ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا (روایات)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بنا بر گزارشهای تاریخی و روایی ازدواج حضرت
علی و حضرت زهرا (علیهماالسّلام) سال دوم یا سال سوم هجری قمری واقع شده است. در مورد روز و ماه آن اختلافنظر وجود دارد، طبق برخی نقلها در روز اول
ماه ذی الحجه این پیوند واقع شده و در تقویم جمهوری اسلامی این روز به عنوان روز ازدواج نامگذاری شده است.
بر اساس منابع
شیعه و
اهل سنت، پیوند
امیرمؤمنان و
حضرت فاطمه (علیهماالسّلام) به دستور
خدای متعال بوده و
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مامور به اجرای آن بود. در این مقاله روایاتی را که دال بر الهی بودن این ازدواج میکند، با ذکر منابع آنها بیان شده است و این یکی از فضایل مشترک امام
علی (علیهالسلام) و حضرت فاطمه زهرا (سلامالله
علیها) است.
امیرمؤمنان و
حضرت فاطمه (علیهماالسّلام) فضائل فراوانی دارند. تعدادی از مناقب آنها اختصاصی و پارهای مشترک میان هر دو است. یکی از برجستهترین ویژگیهای مشترک، پیوند آسمانی این دو بزرگوار است. بر اساس منابع
شیعه و
اهل سنت، پیوند امیرمؤمنان و حضرت فاطمه (علیهماالسّلام) به دستور
خدای متعال بوده است و
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مامور به اجرای آن بود.
مطابق مستندات موجود، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در موقعیتهای گوناگون الهی بودن ازدواج امام
علی و حضرت فاطمه (علیهماالسّلام) را مطرح نمود. نیز مطابق این مستندات، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از طرف خداوند مامور بود تا بهترین انسانها را به ازدواج با حضرت فاطمه (سلامالله
علیها) در آورد، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) امیرمؤمنان
علی بن ابیطالب را انتخاب نمود، زیرا غیر از او کسی را همشان و همتراز حضرت صدیقه طاهره (سلامالله
علیها) نمیدید. همچنین، امام
علی (علیهالسّلام) به این ازدواج افتخار میکرد و آنرا فضیلتی برای خود به شمار میآورد.
آنچه در پی میآید نمونههایی از این گزارشها است.
مقدار قابل توجهی از روایات، الهی بودن ازدواج امام
علی و حضرت فاطمه (علیهماالسّلام) در منابع دست اول امامیه مانند
کافی کلینی و
امالی شیخ صدوق، و تعدادی در منابع دست دوم امامیه به ثبت رسیده است. پارهای از این دست روایات در منابع اهل سنت نیز به چشم میخورد.
این گزارشها به دلیل آنکه حجم گسترده دارند، به راحتی میتوان درستی آنرا تصدیق کرد. البته در این میان، از ناحیه امامیه و اهل سنت، روایاتی وجود دارند که به تنهایی نیز اعتبار و اتقان کافی را مطابق
دانش حدیث فریقین دارایند.
در این نوشتار تعداد ۱۹
روایت و مجموعاً با ۳۱ سند، از منابع امامیه و اهل سنت، ارائه میگردد.
در این بخش به عنوان نمونه به ذکر هجده حدیث بسنده میشود.
این روایت با دو سند ذیل به ثبت رسیده است:
سند یکم:
«عِدَّةٌ مِنْ اَصْحَابِنَا عَنْ
اَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ
عَلِیِّ بْنِ اَسْبَاطٍ عَنْ دَاوُدَ عَنْ یَعْقُوبَ
بْنِ شُعَیْبٍ قَالَ لَمَّا زَوَّجَ رَسُولُ اللَّه ص- عَلِیّاً فَاطِمَةَ ع دَخَلَ
عَلَیْهَا وهِیَ تَبْکِی فَقَالَ لَهَا مَا یُبْکِیکِ فَوَاللَّه لَوْ کَانَ فِی اَهْلِی خَیْرٌ مِنْه مَا زَوَّجْتُکِه ومَا اَنَا زَوَّجْتُه ولَکِنَّ اللَّه زَوَّجَکِ...»
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: آنگاه که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فاطمه را به ازدواج
علی (علیهالسّلام) درآورد، وارد بر دخترش شد، در حالیکه فاطمه (علیهاالسّلام)
گریه میکرد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: چرا گریه میکنی؟ به خداوند سوگند اگر در میان اهل بیتم کسی بهتر از
علی بود همانا تو را به ازدواج او در میآوردم. من تو را از پیش خود به ازدواج او در نیاوردم، بلکه خداوند تو را برای
علی تزویج نمود.
لازم به ذکر است، سند این روایت به
یعقوب بن شعیب منتهی میشود، اما به نظر میرسد که او از امام صادق (علیهالسّلام) نقل کرده است زیرا وی از
اصحاب امام صادق به شمار میرود و همانطور که در سند بعدی از
شیخ طوسی ملاحظه میکنید، یعقوب
بن شعیب همین روایت را از امام صادق (علیهالسّلام) نقل میکند.
همچنین شایان ذکر است، گریه حضرت فاطمه زهرا (سلامالله
علیها) نشان از نارضاینی ایشان از این ازدواج نیست زیرا
اولا: مطابق روایات فراوان شیعه و اهل سنت، این ازدواج به دستور خداوند بوده، و هرگز حضرت زهرا (سلامالله
علیها) در قبال دستور الهی ابراز نارضایتی نمیکند.
ثانیا: اگر هم دستور الهی نبود، این امر به پیشنهاد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود و از آنجایی که بر اساس
قرآن تمامی حرکات و سکنات رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر اساس
وحی الهی است و از طرفی در تصمیمگیری برای
مسلمانان بر آنان مقدم است و اولویت دارد، هرگز حضرت فاطمه (سلامالله
علیها) از پیشنهاد ایشان تخطی نمیکند.
ثالثا: بر اساس پارهای از روایات که در ادامه میآید، حضرت زهرا (سلامالله
علیها) از این ازدواج اعلام رضایت میکنند. از اینرو معتقدیم که حکمت گریه ایشان چه بسا جدایی از خانه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بوده است.
سند دوم:
«حَدَّثَنِی جَمَاعَةٌ عَنْ اَبِی غَالِبٍ
اَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الزُّرَارِیِّ، عَنْ خَالِهِ، عَنِ الْاَشْعَرِیِّ، عَنْ
اَحْمَدَ بْنِ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ
عَلِیِّ بْنِ اَسْبَاطٍ، عَنْ دَاوُدَ عَنْ یَعْقُوبَ
بْنِ شُعَیْبٍ، عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) قَالَ: لَمَّا زَوَّجَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ...»
