اعشی اکبر (مقالهدوم)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
میمون بن قیس اسدی (پیش از
اسلام ـ ۷ق)، معروف به اعشی اکبر، از اساتید، بزرگان شعرای
جاهلیت و چهارمین
شاعر برجسته و مشهور عصر خویش بود. وی
نصرانی مذهب بوده و در عقیده پیرو
قدریه بود. وی در آخر
عمر اسلام را درک کرد اما بدون اینکه
ایمان بیاورد درگذشت.
ابوبصیر میمون بن قیس بن جندل اسدی یمامی، معروف به اعشی اکبر، از قبیله سعد بن ضبیعة بن قیس بوده
و در یکی از روستاهای
یمامه به نام منفوحه متولد شد.
از اساتید، بزرگان شعرای جاهلیت
و چهارمین شاعر برجسته و مشهور عصر خویش بوده و بر طرفه که از شاعران معروف بود، تقدم داشت.
یونس نحوی در مورد وی میگوید که او وقتی به
طرب میآمد بهترین اشعار را میسرود و سرآمد شاعران بود.
وی اولین کسی بود که در اشعار خود از صنج (چنگ) نام برد، لذا او را صناجة العرب میخواندند.
اعشی از جمله کسانی است که به دربار ملوک فارس رفت و آمد داشت و از کلمات
فارسی زیادی در اشعار خود استفاده کرده است. همچنین وی به دربار ملوک
حیره نیز رفت و آمد داشته و
اسود بن منذر، برادر نعمان را مدح نموده است. عبید از جمله آشنایان و نزدیکان او بود و اشعار او را روایت میکرد. وی در اشعاری
علقمة بن علاثه را ذم نمود و علقمه قصد جان او کرد و هنگامی که یارانش اعشی را دستگیر کردند، او اشعاری سرود و از کار خود پشیمان شد و طلب عفو کرد و علقمه او را بخشید.
ابوبصیر دارای مذهب نصرانی
و در عقیده پیرو قدریه بود.
او اولین کسی بود که از راه
شعر گفتن امرار معاش میکرد.
او در قصیدهای
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را
مدح نمود.
اثر بر جای مانده از او دیوان شعر میباشد.
ابوبصیر در آخر عمر اسلام را درک کرد و برای ملاقات پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و شرفیابی به
دین مبین اسلام حرکت کرد. در بین راه به او گفته شد که اگر میخواهی اسلام بیاوری باید از
خمر و
زنا دوری کنی. او در جواب گفت که یک سال دیگر
صبر میکنم، بعد اسلام میآورم. اما قبل از تمام شدن سال درگذشت. برخی نیز گفتهاند که او در زمان
صلح حدیبیه برای دیدار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حرکت کرد و در میان راه به
ابوسفیان بن حرب برخورد کرد. ابوسفیان از علت سفر او سؤال کرد و او در جواب گفت که برای دیدار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میروم. ابوسفیان به او گفت که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میگوید: باید از خمر، زنا و
قمار اجتناب کنی و بین ما و پیامبر قرارداد آتش بس امضا شده است و او را از قصدش منصرف کرد و به او وعده صد شتر سرخ داد. سپس او را به منزل آورد و
قریش را جمع کرد و به آنها گفت که این شخص اعشی قیس است و از اشعار او آگاهی دارید، اگر به پیامبر ملحق شود تمام عرب را با اشعار خود زیر سؤال خواهد برد، لذا مردم صد شتر سرخ به او دادند و او نیز از تصمیم خود منصرف شد و در راه برگشت در منطقه یمامه، شترش او را به زمین افکند
و در سال ۵،
۷،
۸ یا ۹ق درگذشت
و در همان جا دفن شد.
(دیگر منابع:
)
• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۷۹۵، برگرفته از مقاله «میمون اسدی».