اسرار اقتصادی حج
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بدون تردید
حج دارای اهداف
اقتصادی است و
آیات قرآن و
روایات، به صراحت این بعد حج را مطرح کردهاند. در روایات متعدد از کسانی که حج را برای کسب و
تجارت انجام میدهند، انتقاد شده است؛ مانند آنچه از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده است: «یاتی علی الناس زمان یکون فیه حج الملوک نزهة و حج الاغنیاء تجارة و حج المساکین مسالة»؛
«زمانی بر مردم میآید که حج فرمانروایان به جهت تفریح و حج ثروتمندان برای تجارت و حج فقیران برای گدایی است».
رابطه حج و
اقتصاد میتواند به چندگونه مطرح باشد:
۱. حج در سیطره
اقتصاد؛ یعنی، اهداف
اقتصادی در جایگاهی مطرح شود که کل حج را تحت الشعاع خود قرار دهد و اصل
اقتصاد باشد.
۲.
اقتصاد در پرتو حج و
عبادت؛ یعنی، روح اصلی حج _که همان عبادت و
عبودیت است_ اصل بوده و
اقتصاد در پرتو آن مطرح شود.
۳. عبادت و
اقتصاد هر کدام به صورت مستقل و جدای از یکدیگر باشند؛ بدون اینکه مناسبت و رابطهای در بین آنان باشد. آنچه ناپسند دانسته شده، شکل اول و سوم است و آنچه که پسندیده اعلام گشته، نوع دوم است.
در اینجا به گوشهای از اسرار و ابعاد
اقتصادی حج اشاره میشود:
در
آیات مربوط به حج، دو بار کلمه «لاجناح» آمده است. یکی در مورد «سعی» که فرموده است: ان الصفا و المروة من شعائر الله فمن حج البیت او اعتمر فلا جناح علیه ان یطوف بهما.
مورد دیگر درباره
اقتصاد در
حج است: لیس علیکم جناح ان تبتغوا فضلا من ربکم فاذا افضتم من عرفات فاذکروا الله عند المشعر الحرام.
مشاهده میشود که در دل آیات مربوط به
عرفات _که مهمترین رکن حج است_ موضوع بی اشکال بودن فعالیت
اقتصادی و کسب و کار در حج مطرح شده است.
طبرسی(رحمةاللهعلیه) در
تفسیر این آیه میگوید: مفاد این آیه، جواز کسب و کار و تجارت، پس از انجام
مناسک حج است و این از
ائمه ما روایت شده است.
در آیه حج و اذن فی الناس بالحج یاتوک رجالا و علی کل ضامر یاتین من کل فج عمیق لیشهدوا منافع لهم و یذکروا اسم الله فی ایام معلومات علی ما رزقهم من بهیمة الانعام،
حج برای شناخت و جلب منافع و یاد خدا دانسته شده است.
«منافع» هم جمع است و هم نکره؛ از همین رو هم بر تنوع این منافع
دلالت دارد و هم برنامحدود بودن آن؛ در روایات دامنه این منافع «منافع الدنیا و الآخره» دانسته شده است.
امام صادق(علیهالسّلام) در پاسخ به این پرسش _که
مقصود از منافع در آیه «لیشهدوا منافع لهم» چیست _فرمود: انی سمعت الله عزّوجلّ یقول لیشهدوا منافع لهم فقلت منافع الدنیا او منافع الآخرة فقال الکل.
در آیه جعل الله الکعبة البیت الحرام قیاما للناس
کلمه «قیاما» در روایات این گونه تفسیر شده است: «قلت لمابی عبدالله جعل الله الکعبة البیت الحرام قیاما للناس قال جعلها الله لدینهم و معایشهم»؛
یعنی،
کعبه موجب برپایی زندگی دنیا و
آخرت مردم است. در دعای
حضرت ابراهیم(علیهالسّلام) درباره شهر
مکه آمده است: و اذ قال ابراهیم رب اجعل هذا بلدا آمنا و ارزق اهله من الثمرات؛
یعنی، اهل مکه را از محصولات برخوردار کن» پس از همان آغاز نیز برای ایجاد یک شهر و آنچه باید در آنجا شکل بگیرد، بعد
اقتصادی آن مطرح بوده است. این رابطه بیان چند نکته بایسته است:
بدون تردید
اقتصاد در
اسلام یک هدف و
مقصد نیست بلکه وسیلهای است برای نیل به
مقاصد اصلی (کمال انسانی و قرب او به خدا) است.
قرآن مجید اموال را سبب «قوام» جامعه دانسته: و لا تؤتوا السفهاء اموالکم التی جعل الله لکم قیاما؛
چنان که کعبه نیز مایه «قوام» مردم معرفی کرده است: جعل الله الکعبة البیت الحرام قیاما للناس.
در عین حال مردم را از دلبستگی و «مفتون شدن» به دنیا بر حذر داشته و از آنان خواسته است هدف را با
مقصد اشتباه نکنند: واعلموا انما اموالکم و اولادکم فتنة.
حج که تجلی همه ابعاد اسلام و برنامههای آن است نمیتواند با
اقتصاد جوامع اسلامی بیگانه باشد.
اسلام دین رهبانیت و ترک دنیا نیست: «لیس فی امتی رهبانیة».
حج نیز که آینه اسلام است، بایستی توجه به
اقتصاد را در خود داشته باشد؛ نه اینکه حج صرفا اعمالی ریاضت گونه باشد که فارغ از
سیاست و
اقتصاد انجام گردد.
در عصر حاضر حج با اهداف و ترکیب اصلی خود، بسیار فاصله دارد؛ به ویژه در بخش
اقتصاد! نه تنها حج در شرایط حاضر از نظر
اقتصادی منافع لهم نیست؛ بلکه «مضار علیهم» است. حج به جای آنکه رشد و بالندگی بیشتر مسلمانان را فراهم سازد، هر ساله انبوهی از
ثروت مسلمانان را به جیب سوداگران شرق و غرب میریزد و سهم
مسلمانان در این عرصه بسیار ناچیز است.
از آنجایی که اهداف
اقتصادی حج ساماندهی و تبیین نشده است، برخی به جهت گریز از مشکلات آن و یا از سر بیاطلاعی، به کلی فعالیت
اقتصادی در حج را نفی کرده و چنین مینمایانند که حجاج، تنها باید به عبادت خود رسیده و کاری به امور
اقتصادی و یا سیاسی نداشته باشند.
این
تفکر در
تضاد کلی با نگرش جامع حج بوده و نوعی اندیشه «رهبانی» است. کارگزاران حج در همه ممالک اسلامی، با درک این نکته بایستی برای تامین این بعد حج برنامهریزی کنند و پیشوایان فکری حج نیز با تبیین این بخش و ابعاد دیگر حج، زمینه فکری را برای پیاده سازی آن فراهم سازند.
قرآن مجید پرداختن مسلمان به کار و
اقتصاد را مذموم نمیشمارد، بلکه مردم را بدان ترغیب میکند (البته نه به قیمت قربانی کردن عبادت): فاذا قضیت الصلاة فانتشروا فی الارض و ابتغوا من فضل الله و اذکروا الله کثیرا لعلکم تفلحون؛
«زمانی که نماز ادا شد در
زمین پخش شوید و در پی فضل خداوند باشید».
با این حال رها ساختن نماز و فراموش کردن عبادت و پرداختن غافلانه به کسب و کار، کاری ناروا دانسته شده است: و اذا راوا تجارة او لهوا انفضوا الیها و ترکوک قائما؛
«و زمانی که تجارت و کسب و کار و یا لهو و سرگرمی را دیدند به طرف آن شدند و تو را (ای پیامبر) در حالی که برای
نماز ایستاده بودی، رها ساختند».
از طرفی در عصر جاهی هنگام انجام مراسم حج، هر گونه
معامله و کسب وکار را حرام میدانستند و حج افرادی که این اصل را رعایت نمیکردند. باطل میشمردند. قرآن مجید این تفکر را مردود و بر آن خط بطلان کشید
و با تعبیر لیس علیکم جناح ان تبتغوا فضلا من ربکم فاذا افضتم من عرفات فاذکروا الله عند المشعر الحرام و اذکروه کما هداکم و ان کنتم من قبله لمن الضالین؛
نه تنها آن را مجاز شمرد؛ بلکه وعده
برکت و فضل الهی به آنها داد.
امام صادق(علیهالسّلام) در پاسخ سؤال
هشام بن حکم درباره فلسفه حج فرمود: «لینزع کل قوم من التجارات من بلد الی بلد و لینتفع بذلک المکاری و الجمال»؛
«تا هر قومی از تجارت خود، از یک شهر به شهر دیگر سود برند، کسانی که حیوانات خود را کرایه میدهند و نیز شترداران بهره مند شوند.» .
عیاشی از امام صادق(علیهالسّلام) در باره آیه لیس علیکم جناح ان تبتغوا فضلا من ربکم فاذا افضتم من عرفات فاذکروا الله عند المشعر الحرام و اذکروه کما هداکم و ان کنتم من قبله لمن الضالین
نقل کرده که فرمود: «یعنی الرزق اذا احل الرجل من احرامه و قضی نسکه فلیشتر و لیبع فی الموسم»؛
«
مقصود آیه تحصیل روزی است هنگامی که شخص از احرام خارج شد و اعمالش تمام شد، در موسم به خرید و فروش بپردازد».
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «حجوا تستغنوا»؛
«حج بجای آورید تا بی نیاز شوید».
امام سجاد(علیهالسّلام) نیز فرمود: «حجوا و اعتمروا تصح ابدانکم و تتسع ارزاقکم و تکفون مئونات عیالکم»؛
حج و عمره به جا آورید تا بدنهایتان سالم و روزی هایتان وسیع و هزینههای زندگی تان تامین گردد.
در آیه «اعلان حج»، موضوع حضور برای منافع، بر «ذکر» مقدم شده است. ذکر نیز در کنار «رزق از گوشت چهارپایان» و احکام فقیران آمده است.
این نحوه ترکیب در مفاهیم، گواه کاملی بر پیوند
اقتصاد و عبادت،
دنیا و
آخرت و مطرح بودن آنها در کنار یکدیگر است؛ به خصوص که در اصل تشریع حج، بر «منافع» به صورت عام تکیه شده است.
اگر در انتهای آیه فرمود: واطعموا البائس الفقیر؛ بیشتر از آن بر جلب منافع در حج تاکید شده است؛ یعنی، اگر دستوری برای رسیدگی به امور نیازمندان داده شده، بیش از آن مسیری نیز برای جلب منافع و تامین بودجه و امکانات مشخص گردیده است.
نکته مهم آنکه منافع مورد بحث در
آیه ، محدود به منافع چند روزه حج نیست؛ بلکه منافع کلی و عام مسلمانان در
جهان است؛ چنان که رسیدگی و برطرف کردن نیازهای فوری نیازمندان نیز مخصوص به آن زمان نیست.
از جمله آثار
اقتصادی حج، گسترش صنعت حمل و نقل است. در گذشته و حال هزاران نفر در سرتاسر
جهان اسلام، در این صنعت اشتغال به کار داشته و مؤسسات متناسب با آن را ایجاد کردهاند. از
قافله و خدمه و سازماندهی آنها گرفته تا وسایل و ابزارهایی که در گذشته و حال از آن بهره برده میشده است و تا سازمانها و وزارتخانههایی که در این رابطه تاسیس شدهاند.
حج از زاویه ظاهری، صنعت گردشگری است که امروزه از صنایع مهم
اقتصاد جهانی است. حج و عمره، تضمینی محکم برای حیات این صنعت است، از طرفی حجاج هر منطقه با مشاهده مردم دیگر و فرهنگهای آنان، تمایل بیشتری برای سفر به مناطق دیگر پیدا میکنند و حج زمینه آن را فراهم میسازد.
رفت و آمد مداوم مسلمانان به سرزمینهای مقدس
مکه و
مدینه و فعالیتهای
اقتصادی آنان، زمینه را برای تفکر
اقتصاد منطقهای به جای «
اقتصاد محلی» و در پی آن
اقتصاد جهانی، فراهم میآورد، زیر در حج، عوامل
اقتصادی متعددی در تکاپو هستند که افراد مطلع از را به تفکر و ارائه راهبردها و راهکارهای مناسبتر و گستردهتر وامی دارد.
از جمله اموری که در حج مستحب شمرده شده، «سوغات» است: «عن ابی عبدالله انه قال هدیة الحج من الحج»؛
«هدیه حج از جمله هزینههای حج است».