«اَخْبَرَنَا
اَبُو عَبْدِ اللَّهِ
مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ (رَحِمَهُ اللَّهُ)، قَالَ: حَدَّثَنَا
اَبُو نَصْرٍ
مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ الْبَصِیرُ السُّهْرَوَرْدِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ
بْنُ مُحَمَّدٍ الْاَسَدِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا
اَبُو عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرُ
بْنُ عَبْدِ اللَّهِ
بْنِ جَعْفَرٍ الْعَلَوِیُّ
الْمُحَمَّدِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا یَحْیَی
بْنُ هَاشِمٍ الْغَسَّانِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا
مُحَمَّدُ بْنُ مَرْوَانَ، قَالَ: حَدَّثَنِی جُوَیْبِرُ
بْنُ سَعِیدٍ، عَنِ الضَّحَّاکِ
بْنِ مُزَاحِمٍ، قَالَ: سَمِعْتُ
عَلِیَّ بْنَ اَبِی طَالِبٍ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) یَقُولُ: اَتَانِی
اَبُو بَکْرٍ وَ عُمَرُ فَقَالا: لَوْ اَتَیْتَ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) فَذَکَرْتَ لَهُ فَاطِمَةَ، قَالَ: فَاَتَیْتُهُ، فَلَمَّا رَآنِی رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) ضَحِکَ، ثُمَّ قَالَ: مَا جَاءَ بِکَ یَا اَبَا الْحَسَنِ وَ مَا حَاجَتُکَ قَالَ: فَذَکَرْتُ لَهُ قَرَابَتِی وَ قِدَمِی فِی الْاِسْلَامِ وَ نُصْرَتِی لَهُ وَ جِهَادِی، فَقَالَ: یَا
عَلِیُّ، صَدَقْتَ، فَاَنْتَ اَفْضَلُ مِمَّا تَذْکُرُ فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، فَاطِمَةَ تُزَوِّجُنِیهَا فَقَالَ: یَا
عَلِیُّ، اِنَّهُ قَدْ ذَکَرَهَا قَبْلَکَ رِجَالٌ، فَذَکَرْتُ ذَلِکَ لَهَا، فَرَاَیْتُ الْکَرَاهَةَ فِی وَجْهِهَا، وَ لَکِنْ
عَلَی رِسْلِکَ حَتَّی اَخْرُجَ اِلَیْکَفَدَخَلَ
عَلَیْهَا... فَقَالَ لَهَا: یَا فَاطِمَةُ. فَقَالَتْ: لَبَّیْکَ، حَاجَتَکَ، یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: اِنَّ
عَلِیَّ بْنَ اَبِی طَالِبٍ مَنْ قَدْ عَرَفْتَ قَرَابَتَهُ وَ فَضْلَهُ وَ اِسْلَامَهُ، وَ اِنِّی قَدْ سَاَلْتُ رَبِّی اَنْ یُزَوِّجَکِ خَیْرَ خَلْقِهِ وَ اَحَبَّهُمْ اِلَیْهِ، وَ قَدْ ذَکَرَ مِنْ اَمْرِکِ شَیْئاً فَمَا تَرَیْنَ فَسَکَتَتْ وَ لَمْ تُوَلِّ وَجْهَهَا وَ لَمْ یَرَ فِیهِ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) کَرَاهَةً، فَقَامَ وَ هُوَ یَقُولُ: اللَّهُ اَکْبَرُ، سُکُوتُهَا اِقْرَارُهَا، فَاَتَاهُ جَبْرَئِیلُ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) فَقَالَ: یَا
مُحَمَّدُ، زَوِّجْهَا
عَلِیَّ بْنَ اَبِی طَالِبٍ، فَاِنَّ اللَّهَ قَدْ رَضِیَهَا لَهُ وَ رَضِیَهُ لَهَاقَالَ
عَلِیٌّ: فَزَوَّجَنِی رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ)، ثُمَّ اَتَانِی فَاَخَذَ بِیَدِی فَقَالَ: قُمْ بِسْمِ اللَّهِ وَ قُلْ: "
عَلَی بَرَکَةِ اللَّهِ، وَ ما شاءَ اللَّهُ، لا قُوَّةَ اِلَّا بِاللَّهِ، تَوَکَّلْتُ
عَلَی اللَّهِ ثُمَّ جَاءَنِی حِینَ اَقْعَدَنِی عِنْدَهَا (
عَلَیْهَا السَّلَامُ)، ثُمَّ قَالَ: " اللَّهُمَّ اِنَّهُمَا اَحَبُّ خَلْقِکَ اِلَیَّ فَاَحِبَّهُمَا، وَ بَارِکْ فِی ذُرِّیَّتِهِمَا، وَ اجْعَلْ عَلَیْهِمَا مِنْکَ حَافِظاً، وَ اِنِّی اُعِیذُهُمَا وَ ذُرِّیَّتَهُمَا بِکَ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ.»
ضحاک بن مزاحم گفت از امام (علیهالسّلام) شنیدم که فرمود:
ابوبکر و
عمر نزد من آمدند و گفتند: ای کاش نزد رسول خدا میرفتی و درباره ازدواج با فاطمه گفتگو میکردی. هنگامی که نزد پیامبر خدا رفتم آن حضرت خندید و فرمود: چه درخواست داری؟ من قرابت و سبقت در اسلام و یاریکردن خود از آن حضرت و جهادهائی که در راه خدا کرده بودم را برای آن حضرت شرح دادم. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: یا
علی راست میگوئی، مقام تو بالاتر از این است که بیان داشتی. گفتم: یا رسول اللَّه فاطمه را به ازدواج من در میآوری؟ فرمود: یا
علی قبل از تو چند نفر از مردان این تقاضا را داشتند، ولی هر یک را به فاطمه گفتم کراهت و ناخشنودی را در چهرهاش دیدم، شما صبر کن تا من نزد او بروم و برگردم. آن حضرت وارد بر فاطمه (علیهاالسّلام) شدند و فرمودند: ای فاطمه! حضرت زهرا (سلامالله
علیها) عرضه داشتند: لبیک یا رسول اللَّه! فرمود:
علی بن ابیطالب کسی است که تو قرابت و فضیلت و سبقت در اسلام او را میدانی، من از خدای سبحان خواستهام که تو را برای بهترین و محبوبترین خلق خود تزویج کند.
علی درباره ازدواج با تو با من صحبت کرده است، تو چه صلاح میدانی؟ فاطمه (علیهاالسّلام) ساکت شد و صورت خود را از پیامبر خدا بر نگردانید. رسول خدا عدم رضایت فاطمه را از صورتش دریافت، لذا برخاست و فرمود: اللَّه اکبر! سکوت فاطمه دلیل بر رضایت اوست. پس از این جریان
جبرئیل نزد پیامبر اکرم آمد و گفت: یا
محمّد! فاطمه را برای
علی بن ابیطالب تزویج کن، زیرا خدا راضی است که زهرا برای
علی و
علی برای زهرا باشد. آنگاه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فاطمه را به ازدواج در آورد.
این روایت دارای دو سند است:
سند یکم:
«حَدَّثَنَا
اَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی الْعَطَّارُ قَالَ حَدَّثَنَا اَبِی عَنْ
مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ
اَحْمَدَ الْاَزْدِیِّ عَنْ اَبَانِ
بْنِ عُثْمَانَ عَنْ اَبَانِ
بْنِ تَغْلِبَ عَنْ عِکْرِمَةَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صاِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ
تَعَالَی آخَی بَیْنِی وَ بَیْنَ
عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍوَ زَوَّجَهُابْنَتِی... وَ جَعَلَهُ لِی وَصِیّاً وَ خَلِیفَةً فَعَلِیٌّ مِنِّی وَ اَنَا مِنْهُ مُحِبُّهُ مُحِبِّی وَ مُبْغِضُهُ مُبْغِضِی وَ اِنَّ الْمَلَائِکَةَ لَتَقَرَّبُ اِلَی اللَّهِ بِمَحَبَّتِهِ.»
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: خداوند متعال میان من و
علی بن ابیطالب برادری ایجاد کرد و خداوند دخترم فاطمه را به ازدواج او در آورد.... خداوند
علی (علیهالسّلام) را
وصی و خلیفهام قرار داد، پس
علی از من است و من از اویم. دوستدار او دوستدار من و دشمن او دشمن من است. همانا فرشتهها بواسطه دوستی
علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) به خداوند نزدیک میشوند.
