افسردگی (اخلاق)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
افسردگی عبارت است از هر گونه حالات و رفتار نابهنجار که برای خود فرد و دیگران آزار دهنده باشد .
در سالهای اخیر کوششهای زیادی در زمینهی
رواندرمانی افرادی که دچار اضطرابهای شخصیتی و
بیماریهای روانی هستند، انجام شده است. در این زمینه روشهای مختلفی برای روان درمانی پدید آمده است; امّا هیچکدام موفقیت مورد انتظار را درباره از میان بردن و یا پیشگیری از بیماریهای روانی به دست نیاورده است.
برخی از پژوهشها نشان میدهد میانگین درمان در مورد بیمارانی که با روش روانکاوانه معالجه و درمان میشوند بین ۶۰ تا ۶۴ درصد در نوسان است و اگر توجّه کنیم که میانگین بیمارانی که بدون معالجه به روان درمانگران از عوارض این گونه بیماریها رهایی مییابند میان ۴۴ تا ۶۴ درصد در نوسان است، متوجه میشویم که میانگین فوق درصد رضایت بخشی را تشکیل نمیدهد. وانگهی حال گروهی از بیماران پس از معالجات روان درمانگران بدتر هم شده است.
در پژوهش دیگری روشن شده است که شمار بیماران درمان یافته از یک گروه مورد مطالعه که تحت مداوای درمانگران قرار نداشتند با تعداد بیمارانی که از طریق روان درمانی معالج شدند برابر بوده است. این پژوهش نشان داده است که حال برخی از بیماران معالجه شده توسط روان درمانگران وخیمتر هم شده است.
این گونه پژوهشها نشان میدهد که میانگین درمان ناشی از روان درمانی هنوز به میزان رضایت بخشی نرسیده است.
هر انسانی در روند زندگی خود با موانعی روبرو میشود زیرا در مقابل هر نوشی، نیش ودر مقابل هر خوشی، ناخوشی وجود دارد. این موانع ومشکلات برای
انسان ایجاد دلهره میکند. در هنگام گرفتاریها دچار
اضطراب و سپس افسردگی میشود. البته نوع مشکلات وشخصیت افراد و زمان و مکان در طولانی بودن و یا کوتاه بودن این اضطرابها ـ که اگر درمان نشود به افسردگی منجر میشود ـ دخالت دارند.
هر چند وجود دلهره واضطراب در حد عادی برای آدمی لازم است; زیرا باعث گرفتن حالت تدافعی شده وانسان را به عکس العمل واداشته وسعی در رفع مشکل میکند; اما اگر فردی بی خیال وبی تفاوت بوده وهیچ گونه اضطرابی نداشته باشد ـ بجز
ائمه معصومین (علیهمالسام) و بعضی از اولیاء خدا ـ برای دیگران عیب ومریضی حساب شده که در روانشناسی آن را مرض «پسی کوپاتی» مینامند.
در جهان کنونی بیماری افسردگی بسیار زیاد شده است بطوریکه عدهای از مردم کشورهای صنعتی با دارو بخواب رفته و با دارو بیدار میشوند. به طور مثال با هم گزارشی درباره پدیده افسردگی و علل و آثار آن در ایالات متحده آمریکا میخوانیم:
به عقیده روان شناسان، افسردگی بیماریی ناشی از
مدرنیسم و فشارهای جانبی آن است و جوانان به ویژه در آمریکا که سرعت نوآوری در آنجا بیش از سایر نقاط جهان است در سنین پایین تر در دام این بیماری گرفتار میآیند.
در سال ۲۰۰۲ افسردگی پس از بیماریهای قلبی، گسترده ترین بیماری دامن گیر بشر خواهد بود.
به نوشته این مجله: دکتر ارنست برنت و همکارانش از انستیتو تکنولوژی ماساچوست
آمریکا برآورد کردهاند که هزینههای مربوط به بیماری افسردگی در آمریکا سالانه بالغ بر ۴۴میلیارد
دلار یعنی تقریبا برابر هزینههای بیماریهای عروقی است و این بدان معنا است که هر آمریکایی سالانه ۶هزاردلار بابت
بیماری افسردگی پرداخت میکند.
