• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اسرار تلبیه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



«تلبیه» عبارت است از: «لبیک اللهم لبیک لبیک لا شریک لک لبیک» که با یک مرتبه گفتن این جملات، زائر بیت الله الحرام محرم می‌شود، البته برخی احتیاط واجب و عده‌ای فتوا داده‌اند که در ادامه جملات فوق گفته شود: «ان الحمد و النعمة لک و الملک لا شریک لک لبیک».
مستحب است تلبیه در همه حالات، در طول سفر با تغییر احوال و مکان‌ها تکرار شود و آن گاه که خانه‌های مکه ظاهر شد، تلبیه قطع گردد و به جای آن حمد و ثنای الهی و تقدیس و تسبیح خداوند بر زبان جاری شود.



تلبیه دارای اسراری است که به پاره‌ای از آنها اشاره می‌شود:

۱.۱ - تلبیه تنها ذکر واجب حج

تنها واجبی که در مناسک حج، از مقوله لفظ است (به غیر از نماز طواف)، همین کلمات با شکوه «لبیک» است. در حقیقت حج، نمایش بیشترین عمل همراه با کمترین و کوتاه‌ترین الفاظ است و حاجی در سراسر حج و عمره، هیچ سخن و ذکر واجبی ندارد، جز ذکر «لبیک»، و این تلبیه ذکری است که بر تکرار و مداومت آن در طول سفر تا رؤیت خانه‌های مکه تاکید و جایگزین ذکر تکبیر و تهلیل و تمجید و ثناء الهی شده است. پس از قطع تلبیه است که سایر اذکار گفته می‌شود؛ چنان که امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «فاذا قطعت التلبیة فعلیک بالتهلیل و التحمید و التمجید و الثناء علی الله عزوجل».

۱.۲ - شعار حج و حج گزار

«لبیک» شعار حج است، از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل است که «اتانی جبرئیل فقال ان الله عزوجل یامرک ان تامراصحابک ان یرفعوا اصواتهم بالتلبیه فانها شعار الحج» و از امام علی (علیه‌السّلام) نقل است که: «جاء جبرئیل الی النبی و قال له ان التلبیة شعار المحرم فارفع صوتک بالتلبیة». شعار را باید با صدای بلند سر داد مگر در حج تمتع که پس از احرام وقتی حاجی در مکه حضور دارد، تلبیه را آهسته می‌گوید و آن گاه که از مکه خارج شد، با صدای بلند تلبیه را بر زبان جاری می‌سازد، زیرا درون خانه و حرم بلند گفتن لبیک روا نیست. امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «فاذا انتهیت الی الردم و اشرفت علی الابطح فارفع صوتک بالتلبیه».

۱.۳ - تردد بین خوف و رجا

کمال انسان در بستر خوف و رجا شکل می‌گیرد. در هر «لبیک» احتمال «لا لبیک و لاسعد یک» وجود دارد و سر رنگ پریدگی از رخسار امام سجاد(علیه‌السّلام) و امام صادق (علیه‌السّلام) به هنگام تلبیه نیز در همین مطلب نهفته است. در روایتی آمده است: «حج زین العابدین علیه‌السّلام فلما احرم و استوت به راحلة، اصفر لونه و وقعت علیه الرعدة و لم یستطع ان یلبی فقیل: الا تلبی فقال: اخشی ان یقول لی لا لبیک ولاسعدیک». در مورد امام صادق (علیه‌السّلام) نیز نقل شده است: «کلما هم بالتلبیه انقطع الصوت فی حلقه»، آن گاه که از حضرت علت سؤال می‌شود، می‌فرماید: «کیف اجسران اقول لبیک اللهم لبیک و اخشی ان یقول تعالی لی: لا لبیک و لاسعد یک». به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند که تو در برون چه کردی که درون خانه آیی در روایتی آمده است: «کنت مع ابی جعفر علیه‌السّلام فی ناحیة من المسجد و قوم یلبون حول الکعبه فقال اتری هؤلاء الذین یلبون؟ والله لا صواتهم ابغض الی الله من اصوات الحمیر».