سند دوم:
«حَدَّثَنَا اَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی الْعَطَّارُ عَنْ
مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ اَبِی
اَحْمَدَ الْاَزْدِیِّ عَنْ اَبَانِ
بْنِ عُثْمَانَ عَنْ اَبَانِ
بْنِ تَغْلِبَ عَنْ عِکْرِمَةَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ...»
«
عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّه
بْنِ اِسْحَاقَ عَنِ الْحَسَنِ
بْنِ عَلِیِّ بْنِ سُلَیْمَانَعَمَّنْ حَدَّثَهعَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّه ع قَالَ اِنَّ فَاطِمَةَ ع قَالَتْ لِرَسُولِ اللَّه صزَوَّجْتَنِی بِالْمَهْرِ الْخَسِیسِ فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّه صمَا اَنَا زَوَّجْتُکِ ولَکِنَّ اللَّه زَوَّجَکِ مِنَ السَّمَاءِ...»
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: فاطمه به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عرض کرد: مرا به
مهریه اندک تزویج نمودی. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: ازدواج تو از سوی من نبود، خداوند فرمان ازدواج تو را از آسمان صادر کرده است.
لازم به ذکر است که مقام و منزلت حضرت زهرا (سلامالله
علیها) به قدری والاست که حتی بر اساس روایات معتبر اهل سنت،
رضایت و
غضب الهی دائر مدار رضایت و غضب آن حضرت است (قال رسول الله صلی الله علیه وسلم لفاطمة ان الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک هذا حدیث صحیح الاسناد.
) بنابراین شان آن حضرت اجل از این است که پیرامون مقدار مهریه سخن بگویند چه رسد نعوذ بالله به پدر بزرگوارشان اعتراض نمایند، از اینرو روایت فوق بیانگر مسالهای دقیق در امر ازدواج میباشد و آن اینکه هدف حضرت صدیقه طاهره (سلامالله
علیها) از بیان آن جمله، زمینهسازی و بسترسازی برای بیان مطلبی مهم توسط رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای آموزش به آیندگان است و آن اینکه در ازدواج الهی بودن و دینی بودن آن مهم است، نه میزان مهریه.
روایت دارای دو سند میباشد:
سند یکم:
«اخبرنا
ابو عمر قال اخبرنا
احمد قال: حدثنا
محمد بن احمد بن الحسن قال حدثنا موسی
بن ابراهیم المروزی قال حدثنا موسی
بن جعفر، عن ابیه، عن جده (
علیهمالسّلام) عن جابر
بن عبدالله قال: لما زوج رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فاطمة (علیهاالسّلام) من
علی (علیهالسّلام) اتاه ناس من قریش فقالوا انک زوجت علیا بمهر خسیس؟ فقال: ما انا زوجت علیا ولکن الله (عزّوجلّ) زوجه لیلة اسری بی عند سدرة المنتهی...»
جابر بن عبدالله انصاری میگوید: آنگاه که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فاطمه را به ازدواج
علی (علیهالسّلام) در آورد، عدهای از مردم قریش گفتند یا رسول الله؛ فاطمه را با مهریهای اندک به ازدواج
علی درآوردی؟ پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: من او را به ازدواج
علی در نیاوردم همانا خداوند در آن شب که به
معراج رفتم، او را به عقد
علی بن ابیطالب در آورد.
سند دوم:
«حَدَّثَنِی
اَبُو الْمُفَضَّلِ
مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: حَدَّثَنَا
اَبُو الْعَبَّاسِ
اَحْمَدُ ابْنُ
مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ الْهَمْدَانِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا
اَحْمَدُ بْنُ
مُحَمَّدِ بْنِ اَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُوسَی
بْنُ اِبْرَاهِیمَ الْمَرْوَزِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُوسَی
بْنُ جَعْفَرٍ، عَنْ اَبِیهِ جَعْفَرِ
بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ جَدِّهِ
مُحَمَّدٍ الْبَاقِرِ (
عَلَیْهِمْ السَّلَامُ)، عَنْ جَابِرِ
بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْاَنْصَارِیِّ، قَالَ: لَمَّا زَوَّجَ رَسُولُ اللَّهِ فَاطِمَةَ مِنْ
عَلِیٍّ...»
«
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ
اَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْعَبَّاسِ
بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ
عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ مُخَلَّدِ
بْنِ مُوسَی عَنْ اِبْرَاهِیمَ
بْنِ عَلِیٍّ عَنْ
عَلِیِّ بْنِ یَحْیَی الْیَرْبُوعِیِّ عَنْ اَبَانِ
بْنِ تَغْلِبَ عَنْ اَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص اِنَّما اَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ اَتَزَوَّجُ فِیکُمْ وَ اُزَوِّجُکُمْ اِلَّا فَاطِمَةَ ع فَاِنَّ تَزْوِیجَهَا نَزَلَ مِنَ السَّمَاءِ.»
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: من بشری مانند شما هستم. از میان شما
همسر اختیار میکنم و دختران خود را به همسری مردان شما در میآورم، مگر دخترم فاطمه که حکم تزویجش از آسمان آمده است.
روایت ذیل چند سند دارد:
سند یکم:
«حَدَّثَنَا
اَبُو الْحَسَنِ
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الشَّاهِ الْفَقِیهُ الْمَرْوَزِیُ بِمَرْوَرُودَ فِی دَارِهِ قَالَ حَدَّثَنَا
اَبُو بَکْرِ
بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ النَّیْسَابُورِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا
اَبُو الْقَاسِمِ عَبْدُ اللَّهِ
بْنُ اَحْمَدَ بْنِ عَامِرِ
بْنِ سُلَیْمَانَ الطَّائِیُ بِالْبَصْرَةِ قَالَ حَدَّثَنَا اَبِی فِی سَنَةِ سِتِّینَ وَ مِائَتَیْنِ قَالَ حَدَّثَنِی
عَلِیُّ بْنُ مُوسَی الرِّضَا ع سَنَةَ اَرْبَعٍ وَ تِسْعِینَ وَ مِائَةٍ»
سنددوم:
«وَ حَدَّثَنَا
اَبُو مَنْصُورٍ
اَحْمَدُ بْنُ اِبْرَاهِیمَ
بْنِ بَکْرٍ الْخُورِیُّ بِنَیْسَابُورَ قَالَ حَدَّثَنَا
اَبُو اِسْحَاقَ اِبْرَاهِیمُ
بْنُ هَارُونَ
بْنِ مُحَمَّدٍ الْخُورِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ
بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ زِیَادٍ الْفَقِیهُ الْخُورِیُّ بِنَیْسَابُورَ قَالَ حَدَّثَنَا
اَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْهَرَوِیُّ الشَّیْبَانِیُّ عَنِ الرِّضَا
عَلِیِّ بْنِ مُوسَی ع»
سند سوم:
«وَ حَدَّثَنِی
اَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنُ
بْنُ مُحَمَّدٍ الْاُشْنَانِیُّ الرَّازِیُّ الْعَدْلُ بِبَلْخٍ قَالَ حَدَّثَنَا
عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَهْرَوَیْهِ الْقَزْوِینِیُّ عَنْ دَاوُدَ
بْنِ سُلَیْمَانَ الْفَرَّاءِ عَنْ
عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا ع قَالَ حَدَّثَنِی اَبِی مُوسَی
بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِی اَبِی جَعْفَرُ
بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِی اَبِی
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ قَالَ حَدَّثَنِی اَبِی
عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ قَالَ حَدَّثَنِی اَبِی الْحُسَیْنُ
بْنُ عَلِیٍّ قَالَ حَدَّثَنِی اَبِی
عَلِیُّ بْنُ اَبِی طَالِبٍ ع عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله: اَتَانِی مَلَکٌ فَقَالَ یَا
مُحَمَّدُ اِنَّ اللَّهَ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ قَدْ زَوَّجْتُ فَاطِمَةَ مِنْ
عَلِیٍّ فَزَوِّجْهَا مِنْهُ... وَ سَیُولَدُ مِنْهُمَا وَلَدَانِ سَیِّدَا شَبَابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ...»