این مجله میافزاید: هزینههای مربوط به درمان بیماری افسردگی به ۱۲ میلیارد و۴۰۰میلیون دلار بالغ میشود و خودکشی مبتلایان به افسردگی ۷ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار به این رقم میافزاید که خسارت ناشی از دست رفتن نیروی انسانی در آن به حساب نیامده است.
اکونومیست مینویسد: در این میان، بازار داروهای ضد افسردگی بسیار گرم است. طبق برآورد انستیتو تکنولوژی ماساچوست ارزش بازار جهانی این داروها بالغ بر ۷ میلیارد دلار است که انتظار میرود در پنج سال آینده ۵۰%رشد داشته باشد!
مشهورترین داروی درمان بیماری افسردگی که امروزه به ویژه در آمریکا رواج دارد «پروژاک» است که شرکت سازنده آن «الی لیلی» سالانه ۲میلیارد و۶۰۰میلیون دلار به جیب سهامداران خود سرازیر میکند.
الوین تافلر، نویسنده و نظریه پردازِ معروف امریکایی: در سراسر کشورهای مرفه فریاد عجز و لابههای آشنا به گوش میرسد. میزان
خودکشی نوجوانان رو به افزایش است. الکلیسم بیداد میکند. افسردگی روانی همه گیر شده است، بربریت و جنایت مُد روز گردیده است!
در ایالات متحده اتاقهای اورژانس بیمارستانها مملوّ از معتادان به ماری جُوانا و دیوانههای سرعت و دستههای اراذل و اوباش و معتادان به
کوکائین و
هرویین و بالاخره افرادی که گرفتار بحران شدید عصبی شده اند.
مددکاری اجتماعی و بهداشت روانی در همه جا به سرعت رو به گسترش گذاشته است، در
واشنگتن یک کمیسیون بهداشت روانی وابسته به دفتر ریاست جمهوری اعلام میدارد که بهطور کامل شهروندان ایالات متحده از نوعی فشار عصبی رنج میبرند. و
روان شناسی از مؤسسه ملی بهداشت روانی ادعا میکند که تقریبا هیچ خانوادهای بدون نوعی ناهنجاری روانی وجود ندارد و اعلام میکند روان پریشی، جامعه آمریکا را که آشفته و پریشان و متفرق ونگران آینده است، فرا گرفته است!»
تافلر میافزاید:زندگی روزمره واقعاًبه طرزافتضاح آمیزی کیفیت خود را از دست داده است و اعصاب همه خورد وداغان است، دست به یقه شدن وتیراندازی در مترو یا صفهای بنزین نشانگر این واقعیت است که کنترل اعصاب از دست افراد خارج شده است و میلیونها نفر از مردم به آخرین حد از ظرفیتشان رسیده اند.
بی تردید علت این افسردگیها فرو رفتن در مادیات و دوری از مذهب، معنویات و فراموشی خدا میباشد.
سؤالی که در این جا مطرح میشود این است که چگونه این افسردگیها واضطرابها را درمان نمائیم؟
افسردگی دارای نشانههایی است که به برخی از آنها اشاره میشود:
۱-احساس تنهائی و بی پناهی
۲-وحشت واضطراب از آینده مجهول
۳-دلهره از عدم موفقیت در شؤن مختلف زندگی از جمله در تحصیل،، شغل، نحوه کار، انتخاب همسروزندگی مشترک و نحوه زندگی خانوادگی، وضعیت تحصیل فرزندان و آینده آنان و...
چنانچه بتوان از راه صحیح با این دلهرهها برخورد نمود، زندگی سعادتمندانه هر انسانی تضمین شده است.
اولین راهی که
اسلام برای مسئله اضطراب و دلهرهها پیشنهاد میکند،
ایمان و
توکل به خداست. تکیه بر خالقی که قادر است. از همه چیز خبر دارد و بندگانش را دوست دارد. تکیه گاهی همیشگی که همه میمیرند ولی او باقی است. همه دچار مشکل میشوند ولی او همیشه قهار ومسلط وحاکم بر همه چیز است.
