ارکان حج
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مقصود از ارکان
حج در
فقه امامی، آن بخش از
مناسک حج است که ترک عمدی آنها موجب
بطلان حج میشود.
واژه ارکان، جمع
رکن به معنای تکیه گاه و بخش اساسی هر چیز است.
در
فقه نیز به جزء اصلی هر کار رکن گفته میشود.
مقصود از ارکان حج در فقه امامی، آن بخش از مناسک حج است که ترک عمدی آنها موجب بطلان حج میشود.
ارکان حج که در پارهای منابع «
فرض» خوانده شده
درفقه
اهل سنت به گونههای مختلف تعریف شده است؛ از جمله: واجباتی از مناسک که ماهیت حج وابسته به آنها است
؛ واجباتی که
تحلل (بیرون آمدن از
احرام) به آنها موکول شده است
؛ مناسکی که ترک آنها موجب
فساد حج میگردد
؛ و واجباتی که با
کفاره جبران پذیر نیستند.
گفتنی است که مقصود از رکن در
نماز، بخشی از واجبات آن است که ترک عمدی و سهوی آن موجب بطلان نماز میشود.
بر پایه فقه امامی، رکن به این مفهوم در باب حج تنها درباره ترک
وقوفین (انجام ندادن وقوف در
عرفات و
مشعر) صدق میکند که حتی ترک سهوی آنها نیز موجب بطلان حج است. ولی این مفهوم درباره دیگر ارکان حج صادق نیست.
بر پایه دیدگاه برخی از اهل سنت، تفاوت رکن در باب حج با رکن نماز آن است که تکرار رکن حج و افزودن بر آن، جز در پارهای موارد، حج را
باطل نمیسازد.
درباره شماره ارکان حج میان فقیهان مذاهب گوناگون اسلامی اختلاف وجود دارد. به باور مشهور فقیهان امامی
ارکان حج پنج تا و به باور مشهور شافعیان
شش تا است. بر پایه نظر مشهور مالکیان
و بسیاری از حنبلیان
ارکان حج چهار مورد و به نظر مشهور حنفیان
دو مورد است. تفصیل این دیدگاهها درباره یکایک مناسکی که در منابع فقهی به منزله ارکان
حج مطرح شدهاند، بدین قرار است:
به اجماع فقیهان امامی
احرام از ارکان حج به شمار میرود.
به بیان تحریرالوسیله «اگر احرام را فراموش کند و بهسوی عرفات بیرون برود، واجب است که برای
احرام بستن از مکه، برگردد. و اگر به جهت ضیق وقت یا بهخاطر عذری نتواند به
مکه برگردد از همان جا محرم میشود. و اگر تا پایان اعمال یادش نیاید حجش صحیح است. و کسی که
جاهل بهحکم است مانند کسی است که فراموش کرده باشد. و اگر
عمداً احرام را تا زمان فوت وقوف عرفه و مشعر، ترک نماید حجّش
باطل است.»
بیشتر فقیهان
شافعی،
مالکی و
حنبلی نیز بر خلاف حنفیان
احرام را از ارکان حج برشمردهاند. پشتوانه فقیهان
اهل سنت حدیث نبوی «الاعمال بالنیات»
است؛ زیرا مقصود از احرام را
نیت انجام مناسک دانستهاند.
به
اجماع فقیهان، وقوف در
عرفات از ارکان حج است،
هر چند درباره
زمان وقوف اختلاف نظر وجود دارد. به باور فقیهان امامی،
شافعی،
حنفی
و مالکی
زمان این وقوف از ظهر
روز عرفه آغاز میشود. و در برخی از منابع فقه امامیه تاخیراندک از زوال پذیرفته شده است. دراینرابطه در
تحریرالوسیله آمده است «احوط آن است که وقوف از ظهر روز عرفه تا غروب شرعی آن باشد، و بعید نیست که به مقدار خواندن
نماز ظهر و عصر که با هم بخواند
جایز باشد از
زوال تاخیر بیندازد. و احتیاط آن است که تاخیر نیندازد، و تاخیرانداختن تا
عصر جایز نیست.»