۱.۴ - رسیدن به مقام اجابت

لبیک» تنها یک لفظ نیست؛ بلکه رسیدن به مقام «اجابت» است؛ یعنی، رسیدن حاجی به مقامی که رسما به دعوتی که از او شده، جواب مثبت می‌دهد. مقام اجابت، مقامی بس رفیع است؛ زیرا در این مقام هم اجابت دعوت پیامبرانی چون آدم، ابراهیم، موسی و پیامبر اسلام است که مردم را به انجام مناسک حج دعوت کرده‌اند و هم اجابت دعوت خداوند است. رسیدن به مقام اجابت، رسیدن به فوز عظیم است که نصیب هر کسی نمی‌شود؛ بدین جهت امام صادق(علیه‌السّلام) شرط نیل به این مقام را مال حلال و لقمه پاک می‌داند: «اذا اکتسب الرجل مالا من غیر حله ثم حج فلبی نودی لا لبیک و لاسعد یک و ان کان من حله فلبی نودی لبیک و سعد یک».
تعبیر «و سعد یک» نشان می‌دهد کسی سزاوار پاسخ «لبیک» از خداوند است که به مقام «سعد و سعادت» راه یافته باشد و «لا لبیک» نیز بایسته کسی است که مشمول «لاسعدیک» شده است. لذا در روایتی آمده است: به هنگام احرام، در جواب کسی «لبیک» نگویید، بلکه در پاسخ به ندای او بگویید: «یاسعد» که شاید مراد تفال به خیر نسبت به دیگران است که آنان در گروه اهل سعادت قرار دارند و در زمره دعوت شدگان الهی قرار گرفته‌اند: «عن ابی عبدالله علیه‌السّلام قال: لیس للمحرم ان یلبی من دعاه حتی یقضی احرامه قلت کیف یقول؟ قال: یقول: یا سعد».

۱.۵ - همراهی پاسخگویان دعوت الهی

در معنای «تلبیه» از امام صادق(علیه‌السّلام) نقل شده است: «قلت له لم سمیت التلبیة تلبیة فقال اجابه اجاب موسی به» و در بیان اینکه پیامبران در اجابت از دعوت خداوند، تلبیه را بر زبان جاری ساخته‌اند، امام صادق(علیه‌السّلام) می‌فرماید: «وبها لبی المرسلون» و در حدیثی دیگر از تلبیه تمام امت پیامبر اسلام در اصلاب پدران و ارحام مادران، سخن به میان آمده است: «الامام العسکری عن آبائه عن امیرالمؤمنین علیه‌السّلام قال: قال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم : فی ذکر کلام موسی مع الله فنادی ربنا عزوجل یا امة محمد، فاجابوه کلهم و هم فی اصلاب ابائهم و ارحام امهاتهم «لبیک اللهم لبیک، لبیک لا شریک لک»
قال: فجعل الله عزوجل تلک الاجابة، شعارالحج».
در حقیقت گفتن این ذکر، داخل شدن در جرگه لبیک گویان از آدم تا خاتم و تا قیام قیامت و قرار گرفتن در صف پاسخ‌دهندگان به ندای الهی است.

۱.۶ - حرکت هماهنگ با نظام هستی

همه عالم هستی، به سوی خدا در حرکت است و انسان نیز شتابان به سوی او سیر می‌کند: یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه «تلبیه» ظهور بخشیدن به این حرکت توحیدی است که حج‌گزار با آهنگ فرح زای «لبیک»، به سوی خدا حرکت می‌کند و تمام آنچه در اطراف او است. در این آهنگ با او همراهی می‌کنند. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید: «ما من ملب یلبی الا لبی ما عن یمینه و شماله من حجر او شجر او مدر حتی تنقطع الارض من‌ها هنا وها هنا» و امام علی(علیه‌السّلام) می‌فرماید: «ما من مهل یهل بالتلبیه الا اهل من عن یمینه من شی ء الی مقطع التراب و من عن یساره الی مقطع التراب». امام باقر (علیه‌السّلام) نیز فرموده است: «احرم موسی علیه‌السّلام من رملة مصر فلبی، تجیبه الجبال».