علی (علیهالسلام) فرمود:کسی که توکل کند، سختیها بر او آسان و اسباب آسانی برایش فراهم میشود.
پرفسور کارل یونگ میگوید:بی مذهبی باعث پوچی و بی معنا بودن زندگی میشود و داشتن مذهب به زندگی مفهوم ومعنا میبخشد. دکتر پول ارنست متخصص
دانشگاه پنسیلوانیا درباره نقش ایمان مینویسد:مهمترین عامل شفای مریض، ویتامینها، داروها، معدنیت و جراحی و.. نیست. بلکه
امید وایمان است. من به این نکته پی بردهام که از این پس باید جسم مریض را با بکاربردن وسایل طبی و جراحی و روح وی را با تقویت ایمانش نسبت به خدا معالجه کرد.
در
روایات آمده که
مؤمن مانند کوه استوار است و سختیها اورا تکان نمیدهد. مانند
حضرت ایوب که در مقابل بدترین مصیبتها ایستاد و مقاومت کرد و عاقبت به
رستگاری دو جهان رسید.
دومین راهی که
قرآن کریم با یک جمله به ما نشان میدهد
یاد خدا است. آری یاد خداست که ترس از
مرگ را به
آرامش تبدیل مینماید و ترس از هجوم مشکلات وگرفتاریها را از بین میبرد. یاد خدا دلهرهها و ترسهای ناشی از بی اعتمادی به آینده را کاهش میدهد.
خداوند در قرآن درباره تأثیر یاد خدا در آرامش و رهایی از اضطراب و افسردگی میفرماید: «الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم الا بذکر الله تطمئن القلوب
; آنانکه ایمان آورده و دلهایشان به یاد خدا آرام است. آگاه باشید با یاد خدا دلها آرامش مییابد.»
ذکر خدا یعنی پذیرش حضور دائم و نزدیک بودن آن وجود مطلق در همه جا و در همه زمان ها; چون که خدا به رگهای گردن شما نزدیک تر و حایل میان انسان و جان و قلب اوست. این نزدیکی و حضور دائمی که برخاسته از ارتباط و فقر ذاتی همه آفریده هاست میتواند این زمینه را فراهم آورد که هیچ چیزی بیرون از دائره
علم،
قدرت و
حکمت او نیست. بنابراین اطمینان مییابد که همواره خدا با اوست و در همه حال رفیق و همراهش است. برای ذکر در مقامات اخلاقی ـ عرفانی مراتبی گفتهاند از جمله ذکر لفظی وذکر قلبی است. که بالاترین ذکر،
نماز است. اگرچه خداوند از
تسبیح و تحمید مخلوقاتش مخصوصاًانسان بی نیاز است ولی این ذکرها مایه معرفت و تکامل انسان شده و او را در رسیدن به معرفت الهی یاری میکند.
در عرف عرفا و اولیاء خدا انسانهای عاقل و فهیم کسانی هستند که همیشه به یاد خدا بوده وهیچ چیز حتی اشتغالات روزمره آنهارا از این امر باز نمیدارد. خداوند در آیاتی چندی به این مسأله اشاره دارد از آن جمله:
«انسانهای مؤمن کسانی هستند که
تجارت و
خرید و فروش آنهارا از یاد خدا مشغول نمیکند.»
; «آنانکه در حالت ایستاده ونشسته وخوابیده به ذکر خدا مشغول بوده ودر خلقت
آسمانها و
زمین تفکر کرده ومی گویند:ای خدای ما!اینهارا باطل وبیهوده نیافریده ای. تو از هر نقصی منزّهی. پس مارا از
جهنم دور نگه دار.»
; «ای مؤمنین!مبادا مال ومنال شما را از یاد خدا غافل کند که در این صورت زیان کرده است»
; «خدارا بسیار یاد کنید شاید رستگارشوید».
