اسود بن یزید نخعی کوفی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَسْوَدِ بْنِ یَزیدِ نَخَعی، ابوعمرو یا ابوعبدالرحمان د ۷۵ق/ ۶۹۴م، از تابعین مشهور
کوفه و یکی از
زهّاد ثمانیه بود.
بی آنکه گزارشی از زمان تولد وی در دست باشد، روایت شده که دوره پیش از
اسلام را درک کرده است
و به اصطلاح از مخضرمین بهشمار میآید.
برخی از منابع کهن از این جهت که
اسود،
پیامبراکرم (ص) را ندیده بوده، او را از طبقه اول تابعین دانستهاند
اما دیگران از آنجا که وی به روزگار پیامبراسلام (ص)
ایمان آورده، او را در زمره
صحابه شمردهاند.
بیشتر منابع سال وفات او را ۵ق و برخی ۴ یا ۶ق ذکر کردهاند.
نسبت وی به تیره «نخع» از قبیله بزرگ
مَذْحِج در
یمن بازمیگردد.
وی به خاندانی اهل
دانش تعلق داشت که از آن میان
علقمة بن قیس ، عموی او،
ابراهیم نخعی ، خواهرزادهاش و
عبدالرحمان بن اسود ، پسرش، از مشاهیر روزگار خویش بودهاند
بسیاری از منابع، در مقامات معنوی به قیاس او و علقمة
بن قیس پرداخته، و غالباً وی را در
عبادت و
زهد از علقمه برتر دانستهاند.
دانشاندوزی و سخت کوشی او در امر
حدیث موردستایش بسیار قرار گرفته است، چنانکه به قول
احمد بن حنبل وی برای شنیدن روایتی که از قول عمر برای او نقل شده بود، از
عراق روانه
مدینه شد و تا خود آن را از عمر نشنید، قانع نشد.
در شمار صحابهای که وی از ایشان روایت کرده است، میتوان
حضرت علی ع، ابوبکر، عمر،
ابن مسعود ، معاذ
بن جبل، ابوموسی اشعری، عایشه، بلال حبشی،
حذیفة بن یمان و
أم سلمه را نام برد، در حالی که نام تابعیانی چون
عبید بن عمیر نیز در شمار مشایخ روایی او دیده میشود
درباره روایت وی از عثمان در میان منابع اختلاف است:
بر اینکه وی از عثمان روایت نکرده، اتفاق نظر دارند، اما
ذهبی تصریح دارد که وی از عثمان روایت کرده است.
برادرش
عبدالرحمان بن یزید، پسرش
عبدالرحمان و نیز
عامر بن شراحیل شعبی ،
ابراهیم بن یزید نخعی ،
ابواسحاق سبیعی ،
عمارة بن عمیر و کسان بسیار دیگری از او روایت کردهاند.
اسود افزون بر
حدیث ، در
علم قرائت نیز دست داشت و
قرآن را از محضر
ابن مسعود آموخته بوده است
یحیی بن وثّاب ، ابراهیم نخعی و ابواسحاق سبیعی از شاگردان او در قرائت به شمار میآیند
برای روایات مربوط به قرائت آموزی وی،
اعمش که از بزرگان علم قرائت در سده ق محسوب میشود، قرائتش با واسطه ابراهیم نخعی و یحیی
بن وثّاب به
اسود میرسد
گاه در منابع، قرائات شاذی هم به وی نسبت دادهاند؛ از جمله قرائت «و غیر الضالین».
اسود را از ملازمان
عمر بن خطاب و نیز از جمله مفتیان «اصحاب» شاگردان ابن مسعود دانستهاند.
همچنین وی با
عایشه مصاحبت بسیار داشته، و درباره دوستی او با عایشهروایات فراوانی نقل شدهاست.
