اصل غیرمحرز، مقابل اصل محرز بوده و به اصلی گفته میشود که یا صرفاً وظیفه عملی مکلف را بیان میکند و هیچ توجهای به عالم واقع ندارد، مثل: اصل برائت و تخییر ، و یا این که اگر نظر به واقع دارد، مؤدای اصل را به منزله جانشین واقع قرار میدهد. میرزای نایینی » این اصل را مقابل اصل محرز و اصل عملی محض دانسته و آن را « اصل تنزیلی » خوانده است.
فرق میان اصل تنزیلی و اصل محرز آن است که: در اصل تنزیلی، جعل وظیفه عملی به لسان تنزیل مؤدای اصل (مشکوک) به جای واقع میباشد، اما در اصل محرز، جعل وظیفه عملی به لسان تنزیل احتمال، به جای یقین ، میباشد.