یاد کردن خدایی که از همه زیباتر، از همه عظیمتر، از همه مهربانتر، از همه بخشندهتر، به اسرار آشناتر، از همه نزدیکتر است; برای انسان صاحب معرفت از همه چیز لذت بخشتر است. به همین جهت
پیامبران و
امامان واولیاء خدا، شبانه روز به ذکر خدا و به ویژه به نماز مشغول میشدند. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) آنقدر شبهارا به نماز گذراند که خدا به فرمود: «ای
پیامبر!ما قرآن را نازل نکردیم تا تو به زحمت بیفتی.»
علی (علیهالسلام) شبی هزار رکعت نماز میخواند. امامان و اولیاء الهی نیز بسیاری از اوقات عمر خود را به نماز و ذکر الهی میگذراندند. و شاعر چه زیبا سروده است:
خوشا آنان که الله یارشان بی ••• بحمد وقل هوالله کارشان بی
«باباطاهر»
از سیره عبادی انسانهای برگزیده چنین به دست میآید که در ذکر و نماز، باید منافع و اثرات بسیار مهمی باشد که آنگونه به آن اهمیت داده میشود. به عکس، از اهمیت ندادن انسانهای فاسد به نماز وذکر الهی به این نتیجه میرسیم که یکی از عوامل سقوط این افراد فراموش کردن خالق خود میباشد. کسی که مربّی اصلی و تربیت کننده و بزرگ کننده خود را فراموش کند، غافل ترین انسان است.
یاد خدا در همه جا فضیلت دارد. به ویژه در موارد زیر:
هنگام
جهاد با دشمنان، برخورد با گناه، مشاهده جلوههای دنیا اعم از کاخها، قصرها، ثروتمندان، دنیاطلبان، زنهای زیبا، باغها، آسمانخراشها، زرق و برقهای ظاهری و...
کسانی که از ذکر و یاد خدا غافل باشند، دچار ضررهای مختلف دنیوی و اُخروی میشوند از جمله: الف. سختی در زندگی و نابینایی در
محشر: «هرکس از ذکر من دوری کند، زندگی سخت و تنگی خواهد داشت و
روز قیامت، او را نابینا محشور میکنیم! میگوید: «پروردگارا! چرا نابینا محشورم کردی؟ من که بینا بودم!» میفرماید: «آن گونه که آیات ما برای تو آمد، و تو آنها را فراموش کردی» امروز نیز تو فراموش خواهی شد!».
; ب. همنشینی
شیطان: «کسیکه از ذکر خدای رحمن دوری کند، شیطان را همراه او میکنیم.»
; ج.
قساوت قلب: «خدا به
موسی گفت:ای موسی!مرا در هیچ حالی فراموش نکن که فراموشی من دلهارا قسی میکند.» د. خود فراموشی: «مانند کسانیکه خدا را فراموش کردند نباشید، که خدا هم یادِ خودشان را از خودشان بُرد.»
افراد صبور ماندنی تر و موفق تر میباشند.
«
اصمعی وزیر خلیفه عباسی در
بیابان به خیمهای رسید. زنی جوان و صاحب جمال درخیمه بود. اصمعی از او آب طلبید. زن گفت: شوهرم نیست و اجازه ندارم به شما آب بدهم. ولی اجازه شیر این
بز بدست خودم است. زن از شیر به اصمعی داد. در این موقع یک سیاهی از دور پیداشد. زن گفت: شوهرم است که از
صحرا برمی گردد. وقتی
شتر سوار رسید، زن باستقبال او رفت و بر او سلام کرد، پاهای او را شست و... ولی هر چه زن محبّت میکرد، مرد که قیافه زشتی داشت و یک پایش لنگ بود، با
بداخلاقی به او جواب میداد. تا اینکه مرد وارد
خیمه شد و نگاه غضبناکی به اصمعی نمود و به آخر خیمه رفت. اصمعی به زن گفت: حیف نیست شما با این امتیازات، با همچو مردی زندگی میکنی؟ زن گفت: من از شما که وزیر خلیفه هستی تعجب میکنم که میخواهی بین من و شوهرم جدائی بیافکنی! اگر من با این مرد زندگی میکنم برای این است که میخواهم به
روایت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) عمل کرده باشم که فرمود:
ایمان دو نیمه است. نیمهای
شُکر و یک نیمه اش
صبر است. من خدا را بر نعمتهایش شکر گفته و بر سختیهای زندگی صبر مینمایم. و امید به پاداشهای آخرت دارم.»