بهگفتهای عایشهاو را «عزیزترین مردمان کوفه، نزد خود» دانسته است
اسود از عایشه روایات فراوانی درباره رفتار و کردار پیامبر(ص) نقل کرده است
اسود به همراه ابن مسعود و تنی چند، در صحرای ربذه بر جنازه
ابوذر غفاری نماز خواندند و به خاکش سپردند
به گفته
سیف بن عمر در حرکتهای ضدعثمان،
اسود در کنار برخی از یاران ابن مسعود شرکت داشته
و نیز گفته شده است که وی برای حضور نیافتن در
جنگ صفین از
حضرت علی (ع) اجازه گرفت و قصد ثغور دیلم کرد و سپس با
مصعب بن زبیر به باجمیرا در انبار رفت و از همانجا به قصد گزاردن
حج محرم شد.
در منابع رجالیِ
اهل سنت از او با عنوان ثقه یاد کردهاند
شعبه دربارهاش گوید که «او سرمایه اهل
کوفه به حساب میآید»
اسود را به پارسایی و دینداری ستوده و از «
زهاد ثمانیه » به شمار آوردهاند.
در منابع نیز، اخبار زیادی از
زهد و
عبادات وی نقل شده است
به گفته
ذهبی شهرت فراوان وی در عبادت میان مردمان، ضربالمثل شده بود.
گفتهاند که وی، پیوسته روزهدار بوده، و حتی به هنگام سفر یا در روزهای بسیار گرم، روزه خود را
افطار نمیکرده است، چندانکه گاه دوستانش در این باره بر او خرده میگرفتهاند.
همچنین به گفته
حنش بن حارث ، وی یکی از چشمانش را بهسبب روزهداری زیاد، از دست داده بوده است
این نکته جالب توجه است که برپایه نقل منابع،
اسود در هنگام عبادت همچون راهبان مسیحی، ردایی بر تن میکرده است
و
عمارة بن عمیر او را «راهبی از راهبان» شمرده است.
درباره اهتمام وی به
نماز ، روایتهای بسیاری در دست است که گاه از اغراق به دور نیست؛ از جمله آوردهاند که وی در شبانه روز ۰۰ رکعت نماز میگزارده است
که نظیر همین روایات را درباره پسر
اسود آورده؛
و نیز در روایاتی دیگر، به علاقه فراوان او، به شرکت در
نماز جماعت و الزام به خواندن نماز در اول وقت در هر شرایطی اشاره شده است
در شدت دلبستگی او به خواندن
قرآن ، گفتهاند که در
ماه رمضان ، قرآن را در شب، و در ماههای دیگر در شب ختم میکرده است.
اسود در بهجای آوردن
حج ، سخت اهتمام میورزید.
از اینرو او را «حَجّاج» لقب داده بودهاند
در منابع کهن سخن از آن است که وی در طول عمر خود به گفتهای ۵ بار حج و عمره به جای آورده است
همچنین روایت شده که پسرش نیز در کثرت حج به او اقتداء کرده است
بهگفته
ابنسعد ،
اسود یکبار به اتفاق ابوبکر حج گزارده است.
ابن حجر عسقلانی میگوید که وی علاوه بر ابوبکر، عمر و عثمان را نیز در برخی از سفرهای حج همراهی میکرده است.
گویند که وی برای شرکت در مراسم حج از خانهاش در
کوفه یا محلی در نزدیکی آن شهر محرم میشده، و از آنجا لبیک گویان قصد حج میکرده است
و به امر حج چندان عنایت داشته که اگر فرد مستطیعی حج نگزارده از دنیا میرفت، وی بر جنازهاش نماز نمیخوانده است.
اسود در کوفه از دنیا رفت
و گویند هنگام
مرگ به گریه افتاد و علت زاریش را شرمساری از پروردگار بهسبب خطاهایش عنوان کرد.
(۱) عبدالحمید ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، بهکوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۳۷۸ق/۹۵۹م.
(۲) عبدالله ابن ابی داوود، المصاحف، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۵م.
(۳) احمد ابن اعثم، الفتوح، بهکوشش علی مشیری، بیروت، ۴۱۱ق/۹۸۱م.
(۴) محمد ابن جزری، غایة النهایة، بهکوشش برگشترسر، قاهره، ۳۵۱ق/۹۳۲م.
(۵) محمد ابن حبان، الثقات، حیدرآباد دکن، ۳۹۸ق/۹۷۸م.
(۶) ابن حجر عسقلانی، احمد، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دکن، ۳۲۵ق.
(۷) محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر.
