اِسْتِحْیاء (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِسْتِحْیاء: (تَمْشي عَلَى اسْتِحْياء) (استحيى، يستحيى،
استحیاء) به معنى «
شرم داشتن، بازايستادن، زنده گذاشتن» است.
آیه مورد بحث درباره دعوتى است كه
شعیب پيامبر، از
موسی در شهر «
مدین» به عمل آورد. موسى هنگامى كه از چنگال
ظلم فرعونی رها يافته و از راه دور خسته و گرسنه به كنار چاه «مدين» رسيده بود گروهى از مردم را در آنجا ديد كه چهار پايان خود را سيراب مىكنند و در كنار آنها دو زن را ديد كه با گوسفندانشان در گوشهاى ايستادهاند و كسى به داد آنها نمىرسد، براى موسى اين تبعيض و ظلم قابل تحمل نبود، جلو آمد و جمعيت را كنار زد و با كشيدن يک دلو از چاه، گوسفند آن دو را سيراب كرد، آنها دختران شعيب بودند... اين كار
خیر بركاتى به دنبال داشت و فصل تازهاى را در زندگانى موسى گشود.
به موردی از کاربرد
اِسْتِحْیاء در
قرآن، اشاره میشود:
(فَجاءتْهُ إِحْدَاهُما تَمْشي عَلَى اسْتِحْياء قالَتْ إِنَّ أَبي يَدْعُوكَ لِيَجْزيَكَ أَجْرَ ما سَقَيْتَ لَنا فَلَمّا جاءهُ وَ قَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قالَ لا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظّالِمينَ) «ناگهان يكى از آن دو زن به سراغ او آمد در حالى كه با
نهايت حيا گام برمىداشت، گفت: پدرم از تو دعوت مىكند تا مزد آب دادن گوسفندان را كه براى ما انجام دادى به تو بپردازد. هنگامى كه موسى نزد او (شعيب) آمد و سرگذشت خود را براى او شرح داد، گفت: نترس، از قوم ستمكار نجات يافتى.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
ضمير در
(إِحْدَاهُما) (يكى از آن دو) به كلمه
(اِمْرَأتَيْنِ) برمىگردد، و اگر كلمه استحياء را نكره، بدون الف و لام آورد، براى رساندن عظمت آن حالت است، و مراد از اينكه راه رفتنش بر استحياء بوده، اين است كه:
عفت و نجابت از طرز راه رفتنش پيدا بود.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله « اِسْتِحْیاء »، ص ۶۴۳.