از قبیل: ۱. بازگو کردن عقدهها با محرم اسرار مانند والدین، حضور در زیارتگاهها ومناجاتهای سحرگاهی; ۲.
توبه و طلب
آمرزش: برخلاف
مسیحیت که میگوید یکشنبهها به
کلیسا بروید! اسلام هرزمان و هر مکانی را برای ارتباط با خداوند و توبه کردن وطلب آمرزش مناسب میداند; ۳. جستجوی راههای موفقیت: علاوه برهمت بلند و تلاش، در بسیاری از موارد کلید حل مشکل بدست ما است. مثلا شخصی که در خانه نشسته واز خدا
روزی میخواهد،
دعایش مستجاب نمیشود!یا کسیکه از دست همسرش به تنگ آمده واز خدا فرج وگشایش میخواهد دعایش مستجاب نمیشود زیرا باز کردن گره بدست خودش است و آن
طلاق است. (اگر راه دیگری نمانده است.) و... ۴.
اقتصاد در معاش، چنان که علی (علیهالسلام) فرمود: هرکه مراعات اقتصاد کند من ضمانت میکنم که فقیر نگردد. ; ۵. اهمیت ندادن به عشقهای کذائی ۶. راضی بودن به رضای الهی; ۷. سرگرمیهای سالم همانند
سفر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: «به سفر بروید تا سالم وتندرست بمانید.» ; ۸. توجه به نعمتهایی خدای متعال در اختیار ما قرار داده است. و در مسائل مادی به پایین تر از خود نگاه کنیم نه بالاتر. ; ۹. مأیوس نشدن از
رحمت الهی، خداوند در قرآن میفرماید: «لاتیأسوا من روح الله انّه لاییأس من روح الله الاّالقوم الکافرون»
; ۱۰. رعایت
اعتدال در تمام امور حتی در گوش کردن نوارهای
روضه و
عزاداری. متأسفانه عدهای خیال میکنند علامت حزب اللهی بودن آن است که ساعتها نوار مداحان مشهور را گوش دهند که البته زیاده روی در این امر موجب افسردگی میگردد.
۱. ريچارد. ام. شاين، روان شناسى بيمارى هاى روحى و عقلى، ص ۸۶۴، به نقل از قرآن و روان شناسى، دكتر محمد عثمان نجاتى، ترجمه عباس عرب، ص ۳۶۴.
۲. برخى مسائل زندگى ساز عصرما(مؤسسه در راه حق)ص۸
۳. مجله اكونوميست، ژانويه ۱۹۹۹، شماره اول.
۴ . عصر امام خمينى (مير احمد رضا حاجتى)ص۱۵۸.
۵. خوبيها وبديها.
۶. برخى مسائل زندگى ساز عصرما ش۴ ص۱۰.
۷. اثبات وجودخدا، ص۲۴۹.
۸. رعد/ ۲۸.
۹. نور/ ۳۷.
۱۰. آل عمران/ ۱۹۱.
۱۱. منافقون/ ۹.
۱۲. جمعه/ ۱۰.
۱۳. طه/ ۱.
۱۴. طه/ ۱۲۴.
۱۵. زخرف/ ۳۶.
۱۶. حديث قدسى.
۱۷. حشر/ ۱۹.
۱۸. خوبيها وبديها.
۱۹. وسائل، ج۱۲، ص۴۲.
۲۰. مستدرك، ج۲، ص۲۲.
۲۱. یوسف/۸۷.
دانشنامه موضوعی قرآن.