اضطراب مادر موسی (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مادر موسى (علیهالسلام)، پس از اینکه موسى (علیهالسلام) را به دريا افکند، به اضطراب دچار شد؛ اما پس از دريافت وحى به بازگردانده شدن موسى (علیهالسلام) به وى، اضطراب از مادر موسی رفع شد.
مادر موسى، پس از افكندن موسى (علیهالسلام) به دريا، دچار اضطراب و دلهره شدید شد:
•• «وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ؛ ما به مادر موسى الهام کرديم که: «او را شير ده؛ و هنگامى که بر او ترسيدى، وى را در دريا(ى نيل) بيفکن؛ و نترس و غمگين مباش، که ما او را به تو باز مىگردانيم، و او را از رسولان قرار مىدهيم!».
کلمه (اوحینا)
صیغه متکلم مع الغیر از
فعل ماضی باب (ایحاء) است که به معناى گفتوگوى پنهانى است، و در
قرآن کریم در سخن گفتن خداى تعالى با بعضى از مخلوقاتش
استعمال مىشود که: یا به طور الهام و افکندن مطلبى به دل کسى صورت مىگیرد، همچنان که در آیه: (بان ربک اوحى لها) و آیه (و اوحى ربک الى النحل)، و آیه (و اوحینا الى ام موسى) به این معنا آمده، و یا به طور دیگر، نظیر
وحی به
انبیا و فرستادگان خدا و وحى در غیر خداى تعالى از قبیل
شیطان نیز استعمال مىشود، که به دوستان خود وحى مىکند و
قرآن در آن باره مىفرماید: (ان الشیاطین لیوحون الى اولیائهم)
کلمه (القاء) به معناى طرح و افکندن است،
کلمه (یم) به معناى دریا و نهر بزرگ است.
و در این جمله که فرمود: (و اوحینا الى ام موسى) با حذف قسمتى از
کلمات، ایجاز (و مختصرگویى) به کار رفته، و تقدیر
کلام چنین است: (حبلت ام موسى به و وضعته و اوحینا الیها...) یعنى در حالى که شدت و بیچارگى بنىاسرائیل به این حد رسیده بود، مادر موسى به وى حامله شد، (و کسى نفهمید)، و او را زایید (باز کسى نفهمید) و ما به مادر او وحى کردیم که...
و معناى آیه چنین است که: ما با نوعى
الهام به مادر موسى بعد از آنکه او را زایید گفتیم: به موسى شیر بده، و مادامى که از جانب
فرعون احتمال خطرى نمىدهى به شیر دادن ادامه بده، و چون ترسیدى بر او - که لشکریان فرعون خبردار شوند، و او را گرفته مانند هزاران کودک که همه را کشتند به قتل برسانند - او را به
دریا بینداز - که به طورى که از
روایات برمىآید دریاى مذکور همان نیل بوده - و دیگر از کشته شدن او مترس، و از جدایى او غمگین مشو، که ما دوباره او را به تو برمىگردانیم و او را از
پیامبران قرار مىدهیم، تا رسولى بهسوى آلفرعون و بنىاسرائیل بوده باشد.
پس جمله (انا رادوه الیک)
تعلیل نهى در (لا تحزنى) است؛ همچنان که جمله (فرددناه الى امه کى تقر عینها و لا تحزن) نیز شاهد بر این تعلیل است؛ و فرق بین (خوف) و (حزن) از نظر مورد این است که: خوف در جایى است که احتمال وقوع مکروهى در بین باشد، ولى حزن در جایى است که وقوع آن قطعى باشد، نه احتمالى.
•• «وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَى فَارِغًا إِن كَادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْلَا أَن رَّبَطْنَا عَلَى قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ؛ (سرانجام) قلب مادر
موسی از همه چيز (جز ياد فرزندش) تهى گشت؛ و اگر دل او را (بهوسيله ايمان و
امید) محکم نکرده بوديم، نزديک بود مطلب را افشا کند!».
اضطراب مادر موسى (علیهالسلام) پس از دريافت وحى به بازگردانده شدن موسى (علیهالسلام) به وى، رفع شد:
•• «وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ؛ ما به مادر موسى الهام کرديم که: «او را شير ده؛ و هنگامى که بر او ترسيدى، وى را در دريا (ى نيل) بيفکن؛ و نترس و غمگين مباش، که ما او را به تو باز مىگردانيم، و او را از رسولان قرار مىدهيم!».
مادر موسى (علیهالسلام) فرزندش را به ترتیبى که قبلا گفتیم به امواج نیل سپرد؛ اما بعد از این ماجرا طوفانى شدید در
قلب او وزیدن گرفت، جاى خالى نوزاد که تمام قلبش را پر کرده بود، کاملا محسوس بود. نزدیک بود
فریاد کشد و
اسرار درون دل خود را برون افکند. نزدیک بود نعره زند و از جدایى فرزند ناله سر دهد؛ اما
لطف الهى به سراغ او آمد.
فارغ به معنى خالى است، و در اینجا منظور خالى از همه چیز جز از یاد موسى است؛ هر چند بعضى از
مفسران آن را به معنى خالى بودن از
غم و اندوه گرفتهاند، و یا خالى از الهام و مژدهاى که قبلا به او داده شده بود، ولى با توجه به جملهها این تفسیرها صحیح به نظر نمىرسد.
این کاملا طبیعى است که مادرى که نوزاد خود را با این صورت از خود جدا کند، همه چیز را جز نوزادش فراموش نماید، و آنچنان هوش از سرش برود که بدون در نظر گرفتن خطراتى که خود و فرزندش را
تهدید مىکند فریاد کشد، و
اسرار درون دل را فاش سازد.
اما خداوندى که این مأموریت سنگین را به این مادر مهربان داده قلب او را آنچنان استحکام مىبخشد که به وعده الهى
ایمان داشته باشد، و بداند کودکش در دست
خدا است، سرانجام به او باز مىگردد و پیامبر مىشود!
(ربطنا) از ماده (ربط) در اصل به معنى بستن حیوان یا مانند آن به جایى است تا مطمئنا در جاى خود محفوظ بماند، و لذا محل اینگونه
حیوانات را (رباط) مىگویند، و سپس به معنى وسیعترى که همان حفظ و تقویت و استحکام بخشیدن است آمده و منظور از (ربط) قلب در اینجا تقویت دل این
مادر است، تا ایمان به
وحی الهى آورد و این حادثه بزرگ را تحمل کند.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «اضطراب مادر موسی».