افاضه (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
إِفاضه (به کسر همزه) از
واژگان قرآن کریم به معنای پُر کردن، برگشتن و
کوچ، داخل شدن به عمل، و ريختن و جارى كردن است.
إِفاضه:
به معنای پُر کردن، برگشتن و
کوچ، داخل شدن به عمل، و ريختن و جارى كردن میباشد. «أَفَاضَهُ صاحبه» صاحبش ظرف را پر كرد. «أَفَاضُوا من منى الى مكّة» از
مِنَی به
مکّه برگشتند.
(فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ ...) (و هنگامى كه از «
عرفات»
كوچ كرديد، خدا را نزد «
مشعر الحرام» ياد كنيد)،
افاضه از عرفات به مشعر همان
كوچ و برگشتن است به مشعر. علت تعبير به افاضه ظاهرا براى كثرت است، يعنى
كوچ با كثرت به سيلان آب از كثرت،
تشبیه شده، لذا در مجمع آن را «دفع شديد از عرفات به
مزدلفه با اجتماع و كثرت» گفته است.
(ثُمَ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النَّاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ ...) (سپس از همان جا كه مردم
كوچ مىكنند، به سوى سرزمين منى
كوچ كنيد؛ و از
خداوند، طلب
آمرزش كنيد)
نقل است:
قریش و همپيمانهايشان در مشعر وقوف كرده و به عرفات نمیآمدند و میگفتند: ما اهل حرم هستيم، از حرم جدا نمیشويم؛ خداوند دستور داد از مردم جدا نشوند و مانند همه به عرفات رفته و از آنجا به مشعر بكوچند.
(هُوَ أَعْلَمُ بِما تُفِيضُونَ فِيهِ كَفى بِهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ) «خدا داناتر است به آنچه در آن وارد میشويد، او در گواهى ميان من و شما كافى است».
در مجمع گفته افاضه داخل شدن به عمل است، بر وجه سرازير شدن،
مثل:
(وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِن قُرْآنٍ وَلاَ تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ)(در هيچ حال و انديشهاى نيستى، و هيچ قسمتى از
قرآن را از جانب خداوند،
تلاوت نمىكنى، و هيچ عملى را انجام نمىدهيد، مگر اينكه در آن هنگام كه وارد آن مىشويد ما
گواه بر شما هستيم)
على هذا معنى جريان در آن ملحوظ است.
(وَ نادى أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماءِ ...) افاضه در آيه به معنى ريختن و جارى كردن است، پس افاضه
لازم و
متعدی هر دو آمده است؛ يعنى: «
اهل آتش به
اهل بهشت گويند: از آب بر ما بريزيد».
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "فیض"، ج۵، ص۲۱۶.