استجابت دعا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دعا ، نوعی
عبادت ، خضوع و بندگی در برابر خداوند متعال است و همانند عبادات دیگر، اثر تربیتی و تکامل بر
انسان میگذارد. انسان به وسیله
دعا، شایستگی بیشتری برای درک فیض
خداوند پیدا میکند؛ زیرا موهبتهای الهی، بر حسب استعدادها و لیاقتها تقسیم میشود، هر قدر
استعداد و شایستگی بیشتر باشد، سهم بیشتری از آن مواهب نصیب انسان میگردد.
امام صادق علیهالسّلام میفرماید: «نزد خداوند مقاماتی است که هیچ کس بدون
دعا به آن نمیرسد»؛
و
امام کاظم علیهالسّلام میفرماید: «
دعا کنید؛ زیرا
دعا و درخواست از خدای عزوجل، بلا را رد میکند...».
پس نتیجه میگیریم که
دعا نوعی کسب قابلیت برای تحصیل سهم زیادتر از فیض بی پایان پروردگار است؛ البته دعایی به هدف اجابت میرسد که شرایط لازم در آن و «
دعا کننده» و «مطلبی که مورد تقاضاست»؛ وجود داشته باشد.
خداوند متعال بر اساس وعدهای که در
قرآن داده است، دعای
دعا کننده را مورد اجابت خویش قرار میدهد: «ادعونی استجب لکم»؛ لیکن استجابت هر
دعا به حسب نوع
دعا و
دعا کننده متفاوت است. اما تاخیر استجابت
دعا، ممکن است به خاطر وجود موانع و یا عدم شرایط لازم باشد. برخی از موانع استجابت
دعا عبارتند از:
۱. تکذیب
آیات الهی
؛
۲. نشناختن خداوند و ادا نکردن حق او؛
۳. ناسپاسی در برابر نعمتهای الهی؛
۴. در نظر داشتن عیبهای مردم؛
۵. دوست شدن با
شیطان ؛
۶. طلب نکردن از خدا؛
۷. معصیت الهی و....
برخی شرایط استجابت
دعا یا به تاخیر نیفتادن آن عبارتند از:
۱. رعایت خصوصیاتی به هنگام
دعا کردن، از جمله: حمد خدا، یاد نعمت او، شکر او، درود بر
پیامبر (صلی اللَّه علیه وآله)؛ یادآوری گناهان،
توبه .
۲. اعمال صالح ناشی از
ایمان ، که محور اصلی پذیرش دعاست.
۳. شناخت خدا، شستشوی
قلب و
دل ، جلب رضایت او و توجه کامل به هنگام
دعا.
۴. مضطر بودن واقعی؛ حتی در حالت عادی.
۵.
دعا توام با
تضرع و مخفیانه بودن.
۶. اصرار در
دعا، نام بردن چیز مورد نظر، در نظر گرفتن اوقات مخصوص،
گریه کردن، هر چند کم باشد، برای همه مؤمنان
دعا کردن.
امام خمینی معتقد است زمانی
دعا به اجابت میرسد که از ظاهر به باطن سرایت کند و اگر دعای به زبان مطابق با زبان
استعداد باشد و آنچه به زبان میگوید، بر خلاف آنچه در حال و دل میخواهد نباشد، مستجاب میشود و اگر مستجاب نشد، یا از زبان استعداد صادر نشده است یا با نظام کلی عالم مخالفت و تعارض دارد گاهی نیز این امر به جهت نبود بعضی شرایط و اسباب
دعا است.
از جمله اینکه:
۱- پرهیز از اعتماد به خویشتن تا جایی که زبان باطن او در محضر ربوبی با عجز و نیاز همراه باشد.
۲- رعایت طهارت و توجه به سرّ طهارت و وضو که با رعایت این ادب، داعی و
سالک متوجه میشود که با ناپاکیهای ظاهری نباید به درگاه خدا رفت، چه رسد به ناپاکیهای معنوی که اصل همه ناپاکیهاست و دل را آلوده میسازد.