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: ملکی از سوی خداوند بر من نازل شد و گفت: خداوند به تو
سلام میرساند و میفرماید: فاطمه را به ازدواج با
علی بن ابیطالب درآوردم، پس تو هم او را به عقد
علی درآور... همانا به زودی دو فرزند از از این دو متولد میشوند که دو سرور جوانان
بهشت هستند.
«حَدَّثَنَا
مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ
بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سلم (سَالِمِ)
بْنِ الْبَرَاءِ الْجِعَابِیُّ قَالَ حَدَّثَنِی
اَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ
بْنُ عَبْدِ اللَّهِ
بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْعَبَّاسِ الرَّازِیُّ التَّمِیمِیُّ قَالَ حَدَّثَنِی سَیِّدِی
عَلِیُّ بْنُ مُوسَی الرِّضَا ع قَالَ حَدَّثَنِی اَبِی مُوسَی
بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِی اَبِی (جَعْفَرُ
بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ اَبِی)
مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ قَالَ حَدَّثَنِی اَبِی
عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ قَالَ حَدَّثَنِی اَبِی الْحُسَیْنُ
بْنُ عَلِیٍّ قَالَ حَدَّثَنِی اَبِی
عَلِیُّ بْنُ اَبِی طَالِبٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): مَا زَوَّجْتُ فَاطِمَةَ اِلَّا لَمَّا اَمَرَنِی اللَّهُ بِتَزْوِیجِهَا.»
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: فاطمه را به ازدواج درنیاوردم مگر آنکه خداوند مرا به ازدواج او دستور داد.
«حَدَّثَنَا
اَحْمَدُ بْنُ زِیَادِ
بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ وَ الْحُسَیْنُ
بْنُ اِبْرَاهِیمَ
بْنِ اَحْمَدَ بْنِ هِشَامٍ الْمُکَتِّبُ وَ
عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ قَالُوا حَدَّثَنَا
عَلِیُّ بْنُ اِبْرَاهِیمَ
بْنِ هَاشِمٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْقَاسِمُ
بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَرْمَکِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا
اَبُو الصَّلْتِ الْهَرَوِیُّ قَالَ: لَمَّا جَمَعَ الْمَاْمُونُ لِعَلِیِّ
بْنِ مُوسَی الرِّضَا ع اَهْلَ الْمَقَالاتِ مِنْ اَهْلِ الْاِسْلَامِ وَ الدِّیَانَاتِ مِنَ الْیَهُودِ وَ النَّصَارَی وَ الْمَجُوسِ وَ الصَّابِئِینَ وَ سَائِرِ اَهْلِ الْمَقَالاتِ فَلَمْ یَقُمْ اَحَدٌ اِلَّا وَ قَدْ اَلْزَمَهُ حُجَّتَهُ... قال: اِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مَا تَوَلَّی تَزْوِیجَ اَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ اِلَّا تَزْوِیجَ حَوَّاءَ مِنْ آدَمَ ع وَ زَیْنَبَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صبِقَوْلِهِ " فَلَمَّا قَضی زَیْدٌ مِنْها وَطَراً زَوَّجْناکَها" وَ فَاطِمَةَ مِنْ
عَلِیٍّ.»
ابوالصلت هروی روایت میکند: چون
مامون از اهل اسلام و ادیان مختلف از
یهود و
نصاری و مجوس و صائبین و دیگران را نزد
امام رضا (علیهالسّلام) جمع نمود، کسی برنخاست تا چیزی بگوید مگر آنکه امام (علیهالسّلام) او را الزام نموده و ساکت مینمود... آنگاه امام (علیهالسّلام) فرمود: خداوند متعال ازدواج هیچ یک از بندگان را خود به عهده نگرفت مگر تزویج
حوا به
آدم و
زینب (بنت جحش) به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که در
قرآن در اینباره فرمود: «فَلَمَّا قَضی زَیْدٌ مِنْها وَطَراً زَوَّجْناکَها
» و تزویج فاطمه به
علی بن ابیطالب (علیهماالسلام).
روایت ذیل دو سند دارد:
سند یکم:
«حَدَّثَنَا
اَبُو مُحَمَّدٍ جَعْفَرُ
بْنُ النُّعَیْمِ الشَّاذَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا
اَحْمَدُ بْنُ اِدْرِیسَ حَدَّثَنَا اِبْرَاهِیمُ
بْنُ هَاشِمٍ عَنْ
عَلِیِّ بْنِ مَعْبَدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ
بْنِ خَالِدٍ عَنْ اَبِی الْحَسَنِ
عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا عَنْ اَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ
عَلِیٍّ ع قَالَ: قَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صیَا
عَلِیُّ لَقَدْ عَاتَبَتْنِی رِجَالٌ مِنْ قُرَیْشٍ فِی اَمْرِ فَاطِمَةَ وَ قَالُوا خَطَبْنَاهَا اِلَیْکَ فَمَنَعْتَنَا وَ تَزَوَّجْتَ عَلِیّاً فَقُلْتُ لَهُمْوَ اللَّهِ مَا اَنَا مَنَعْتُکُمْ وَ زَوَّجْتُهُ بَلِ اللَّهُ
تَعَالَی مَنَعَکُمْ وَ زَوَّجَهُفَهَبَطَ
عَلَیَّ جَبْرَئِیلُ ع فَقَالَ یَا
مُحَمَّدُ اِنَّ اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ یَقُولُ لَوْ لَمْ اَخْلُقْ عَلِیّاً ع لَمَا کَانَ لِفَاطِمَةَ ابْنَتِکَ کُفْوٌ
عَلَی وَجْهِ الْاَرْضِ آدَمُ فَمَنْ دُونَهُ.»
سند دوم:
«حَدَّثَنَا بِهَذَا الْحَدِیثِ
اَحْمَدُ بْنُ زِیَادِ
بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ حَدَّثَنَا
عَلِیُّ بْنُ اِبْرَاهِیمَ
بْنِ هَاشِمٍ عَنْ اَبِیهِ عَنْ
عَلِیِّ بْنِ مَعْبَدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ
بْنِ خَالِدٍ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ
عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ ع عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله. و قد اخرجت ما رویته فی هذا المعنی فی کتاب مولد فاطمة ع و فضائلها.»
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: یا
علی؛ عدهای از مردان
قریش درباره فاطمه مرا ملامت کردند و گفتند که ما از فاطمه
خواستگاری کردیم اما تو ما را منع نمودی و او را به ازدواج
علی بن ابیطالب درآوردی. من در جواب آنها گفتم: سوگند به خداوند که من شما را منع نکردم و به عقد
علی در نیاوردم بلکه خدا شما را منع کرد و فاطمه را به عقد او درآورد. همانا
جبرئیل بر من نازل شد و گفت یا
محمد؛ خداوند میفرماید اگر
علی را نیافریده بودم هر آینه بر روی زمین از حضرت آدم و بعد از او (تا قیامت)، برای فاطمه همشانی نبود.