اما حنبلیان آغاز آن را
طلوع فجر روز عرفه میدانند.
به اتفاق فقیهان اهل سنت، پایان زمان وقوف، طلوع
فجر روز
عید قربان است.
ولی امامیان پایان آن را
غروب روز عرفه دانسته و تنها در صورت اضطرار، طلوع فجر عید قربان را پایان آن شمردهاند.
به تصریح فقیهان امامی
و اهل سنت،
برای تحقق رکن وقوف در عرفات، توقف در همه
زمان آن لازم نیست؛ بلکه با لحظهای حضور در عرفات در بخشی از این هنگام یا توقفی کوتاه در آن
رکن تحقق مییابد. البته بر پایه
فقه مالکی، این رکن تنها با لحظهای توقف در شب عید قربان محقق میشود و وقوف در روز عرفه هر چند
واجب است، رکن را محقق نمیسازد.
مهمترین پشتوانه رکن بودن وقوف در عرفات، حدیثی نبوی است که همه
حج را وقوف در عرفه خوانده است:
«الحج عرفه.
» فقیهان امامی در این زمینه به حدیثهایی
استناد کردهاند که حج را در صورت ترک وقوف در عرفات منتفی دانستهاند.
به باور همه فقیهان امامی،
وقوف در
مشعر از ارکان حج است.
از میان صحابیان و فقیهان متقدم نیز کسانی چون
ابن عباس، نخعی و شعبی وقوف در مشعر را رکن میدانستهاند.
از فقیهان
اهل سنت، جز اندکی از شافعیان
و ابن ماجشون
از مالکیان، کسی آن را رکن نشمرده است.
برای اثبات رکن بودن وقوف در مشعر، برخی به
آیه ۱۹۸
سوره بقرهکه حاجیان را پس از بازگشت از عرفات به ذکر
الهی در
مشعر الحرام فراخوانده، تمسک کردهاند.
اما پشتوانه اصلی فقیهان امامی، افزون بر اجماع، حدیثهایی هستند
که ترک این وقوف را به منزله از دست دادن حج قلمداد کردهاند.
از مناسک حج که همه فقیهان امامی
و اهل سنت
به اصل رکن بودن آن باور دارند،
طواف حج است که با تعابیری چون
طواف افاضه،
طواف زیارت
و
طواف رکن
از آن یاد میشود. که اولین واجب بعد از اعمال منی است،
و به بیان
امام خمینی در تحریرالوسیله کیفیت آن به همانند
طواف عمره است بدون هیچ تفاوت، مگر در نیت که اینجا باید به نیت
طواف حج به جا آورد.
پس همانند
طواف عمره که ترک عمدی آن تا وقت فوت آن، عمره را باطل میکند چه حکم را بداند یا نداند.
طواف حج از ارکان آن است لذا «اگر کسی
طواف را چه
طواف عمره یا
طواف زیارت، از روی جهل به مساله به جا نیاورد و برگشت به محل خود، باید حج را اعاده کند و یک
شتر قربانی کند.»
البته «
طواف نساء و دو رکعت آن واجباند و رکن نمیباشند، پس اگر آنها را عمداً ترک نماید حجّش باطل نمیشود، اگرچه زنها (جنس مخالف) برایش حلال نمیشوند، بلکه احتیاط (واجب) آن است که عقد و خواستگاری و شهادت بر عقد، برایش حلال نمیشود.» بر این اساس، دیگر اقسام
طواف واجب مانند
طواف تحیت،
طواف وداع و
طواف نساء رکن نیستند. حتی بر پایه دیدگاهی در
فقه امامی و نیز
فقه حنفی تنها چهار شوط نخست از
طواف افاضه، رکن به شمار میروند. پشتوانه برخی از فقیهان امامی
و بسیاری از فقیهان اهل سنت
برای رکن بودن
طواف، آیه ۲۹
سوره حج است که شماری از اهل سنت بر انطباق آن بر
طواف افاضه ادعای
اجماع کردهاند:
{ولیطوفوا بالبیت العتیق}. در برابر، برخی از فقیهان امامی با پذیرش دلالت این آیه بر وجوب
طواف، دلالتش را بر رکن بودن آن نپذیرفته
یا به پشتوانه بعضی حدیثها،
مقصود از
طواف را در آن آیه،
طواف نساء دانستهاند.