۳- تفکر در معانی ادعیه و مناجاتها و حالات اولیای الهی که چگونه در پیشگاه الهی اظهار عجز و تذلل می
کنند.
۴- حضور قلب در
دعا؛ زیرا با غفلت و نسیان قلب، هیچ فایدهای از ذکر و
دعا نصیب بنده نمیشود و اینگونه اعمال در روح او تاثیری نخواهد داشت.
۵-
دعا به زبان استعداد که منوط به رفع حجابهای ظلمانی و نورانی است و دعاکننده تا میتواند باید باطن خود را پاک کند و آن را از آلودگیها و
ملکات پست تهی سازد تا دعایش مستجاب شود و از مرحله گفتار به مقام حال و از مقام حال به لسان استعداد برسد و از ظاهر به باطن سرایت کند و به مقصد نایل شود همچنین دعاکننده با حالت
تضرع و با گفتن «اللهم» یا «یا الله» دعای خود را آغاز کند، زیرا خداوند با اسم جامع و محیطش، حافظ و نگهبان اوست و باید داعی با توسل به مربی خود با همین اسم جامع دعایش را آغاز کند تا گرفتار راهزن این راه که
شیطان است نشود.
امام خمینی
دعا را عبادت میداند که با انقطاع از غیر و توجه به حقتعالی، انسان را از آتش و عذاب نجات میدهد و قلب او را نورانی میکند.
در این زمینه از مجموع
آیات و
روایات به چند نتیجه کلی میتوان دست یافت:
۱. خداوند مهربان وعده داده است، در صورتی که بنده اش چیزی از او بخواهد، اجابت نماید و قطعاً خُلف وعده نمیکند: «وَمَنْ اوفی بِعَهدِه مِنَ اللَّه»؛ و از خدا با وفاتر به عهد کیست.
۲. خداوند به اقتضای سلطنت و قدرتی که بر قلب
انسان دارد، «و اعْلمُوا انّ اللَّه یَحولُ بَین المَرءِ و قَلبِه»؛ و بدانید که خداوند بین شخص و دل او حایل میشود. ،
قادر است هر گونه تصرفی را بدون هیچ مانعی، اعمال نموده، دعای بنده اش را اجابت نماید؛ اما در عین حال، اجابت، مشروط است.
۳. هدف از
دعا کردن یا صرفاً تقرب به درگاه الهی و یا برآورده شدن حوایج مادی و معنوی است.
استجابت
دعا، دو حالت دارد:
۱. در اسرع وقت اجابت میشود؛
۲. با تاخیر اجابت میشود. در این صورت نیز یا در
دنیا و یا در
آخرت است. تاخیر در دنیا، زود هنگام و یا دیر هنگام است.
در جایی است که، تمام شرایط، موجود و موانع، مفقود باشد.
تاخیر در دنیا، چه زود و چه دیر هنگام، ممکن است به خاطر چند امر باشد:
۱.
حکمت الهی که ما نمیدانیم: «وَ ءاتَیکُم مِن کُلّ مَا سَاَلْتُمُوهُ؛ و قسمتی از آن چه او خواسته بود، به شما داد.
۲. احتمال دارد، سود آن چه بعداً اعطا میشود، بیشتر از آن چه فعلاً تقاضا شده است، باشد؛
۳. تاخیر
دعا تا آخرت ممکن است، به خاطر اهتمام
مؤمن به دینش باشد تا در صورت اجابت در دنیا دینش تباه نگردد؛
۴. ممکن است به خاطر این باشد که خدا دوست دارد صدای بنده اش را بیشتر بشنود تا
ثواب بیشتری به او بدهد؛
۵. تاخیر، چه در دنیا و چه در آخرت، ممکن است به خاطر آزمایش باشد.
• ماهنامه یاس، شماره ۳، برگرفته از مقاله«دلیل مستجاب نشدن
دعاها».
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.