«بِهَذَا الْاِسْنَادِ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ
بْنِ حَمَّادٍ، عَنْ صَبَّاحٍ الْمُزَنِیِّ، عَنِ الْحَارِثِ
بْنِ حَصِیرَةَ، عَنِ الْاَصْبَغِ
بْنِ نُبَاتَةَ، قَالَ: سَمِعْتُ الْاَشْعَثَ
بْنَ قَیْسٍ الْکِنْدِیَّ وَ جُوَیْبِراً الْجَبَلِیَّ قَالا لِعَلِیٍّ: یَا اَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، حَدِّثْنَا فِی خَلَوَاتِکَ اَنْتَ وَ فَاطِمَةَ قَالَ: نَعَمْ، بَیْنَا اَنَا وَ فَاطِمَةُ فِی کِسَاءٍ، اِذْ اَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ). .. فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ): یَا فَاطِمَةُ، اَمَا تَعْلَمِینَ اَنَّ اللَّهَ (
تَعَالَی) اطَّلَعَ اطِّلَاعَةً مِنْ سَمَائِهِ اِلَی اَرْضِهِ فَاخْتَارَ مِنْهَا اَبَاکِ فَاتَّخَذَهُ صَفِیّاً، وَ ابْتَعَثَهُ بِرِسَالَتِهِ اَمَا تَعْلَمِینَ اَنَّ اللَّهَ اطَّلَعَ اطِّلَاعَةً مِنْ سَمَائِهِ اِلَی اَرْضِهِ فَاخْتَارَ مِنْهَا بَعْلَکِ وَ اَمَرَنِی اَنْ اُزَوِّجَکِهِ وَ اَنْ اَتَّخِذَهُ وَصِیّا.»
اصبغ بن نباته میگوید: از
اشعث بن قیس و جویبر شنیدم که به امام
علی (علیهالسّلام) گفتند: یا
علی، از خلوتهای خود و فاطمه برایمان بگو. امام (علیهالسّلام) فرمود: من و فاطمه بودیم که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر ما وارد شد و فرمود: ... ای فاطمه آیا نمیدانی خداوند میان آسمانها و زمین نگریست و پدرت را برگزید و او را به عنوان رسول خود انتخاب نمود. آیا نمیدانی خداوند بار دیگر بدان نظر کرد و شوهرت را انتخاب نمود و مرا دستور داد تا تو را به ازدواج او در آورم و او را جانشین خود قرار دهم؟
«حَدَّثَنِی
اَبُو الْحُسَیْنِ
مُحَمَّدُ بْنُ هَارُونَ
بْنِ مُوسَی التَّلَّعُکْبَرِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنِی اَبِی، قَالَ: اَخْبَرَنِی
اَبُو الْحَسَنِ
اَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ اَبِی الْعُرَیْبِ الضَّبِّیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا
مُحَمَّدُ بْنُ زَکَرِیَّا
بْنِ دِینَارٍ الْغَلَابِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا شُعستَیْبُ
بْنُ وَاقِدٍ، عَنِ اللَّیْثِ، عَنْ جَعْفَرِ
بْنِ مُحَمَّدٍ (عَلَیْهِ السَّلَامُ)، عَنْ اَبِیهِ، عَنْ جَدِّهِ، عَنْ جَابِرٍ، قَالَ: لَمَّا اَرَادَ رَسُولُ اللَّهِ اَنْ یُزَوِّجَ فَاطِمَةَ عَلِیّاً (عَلَیْهِ السَّلَامُ) قَالَ لَهُ: اخْرُجْ یَا اَبَا الْحَسَنِ اِلَی الْمَسْجِدِ... فَلَمَّا حُشِدَ الْمَسْجِدُ بِاَهْلِهِ قَامَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ)،
فَحَمِدَ اللَّهَ وَ اَثْنَی عَلَیْهِ، وَ قَالَ... اِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اَمَرَنِی اَنْ اُزَوِّجَ کَرِیمَتِی فَاطِمَةَ بِاَخِی وَ ابْنِ عَمِّی وَ اَوْلَی النَّاسِ بِی،
عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ وَ اللَّهِ عَزَّ شَاْنُهُ قَدْ زَوَّجَهُ بِهَا فِی السَّمَاءِ بِشَهَادَةِ الْمَلَائِکَةِ وَ اَمَرَنِی اَنْ اُزَوِّجَهُ فِی الْاَرْضِ...»
جابر میگوید: آنگاه که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میخواست فاطمه را به عقد
علی (علیهالسّلام) در آورد، به
علی (علیهالسّلام) فرمود: به سوی
مسجد برو... وقتی که مسجد از جمعیت پُر شد، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برخاسته و
حمد و ثنای خدا کرده و فرمودند: خداوند متعال به من دستور داد تا دخترم فاطمه را به عقد برادر و پسر عمو و سزاورترین مردم نسبت به من،
علی بن ابیطالب در آورم همانا خداوند او را در
آسمان و در حضور
ملائکه به ازدواج
علی (علیهالسّلام) درآورد و دستور داد تا من او را در زمین به عقد
علی در آورم...
«حَدَّثَنَا
اَبُو اِسْحَاقَ اِبْرَاهِیمُ
بْنُ اَحْمَدَ الطَّبَرِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا
اَبُو بَکْرٍ
مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرِ
بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ فَضَالَةَ، قَالَ: حَدَّثَنَا
اَحْمَدُ بْنُ عُبَیْدِ
بْنِ نَاصِحٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ النُّورِ الْمِسْمَعِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا شُعْبَةُ
بْنُ الْحَجَّاجِ، عَنْ عَمْرِو
بْنِ مُرَّةَ عَنْ اِبْرَاهِیمَ، عَنْ مَسْرُوقٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ
بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ: لَمَّا قَدِمَ
عَلِیٌّ الْکُوفَةَ- یَعْنِی عَبْدَ اللَّهِ
بْنَ مَسْعُودٍ- قُلْنَا لَهُ: حَدِّثِّنَا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ... اِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ فِی تَبُوکَ وَ نَحْنُ نَسِیرُ مَعَهُ: اِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ اَمَرَنِی اَنْاُزَوِّجَ فَاطِمَةَ مِنْ
عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ فَفَعَلْتُ.»
مسروق میگوید وقتی
عبدالله بن مسعود به
کوفه آمده بود، به او گفتم حدیث از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای ما نقل کن، وی گفت: در
جنگ تبوک همراه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بودیم و شنیدم که فرمود: همانا خداوند به من دستور داد تا فاطمه را به ازدواج
علی بن ابیطالب در آورم و من انجام دادم.
«حدثنی ابراهیم
بن المذاری الخیاط رحمه الله قال حدثنی
احمد بن محمد ابن سعید الرفا البغدادی فی طریق مکة قال حدثنی
احمد بن علیل قال حدثنی عبدالله
بن داود الانصاری عن موسی
بن علی القرشی قال حدثنی قنبر
بن احمد (ابن قنبر مولی
علی بن ابی طالب عن ابیه عن جده) قال حدثنی کعب
بن نوفل عن بلال
بن حمامة قال: طلع
علینا النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ذات یوم ووجهه مشرق کدارة القمر فقام عبد الرحمنبن عوف فقال یا رسول الله ما هذا النور؟ فقال: بشارة اتتنی من ربی فی اخی وابن عمی و ابنتی وان الله
تعالی قد زوج علیا (علیهالسّلام) (ب) فاطمة...»