۱.۷ - بازگشت به سوی خدا

حقیقت «تلبیه» توبه است و در هر بازگشتی، دو توبه نهفته است: «توبه من الله» و «توبه من العبد». به دنبال توبه، مغفرت و نزول رحمت الهی است. و کسی که تلبیه را از سر صدق و حقیقت بر زبان جاری می‌سازد، در حقیقت توبه و بازگشتی به خدا نموده است که پاداش آن، پاکی جان و روح او از آلودگی و گناه است. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید: «من اضحی یوما ملبیا حتی تغرب الشمس غربت ذنوبه فعاد کما ولدته امه». در حدیثی دیگر می‌فرماید: «من لبی فی احرامه سبعین مرة ایمانا و احتسابا، اشهدالله له الف الف ملک ببرائة من النار و برائته من النفاق».

۱.۸ - اجابت پس از قطع علایق

آن گاه که حج‌گزار لباس دوخته را از تن بیرون می‌آورد و لباس بندگی و طاعت را بر تن می‌کند، هویت جدیدی می‌یابد و این پس از آن است که علایق مادی و دنیوی را قطع می‌کند و در کسوت احرام و در جرگه محرمان قرار می‌گیرد. پس باید قبل از احرام و تلبیه، خود را در شکل جدید بیابد و این تحول و دگرگونی را در خود حس کند؛ آن گاه بگوید: «لبیک» در این رابطه از امام صادق(علیه‌السّلام) نقل شده است: «اذا فرغت من صلاتک و عقدت ما ترید، فقم وامش هنیئة فاذا استوت بک الارض ماشیا کنت او راکبا فلب» و نیز: «ان شئت لبیت من موضعک و الفضل ان تمشی قلیلا ثم تلبی».

۱.۹ - سر تکرار تلبیه

مستحب است تلبیه هفتاد بار تکرار شود؛ این نشانه کثرت و آخرین مرحله توجه به یک معنای خاص است. خدا در قرآن به پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید: اگر هفتاد مرتبه برای برخی استغفار کنی، خدا نمی‌آمرزد و این اوج ذکر و استغفار را می‌رساند. هفتاد بار به چیزی توجه کردن؛ یعنی، رسیدن به اوج.


۱. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۹۲.    
۲. ری شهری، محمد، الحج و العمره فی الکتاب و السنه، ص۱۸۳، ح ۴۵۹.    
۳. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۷۹.    
۴. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴۰۸.    
۵. ری شهری، محمد، الحج و العمره فی الکتاب و السنه، ص۱۸۲.    
۶. شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ص۲۳۵، ح ۴.    
۷. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۸۹.    
۸. ری شهری، محمد، الحج و العمره فی الکتاب و السنه، ص۲۵۰، ح ۶۹۳.    
۹. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۵۶۱.    
۱۰. شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ص۴۱۸، ح ۴.    
۱۱. ری شهری، محمد، الحج و العمره فی الکتاب و السنه، ص۱۸۱.    
۱۲. شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ص۴۱۸، ح ۳.    
۱۳. انشقاق/سوره۸۴، آیه۶.    
۱۴. ری شهری، محمد، الحج و العمره فی الکتاب و السنه، ص۱۸۱.    
۱۵. ری شهری، محمد، الحج و العمره فی الکتاب و السنه، ص۱۸۲، ح ۴۵۵.    
۱۶. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۹۹، ص۱۸۵، حدیث ۱۳.    
۱۷. ری شهری، محمد، الحج والعمره فی الکتاب و السنه، ص۱۸۱، ح ۴۵۲.    
۱۸. ری شهری، محمد، الحج والعمره فی الکتاب و السنه، ص۱۸۱، ح ۴۵۳.    
۱۹. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۷۰.    
۲۰. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۷۲.    



معاونت امور روحانیون، پیش درآمدی بر فرهنگ نامه اسرار و معارف حج، ج۱، ص۱۳۹، برگرفته از مقاله «اسرار تلبیه».    




جعبه ابزار