را افزایش دهد. حالا اگر تمام افراد جامعه چنین رفتاری از خود نشان دهند. در این صورت با افزایش پسانداز کل جامعه،
مصرف کل جامعه به شدت کاهش یافته و در ادامه با کاهش تقاضای کل،
تولید کشور کاهش مییابد. لذا در کل درآمد کل افراد خاواده کمتر میشود و این تناقض ایجاد میشود.
توضیح اینکه اقتصاد خرد بر پایه مبانی فکری
اقتصاد آزاد یا کلاسیک بنا شده بود و تا قبل از سالهای ۱۹۲۹ تفکر غالب دراکثر کشورها بود. بر اساس پایههای اقتصاد آزاد، جامعه همیشه در تعادل است و نیاز به دخالت هیچ عامل بیرونی حتی دولت نیست؛ اگر هر سیاستی از طرف دولت یا عامل بیرونی اعمال شود اگرچه در کوتاه مدت ممکن است بر روی برخی متغیرها تاثیرگذار باشد، اما در بلندمدت بیتاثیر است. لذا بر طبق این اصول، اقتصاد همیشه در تعادل دائمی و اشتغال کامل است.
اگرچه در این دیدگاه، موضوع مورد مطالعه فرد یا افراد و بنگاهها و گروهها بوده است اما چنین میپنداشتند که همین افراد و گروهها و بنگاهها در سطح خرد، کل جامعه را تشکیل میدهند. لذا اگر افراد به تعادل برسند، میتوان نتیجه گرفت که کل جامعه نیز به تعادل دائمی میرسد.
اما در انتهای دهه ۱۹۲۰، این عمل اتفاق نیفتاد و کشورها به دنبال اعمال یک سیاست انقباضی به تعادل دائمی خود بر نگشتند و دچار رکود شدید شدند. رکود به حدی پیش رفت که تولید ناخالص ملی برخی کشورها ۳۰ %، سطح عمومی قیمتها ۳۳ % و نرخ بیکاری به ۲۵ % کاهش یافت. در دهه ۱۹۳۰
جان مینارد کینز پایههای اقتصاد کلان را پایهریزی نمود. وی علاوه بر رد پایههای اقتصاد کلاسیک، نگاه را از سطح خرد به سطح کلان تغییر داد. علاوه بر آن برای دولت در اقتصاد نقش ویژهای قائل بود.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اقتصاد کلان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۱/۱۶.