بلال بن حمامه میگوید: روزی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نزد ما آمد در حالیکه صورتش مانند قرص ماه میدرخشید،
عبدالرحمن بن عوف گفت: یا رسول الله! این چه نوریست؟ فرمود: به جهت مژدهای است که از طرف پروردگارم درباره پسر عمویم و دخترم به من داده شده است. همانا خداوند فاطمه را برای
علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) تزویج نموده است.
روایت ذیل چند سند دارد:
سند یکم:
«حَدَّثَنَا
اَبُو الْحَسَنِ
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الشَّاهِ بِمَرْوَرُودَ قَالَ حَدَّثَنَا
اَبُو الْعَبَّاسِ
اَحْمَدُ بْنُ الْمُظَفَّرِ
بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ حَدَّثَنَا
اَبُو عَبْدِ اللَّهِ
مُحَمَّدُ بْنُ زَکَرِیَّا الْبَصْرِیُّ قَالَ حَدَّثَنِی الْمَهْدِیُ
بْنُ سَابِقٍ قَالَ حَدَّثَنَا
عَلِیُّ بْنُ مُوسَی
بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ حَدَّثَنِی اَبِی عَنْ اَبِیهِ جَعْفَرِ
بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ اَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع قَالَ قَالَ
عَلِیُّ بْنُ اَبِی طَالِبٍ علَقَدْ
هَمَمْتُ بِالتَّزْوِیجِ فَلَمْ اَجْتَرِئْ اَنْ اَذْکُرَ ذَلِکَ لِرَسُولِ اللَّهِ صوَ اِنَّ ذَلِکَ اخْتَلَجَ فِی صَدْرِی لَیْلِی وَ نَهَارِی حَتَّی دَخَلْتُ
عَلَی رَسُولِ اللَّهِ صفَقَالَ لِی یَا
عَلِیُّ قُلْتُ لَبَّیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ هَلْ لَکَ فِی التَّزْوِیجِ قُلْتُ رَسُولُ اللَّهِ اَعْلَمُ وَ ظَنَنْتُ اَنَّهُ یُرِیدُ اَنْ یُزَوِّجَنِی بَعْضَ نِسَاءِ قُرَیْشٍ وَ اِنِّی لَخَائِفٌ
عَلَی فَوْتِ فَاطِمَةَ فَمَا شَعَرْتُ بِشَیْءٍ اِذْ دَعَانِی رَسُولُ اللَّهِ صفَاَتَیْتُهُ فِی بَیْتِ اُمِّ سَلَمَةَ فَلَمَّا نَظَرَ اِلَیَّ تَهَلَّلَ وَجْهُهُ وَ تَبَسَّمَ حَتَّی نَظَرْتُ اِلَی بَیَاضِ اَسْنَانِهِ یَبْرُقُ فَقَالَ لِی یَا
عَلِیُّ اَبْشِرْ فَاِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ
تَعَالَی قَدْ کَفَانِی مَا کَانَ هَمَّنِی مِنْ اَمْرِ تَزْوِیجِکَ قُلْتُ وَ کَیْفَ کَانَ ذَاکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ اَتَانِی جَبْرَئِیلُ... فَقَالَاَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مُنَادِیاً فَنَادَی اَلَا یَا مَلَائِکَتِی وَ سُکَّانَ جَنَّتِیاشْهَدُوا اَنِّی قَدْ زَوَّجْتُ فَاطِمَةَ بِنْتَ
مُحَمَّدٍ صمِنْ
عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ... فَاَبْشِرْ یَا
عَلِیُّ فَاِنِّی قَدْ زَوَّجْتُکَ ابْنَتِی فَاطِمَةَ...»
سند دوم:
«حَدَّثَنِی بِهَذَا الْحَدِیثِ
عَلِیُّ بْنُ اَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا
اَحْمَدُ بْنُ یَحْیَی
بْنِ زَکَرِیَّا الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا
اَبُو مُحَمَّدٍ بَکْرُ
بْنُ عَبْدِ اللَّهِ
بْنِ جُنْدَبٍقَالَ حَدَّثَنَا
اَحْمَدُ بْنُ الْحَرْثِ قَالَ حَدَّثَنَا
اَبُو مُعَاوِیَةَ عَنِ الْاَعْمَشِ عَنْ جَعْفَرِ
بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ اَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ اَبِیهِ عَنْ
عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ ع قَالَ: لَقَدْ
هَمَمْتُ بِتَزْوِیجِ فَاطِمَةَ ع وَ لَمْ اَجْتَرَّ اَنْ اَذْکُرَ ذَلِکَ لِرَسُولِ اللَّهِ وَ ذَکَرَ الْحَدِیثَ مِثْلَهُ سَوَاءً.»
سند سوم:
مرحوم صدوق میگوید:
و لهذا الحدیث طریق آخر قد اخرجته فی مدینة العلم.
این روایت طریق دیگری نیز دارد که در کتاب مدینة العلم نقل نمودهام.
امام
علی (علیهالسّلام) فرمود: قصد ازدواج داشتم اما جرات نمیکردم برای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بگویم. این قضیه همیشه در درونم بود تا آنکه بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وارد شدم، فرمود: یا
علی آیا میل ازدواج داری؟ عرض کردم رسول خدا داناتر است. من گمان کردم آن حضرت قصد دارد بعضی از زنان قریش را به ازدواج من در آورد و میترسیدم که فاطمه را از دست بدهم. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مرا نزد خود خواند من در خانه
امسلمه نزد او حاضر شدم، وقتی نگاه آن حضرت به من افتاد صورتش شادمان گشت و تبسم کرد به گونهای که برق دندانهای مبارک آن حضرت را دیدم، سپس فرمود یا
علی مژده بده که حقتعالی امر مرا درباره ازدواج تو کفایت کرد. گفتم: ای رسول خدا؛ چگونه؟ پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: جبرئیل بر من نازل شد و گفت: ... منادی از طرف خداوند ندا داد: ای فرشتگان من گواه باشید همانا من فاطمه را به ازدواج
علی بن ابیطالب درآوردم... یا
علی مژده باد ترا همانا من فاطمه را به ازدواج تو در آوردم...
سند چهارم:
«حَدَّثَنَا الشَّیْخُ الْفَقِیهُ
اَبُو جَعْفَرٍ
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
بْنِ مُوسَی
بْنِ بَابَوَیْهِ الْقُمِّیُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ
بْنِ اَحْمَدَ بْنِ الْوَلِیدِ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ حَدَّثَنَا
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ سَلَمَةَ
بْنِ الْخَطَّابِ الْبَرَاوِسْتَانِیِّ عَنْ اِبْرَاهِیمَ
بْنِ مُقَاتِلٍ قَالَ حَدَّثَنِی
حَامِدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَمْرِو
بْنِ هَارُونَ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ اَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ
عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ علیه السلام...»