مهمترین پشتوانه رکن بودن
طواف از منظر فقیهان امامی، اجماع و حدیثهایی هستند که در صورت ترک
طواف از روی
جهل، اعاده حج را واجب شمردهاند.
این حدیثها به مفهوم اولویت بر وجوب اعاده حج در صورت ترک آگاهانه آن دلالت دارند.
شماری از
اهل سنت نیز به پشتوانه روایتی از
پیامبر صلی الله علیه و آله که خروج حج گزار را تنها پس از ادای
طواف افاضه مجاز دانسته،
رکن بودن
طواف را ثابت کردهاند.
به باور همه فقیهان امامی
و شافعی
و نظر مشهور مالکیان
سعی میان
صفا و مروه از ارکان حج است. حنبلیان درباره رکن بودن آن اختلاف نظر دارند
و حنفیان رکن بودن آن را نپذیرفتهاند.
پشتوانه فقیهان امامی در این زمینه حدیث هاییاند
که ترک عمدی سعی را موجب بطلان حج و لزوم جبران آن شمردهاند.
پشتوانه فقیهان اهل سنت برای رکن شمردن سعی،
روایتی از پیامبر است که پس از دعوت مردم به ادای سعی، آن را واجبی ثابت معرفی کرده است: «قد کتب علیکم السعی.
» دلیل دیگر آنان، حدیثی
است که اتمام حج را در گرو انجام دادن سعی دانسته است.
برخی دیگر از مناسک در پارهای منابع فقهی یا در سخن اندکی از فقیهان، از ارکان حج به شمار رفتهاند؛ از جمله:
ا. نیت: برخی از فقیهان امامی نیت را از ارکان حج برشمردهاند
؛ بدین استناد که در هر واجب، خواه رکن و خواه غیر رکن، نیت نقش اصلی و اساسی را دارد. بسیاری از فقیهان این دیدگاه را نپذیرفتهاند.
به باور برخی از ناقدان، در مواردی که ترک نیت موجب بطلان حج قلمداد شده، در واقع سبب بطلان، انجام ندادن رکنی است که نیت در آن شرط است. به تعبیر دیگر، بطلان حج به استناد از دست رفتن خود رکن است، نه نیت آن.
ب.
تلبیه: برخی امامیان، به رکن بودن تلبیه باور دارند.
از سخن بعضی دیگر برمی آید که ترک عمدی تلبیه، خود، موجب
بطلان حج نیست، بلکه از آن رو که به ترک
احرام میانجامد، موجب بطلان حج میگردد.
ج. ترتیب: برخی از فقیهان امامی رعایت ترتیب میان افعال رکنی حج را در شمار ارکان آن برشمردهاند.
شماری دیگر، رعایت ترتیب میان
طواف و سعی را از ارکان دانستهاند.
بسیاری از شافعیان نیز ترتیب میان بیشتر ارکان را رکن حج قلمداد کردهاند.
در برابر، دیگر فقیهان شافعی
و نیز فقیهان امامی
و مذاهب دیگر
رکن بودن ترتیب را نپذیرفتهاند.
پشتوانه شافعیان
بر رکن بودن ترتیب،
حدیث مشهور پیامبر است که مردم را به فراگیری مناسک از خود فرمان داده است: «خذوا عنی مناسککم.»
در نقد رکن بودن ترتیب گفتهاند: بطلان حج در صورت عدم رعایت ترتیب، به استناد بطلان رکنی است که در جایگاه خود ادا نشده است، نه این که رعایت نکردن ترتیب موجب بطلان حج باشد.
د.
حلق: بسیاری از شافعیان از رکن دیگری با عنوان حلق یا تقصیر سخن گفتهاند.
البته شماری از آنان رکن بودن حلق را به نسک بودن آن وابسته دانستهاند.
ه .
