• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ازدواج با پدر (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در قرآن خداوند ازدواج دختر با پدرش را حرام شمرده است.

فهرست مندرجات

۱ - حکم ازدواج با پدر
       ۱.۱ - تفسیر آیه
۲ - اسباب تحریم از دیدگاه امام خمینی
       ۲.۱ - نسب
              ۲.۱.۱ - مادر
              ۲.۱.۲ - دختر
              ۲.۱.۳ - خواهر
              ۲.۱.۴ - دختر برادر
              ۲.۱.۵ - دختر خواهر
              ۲.۱.۶ - عمه
              ۲.۱.۷ - خاله
       ۲.۲ - عمه عمه و خاله خاله
       ۲.۳ - نسب شرعی و غیر شرعی
              ۲.۳.۱ - وطئ شبهه
       ۲.۴ - پدر رضاعی
۳ - پانویس
۴ - منبع


ازدواج دختر با پدر خویش حرمت دارد:
حرمت علیکم امهـتکم وبناتکم واخوتکم وعمتکم وخــلـتکم وبنات الاخ وبنات الاخت وامهـتکم التی ارضعنکم واخوتکم من الرضـعة وامهـت نسآئکم وربـئبکم التی فی حجورکم من نسآئکم التی دخلتم بهن فان لم تکونوا دخلتم بهن فلا جناح علیکم وحلـئل ابنآئکم الذین من اصلـبکم وان تجمعوا بین الاختین الا ما قد سلف ان الله کان غفورا رحیما.
حرام شده است بر شما، مادرانتان، و دختران، و خواهران، و عمه‌ها، و خاله‌ها، و دختران برادر، و دختران خواهر شما، و مادرانى كه شما را شیر داده‌اند، و خواهران رضاعى شما، و مادران همسرانتان، و دختران همسرتان كه در دامان شما پرورش يافته‌اند از همسرانى كه با آنها آمیزش جنسى داشته‌ايد (و چنانچه با آنها آميزش جنسى نداشته‌ايد، (دختران آنها) براى شما مانعى ندارد) و (همچنين) همسرهاى پسرانتان كه از نسل شما هستند ( نه پسرخوانده‌ها) و (نيز حرام است بر شما) جمع ميان دو خواهر كنيد مگر آنچه در گذشته واقع شده چرا كه خداوند، آمرزنده و مهربان است.

۱.۱ - تفسیر آیه

در این آیه به محارم یعنی زنانی که ازدواج با آنها ممنوع است اشاره شده است و بر اساس آن محرمیت از سه راه ممکن است پیدا شود:
۱. ولادت که از آن تعبیر به ارتباط نسبی می‌شود. ۲. از طریق ازدواج که به آن ارتباط سببی می‌گویند. ۳. از طریق شیرخوارگی که به آن ارتباط رضاعی گفته می‌شود.
نخست اشاره به محارم نسبی که هفت دسته هستند کرده و می‌فرماید:
حرمت علیکم امهاتکم و بناتکم و اخواتکم و عماتکم و خالاتکم و بنات الاخ و بنات الاخت: مادران شما و دخترانتان و خواهرانتان و عمه‌ها و خاله‌هایتان و دختران برادر و دختران خواهرانتان بر شما حرام شده‌اند.
باید توجه داشت که منظور از مادر فقط آن زنی که انسان بلا‌واسطه از او تولد شده، نیست بلکه جده و مادر جده و مادر پدر و مانند آنها را شامل می‌شود همانطور که منظور از دختر، تنها دختر بلا‌واسطه نیست بلکه دختر و دختر پسر و دختر دختر و فرزندان آنها را نیز در بر می‌گیرد و همچنین در مورد پنج دسته دیگر.
ناگفته پیدا است که همه افراد طبعا از این گونه ازدواج‌ها تنفر دارند و به همین دلیل همه اقوام و ملل (جز افراد کمی) ازدواج با محارم را ممنوع می‌دانند و حتی مجوسی‌ها که در منابع اصلی خود قائل به جواز این گونه ازدواج‌ها بوده‌اند، امروز آن را انکار می‌کنند.
گرچه بعضی کوشش دارند که این موضوع را ناشی از یک عادت و رسم کهن بدانند ولی می‌دانیم عمومیت یک قانون در میان تمام افراد بشر، در قرون و اعصار طولانی، معمولا حکایت از فطری بودن آن می‌کند، زیرا رسم و عادت نمی‌تواند عمومی و دائمی گردد.
از این گذشته امروز این حقیقت ثابت شده که ازدواج افراد همخون با یکدیگر خطرات فراوانی دارد یعنی بیماری نهفته و ارثی را آشکار و تشدید می‌کند (نه این که خود آن تولید بیماری کند) حتی بعضی، گذشته از محارم، ازدواج با اقوام نسبتا دورتر را مانند عموزاده‌ها را با یکدیگر خوب نمی‌دانند و معتقدند خطرات بیماری‌های ارثی را تشدید می‌نماید ولی این مسئله اگر در خویشاوندان دور مشکلی ایجاد نکند (همانطور که غالبا نمی‌کند) در خویشان نزدیک که همخونی شدیدتر است مسلما تولید اشکال خواهد کرد. بعلاوه در میان محارم جاذبه و کشش جنسی معمولا وجود ندارد زیرا محارم غالبا با هم بزرگ می‌شوند و برای یکدیگر یک موجود عادی و معمولی هستند و موارد نادر و استثنایی نمی‌تواند مقیاس قوانین عمومی و کلی گردد و می‌دانیم که جاذبه جنسی، شرط استحکام پیوند زناشویی است، بنابراین اگر ازدواجی در میان محارم صورت گیرد، ناپایدار و سست خواهد بود.
سپس به محارم رضاعی اشاره کرده و می‌فرماید: و امهاتکم اللاتی ارضعنکم و اخواتکم من الرضاعة: " و مادرانی که شما را شیر می‌دهند و خواهران رضاعی شما بر شما حرامند.
گرچه قرآن در این قسمت از آیه تنها به دو دسته یعنی خواهران و مادران رضاعی اشاره کرده ولی طبق روایات فراوانی که در دست است، محارم رضاعی منحصر به اینها نیستند، بلکه طبق حدیث معروف که از پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل شده:
یحرم من الرضاع ما یحرم من النسب: تمام کسانی که از نظر ارتباط نسبی حرامند از نظر شیرخوارگی نیز حرام می‌شوند.


