• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

استهزاء انبیاء

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اگر به تاریخ انبیاء الهی بنگریم همیشه دشمنانی داشتند و برای اینکه پیامبران الهی را شکست بدهند، آنها و پیروان انبیاء را مورد استهزاء قرار می دادند؛ که در ذیل برخی از این موارد ذکر می‌شود.



مشرکان و صاحبان قدرت و مال چون دعوت انبیای الهی را در برابر خواسته‌ها و تمایلات مادی و شهوانی خود می‌دیدند، پیوسته با آنان دشمنی میورزیدند و یکی از ابزارهایی که همواره برای شکستن اُبَّهت انبیا و رویارویی با رسالت الهی آنان به‌کار می‌بردند، استهزا بود، به‌طوری که خداوند هیچ پیامبری را نفرستاد جز اینکه با سلاح استهزا به مقابله با او برخاستند: «ما یأتیهِم مِن رسول اِلاّ کانوا‌بِهِ یستَهزِءون».

۱.۱ - موارد استهزاء انبیاء

آنان در این جهت آیات الهی و عذاب قیامت را به تمسخر می‌گرفتند: «واتَّخَذوا ءایـتی وما اُنذِروا هُزُوا».
گاهی عبادت آنان را مسخره می‌کردند، چنان‌که به‌شعیب(علیه السلام)می‌گفتند: آیا همین نمازت فرمان داده که آنچه پدران ما آن را می‌پرستیدند رها کنیم؟
و زمانی با حالتی تمسخرآمیز به پیامبران می‌گفتند: اگر راست می‌گویید آن عذابی که ما را به آن وعده می‌دهید زودتر بیاورید: «قالوا ائتِنا بِعَذابِ اللّهِ اِن کنتَ مِنَ الصّـدِقین».
و گاهی نیز شخص پیامبر را به تمسخر می‌گرفتند، چنان‌که قوم نوح هرگاه از کنار او می‌گذشتند او را مسخره می‌کردند: «کلَّما مَرَّ عَلَیهِ مَلاٌَ مِن قَومِهِ سَخِروا مِنهُ».
؛ همچنین قرآن در آیاتی دیگر از استهزای پیامبران الهی از سوی مردم انطاکیه، قوم عادو فرعونیانسخن به‌میان آورده است.


استهزای پیامبر اسلام و مؤمنان:
پیامبر اسلام نیز همواره در معرض استهزای دشمنان قرار داشت و بلکه آن حضرت بیش از انبیای پیشین در این جهت مورد آزار قرار‌گرفت، چنان‌که آن حضرت فرمودند: هیچ پیامبری مانند من آزار ندید.


سه گروه پیامبر(صلی الله علیه وآله) و پیروانش را با روشهای مختلفی از جمله: چشمک‌زدن، خندیدن، حرکت دادنِ سر، نسبت دادن القاب نارواو‌... مورد استهزا قرار‌می‌دادند:

۳.۱ - مشرکان

آنان هرگاه آن حضرت را می‌دیدند، با حالتی تمسخرآمیز می‌گفتند: آیا همین است کسی که خدا او را برای پیامبری فرستاده‌است: «و اِذا رَاَوک اِن یتَّخِذونَک اِلاّ هُزُوًا اَهـذا الَّذی بَعَثَ اللّهُ رَسولا».
یا‌می‌گفتند: آیا همین است کسی که خدایان شما را به بدی یاد می‌کند.
گاهی پیامبر را با حالتی تحقیرآمیز خطاب کرده، به آن‌حضرت نسبت دیوانگی می‌دادند: «یـاَیهَا الَّذی نُزِّلَ عَلَیهِ الذِّکرُ اِنَّک لَمَجنون».
آنان گاهی معجزات آن حضرت را به تمسخر می‌گرفتند و دیگران را نیز به استهزای آن فرا می‌خواندند: «و‌اِذا رَاَوا ءایةً یستَسخِرون».
طبق یک نظر «یستَسخِرون» دعوت کردن دیگران به تمسخر است.

۳.۲ - عاقبت مشرکان استهزاءگر

نقل شده که ۵ نفر از سران مشرکان مکه، یعنی ولید‌بن‌مغیره، عاص‌بن‌وائل، اسودبنعبدالمطلب، اسودبن‌عبد یغوث و حارث‌بن‌طلاطله خزایی، یا حرث‌بن‌قیس، در تمسخر پیامبر(صلی الله علیه وآله)شهرت داشتند؛ آنان تمسخر پیامبر را تا بدانجا پیش بردند که هدف نفرین آن حضرت قرار گرفته و هریک به اشاره جبرئیل به‌گونه‌ای نابود شدند.
پیروان پیامبر(صلی الله علیه وآله)نیز از استهزای مشرکان در امان نبودند و هرگاه مشرکان آنان را می‌دیدند می‌گفتند: آیا همینها هستند کسانی که خداوند از میان ما بر آنان منت نهاده است: «اَهـؤُلاءِ مَنَّ اللّهُ عَلَیهِم مِن بَینِنا».

۳.۳ - اهل کتاب

آنان بر اثر حسادت و کینه‌ای که از پیامبر(صلی الله علیه وآله) و مسلمانان در دل داشتند همواره پیامبر، مؤمنان و مقدسات دینی آنان را به تمسخر می‌گرفتند.