رمی جمره عقبه: بر پایه نظری کمیاب، ابن ماجشون از فقیهان مالکی، رمی جمره عقبه را از ارکان حج به شمار آورده و بر آن است که اگر حج گزار تا پایان ایام
منا آن را به جا نیاورد، حجش باطل است.
از مهمترین ویژگیهای ارکان حج که تفاوت اساسی آنها با
واجبات غیر رکنی به شمار میرود، آن است که ترک عمدی رکن، موجب بطلان حج است؛ اما ترک دیگر واجبات هر چند عامدانه باشد، حج را باطل نمیکند
و بر پایه دیدگاه
اهل سنت، با
کفاره جبران پذیر است.
البته ترک رکن به سبب
جهل به حکم نیز مانند ترک عمدی است.
دیگر تفاوت ارکان با سایر واجبات، به باور برخی از فقیهان امامی، آن است که اگر حج گزار انجام دادن یک رکن را فراموش کند، تنها در صورت ممکن نبودن یا دشواری بازگشت به
مکه، میتواند نایب بگیرد؛ ولی اگر غیر رکن را فراموش کند، در هر صورت میتواند برای جبران آن نایب بگیرد.
در برخی منابع فقهی، احکامی برای ارکان حج برشمردهاند. مثلا به باور برخی از فقیهان امامی، معیار استقرار حج، ترک آن در حال
استطاعت است، به شرط آن که استطاعت تا هنگامی ادامه یابد که انجام دادن ارکان حج در آن
زمان امکان دارد.
البته به باور مشهور، استمرار استطاعت تا هنگامی که ادای همه مناسک ممکن باشد، شرط استقرار حج است.
. همچنین بر پایه نظر برخی از فقیهان امامی
و اهل سنت
احکام صد و
احصار، از جمله
تحلل از احرام، در پارهای موارد، تنها در صورت بازماندن از ادای ارکان حج جاری میشود و بازماندن از دیگر مناسک، آن احکام را در پی نخواهد داشت. به باور برخی از شافعیان، کسی که برای حج گزاردن اجیر شده، اگر پس از انجام دادن ارکان حج، بعضی از مناسک غیر رکن را ترک کند و بمیرد یا از ادامه حج بازماند، لازم نیست مقداری از اجرت را بازگرداند. ولی اگر پس از انجام دادن برخی از ارکان بمیرد یا از ادامه حج بازماند، تنها به فراخور عملی که انجام داده،
مالک اجرت میشود.
به باور مشهور فقیهان امامی،
مستبصر (مسلمانی که به مذهب
شیعه امامی میگرود) لازم نیست حجی را که بر پایه مذهب خود صحیح انجام داده، اعاده کند، مشروط بر آن که رکن را صحیح به جا آورده باشد.
البته در این که آیا معیار، رکن در مذهب پیشین است یا رکن در مذهب
تشیع، اختلاف دیدگاه به چشم میخورد.
ارشاد السالک: عبدالرحمن بن محمد البغدادی (م. ۷۳۲ق.) ، مصر، مکتبة مصطفی البابی؛ الاستبصار: الطوسی (م ۴۶۰ق.) ، به کوشش موسوی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش؛ اعانة الطالبین: السید البکری الدمیاطی (م. ۱۳۱۰ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۸ق؛ الاقناع: الشربینی (م. ۹۷۷ق.) ، بیروت، دار المعرفه؛ الانصاف فی معرفة الراجح من الخلاف: المرداوی (م. ۸۸۵ق.) ، به کوشش محمد حامد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق؛ بدائع الصنائع: علاء الدین الکاسانی (م. ۵۸۷ق.) ، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق؛ بدایة المجتهد: ابن رشد القرطبی (م. ۵۹۵ق.) ، به کوشش العطار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق؛ براهین الحج: آقا رضا مدنی کاشانی (م. ۱۴۱۳ق.) ، کاشان، مدرسه علمیه مدنی کاشانی، ۱۴۱۱ق؛ البرهان فی تفسیر القرآن: البحرانی (م. ۱۱۰۷ق.) ، قم، البعثه، ۱۴۱۵ق؛ التاج و الاکلیل: محمد بن یوسف العبدری (م. ۸۹۷ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۳۹۸ق؛ تحریر الاحکام الشرعیه: العلامة الحلی (م. ۷۲۶ق.) ، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق۷، ۱۴۲۰ق. ؛ تحفة الفقهاء: علاء الدین السمرقندی (م. ۵۳۵/۵۳۹ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛ تحفة المحتاج: ابن حجر الهیثمی (م. ۹۷۴ق.) ، مصر، المکتبة التجاریة الکبری، ۱۳۷۵ق؛ تذکرة الفقهاء: العلامة الحلی (م. ۷۲۶ق.) ، قم، آل البیت: ، ۱۴۱۴ق؛ تهذیب الاحکام: الطوسی (م. ۴۶۰ق.) ، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش؛ جامع الخلاف و الوفاق: علی بن محمد القمی السبزواری (م. قرن۷ق.) ، به کوشش حسنی، قم، زمینه سازان ظهور امام عصر [، ۱۳۷۹ش؛ جامع المقاصد: الکرکی (م. ۹۴۰ق.) ، قم، آل البیت: ، ۱۴۱۱ق؛ جواهر الکلام: النجفی (م. ۱۲۶۶ق.) ، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ حاشیة الدسوقی: الدسوقی (م. ۱۲۳۰ق.) ، احیاء الکتب العربیه؛ حاشیة الصاوی علی الشرح الصغیر: احمد بن محمد الصاوی (م. ۱۲۴۱ق.) ، دار المعارف؛ حاشیة رد المحتار: ابن عابدین (م. ۱۲۵۲ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق؛ الحاوی الکبیر: الماوردی (م ۴۵۰ق.) ، به کوشش علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛ الحدائق الناضره: یوسف البحرانی (م. ۱۱۸۶ق.) ، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ش؛ حواشی الشروانی و العبادی: الشروانی (م. ۱۳۰۱ق.) و العبادی (م. ۹۹۴ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ الخلاف: الطوسی (م. ۴۶۰ق.) ، به کوشش سید علی خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۸ق؛ الدروس الشرعیه: الشهید الاول (م. ۷۸۶ق.) ، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق؛ دلیل الطالب: مرعی بن یوسف الکرمی المقدسی (م. ۱۰۳۳ق.) ، ریاض، دار الطیبه، ۱۴۲۵ق؛ رسائل الشهید: الشهید الثانی (م. ۹۶۵ق.) ، قم، بصیرتی، سنگی؛ الروضة البهیه: الشهید الثانی (م. ۹۶۵ق.) ، به کوشش کلانتر، قم، داوری، ۱۴۱۰ق؛ ریاض المسائل: سید علی الطباطبائی (م. ۱۲۳۱ق.) ، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق؛ السرائر: ابن ادریس (م. ۵۹۸ق.) ، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق؛ سنن ابن ماجه: ابن ماجه (م. ۲۷۵ق.) ، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق؛ السنن الکبری: البیهقی (م. ۴۵۸ق.) ، بیروت، دار الفکر؛ شرائع الاسلام: المحقق الحلی (م. ۶۷۶ق.) ، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، ۱۴۰۹ق؛ الشرح الکبیر: عبدالرحمن بن قدامه (م. ۶۸۲ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه؛ شرح مختصر خلیل: محمد بن عبدالله الخرشی (م. ۱۱۰۱ق.) ، بیروت، دار الفکر؛ شرح منتهی الارادات: منصور البهوتی (م. ۱۰۵۱ق.) ، بیروت، عالم الکتب، ۱۹۹۶م؛ صحیح البخاری: البخاری (م. ۲۵۶ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق؛ صحیح مسلم بشرح النووی: النووی (م. ۶۷۶ق.) ، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۷ق؛ غایة المرام و حجة الخصام: البحرانی (م. ۱۱۰۷ق.) ، به کوشش عاشور؛ غنیة النزوع: الحلبی (م. ۵۸۵ق.) ، به کوشش بهادری، قم، مؤسسه امام صادق۷، ۱۴۱۷ق؛ فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.) ، بیروت، دار المعرفه؛ فتح العزیز: عبدالکریم بن محمد الرافعی (م. ۶۲۳ق.) ، دار الفکر؛ فتح الوهاب: زکریا بن محمد الانصاری (م. ۹۳۶ق.) ، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ الفقه الاسلامی و ادلته: وهبة الزحیلی، دمشق، دار الفکر، ۱۴۱۸ق؛ الکافی فی الفقه: ابوالصلاح الحلبی (م. ۴۴۷ق.) ، به کوشش استادی، اصفهان، مکتبة امیر المؤمنین۷، ۱۴۰۳ق؛ الکافی: الکلینی (م. ۳۲۹ق.) ، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش؛ کتاب الحج: تقریر بحث الگلپایگانی، الصابری، قم، الخیام، ۱۴۰۰ق؛ کتاب الحج: محاضرات الخوئی (م. ۱۴۱۳ق.) ، الخلخالی، قم، مدرسة دار العلم، ۱۴۱۰ق؛ کشاف القناع: منصور البهوتی (م. ۱۰۵۱ق.) ، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ کشف اللثام: الفاضل الهندی (م. ۱۱۳۷ق.) ، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق؛ کشف الغطاء: کاشف الغطاء (م. ۱۲۲۷ق.) ، اصفهان، مهدوی؛ لسان العرب: ابن منظور (م. ۷۱۱ق.) ، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق؛ المبسوط فی فقه الامامیه: الطوسی (م. ۴۶۰ق.) ، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه؛ المبسوط: السرخسی (م. ۴۸۳ق.) ، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق؛ مجمع الفائدة و البرهان: المحقق الاردبیلی (م. ۹۹۳ق.) ، به کوشش عراقی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق؛ المجموع شرح المهذب: النووی (م. ۶۷۶ق.) ، دار الفکر؛ مدارک الاحکام: سید محمد بن علی الموسوی العاملی (م. ۱۰۰۹ق.) ، قم، آل البیت: ، ۱۴۱۰ق؛ مسالک الافهام الی آیات الاحکام: فاضل الجواد الکاظمی (م. ۱۰۶۵ق.) ، به کوشش شریف زاده، تهران، مرتضوی، ۱۳۶۵ش؛ مستند الشیعه: احمد النراقی (م. ۱۲۴۵ق.) ، قم، آل البیت: ، ۱۴۱۵ق؛ مسند احمد: احمد بن حنبل (م. ۲۴۱ق.) ، بیروت، دار صادر؛ مصطلحات الفقه: علی مشکینی، قم، الهادی، ۱۳۷۹ش؛ معجم المصطلحات الفقهیه: جرجس و دیگران، الشرکة العالمیة للکتاب، ۱۹۹۶م؛ مغنی المحتاج: محمد الشربینی (م. ۹۷۷ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق؛ المغنی: عبدالله بن قدامه (م. ۶۲۰ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه؛ منار السبیل فی شرح الدلیل: ابراهیم بن محمد بن ضویان (م. ۱۳۵۳ق.) ، به کوشش الشاویش، المکتب الاسلامی، ۱۴۰۹ق؛ منتهی المطلب: العلامة الحلی (م. ۷۲۶ق.) ، چاپ سنگی؛ منح الجلیل: محمد علیش (م. ۱۲۹۹ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق؛ مواهب الجلیل: الحطاب الرعینی (م. ۹۵۴ق.) ، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق؛ المهذب البارع: ابن فهد الحلی (م. ۸۴۱ق.) ، به کوشش العراقی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۳ق؛ المیزان: الطباطبائی (م. ۱۴۰۲ق.) ، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ق؛ نهایة المحتاج: محمد بن ابی العباس الشافعی (م. ۱۰۰۴ق.) ، دار الکتب العلمیه؛ النهایه: ابن اثیر مبارک بن محمد الجزری (م. ۶۰۶ق.) ، به کوشش الزاوی و الطناحی، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۷ش؛ وسائل الشیعه: الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ق.) ، به کوشش ربانی شیرازی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ الوسیلة الی نیل الفضیله: ابن حمزه (م. ۵۶۰ق.) ، به کوشش الحسون، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۸ق.
•
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله«ارکان حج». •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی