• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اسحاق بن عمار صیرفی کوفی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابویعقوب اسحاق بن عمار بن حیان صیرفی کوفی فطحی تغلبی، از اصحاب امام صادق و امام موسی کاظم (علیهماالسّلام) و از محدثان و علمای بزرگ و مشهور امامیه در عصر امام کاظم (علیه‌السّلام) (قرن دوم هجری قمری) بوده است.



ابویعقوب اسحاق بن عمار بن حیان صیرفی کوفی فطحی تغلبی، از موالی بنی تغلب و از یاران امام صادق و امام کاظم (علیهما‌السّلام) بوده و از آن دو حضرت روایاتی نقل کرده است. ابویعقوب از علمای بزرگ و مشهور امامیه، موثق و مورد اعتماد و ثروتمند بوده است.


برخی اسحاق بن عمار را فطحیمذهب دانسته‌اند.
عده‌ای از رجالیون ایشان را با اسحاق بن عمار بن موسی فطحی ساباطی یکی دانسته‌اند، از این‌رو به نظر می‌رسد که برخی اطلاعات آن دو مختلط شده و ابویعقوب نیز فطحی قلمداد گردیده است.
علما، اسحاق بن عمار را فطحی می‌دانستند به جهت تصریح شیخ در (فهرست) و از این جهت حدیث را از جهت او موثق می‌شمردند.
تا نوبت به شیخ بهائی رسید، ایشان اسحاق بن عمار را دو نفر گرفتند یکی را امامی گفتند و اسحاق بن عمار بن موسی را فطحی گرفتند و لهذا در سند باید رجوع به تمیز کنند تا معلوم شود که کدام یک می‌باشند، و عمل علما بر همین بود تا زمان علامه طباطبائی بحرالعلوم (رحمة‌اللّه)، این بزرگوار قرائنی به دست آورد که اسحاق به عمار یک نفر بیشتر نیست و آن هم ثقه و امامی‌مذهب است، و شیخ ما علامه محدث نوری (رضی‌اللّه‌عنه) نیز همین را اختیار کرده در خاتمه (مستدرک الوسائل) واللّه العالم.


افرادی مثل غیاث بن کلوب، علی بن اسماعیل بن عمار و محمد بن سلیمان دیلمی
[۱۳] نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ج۱، ص۱۹۳.
از اسحاق بن عمار روایت کرده‌اند.


علماء رجال در حق اسحاق بن عمار گفته‌اند که او شیخ اصحاب ما است و ثقه است، و او و برادران او یونس و یوسف و قیس و اسماعیل بیت بزرگی از شیعه می‌باشند، و پسران برادرش علی و بشیر پسران اسماعیل از وجوه اهل حدیث می‌باشند و روایت است که حضرت صادق (علیه‌السّلام) هرگاه اسحاق و اسماعیل پسران عمّار را می‌دید می‌فرمود: (وَ قَدْ یَجْمَعُهُما لاَقْوامٍ)؛ یعنی حق‌تعالی گاهی دنیا و آخرت را برای بعضی جمع می‌فرماید.
[۱۴] کشّی، محمد بن عمر، رجال کشّی، ج۲، ص۷۰۵.

و روایت است از عمار بن حیّان که گفت: خبر دادم به حضرت صادق (علیه‌السّلام) از برّ و نیکی کردن اسماعیل پسرم به من، فرمود: من او را دوست می‌داشتم و الحال زیاد شد محبت من به او.


اسحاق بن عمار تالیفاتی از جمله نوادر داشته که با عناوین کتاب الحدیث و اصل هم ذکر شده است.


برای مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه شود.
[۲۱] فیض کاشانی، محمد بن محسن، نضد الایضاح، ص۵۴.
[۲۳] قهپایی، عنایة‌الله، مجمع الرجال، ج۱، ص۱۹۵.
[۲۴] طریحی، فخرالدین بن محمدعلی، جامع المقال، ص۵۵.



۱. برقی، احمد بن محمد، رجال البرقی، ص۲۸.    
۲. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ج۱، ص۷۱.    
۳. عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، ج۱، ص۳۶۷.    
۴. امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۳، ص۲۷۲.    
۵. طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، ص۴۰۸.    
۶. ابن‌داوود حلی، حسن بن علی، رجال ابن داود، ص۴۸.    
۷. حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال، ص۳۱۷.    
۸. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۲، ص۱۴۱.    
۹. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۶، ص۳۱۳.    
۱۰. نوری، میرزاحسین، خاتمه مستدرک الوسائل، ج۴، ص۴۹۱.    
۱۱. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ج۱، ص۷۱.    
۱۲. طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، ص۴۰۸.    
۱۳. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ج۱، ص۱۹۳.
۱۴. کشّی، محمد بن عمر، رجال کشّی، ج۲، ص۷۰۵.
۱۵. تستری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج۱، ص۷۵۸.    
۱۶. طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، ص۱۶۲.    
۱۷. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۴، ص۸۶.    
۱۸. استرابادی، محمد بن علی، منهج المقال، ج۲، ص۲۷۰.    
۱۹. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۹، ص۱۳۸.    
۲۰. اردبیلی، محمد بن علی، جامع الرواة، ج۱، ص۸۲.    
۲۱. فیض کاشانی، محمد بن محسن، نضد الایضاح، ص۵۴.
۲۲. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۲۲۲.    
۲۳. قهپایی، عنایة‌الله، مجمع الرجال، ج۱، ص۱۹۵.
۲۴. طریحی، فخرالدین بن محمدعلی، جامع المقال، ص۵۵.



پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۱۶۷، برگرفته از مقاله «اسحاق بن عمار صیرفی کوفی».
سایت علما و عرفا، برگرفته از مقاله «اسحاق بن عمّار صیرفی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۳/۱۰.    






جعبه ابزار