۳.۳.۱ - موارد استهزاء اهل کتاب

آنان با تغییر و تحریف برخی کلمات، گاهی شخص پیامبر را مسخره می‌کردند؛ مثلاً در پاسخ سخنان آن حضرت به جای اینکه بگویند: شنیدیم و اطاعت کردیم، می‌گفتند: شنیدیم و مخالفت کردیم، به جای کلمه «بشنو» واژه «نشنو» را به‌کار برده و به جای کلمه «انظرنا= مهلت بده» از کلمه «راعنا» که به معنای مهلت دادن و نیز به معنای اغفال بود استفاده می‌کردند و از آن معنای دوم را قصد می‌کردند: «مِنَ الَّذینَ هادوا یحَرِّفونَ الکلِمَ عَن مَواضِعِهِ و یقولونَ سَمِعنا و عَصَینا واسمَع غَیرَ مُسمَع و رعِنا لَیـًّا بِاَلسِنَتِهِم و طَعنـًا فِی‌الدِّینِ».
آنان گاهی دین و عبادات مسلمانان را مسخره می‌کردند: «و اِذا نادَیتُم اِلَی الصَّلوةِ اتَّخَذوها هُزُوًا و لَعِبـًا».
و زمانی نیز قرآن و آیات آن را به تمسخر می‌گرفتند: «و قَد نَزَّلَ عَلَیکم فِی الکتـبِ اَن اِذا سَمِعتُم ءایـتِ اللّهِ یکفَرُ بِها و یستَهزَاُ بِها».
در شأن نزول آیه فوق نقل شده است که منافقان در مجلس احبار یهود می‌نشستند و با همدیگر قرآن را به تمسخر می‌گرفتند.

۳.۴ - منافقان

آنان مسلمانان، پیامبر و قرآن و حتی خداوند را مسخره می‌کردند که قرآن در آیات ۶۵‌ـ‌۶۶ سوره توبهآنان را مذمت کرده و به سبب این کار آنان را کافر شمرده است: «قُل اَبِاللّهِ و ءایـتِهِ و رَسولِهِ کنتُم تَستَهزِءون لاتَعتَذِروا قَد کفَرتُم بَعدَ ایمـنِکم» منافقان در باطن اعتقادی به اسلام نداشتند و هدف برخی از آنان در ادعای اسلام و ایمان تمسخر مؤمنان بود: «و اِذا لَقُوا الَّذینَ ءامَنوا قالوا ءامَنّا و اِذا خَلَوا اِلی شَیـطینِهِم قالوا اِنّا مَعَکم اِنَّما نَحنُ مُستَهزِءون».

۳.۴.۱ - موارد استهزاء منافقان

آنان زکات و صدقه‌دهندگان را به تمسخر می‌گرفتند؛ سالم‌بن‌عمیر انصاری که مسلمانی تهیدست بود به مقدار یک صاع خرما برای صدقه نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله)آورد.
منافقان گفتند: خدا چه نیازی به خرمای ناچیز او دارد.
اگر مردی ثروتمند مانند عبدالرّحمن‌بن‌عوف می‌آمد و ۴۰۰۰ درهم صدقه می‌آورد او را نیز مسخره می‌کردند و می‌گفتند: او به قصد ریا آن را می‌پردازد
که قرآن در آیه ۷۹ سوره توبهبه این دو مورد اشاره کرده است: «اَلَّذینَ یلمِزونَ المُطَّوِّعینَ مِنَ المُؤمِنینَ فِی الصَّدَقـتِ والَّذینَ لایجِدونَ اِلاّ جُهدَهُم فَیسخَرونَ مِنهُم سَخِرَ اللّهُ مِنهُم و لَهُم عَذابٌ‌اَلیم».


۱. یس/سوره۳۶، آیه۳۰.    
۲. حجر/سوره۱۵، آیه۱۱.    
۳. زخرف/سوره۴۳، آیه۷.    
۴. کهف/سوره۱۸، آیه۵۶.    
۵. هود/سوره۱۱، آیه۸۷.    
۶. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۲۹.    
۷. هود/سوره۱۱، آیه۳۸.    
۸. یس/سوره۳۶، آیه۳۰.    
۹. احقاف/سوره۴۶، آیه۲۶.    
۱۰. زخرف/سوره۴۳، آیه۴۷-۴۶.    
۱۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج‌۳۹، ص‌۵۶.    
۱۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۶‌، ص‌۵۳.    
۱۳. محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمه، ج‌۱، ص‌۶۷.    
۱۴. مطفّفین/سوره۸۳، آیه۳۰.    
۱۵. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۱۰.    
۱۶. اسراء/سوره۱۷، آیه۵۱.    
۱۷. حجر/سوره۱۵، آیه۶.    
۱۸. فرقان/سوره۲۵، آیه۴۱.    
۱۹. انبیاء/سوره۲۱، آیه۳۶.    
۲۰. حجر/سوره۱۵، آیه۶.    
۲۱. رَأَوْ صافّات/سوره۳۷، آیه۱۴.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۸‌، ص‌۶۸۷‌.    
۲۳. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۱۷، ص۱۵۳-۱۵۴.    
۲۴. طبرسی، فضل بن جسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۶‌، ص‌۱۳۳.    
۲۵. انعام/سوره۶، آیه۵۳.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیرنمونه، ج‌۳، ص‌۴۴۶‌‌۴۴۷.    
۲۷. نساء/سوره۴، آیه۴۶.    
۲۸. مائده/سوره۵، آیه۵۸.    
۲۹. نساء/سوره۴، آیه۱۴۰.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۳، ص‌۱۹۴.    
۳۱. توبه/سوره۹، آیه۶۶-۶۵.    
۳۲. بقره/سوره۲، آیه۱۴.    
۳۳. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج‌۱، ص‌۳۳۰.    
۳۴. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۴، ص۳۸۲.    
۳۵. توبه/سوره۹، آیه۷۹.    



دانشنامه موضوعی قرآن    






جعبه ابزار