سند پنجم:
«قَالَ الشَّرِیفُ: حَدَّثَنَا مُوسَی
بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْجُشَمِیُّ (بِاِسْنَادِهِ) عَنْ وَهْبِ
بْنِ وَهْبٍ، عَنْ جَعْفَرِ
بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ اَبِیهِ، عَنْ جَدِّهِ، عَنْ
عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ (
عَلَیْهِمُ السَّلَامُ)، اَنَّهُ قَالَ:
هَمَمْتُبِتَزْوِیجِ فَاطِمَةَ حِیناً، وَ لَمْ اَجْسُرْ
عَلَی اَنْ اَذْکُرَهُ لِرَسُولِ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ)، وَ کَانَ ذَلِکَ یَخْتَلِجُ فِی صَدْرِی لَیْلًا وَ نَهَاراً، حَتَّی دَخَلْتُ یَوْماً
عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) فَقَالَ: یَا عَلِیُّهَلْ لَکَ فِی التَّزْوِیجِ؟ فَقُلْتُ: اللَّهُ وَ رَسُولُهُ اَعْلَمُ... قالَ: یَا
عَلِیُّ هَلُمَّ فَاِنَّ اللَّهَ قَدْ کَفَانِی مَا هَمَّنِی فِیکَ مِنْ اَمْرِ تَزْوِیجِکَ... قَالَ (جَبْرَئِیلُ) اِنَّ اللَّهَ اَمَرَ سُکَّانَ الْجَنَّةِ اَنْ یُزَیِّنُوا الْجِنَانَ کُلَّهَا... ثُمَّ نَادَی مُنَادٍ: اَلَا اِنَّ الْیَوْمَ یَوْمُ وَلِیمَةِ فَاطِمَةَ بِنْتِ
مُحَمَّدٍ، وَ
عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ رِضًی مِنِّی بِهِمَا... ثُمَّ نَادَی یَا مَلَائِکَتِی، وَ سُکَّانَ جَنَّتِی، بَارِکُوا
عَلَی نِکَاحِ فَاطِمَةَ بِنْتِ
مُحَمَّدٍ وَ
عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ، فَاِنِّی زَوَّجْتُ اَحَبَّ النِّسَاءِ اِلَیَّ مِنْ اَحَبِ الرِّجَالِ اِلَیَّ، بَعْدَ
مُحَمَّدٍ...»
سند ششم:
«اَخْبَرَنِی
اَبُو الْحُسَیْنِ
مُحَمَّدُ بْنُ هَارُونَ
بْنِ مُوسَی التَّلَّعُکْبَرِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا اَبِی، قَالَ: حَدَّثَنَا
اَبُو عَلِیٍّ اَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الصَّوْلِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِیزِ
بْنُ یَحْیَی قَالَ: حَدَّثَنَا
اَبُو الْقَاسِمِ التُّسْتَرِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا
اَبُو الصَّلْتِ عَبْدُ السَّلَامِ
بْنُ صَالِحٍ، عَنْ
عَلِیِّ بْنِ مُوسَی
بْنِ جَعْفَرِ
بْنِ مُحَمَّدٍ، قَالَ: حَدَّثَنِی اَبِی، عَنْ جَعْفَرِ
بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ اَبِیهِ، عَنْ جَدِّهِ عَنْ
عَلِیٍّ (
عَلَیْهِمْ السَّلَامُ) قَالَ: لَمَّا زَوَّجَنِی النَّبِیُّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِفَاطِمَةَ قَالَ لِی: اَبْشِرْ، فَاِنَّ اللَّهَ قَدْ کَفَانِی مَا اَهَمَّنِی مِنْ اَمْرِ تَزْوِیجِکَ. قَالَ (جَبْرَئِیلُ) اِنَّ اللَّهَ اَمَرَ مَلَائِکَةَ الْجَنَّةِ وَ سُکَّانَهَا اَنْ یُزَیِّنُوا الْجَنَّةَ بِاَشْجَارِهَا... ثُمَّ نَادَی مُنَادٍ: اشْهَدُوا اَجْمَعِینَ، اللَّهُ یَقُولُ: اِنِّی قَدْ زَوَّجْتُ فَاطِمَةَ بِنْتَ
مُحَمَّدٍ مِنْ
عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ.»
سند هفتم:
«قَالَ حَدَّثَنَا
اَبُو الْقَاسِمِ عَبْدُ الرَّحْمَنِ
بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْحُسَیْنِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا فُرَاتُ
بْنُ اِبْرَاهِیمَ الْکُوفِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ عَمْرِو
بْنِ طَرِیفٍ (ظَرِیفٍ) الْحَجَرِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عُقْبَةُ
بْنُ مُکْرَمٍ الضَّبِّیُّ قَالَ حَدَّثَنَا
اَبُو تُرَابٍ عَمْرُو (عُمَرُ)
بْنُ عَبْدِ اللَّهِ
بْنِ هَارُونَ الطُّوسِیُّ الْخُرَاسَانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا
اَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ
اَبُو عَلِیٍّ الْهَرَوِیُّ الشَّیْبَانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا
مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرِ
بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ اَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ
عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ ع قَالَ: لَقَدْ
هَمَمْتُ بِتَزْوِیجِ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ ع (بِنْتِ رَسُولِ اللهص) حِیناً وَ اِنَّ ذَلِکَ مُتَخَلْخِلٌ فِی قَلْبِی لَیْلِیوَ نَهَارِی وَ لَمْ اَجْتَرِئْ اَنْ اَذْکُرَ ذَلِکَ لِرَسُولِ اللَّهِ صحَتَّی دَخَلْتُ
عَلَی رَسُولِ اللَّهِ صذَاتَ یَوْمٍ فَقَالَ لِی یَا
عَلِیُّ هَلْ لَکَ فِی التَّزْوِیجِ فَقُلْتُ رَسُولُ اللَّهِ اَعْلَمُ... فَقَالَ اَبْشِرْ یَا
عَلِیُّ فَاِنَّ اللَّهَ قَدْ کَفَانِی مَا کَانَ قَدْ اَهَمَّنِی مِنْ اَمْرِ تَزْوِیجِکَ اَتَانِی جَبْرَئِیلُ فَقَالَ اِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ
تَعَالَی اَمَرَ سُکَّانَ الْجَنَّةِ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ مَنْ فِیهَا اَنْ یُزَیِّنُوا الْجَنَّةَ کُلَّهَا... ثُمَّ نَادَی مُنَادٍ مِنْ تَحْتِ الْعَرْشِ اَلَا اِنَّ الْیَوْمَ یَوْمُ وَلِیمَةِ
عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ ع اَلَا اِنِّی اُشْهِدُکُمْ اَنِّیقَدْ زَوَّجْتُ فَاطِمَةَبِنْتَ
مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الی (مِنْ)
عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ (ع) رِضًی مِنِّی بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ...»
«حَدَّثَنَا اَبِی وَ
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ
بْنِ اَحْمَدَ بْنِ الْوَلِیدِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالا حَدَّثَنَا سَعْدُ
بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا
مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ
بْنِ اَبِی الْخَطَّابِ عَنِ الْحَکَمِ
بْنِ مِسْکِینٍ الثَّقَفِیِّ عَنْ اَبِی الْجَارُودِ وَ هِشَامٍ اَبِی سَاسَانَ وَ اَبِی طَارِقٍ السَّرَّاجِ عَنْ عَامِرِ
بْنِ وَاثِلَةَ قَالَ: کُنْتُ فِی الْبَیْتِ یَوْمَ الشُّورَی فَسَمِعْتُ عَلِیّاً ع وَ هُوَ یَقُولُ اسْتَخْلَفَ النَّاسُ اَبَا بَکْرٍ وَ اَنَا وَ اللَّهِ اَحَقُّ بِالْاَمْرِ وَ اَوْلَی بِهِ مِنْهُ... ثُمَّ قَالَ... نَشَدْتُکُمْ بِاللَّههَلْ فِیکُمْ اَحَدٌ قَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صحِینَ جَاءَ
اَبُو بَکْرٍ یَخْطُبُ فَاطِمَةَ ع فَاَبَی اَنْ یُزَوِّجَهُ وَ جَاءَ عُمَرُ یَخْطُبُهَا فَاَبَی اَنْ یُزَوِّجَهُ فَخَطَبْتُ اِلَیْهِ فَزَوَّجَنِی فَجَاءَ
اَبُو بَکْرٍ وَ عُمَرُ فَقَالا اَبِیتَ اَنْ تُزَوِّجَنَا وَ زَوَّجْتَهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صمَا مَنَعْتُکُمَا وَ زَوَّجْتُهُ بَلِ اللَّهُ مَنَعَکُمَا وَ زَوَّجَهُ غَیْرِی، قَالُوا اللَّهُمَّ لا...»
