• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اسطوره‌شناسی دین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اسطوره، در زبان عربی و آیات قرآن به معنای افسانه‌ها و سخنان بی‌اساس، دارای بار منفی و فاقد حقیقت خارجی است اما در زبان لاتین به معنای سخن و خبر راست است.
بر مبنای یکی از تعاریف ارائه شده، اسطوره، داستانی است که در اعصار قدیم برای بشر باستانی اتفاق افتاده و به رب النوع و موجودی ماورایی مربوط می‌شود؛ در واقع اسطوره‌ها، افسانه‌های خیال پردازانه انسان‌های اولیه‌اند.
اسطورهشناسی دانشی است نوپا و جدید که در غرب توجه بسیاری از محققان را جلب کرده است و به بررسی روابط میان اسطوره‌ها و جایگاه آنها در دنیای معاصر می‌پردازد. دانش اساطیر با دین و مذهب پیوند داشته و سنت‌های دینی، سرشار از اسطوره و آکنده از نماد هستند و کار اسطورهشناسی، بررسی انتقادی این اساطیر است. البته باید توجه داشت که اسطورهشناسی، تنها بخشی از مواد و مصالحِ جزءِ دین است و این بخش نیز الزاماً در همه ادیان یافت نمی‌شود.



اسطوره واژه‌ای عربی به معنای افسانه‌ها و سخنان بی‌اساس است که به صورت نوشته درآمده باشد. گاهی نیز به چنین سخنانی اساطیر الاولین گفته می‌شود. این واژه در کلام خداوند متعال، نه بار آمده است.
برخی معتقدند که واژه اسطوره از کلمه یونانی و لاتینی Historia که به معنای سخن و خبر راست یا جستجویِ راستی است، گرفته شده است.
[۱۱] کزازی، میرجلال‌الدین، رویا، حماسه، اسطوره، ص۱-۲.



متفکران و دین‌پژوهان تعاریف گوناگونی برای اسطوره ارائه کرده‌اند، از جمله این که:

۲.۱ - نوعی سرگذشت

اسطوره به ساده‌ترین و رایج‌ترین معنا، نوعی سرگذشت یا داستان (Histoire) است که معمولاً به خدا یا رب‌النوع و موجودی الهی مربوط می‌شود. اسطوره بدین مفهوم با فرهنگ‌های ابتدایی یا با دوره‌های کهن فرهنگ‌های پیشرفته پیوسته است. لذا وقتی ما برخی از جلوه‌های دوران خود را اسطوره می‌نامیم، معنای ضمنی این نام‌گذاری این است که آن جلوه‌ها صورت‌های تثبیت شده یا بقایای گذشته‌اند. آنچه اسطوره مطرح می‌کند، چیزی که در گذشته روی داده باشد، نیست، بلکه چیزی است که برای اثبات حقانیت امری در حال حاضر، گمان می‌رود که در گذشته به وقوع پیوسته باشد.
[۱۲] فرای، نورتروپ، ادبیات و اسطوره، ص۱۰۱-۱۰۲.


۲.۲ - امری قدسی

اسطوره تعبیری از امر قدسی است؛ بدین بیان که اسطوره حکایت‌گر حقایق و حوادثی از منشا جهان است که برای بنیاد و غایت تمام آنچه که موجود است، معتبر است. در نتیجه، اسطوره به مثابه یک الگو برای رفتار، جامعه، حکمت و معرفت انسانی عمل می‌کند.
[۱۳] KEES W. BOLLE، "MYTH"، Encyclopedia of Religion، Vol. ۱۰، p. ۲۶۱.


۲.۳ - واقعیت فرهنگی

میرچا الیاده معتقد است که تعریف اسطوره به گونه‌ای که مورد پذیرش تمامی‌اندیشمندان بوده، در عین حال برای غیرمتخصصان نیز قابل فهم باشد، مشکل است. اسطوره یک واقعیت فرهنگی به غایت پیچیده است که می‌توان از دیدگاه‌های متعدد که مکمل یکدیگرند، بدان نظر کرده، آن را تفسیر نمود. به اعتقاد الیاده تعریفی از اسطوره که کمترین نارسایی را دارد، بدین صورت قابل بیان است: اسطوره یک تاریخ مقدس را روایت می‌کند؛ اسطوره یک رخدادی را که در زمان بسیار کهن روی داده است، بازگو می‌کند. به عبارت دیگر، اسطوره بیانگر آن است که یک حقیقت، چگونه از طریق اقدامات موجودات فرا طبیعی به وجود می‌آید، حال چه آن حقیقت کل حقیقت و جهان باشد، یا تنها پاره‌ای از حقیقت همچون یک جزیره، نوعی گیاه، نوع خاصی از رفتار انسانی یا یک نهاد باشد. بنابراین، اسطوره همواره یک تلقی از «آفرینش» است و حکایت‌گر نحوه به وجود آمدن و آغاز هستی چیزی است... اسطوره به عنوان یک داستان مقدس و در نتیجه یک «تاریخ درست» تلقی می‌شود، زیرا همواره با حقایق در ارتباط است.
[۱۴] Mircha Eliade، "MYTH"، ENCYCLOPEDIA BRITANICA، ENCYCLOPEDIA BRITANICA INC.، Vol. ۱۵، p. ۱۱۳۳-۳۴.



