اصلاح گران دروغین (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اصلاح در برابر افساد، به معنای برطرف کردن
فساد و تباهی و انجام دادن کار شایسته است.
خداوند در
قرآن کریم به
اصلاح گران
دروغین در امور
یتیمان هشدار داده است آنجاکه میفرماید:
... ویسـلونک عن الیتـمیقل
اصلاح لهم خیر... والله یعلم المفسد من
المصلح..(بينديشيد درباره دنيا و
آخرت . و درباره يتيمان از تو مىپرسند بگو به
صلاح آنان كار كردن بهتر است و اگر با آنان همزيستى كنيد برادران دينى شما هستند و خدا تباهكار را از درستكار بازمىشناسد و اگر خدا مىخواست (در اين باره) شما را به دشوارى مىانداخت آرى خداوند توانا و حكيم است).
این
آیه شریفه اشعار بلکه
دلالت دارد بر نوعى تخفیف و تسهیل، چون اول اجازه خلط و آمیزش با ایتام را مىدهد، بعدا مىفرماید و اگر خدا خواست کمکتان مىکند، و از این تعبیر معلوم مىشود که
مسلمانان قبلا تشدیدى از خدا نسبت به امر ایتام شنیده بودند، که مایه تشویش و
اضطراب دلهاشان مىشده، و همین اضطراب وادارشان کرده که از امر ایتام سوال کنند، و واقع هم همینطور بوده، چون آیاتى شدید اللحن در امر ایتام نازل شده بود، مانند آیه: (ان الذین یاکلون اموال الیتامى ظلما، انما یاکلون فى بطونهم نارا، و سیصلون سعیرا) و آیه: (و آتوا الیتامى اموالهم، و لا تتبدلوا الخبیث بالطیب، و لا تاکلوا اموالهم الى اموالکم، انه کان حوبا کبیرا). که در اولى خوردن مال یتیم را خوردن
آتش ، و در دومى خوردن خبیث و جرمى کبیر خوانده.
پس از ظاهر امر چنین بر مىآید که آیه مورد بحث بعد از آیات
سوره نساء نازل شده، و با این معنا آن روایاتى که درشأن نزول آیه وارد شده و به زودى از نظر خواننده مىگذرد، تأیید مىشود و در جمله: (قل
اصلاح لهم خیر...)، از آنجا که کلمه (
اصلاح) نکره و بدون الف و لام آمده، دلالت دارد بر اینکه آنچه مرضى خداست نوع خاصى از
اصلاح است، نه هر
اصلاحى، هر چند که
اصلاح ظاهرى باشد، پس باید گفت
نکره آمدن
اصلاح براى افاده تنوع است و در نتیجه مراد از
صلاح اصلاح حقیقى است، نه صورى و جمله ذیل آیه هم که مىفرماید: (و الله یعلم المفسد من
المصلح ...)، به این نکته اشعار دارد.
منافقان ، مدعیان
دروغین اصلاح گری بودند همانطور که در
قرآن به این موضوع اشاره شده است:
واذا قیل لهم لاتفسدوا فی الارض قالوا انما نحن مصلحون•
«و چون به آنان گفته شود در
زمین فساد مكنيد مىگويند ما خود اصلاحگريم » الا انهم هم المفسدون ولـکن لایشعرون.
«بهوش باشيد كه آنان فسادگرانند ليكن نمىفهمند».
در قرآن به ویژگیهاى منافقان اشاره مىکند که نخستین آنها داعیه
اصلاح طلبى است در حالى که
مفسد واقعى همانها هستند: هنگامى که به آنها گفته شود در روى زمین فساد نکنید مىگویند ما فقط
اصلاح کنندهایم ! (و اذا قیل لهم لا تفسدوا فى الارض قالوا انما نحن مصلحون ).
ما برنامهاى جز
اصلاح در تمام زندگى خود نداشته و نداریم! قرآن در آیه بعد مىگوید: بدانید اینها همان مفسدانند و برنامهاى جز فساد ندارند ولى خودشان هم نمىفهمند! (الا انهم هم المفسدون و لکن لا یشعرون ).
بلکه اصرار و پافشارى آنها در راه
نفاق و خو گرفتن با این برنامه هاى زشت و ننگین سبب شده که تدریجا گمان کنند این برنامهها مفید و سازنده و
اصلاح طلبانه است، و همانگونه که سابقا نیز اشاره کردیم
گناه اگر از حد بگذرد، حس تشخیص را از
انسان مىگیرد، بلکه تشخیص او را واژگونه مىکند، و ناپاکى و آلودگى به صورت طبیعت ثانوى او در مىآید.
نشانه دیگر اینکه: آنها خود را
عاقل و هوشیار و مؤمنان را
سفیه و ساده لوح و خوشباور مىپندارند، آنچنانکه قرآن مىگوید: هنگامى که به آنها گفته
ایمان بیاورید آنگونه که تودههاى مردم ایمان آوردهاند، مىگویند آیا ما همچون این سفیهان ایمان بیاوریم؟! (و اذا قیل لهم آمنوا کما آمن الناس قالوا ا نؤ من کما آمن السفهاء).
و به این ترتیب افراد پاکدل و حق طلب و حقیقت جو را که با مشاهده آثار حقانیت در دعوت
پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلم و محتواى تعلیمات او، سر تعظیم فرود آوردهاند به سفاهت متهم مى کند و شیطنت و دوروئى و نفاق را دلیل بر
هوش و
عقل و درایت مىشمرد آرى در منطق آنها عقل، جایش را با سفاهت عوض کرده است.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «اصلاح گران دروغین».