عامر بن واثله روایت کرد: من روز شورا بودم و شنیدم
علی (علیهالسّلام) فرمود: مردم
ابوبکر را
خلیفه قرار دادند با اینکه من به خلافت اولی بودم. سپس فرمود: ... شما را به خدا قسم آیا جُز من در میان شما کسی هست که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) درباره او (الهی بودن ازدواجش را) فرموده باشد، هنگامی که ابوبکر آمد و فاطمه را خواستگاری نمود، رسول خدا از تزویج فاطمه به ابوبکر خودداری کرد. سپس
عمر به خواستگاری او آمد و رسول خدا تزویجش نکرد پس من به خواستگاری او رفتم اما رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فاطمه را به ازدواج من درآورد. آنگاه ابوبکر و عمر آمدند و گفتند ما را به همسری فاطمه قبول نکردی اما
علی را قبول کردی؟ رسول خدا فرمود. من مانع شما نشدم و
علی را به ازدواج با فاطمه در نیاوردم بلکه خداوند شما را منع کرد و فاطمه را به ازدواج
علی درآورد. حاضران گفتند: به خدا قسم (چنین خصلتی برای) غیر تو نبود.
«حَدَّثَنَا
اَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ
بْنُ مُحَمَّدٍ الْحَسَنِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا
اَبُو جَعْفَرٍ
مُحَمَّدُ بْنُ حَفْصٍ الْخَثْعَمِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ
بْنُ عَبْدِ الْوَاحِدِ قَالَ حَدَّثَنِی
اَحْمَدُ بْنُ التَّغْلِبِیِ قَالَ حَدَّثَنِی
اَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ
الْحَمِیدِ قَالَ حَدَّثَنِی حَفْصُ
بْنُ مَنْصُورٍ الْعَطَّارُ قَالَ حَدَّثَنَا
اَبُو سَعِیدٍ الْوَرَّاقُ عَنْ اَبِیهِ عَنْ جَعْفَرِ
بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ اَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع قَالَ: لَمَّا کَانَ مِنْ اَمْرِ اَبِی بَکْرٍ وَ بَیْعَةِ النَّاسِ لَهُ وَ فِعْلِهِمْ بِعَلِیِّ
بْنِ اَبِی طَالِبٍ ع مَا کَانَ لَمْ یَزَلْ
اَبُو بَکْرٍ یُظْهِرُ لَهُ الِانْبِسَاطَ وَ یَرَی مِنْهُ انْقِبَاضاً... اَتَاهُ فِی وَقْتِ غَفْلَةٍ وَ طَلَبَ مِنْهُ الْخَلْوَةَ وَ قَالَ لَهُ وَ اللَّهِ یَا اَبَا الْحَسَنِ مَا کَانَ هَذَا الْاَمْرُ مُوَاطَاةً مِنِّی وَ لَا رَغْبَةً فِیمَا وَقَعْتُ فِیهِ... فَقَالَ
عَلِیٌّ ع اَنْشُدُکَ بِاللَّهِ یَا اَبَا بَکْر... اَنَا الَّذِی اخْتَارَنِی رَسُولُ اللَّهِ صوَ زَوَّجَنِی ابْنَتَهُ فَاطِمَةَ وَ قَالَ اللَّهُ زَوَّجَکَ اَمْ اَنْتَ قَالَ بَلْ اَنْتَ...»
امام ششم (علیهالسّلام) از گفته پدرش از جدش نقل کرد: چون کار ابوبکر گذشت و مردم با او بیعت کردند و از
علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) دست برداشتند ابوبکر همیشه در برابر
علی (علیهالسّلام) خوش برخوردی از خود نشان میداد ولی از آن حضرت گرفتگی و دلتنگی میدید... ابوبکر در موقع تنهائی خدمت حضرت آمد و خلوت کرد و به آن حضرت عرض کرد یا ابا الحسن پیشوائی من به اختیار خودم نبود و بدان رغبت نداشتم!. امیرمؤمنان (علیهالسّلام) (که میدانستند او
دروغ میگوید)، فرمود: تو را به خدا ای ابابکر، آیا من بودم که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مرا اختیار کرد و به ازدواج فاطمه در آورد و فرمود: همانا خداوند تو را به ازدواج با فاطمه در آورد یا تو بودی؟ ابوبکر گفت: تو ای
علی...
همانطور که گذشت تنها بخشی از روایات
امامیه را که شامل هفده
روایت با بیست و نه سند بود، پیرامون این ازدواج الهی ذکر نمودیم. صرفنظر از سایر روایات همین مقدار نیز تواتر الهی بودن این ازدواج را به اثبات میرساند و نیازی به ذکر روایات
اهل سنت در این زمینه نیست اما در تتمه مقاله برای اتمام حجت برای دشمنان اهل بیت (
علیهمالسّلام) دو روایت معتبر نیز از اهل سنت ذکر میکنیم
به مناسبت چند روایت از منابع اهلسنت ذکر میشود:
«عن عبدالله
بن مسعود عن رسول الله صلی الله علیه وسلم قال ان الله امرنی ان ازوج فاطمة من
علی. رواه الطبرانی ورجاله ثقات.»
عبدالله
بن مسعود از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل میکند: همانا خداوند به من دستور داد تا فاطمه را به ازدواج
علی بن ابیطالب در آورم. (
هیثمی میگوید): طبرانی این روایت را آورده است و راویان آن همگی مورد وثوقاند.
«عن ابن عبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ: لَمَّا زَوَّجَ النَّبِیُّ فَاطِمَةَ مِنْ
عَلِیَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَتْ فَاطِمَةُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ زَوَّجْتَنِی مِنْ رَجُلٍ فَقِیرٍ لَیْسَ لَهُ شَیْءٌ، فَقَالَ النَّبِیُّ: اَمَا تَرْضِینَ اَنَّ اللَّهَ اخْتَارَ مِنْ اَهْلِ الارْضِ رَجُلَیْنِ: اَحَدُهُمَا اَبُوکِ، وَالآْخَرُ زَوْجُکِ). (سندُهُ حسَنٌ)»
ابن عباس میگوید: زمانی که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) را به ازدواج
حضرت علی (علیهالسّلام) در آورد، حضرت فاطمه (سلامالله
علیها) عرضه داشت: ای رسول خدا آیا مرا به ازدواج مرد فقیری در میآوری که اموالی ندارد، پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: آیا راضی نیستی که خداوند از میان اهل زمین دو مرد را انتخاب نمود که یکی از آنها پدر توست و دیگری همسرت!.
سیوطی بعد از نقل این روایت میگوید: سند این روایت معتبر است.
از مجموع تعداد ۱۹ روایت با ۳۱ سند از منابع شیعه و اهل سنت به دست آوردیم ازدواج امام
علی و فاطمه (علیهماالسلام)، به دستور
خداوند بود. خداوند به رسولش دستور داد تا میان بهترین انسانها و تنها دخترش پیوند دهد. از مجموع این روایات تواتر این مساله در بین
فریقین ثابت میگردد.
•
موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «پیوند آسمانی».