اسبهای سلیمان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بنا به آیات
قرآن در زمان حضرت
سلیمان علیه
السلام از
اسبها استفاده میشد.
سلیمان علیهالسلام داراى
اسبان چابک و تيزرو:
وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ
سُلَيْمَانَ ... • إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ؛
ما
سليمان را به
داود بخشيديم؛ ... به خاطر بياور هنگامى را كه عصرگاهان
اسبان چابک تندرو را بر او عرضه داشتند.»
«جیاد» جمع «جواد»، به اسبانی میگویند که با تمام توان خود میدوند.
رژه و عبور
اسبان چابک و تيزرو از برابر
سليمان علیه
السلام هنگام عصر:
وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ
سُلَيْمَانَ ... • إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ • فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَن ذِكْرِ رَبِّي حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ؛
ما
سليمان را به داود بخشيديم؛ ... به خاطر بياور هنگامى را كه عصرگاهان
اسبان چابک تندرو را بر او عرضه داشتند، گفت: من اين
اسبان را بخاطر پروردگارم دوست دارم و مىخواهم از آنها در
جهاد استفاده كنم. او به آنها نگاه مىكرد تا از ديدگانش پنهان شدند.»
عبور
اسبان، از جمله «عرض علیه» قابل استفاده است. برداشت مربوط، مبتنی بر این است که ضمیر «توارت» به «الصافنات الجیاد» برگردد. برخی مفسران نیز نقل کردهاند:
سلیمان علیه
السّلام پس از
نماز، بر تختش مینشست و
اسبان را از برابر او عبور میدادند. مقصود از «العشی» آخر
روز است.
علاقه
سليمان علیه
السلام به
اسب
هاى چابک و تيزرو:
«فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَن ذِكْرِ رَبِّي حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ • رُدُّوهَا عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ؛
گفت: من اين
اسبان را بخاطر پروردگارم دوست دارم و مىخواهم از آنها در جهاد استفاده كنم. او به آنها نگاه مىكرد تا از ديدگانش پنهان شدند. آنها به قدرى جالب بودند كه گفت: بار ديگر آنها را نزد من بازگردانيد. و دست به ساقها و گردن
هاى آنها كشيد (و آنها را نوازش داد).»
برگرداندن
اسب
هاى چابک و تيزرو براى بازديد دوباره
سليمان علیه
السلام، به فرمان وى:
«إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ • فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَن ذِكْرِ رَبِّي حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ • رُدُّوهَا عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ؛
به خاطر بياور هنگامى را كه عصرگاهان
اسبان چابک تندرو را بر او عرضه داشتند، گفت: من اين
اسبان را بخاطر پروردگارم دوست دارم و مىخواهم از آنها در جهاد استفاده كنم. او به آنها نگاه مىكرد تا از ديدگانش پنهان شدند. آنها به قدرى جالب بودند كه گفت: بار ديگر آنها را نزد من بازگردانيد. و دست به ساقها و گردن
هاى آنها كشيد (و آنها را نوازش داد).»
برداشت براساس این احتمال است که ضمیر در «ردوها» به «الصافنات الجیاد» برگردد.
نوازش
سليمان علیه
السلام از
اسب
هاى چابک و تيزرو:
«إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ • رُدُّوهَا عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ؛
به خاطر بياور هنگامى را كه عصرگاهان
اسبان چابک تندرو را بر او عرضه داشتند، آنها به قدرى جالب بودند كه گفت: بار ديگر آنها را نزد من بازگردانيد. و دست به ساقها و گردن
هاى آنها كشيد (و آنها را نوازش داد).»
بازديد
سليمان علیه
السلام از
اسبان خود، هنگام زوال
خورشید تا
غروب آفتاب:
«إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ • فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَن ذِكْرِ رَبِّي حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ • رُدُّوهَا عَلَيَّ ...؛
به خاطر بياور هنگامى را كه عصرگاهان
اسبان چابک تندرو را بر او عرضه داشتند، گفت: من اين
اسبان را بخاطر پروردگارم دوست دارم و مىخواهم از آنها در جهاد استفاده كنم. او به آنها نگاه مىكرد تا از ديدگانش پنهان شدند. آنها به قدرى جالب بودند كه گفت: بار ديگر آنها را نزد من بازگردانيد....»
برای «عشی» معانی گوناگونی ذکر شده است: ۱. مابین زوال تا غروب؛ ۲. از زوال تا
صبح روز بعد؛ ۳. آخر روز. مطلب یاد شده براساس معنای اول و با توجه به رجوع ضمیر «توارت» به «شمس»، استفاد شده است.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۸۸، برگرفته از مقاله «اسبهای سلیمان».