اهمیت موضوع
سوغات در دیدگاه شارع مقدس، تا آنجاست که آن را سوغات کاری زاید نشمرده؛ بلکه آن را از جمله هزینههای حج دانسته است.
سوغات حج، علاوه بر این که نقش یادگاری را برای غیر حاضران در حج دارد، از نگاهی دیگر موجب آشنایی
مسلمانان با کالا و تولیدات دیگر کشورها میشود. و این خود علاوه بر توسعه تولیدات و انتقال آنها از یک منطقه به منطقه دیگر، موجب گسترش نگاه
اقتصادی شود.
با توجه به آیات و
روایات وارده در موضوع
اقتصاد حج، میتوان این نکته را دریافت که هدف شارع مقدس، آن بوده که حج علاوه بر جنبههای مختلف عبادی، سیاسی و اجتماعی، بازاری برای مسلمانان باشد. این بازار
اقتصادی موجب رشد و بالندگی اقتصادهای محلی شده و نهایتا
اقتصاد جهانی اسلام را به نمایش گذارد. منافع آن هم باید برای مسلمانان و پشتوانهای برای اهداف معنوی، سیاسی و اجتماعی آنان باشد.
امید آن که زعمای کشورهای اسلامی با درک موقعیت و امکاناتی که
خداوند برای آنان فراهم ساخته، با طرح این اندیشه و پیگیری مجدانه آن، زمینه اجرای مناسب آن را فراهم سازند.
به راستی چه زیبا است که در حج کالاهای تولیدی کشورهای اسلامی به نمایش گذاشته شود و کشورها بکوشند نیازهای خود را از این بازار تهیه کرده و مردم نیز با مجموعه تولیدات شده مسلمانان آشنا شوند!
خداوند متعال حج را ضمانتی برای استقلال
اقتصادی مسلمانان و بی نیازی آنان از مشرکان قرار داده است: یا ایها الذین آمنوا انما المشرکون نجس فلا یقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا و ان خفتم عیلة فسوف یغنیکم الله من فضله ان شاء ان الله علیم حکیم؛
«ای مؤمنان! همانا مشرکان پلیدند؛ پس نباید از سال آینده به
مسجدالحرام نزدیک شوند واگر از فقر میترسید، خداوند اگر بخواهد شما را از فضل خود بی نیاز میسازد، همانا خداوند دانا و حکیم است».
ممنوعیت ورود
مشرک به مکه مکرمه_که از جمله «لا تقربوا» فهمیده میشود_ بر این نکته دلالت دارد که مشرکان، نبایستی در مکه حضور داشته باشند. این حضور نه فقط حضور فیزیکی است؛ بلکه حضور
اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نیز هست.
در حقیقت اگر برای مشرک ورود به حرم امن الهی ممنوع است؛ نه فقط به خاطر چند کیلو گوشت و استخوان است، بلکه به جهت «نجس» و پلید بودن او است.
حذف این پلیدی از «ام القرای» جهان اسلام، تنها به عدم حضور جسمی آنان حاصل نمیشود؛ بلکه با حذف نقش
اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آنان محقق میگردد.
نگرانی مسلمانان صدر اسلام پس از
فتح مکه، آن بود که عدم حضور مشرکان، رونق بازار را از بین ببرد و موجب خسارات
اقتصادی برای مسلمانان گردد!!
خداوند علاوه بر آن که اصل منافع
اقتصادی را برای مسلمانان مذموم نشمرده، بر تامین آن منافع از راههای دیگر تاکید کرده است: و ان خفتم عیلة فسوف یغنیکم الله من فضله ان شاء ان الله علیم حکیم.
از این آیه استفاده میشود که مطلوب، استقلال
اقتصادی مسلمانان و طرد اتکا به دیگران است تا از این طریق، هستههای
اقتصاد جامعه اسلامی در پرتو «ام القرای» جهان اسلام شکل بگیرد و این نقطه آغاز و مبارکی برای کل جهان
اسلام باشد. چه این که کعبه هدی للعالمین است و چه بسا «استقلال
اقتصادی مسلمانان» از جمله این هدایتها باشد.
معاونت امور روحانیون، پیش درآمدی بر فرهنگ نامه اسرار و معارف حج، ج۱، ص۷۳، برگرفته از مقاله «اسرار اقتصادی حج».