با توجه به آنچه که در تعریف اسطوره گفته شد، می‌توان اسطورهشناسی را این گونه تعریف کرد: اسطورهشناسی (Mythology) عبارت است از دانش شناخت اسطوره‌ها که کارش طبقه‌بندی و بررسی مواد و مصالح اسطوره‌شناختی است. روش این علم همان روش معمول در همه علوم تاریخی است که عبارت است از روش تحلیل و وارسی (تحقیق‌پذیری) دقیق. بنابر این علم اسطورهشناسی شباهت زیادی به علم تاریخ ادیان پیدا می‌کند. موضوع تاریخ ادیان، ادیان و مذاهب است، در صورتی که کار اسطورهشناسی، بررسی انتقادی اساطیر است. با توجه به تعریف اسطورهشناسی و نزدیکی آن به تاریخ ادیان می‌توان ادعا کرد که اسطورهشناسی، تنها بخشی از مواد و مصالحِ جزءِ دین است و این بخش نیز الزاماً در همه ادیان یافت نمی‌شود و ممکن است برخی از ادیان فاقد چنین بخشی باشند، با این حال اشتباه است اگر چنین تصور کنیم که در بررسی علمی اساطیر، می‌توانیم از بررسی دیگر عناصر متشکله ادیان صرف نظر کنیم.
[۱۵] کراپ، الکساندر، «درآمدی بر اسطورهشناسی»، ج۱، ص۲-۳.



سنت‌های دینی، سرشار از اسطوره و آکنده از نماد هستند. مراد از نماد همان زبان متعلق به اسطوره است. بیشترین کاربردی که در عصر حاضر نسبت به واژه اسطوره می‌شود دارای باری منفی است و معمولا مراد از آن سخنانی از روی خیال پردازی و دروغ است. در واقع اسطوره‌ها، افسانه‌های خیال پردازانه انسان‌های اولیه‌اند که برای تبیین و توجیه سرآغازها بافته شده‌اند. بنابراین اسطوره‌های آفرینش، همانا عقل‌ورزی‌های گذشتگان در مورد مسایلی است که فرهنگ‌های علمی گذشتگان از راه دیگر نمی‌توانستند تبیین و توجیه این مسایل را دریابند.


در رابطه با تاریخ اسطورهشناسی می‌توان ادعا کرد که مسائل مربوط به دین که شامل موضوع اسطوره نیز می‌شود، دست‌کم سابقه‌ای به بلندای تاریخ مکتوب دارد، از این رو تاریخ کامل مطالعه اسطوره‌ها باید از زمان‌های بسیار دور شروع شده باشد. اگر چه بحث‌های عقلانی صریح در باب این موضوع به یونان باستان بر می‌گردد و برخی از شیوه‌های پذیرفته شده در تبیین اسطوره‌ها، برای اولین بار در یونان شکل گرفته ‌است، با این حال اسطورهشناسی به عنوان یک رشته کاملا عقلیِ مطالعهِ دینی‌ـ‌تاریخیِ اسطوره‌ها، در اوایل قرن نوزدهم پا به عرصه وجود گذاشت.
[۱۶] KEES W. BOLLE، " MYTH"، Encyclopedia of Religion، Vol. ۱۰، p. ۲۶۷.

