اسعد بن زرارة
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَسْعَدِ بْنِ زُراره، ابوامامه (د ۱ق/۶۲۳م)، از
اصحاب
پیامبر اکرم -صلیاللهعلیهوآلهوسلم-بود.
اسعد از تیره
خزرجیان بنی نجّارِ انصار بود
بود.
او یکی از نخستین مسلمانان
یثرب بهشمار میرفت، اما ماجرای ارتباط نخستین وی با حضرت رسول -صلیاللهعلیهوآلهوسلم-، در منابع
سیره نبوی با اندک اختلافی نقل شده است و سرچشمه همه این روایات به چگونگی ارتباط مردم یثرب با آن حضرت و بیعتهای معروف به «
عقبه » بازمیگردد.
به روایت
ابن سعد ، او و
ذکوان بن عبد قیس در زمانی که
نزاع دیرین قبیلگی میان
اوس و
خزرج بالا گرفته بود، از
یثرب به
مکه آمدند.
چون آن دو آوازه حضرت رسول-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- را شنیدند، نزد ایشان شتافتند و به زودی
اسلام آوردند.
سپس به شهر خود بازگشتند و به
تبلیغ
اسلام پرداختند و چندی بعد همراه چند تن از مردم یثرب نزد
پیامبر -صلیاللهعلیهوآلهوسلم- آمدند
اما شمار واقعی یثربیانی که نخستینبار با پیامبر -صلیاللهعلیهوآلهوسلم- ملاقات کردند، خود با اختلاف بسیاری همراه است.
بیعتهای گروهی مردم یثرب در دو نوبت انجام گرفت و به همین سبب از
بیعت نخستین به «
عقبه اولی » و از بیعت دوم به «
عقبه ثانیه » یاد شده است.
در همین دیدارها، مردم یثرب گروه گروه با
پیامبر -صلیاللهعلیهوآلهوسلم- بیعت کردند و
بنی نجار ، خویشاوندان اسعد، مدعی بودند که اسعد نخستین بیعتکننده با پیامبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- بوده است.
پس از بیعت در عقبه ثانیه که از هر قبیلهای، کسی به عنوان «
نقیب » برگزیده شد،
به روایتی،
پیامبر -صلیاللهعلیهوآلهوسلم-، اسعد را «
نقیب النقباء» قرار داد.
اسعد پس از بازگشت به مدینه، به تبلیغ اسلام پرداخت، تا بدانجا که گفتهاند بُتان شهر را در هم شکست
و با
مسلمانان به
نماز ایستاد؛ اما موضوع تبلیغ اسلام و نمازگزاردن اسعد در
مدینه مورداختلاف سیره نگاران است، زیرا به
روایت
ابن اسحاق ، حضرت رسول -صلیاللهعلیهوآلهوسلم- پس از عقبه اولی، به درخواست مسلمانان شهر،
مُصَعب بن عُمَیر را برای تعلیم
قرآن ، به مدینه گسیل کرد
و مصعب در عقبة ثانیه خود همراه
انصار برای دیدار پیامبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- به
مکه آمد.
به روایتی دیگر، موضوع رفتن مصعب پس از بیعت عقبه ثانیه بوده است.
به هرحال، چنانکه نظر واقدی است، گویا امر تعلیم قرآن با مصعب بوده است و نماز گزاردن با اسعد.
مصعب پس از آمدن به مدینه، در خانه اسعد اقامت گزید و هم در آنجا به مأموریت خویش میپرداخت.
از زندگانی اسعد، پس از
هجرت حضرت رسول -صلیاللهعلیهوآلهوسلم- به مدینه آگاهی خاصی در دست نیست، اما هنوز چند ماهی از هجرت نگذشته بود که اسعد بیمار شد.
مداوای او تأثیری نبخشید و در
ماه
شوال، در حالی که هنوز بنای
مسجد پیامبر -صلیاللهعلیهوآلهوسلم- به پایان نرسیده بود، درگذشت.
حضرت رسول -صلیاللهعلیهوآلهوسلم- خود بر پیکر او
نماز گزارد.
وی را در
بقیع دفن کردند و گفتهاند نخستین کس بود که در آن گورستان به خاک سپرده شد.
پس از مرگِ اسعد،
بنی نجار، نزد
پیامبر -صلیاللهعلیهوآلهوسلم- آمدند و از ایشان خواستند تا
نقیبی دیگر بر ایشان بگمارد، اما پیامبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- فرمود که خود
نقیب ایشان خواهد بود و بنی نجار بدینسبب سخت به خود میبالیدند.
اسعد را گویا به سبب پیشقدمی در آوردن
اسلام به
مدینه، «اسعد الخیر» نیز گفتهاند.
از اسعد نسلی برجای نماند.
(۱) احمد ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، قاهره، ۱۳۲۸ق.
(۲) محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر.
(۳) یوسف ابن عبدالبر، الاستیعاب، بهکوشش علیمحمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م.
(۴) عبدالملکابن هشام، السیرة النبویة، بهکوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
(۵) احمد بلاذری، انساب الاشراف، بهکوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
(۶) خلیفة بن خیاط، تاریخ، بهکوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
(۷) خلیفة بن خیاط، الطبقات، بهکوشش اکرم ضیاء عمری، ریاض، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
(۸) طبری، تاریخ.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «اسع بن زراره»،ج۸، ص۳۳۹۳.