اسباب تحریم یعنی چیزی که به سبب آن، ازدواج مرد با زن حرام است و صحیح نیست و زوجیت بین آن‌ها واقع نمی‌شود. و این‌ها اموری می‌باشند: نسب و رضاع (شیر خوردن) و مصاهره (خویشاوندی از راه ازدواج) و آنچه که به آن ملحق است و کفر و کفو هم نبودن و استیفای عدد و عده گرفتن و احرام.

۲.۱ - نسب

هفت صنف از زنان بر هفت صنف از مردان، به واسطه نسب، حرام می‌باشند:

۲.۱.۱ - مادر

مادر؛ که شامل جده‌های بالا و پایین می‌شود؛ چه از پدر باشند یا از مادر، پس زن بر پسرش و بر پسر پسرش و بر پسر پسر پسرش و بر پسر دخترش و بر پسر دختر دخترش و بر پسر دختر پسرش و به همین منوال حرام می‌باشد. و خلاصه زن بر هر مردی که با ولادت به او انتساب پیدا می‌کند، حرام است؛ چه بدون واسطه یا با واسطه یا چند واسطه باشد و چه واسطه‌ها مرد یا زن یا مختلف باشند.

۲.۱.۲ - دختر

و دختر؛ که شامل حفیده (نوه دختر) ولو با یک واسطه باشد یا چند واسطه؛ پس او بر پدرش که شامل جد است؛ خواه جد پدری باشد یا مادری، حرام است. پس بر مرد، دخترش و دختر پسرش و دختر پسر پسرش و دختر دخترش و دختر دختر دخترش و دختر پسر دخترش حرام است. و خلاصه هر زنی که با ولادت - به یک واسطه یا چند واسطه، خواه واسطه‌ها مرد باشند یا زن یا مختلف - به او منتسب باشد.

۲.۱.۳ - خواهر

و خواهر؛ چه از پدر باشد یا از مادر و یا از هر دو.

۲.۱.۴ - دختر برادر

و دختر برادر؛ چه برادر از پدر باشد یا از مادر و یا از هر دو؛ و او هر زنی است که با ولادت به برادرش - بدون واسطه یا با واسطه ولو زیاد باشند - انتساب پیدا کند چه انتساب با او به وسیله پدرها باشد یا به وسیله مادرها یا مختلف. پس بر مرد، دختر برادرش و دختر پسر او و دختر پسر پسر او و دختر دختر او و دختر دختر دختر او و دختر پسر دختر او و به همین منوال، حرام است.

۲.۱.۵ - دختر خواهر

و دختر خواهر؛ و او هر زنی است که با ولادت، به خواهرش - طبق آنچه که در دختر برادر ذکر شد - انتساب پیدا کند.