(۸) یوسف ابن عبدالبر، الاستیعاب، بهکوشش علیمحمد بجاوی، قاهره، ۳۸۰ق/۹۶۰م.
(۹) احمد ابن عبدربه، العقد الفرید، بهکوشش احمد امین و دیگران، بیروت، ۴۰۲ق/۹۸۲م.
(۱۰) عبدالله ابن قتیبه، المعارف، بهکوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۴۰۵ق/۹۸۵م.
(۱۱) محمد ابن قیسرانی، الجمع بین رجال الصحیحین، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۵م.
(۱۲) اسماعیل ابن کثیر، البدایة و النهایة، بهکوشش احمد ابوملحم و دیگران، بیروت، ۴۰۷ق/۹۸۷م.
(۱۳) محمد ابوبشر دولابی، الکنی و الاسماء، حیدرآباد دکن، ۳۲۲ق.
(۱۴) احمد ابونعیم، حلیة الاولیاء، قاهره، ۳۵۱ق/۹۳۳م.
(۱۵) احمد
بن حنبل، العلل و معرفة الرجال، به کوشش طلعت قوچ ییگیت و اسماعیل جراح اوغلی، آنکارا، ۹۶۳م.
(۱۶) احمد
بن حنبل، مسند، قاهره، ۳۱۳ق.
(۱۷) محمد بخاری، التاریخ الصغیر، بهکوشش محمود ابراهیم زاید، بیروت، ۴۰۶ق/۹۸۶م.
(۱۸) محمد بخاری، التاریخ الکبیر، حیدرآباد دکن، ۴۰۲ق/۹۸۲م.
(۱۹) محمد بخاری، صحیح، بهکوشش محمد ذهنی افندی، استانبول، ۴۰۱ق/۹۸۱م.
(۲۰) یعقوب بسوی، المعرفة و التاریخ، بهکوشش اکرم ضیاء عمری، بغداد، ۹۷۵م.
(۲۱) احمد بلاذری، انساب الاشراف، بهکوشش گویتین، بیتالمقدس، ۹۳۶م.
(۲۲) محمد ترمذی، سنن، بهکوشش ابراهیم عطوه عوض، استانبول، ۴۰۱ق/۹۸۱م.
(۲۳) ابراهیم ثقفی، الغارات، بهکوشش جلالالدین محدث ارموی، تهران، ۳۵۵ش.
(۲۴) احمد خطیب بغدادی، الرحلة فی طلب الحدیث، بهکوشش نورالدین عتر، بیروت، ۳۹۵ق/۹۷۵م.
(۲۵) خلیفة
بن خیاط، تاریخ، بهکوشش سهیل زکار، دمشق، ۹۶۷م.
(۲۶) عبدالله دارمی، سنن، استانبول، ۴۰۱ق/۹۸۱م.
(۲۷) محمد ذهبی، تذکرة الحفاظ، حیدر آباد دکن، ۳۸۸ق/۹۶۸م.
(۲۸) محمد ذهبی، دول الاسلام، حیدرآباد دکن، ۳۶۴ق.
(۲۹) محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، بهکوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۵م.
(۳۰) محمد ذهبی، معرفة القراء الکبار، بهکوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۴۰۸ق/۹۸۸م.
(۳۱) عبدالکریم سمعانی، انساب، حیدرآباد دکن، ۴۰۲ق/ ۹۸۲م.
(۳۲) طبری، تاریخ.
(۳۳) محمد طوسی، رجال، نجف، ۳۸۰ق/۹۶۱م.
(۳۴) احمد عجلی، تاریخ الثقات، بهکوشش عبدالمعطی قلعجی، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۴م.
(۳۵) یوسف مزی، تهذیب الکمال، بهکوشش بشار عواد معروف، بیروت، ۴۰۵ق/ ۹۸۵م.
(۳۶) مسلم
بن حجاج، صحیح، بهکوشش محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول، ۴۰۱ق/ ۹۸۱م.
(۳۷) یحیی نووی، تهذیب الاسماء و اللغات، قاهره، ۳۴۶ق/ ۹۲۷م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «اسود بن یزید نخعی»، ج۸، ص۳۵۰۳.