مطالعه علمی اسطوره با اثر کارل اُتفرید (۱۷۹۷-۱۸۴۰) در سال ۱۸۲۵ آغاز گشت. ولی از طریق آثار متعدد و درخشان ماکس مولر بود که بررسی اسطورهشناسی در نیمه دوم قرن نوزده متداول گردید. پس از مولر‌ اندیشمندان بسیاری به این شاخه از دین‌شناسی روی آوردند که از میان آنها می‌توان آندرو لانگ، سر جیمز گئورگ فریزر، جِین هریسون، گیلبرت موری، برونیسلو مالینوفسکی و... را نام برد.
[۱۷] Mircea Eliade، "MYTH"، ENCYCLOPEDIA BRITANICA، ENCYCLOPEDIA BRITANICA INC.، Vol. ۱۵، p. ۱۱۳۳.
بسیاری از عناوین کتاب‌های میرچا الیاده همچون «تولد و تولد دوباره»، «اسطوره، رؤیاها و رازها»، «اسطوره و حقیقت»، «اسطوره و بازگشت جاودانه» برای مطالعه اسطوره حائز اهمیت‌اند.
[۱۸] KEES W. BOLLE، "MYTH"، Encyclopedia of Religion، Vol. ۱۰، p. ۲۷۲

در قرن بیستم، به نقش اساسی «اشکال نمادین» در ابعاد گوناگون تفکر بشری از جمله دین، توجه بسیار شده است و تلاش برای یکی کردن اسطوره با دین به صورتی خطرناک گسترش یافته است. اما دین و اسطوره یکی نیستند، هر چند اسطوره نیز به حقیقت می‌پردازد، اما حقیقت اسطوره در ذات آن نهفته نیست، بلکه به درک، تفسیر و تفسیر مجدد اسطوره براساس شرایط و مسائل زمانه وابسته است. اما تفکر دینی با شکستن قالب تفکر و زبان اسطوره‌ای راهی مستقیم به سوی حقیقت غایی می‌گشاید و در عین پذیرش نماد، از آن فراتر می‌رود. مساله اصلی الهیات مسیحی در عصر حاضر نزد افرادی همچون تیلیش و بولتمان، اسطوره‌زدایی از پیام دین و روشن کردن معنای آن برای انسان امروزی است.
[۱۹] تیلیش، پل، شجاعت بودن، ص۲۲-۲۳، دیباچه مترجم.
تا آنجا که به اعتقاد برخی، مقاله «عهد جدید و اسطورهشناسی» بولتمان «شاید تنها نوشته الهیاتی این قرن باشد که بیشترین بحث و نزاع‌ها را به خود اختصاص داده است.»
[۲۰] فرگوسن، دیوید، رودلف بولتمان: متفکران بزرگ مسیحی، ص۱۸۵.



۱. انعام/سوره۶، آیه۲۵.    
۲. مطففین/سوره۸۳، آیه۱۳.    
۳. قلم/سوره۶۸، آیه۱۵.    
۴. انعام/سوره۶، آیه۲۵.    
۵. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۷.    
۶. نمل/سوره۲۷، آیه۶۸.    
۷. فرقان/سوره۲۵، آیه۵.    
۸. مومنون/سوره۲۳، آیه۸۳.    
۹. نحل/سوره۱۶، آیه۲۴.    
۱۰. انفال/سوره۸، آیه۳۱.    
۱۱. کزازی، میرجلال‌الدین، رویا، حماسه، اسطوره، ص۱-۲.
۱۲. فرای، نورتروپ، ادبیات و اسطوره، ص۱۰۱-۱۰۲.
۱۳. KEES W. BOLLE، "MYTH"، Encyclopedia of Religion، Vol. ۱۰، p. ۲۶۱.
۱۴. Mircha Eliade، "MYTH"، ENCYCLOPEDIA BRITANICA، ENCYCLOPEDIA BRITANICA INC.، Vol. ۱۵، p. ۱۱۳۳-۳۴.
۱۵. کراپ، الکساندر، «درآمدی بر اسطورهشناسی»، ج۱، ص۲-۳.
۱۶. KEES W. BOLLE، " MYTH"، Encyclopedia of Religion، Vol. ۱۰، p. ۲۶۷.
۱۷. Mircea Eliade، "MYTH"، ENCYCLOPEDIA BRITANICA، ENCYCLOPEDIA BRITANICA INC.، Vol. ۱۵، p. ۱۱۳۳.
۱۸. KEES W. BOLLE، "MYTH"، Encyclopedia of Religion، Vol. ۱۰، p. ۲۷۲
۱۹. تیلیش، پل، شجاعت بودن، ص۲۲-۲۳، دیباچه مترجم.
۲۰. فرگوسن، دیوید، رودلف بولتمان: متفکران بزرگ مسیحی، ص۱۸۵.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اسطورهشناسی دین»، تاریخ بازیابی:۱۳۹۸/۴/۱.    


رده‌های این صفحه : تمدن | فرهنگ | کلام جدید




جعبه ابزار