۲.۱.۶ - عمه

و عمه؛ و او خواهر پدرش از پدر یا از مادر یا از هر دو می‌باشد. و مقصود از عمه شامل عمه‌های بالا هم می‌شود، یعنی عمه پدر - خواهر جدّ پدری - خواه از پدر باشد یا از مادر یا از هر دو؛ و عمه مادر - خواهر پدر مادر - خواه از پدر باشد یا از مادر یا از هر دو؛ و عمه جدّ پدری و جدّ مادری و عمه جدّه این چنینی (پدری یا مادری). پس مراتب عمه‌ها مراتب پدرها است و او هر زنی است که خواهر مردی باشد که با تو از طرف پدرت یا مادرت با ولادت انتساب پیدا می‌کند.

۲.۱.۷ - خاله

و خاله؛ و مقصود از او نیز، کسی است که شامل خاله‌های بالا می‌شود؛ پس خاله مانند عمه است، البته او خواهر یکی از مادرهای تو – ولو از طرف پدرت - می‌باشد، و عمه، خواهر یکی از پدرهای تو – ولو از طرف مادرت - می‌باشد، پس خواهر جده تو از پدر، خاله‌ات می‌باشد زیرا او خاله پدرت است و خواهر جد تو از مادر، عمه تو است زیرا او عمه مادرت می‌باشد.

۲.۲ - عمه عمه و خاله خاله

عمه عمه و خاله خاله مادامی‌که ولو با واسطه در دو عنوان عمه و خاله داخل نشوند، حرام نمی‌باشند. و آن‌ها گاهی در این دو عنوان داخل می‌شوند پس حرام می‌شوند مانند اینکه عمه تو، خواهر پدرت، از پدر و مادر یا از پدر باشد و برای پدر پدرت خواهری از پدر یا از مادر یا از پدر و مادر باشد، پس این زن بدون واسطه عمه است برای عمه تو و با واسطه عمه است برای تو. و مانند اینکه اگر خاله تو خواهر مادرت از پدرش یا از پدر و مادرش باشد و برای مادر مادر تو خواهری باشد، پس این زن بدون واسطه‌ خاله است برای خاله تو و با واسطه خاله است برای تو. و گاهی داخل در عنوان عمه و خاله نمی‌شوند پس حرام نمی‌باشند، مانند اینکه اگر عمه تو خواهر پدرت از مادرش - نه از پدرش - باشد و برای پدر خواهر، خواهری باشد، پس خواهر دومی، عمه عمه تو می‌شود، ولی بین تو و بین او اصلًا نسبی نیست. و مانند اینکه اگر خاله تو خواهر مادرت از پدرش - نه از مادرش - باشد و برای مادر خواهر، خواهری باشد پس این زن خاله خاله تو می‌باشد و خاله تو ولو با واسطه نمی‌شود. و همچنین خواهر برادر یا خواهر خواهر وقتی حرام می‌شود که خواهر باشد، نه مطلقاً پس اگر تو برادر یا خواهری از پدرت داشته باشی و برای مادر او دختری از شوهر دیگر باشد پس او خواهر برادرت یا خواهرت است ولی خواهر تو نمی‌شود - نه از طرف پدرت و نه از طرف مادرت - پس بر تو حرام نمی‌باشد.

۲.۳ - نسب شرعی و غیر شرعی

نسب یا شرعی است، و آن عبارت است از اینکه به سبب وطیی که ذاتاً با سببی شرعی - از نکاح یا ملک یمین یا تحلیل - حلال است، حاصل شود؛ اگرچه به خاطر عوارضی از قبیل حیض یا روزه یا اعتکاف یا احرام و مانند آن‌ها حرام شده باشد. و وطی شبهه به نکاح شرعی ملحق می‌شود. و یا غیر شرعی است و آن عبارت است از اینکه با سفاح و زنا حاصل شود. و احکامی که بر نسب ثابت در شرع، از توارث و غیره، مترتب می‌باشد اگرچه اختصاص به اولی دارد لیکن ظاهراً بلکه قطعاً موضوع حرمت ازدواج‌ اعم از آن است پس سبب غیر شرعی را هم شامل می‌شود، بنا بر این اگر با زنی زنا کند و پسر و دختری از او متولد شود ازدواج نمودن بین آن‌ها حرام است. و همچنین بین هر یک از آن‌ها و بین اولاد زانی و زانیه که با ازدواج صحیح یا با زنا با زن دیگری، پیدا شده‌اند. و همچنین زن زانیه و مادرش و مادر مرد زانی و خواهر آن‌ها بر پسر حرام می‌شوند و دختر بر مرد زانی و پدرش و اجداد و برادرها و عموهایش حرام می‌شود.

۲.۳.۱ - وطئ شبهه

منظور از وطی شبهه وطیی است که استحقاق آن را ندارد و علم به حرمت وطی ندارد مانند اینکه با زن بیگانه به اعتقاد اینکه زن خودش است نزدیکی نماید، یا طریق معتبری بلکه اصل معتبری بر آن نداشته باشد؛ و مع ذلک مساله مورد اشکال است. و وطی دیوانه و کسی که خواب است و کسی که مانند مجنون و خواب است ملحق به آن‌ می‌شود. و شخص مست در صورتی که مستی‌اش به آشامیدن مسکر از روی عمد و عصیان باشد، به آن ملحق نمی‌شود.

۲.۴ - پدر رضاعی

اگر رضاع جامع شرایط تحقق پیدا کند، مرد و مرضعه (زن شیرده)، پدر و مادر شیرخوار می‌شوند و اصل‌های آن‌ها اجداد و جدّه‌ها می‌گردند و فرع‌های آن‌ها برادرها و اولاد برادرهای او می‌شوند و کسی که در حاشیه آن‌ها و در حاشیه اصل‌های آن‌ها می‌باشند عموها یا عمه‌ها و دایی‌ها یا خاله‌های او می‌شوند و او - یعنی شیرخوار - پسر یا دختر آن‌ها است و فرع‌های او نوادگان آن‌ها می‌باشند. و وقتی این مطلب روشن گردید پس هر عنوان نسبی محرّم - از عنوان‌های هفتگانه گذشته - در صورتی که مثل آن در رضاع تحقق پیدا کند محرّم می‌باشد. پس مادر رضاعی مانند مادر نسبی است و دختر رضاعی مانند دختر نسبی است و به همین صورت. پس اگر زنی از شیر مردی طفلی را شیر دهد، مرضعه و مادرش و مادر آن مرد بر آن طفل به خاطر مادر بودن، حرام می‌شوند و دختری که شیر خورده و دخترهای او و دخترهای پسری که شیر خورده بر آن مرد و بر پدرش و پدر مرضعه به خاطر دختر بودن، حرام می‌باشند و خواهر آن مرد و خواهر مرضعه بر شیرخوار حرام می‌باشند؛ زیرا آن‌ها عمه و خاله او می‌شوند. و دختری که شیر خورده بر برادر آن مرد و برادر مرضعه حرام است؛ زیرا او دختر برادر یا دختر خواهر آن‌ها می‌شود. و دخترهای آن مرد بر پسری که شیر خورده، و دختری که شیر خورده بر پسرهای آن مرد - نسبی باشند یا رضاعی - حرام می‌باشند. و همچنین دخترهای مرضعه بر پسری که شیر خورده، و دختری که شیر خورده بر پسرهای مرضعه - اگر نسبی باشند - حرام هستند برای آن‌که اخوت دارند. و اما اولاد رضاعی مرضعه از کسانی که با شیر مرد دیگر، آن‌ها را شیر داده غیر از آن مردی که پسر شیرخوار از شیر او خورده است بر پسری که شیر خورده، حرام نمی‌باشند به خاطر آنچه که گذشت، که یکی بودن مرد در تاثیر حرمت بین شیرخوارها، شرط است.


۱. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۳۶۳-۳۶۷.    
۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۲۸۲، کتاب النکاح، فصل فی اسباب التحریم، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۲۸۲، کتاب النکاح، فصل فی اسباب التحریم، القول فی النسب، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۲۸۲، کتاب النکاح، فصل فی اسباب التحریم، القول فی النسب، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۲۸۳، کتاب النکاح، فصل فی اسباب التحریم، القول فی النسب، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۲۸۳، کتاب النکاح، فصل فی اسباب التحریم، القول فی النسب، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۲۸۳، کتاب النکاح، فصل فی اسباب التحریم، القول فی النسب، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۲۸۳، کتاب النکاح، فصل فی اسباب التحریم، القول فی النسب، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۱۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۲۸۳، کتاب النکاح، فصل فی اسباب التحریم، القول فی النسب، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۱۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۲۸۳، کتاب النکاح، فصل فی اسباب التحریم، القول فی النسب، مساله۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۱۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۲۸۴، کتاب النکاح، فصل فی اسباب التحریم، القول فی النسب، مساله۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۱۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۲۸۴، کتاب النکاح، فصل فی اسباب التحریم، القول فی النسب، مساله۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۱۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۲۸۸، کتاب النکاح، فصل فی اسباب التحریم، القول فی الرضاع، مساله۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۱۷۱، برگرفته از مقاله «ازدواج با پدر».    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار