ارزش آخرت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آخرت، عالمی سرشار از خیر و ارزشمند است. در این مقاله
آیات مرتبط با ارزشمند بودن آخرت معرفی میشوند.
آخرت، عالمى ارزشمند:
۱. «أولئك الّذين اشتروا الحيوة الدّنيا بالأخرة ...؛
اينها همان كسانند كه آخرت را به زندگي دنيا فروخته اند....»
۲. «قل إن كانت لكم الدار الأخرة عند اللَّه خالصة من دون الناس فتمنّوا الموت إن كنتم صدقين؛
بگو اگر (آنچنانكه مدعي هستيد) سراي ديگر در نزد خدا مخصوص شما است نه ساير مردم پس آرزوي
مرگ كنيد اگر راست ميگوئيد.»سفارش به تقاضاى مرگ براى انتقال به آخرت، بيانگر مسلم بودن ارزش آخرت نزد طرفين است.
۳. «فليقتل فى سبيل اللَّه الّذين يشرون الحيوة الدّنيا بالأخرة ...؛
آنها كه زندگي دنيا را به آخرت فروختهاند بايد در راه خدا پيكار كنند....»
۴. «ما كان لنبىّ أن يكون له أسرى حتّى يثخن فى الأرض تريدون عرض الدّنيا و اللَّه يريد الأخرة ...؛
هيچ پيامبري حق ندارد اسيراني (از دشمن) بگيرد تا كاملا بر آنها پيروز گردد (و جاي پاي خود را در زمين محكم كند) شما متاع ناپايدار دنيا را ميخواهيد (و مايليد اسيران بيشتري بگيريد و در برابر گرفتن مالي آزاد كنيد) ولي خداوند سراي ديگر را (براي شما) ميخواهد ....» پذيرش و برترى دادن آخرت به دنيا از سوى خدا، نشان ارزشمندى آن است.
۵. «... أرضيتم بالحيوة الدّنيا من الأخرة فما متع الحيوة الدّنيا فى الأخرة إلّاقليل؛
... آيا به زندگي دنيا به جاي آخرت راضي شده ايد! با اينكه متاع زندگی دنيا در برابر آخرت چيز كمي بيش نيست! »
۶. «... وما الحيوة الدّنيا فى الأخرة إلّامتع؛
...در حالي كه زندگي دنيا در برابر آخرت متاع ناچيزي است. »
۷. «انظر كيف فضّلنا بعضهم على بعض وللأخرة
أكبر درجت وأكبر تفضيلا؛
ببين چگونه بعضي را (در دنيا بخاطر تلاششان) بر بعضي ديگر برتري بخشيده ايم،
درجات آخرت و برتريهايش از اينهم بيشتر است.»
۸. «... إن كنتنّ تردن الحيوة الدّنيا و زينتها فتعالين أمتّعكنّ و أسرّحكنّ سراحا جميلا• وإن كنتنّ تردن اللّه ورسوله والدّار الأخرة فإنّ اللّه أعدّ للمحسنت منكنّ أجرا عظيما؛
... اگر شما زندگي دنيا و زرق و برق آن را ميخواهيد بيائيد هديه اي به شما دهم و شما را به طرز نيكوئي رها سازم! و اگر شما خدا و پيامبرش و سراي آخرت را طالب هستيد خداوند براي نيكوكاران شما پاداش عظيم آماده ساخته است. »
پاداشهاى خدا در آخرت برتر از پاداشهاى دنيايى:
۱. «فئاتلهم اللَّه ثواب الدّنيا و حسن ثواب الأخرة ...؛
از اين رو خداوند پاداش اين جهان و پاداش نيك آن جهان را به آنها داد....» آوردن كلمه «حسن» براى ثواب آخرتى به منظور بيان مزيّت و برترى آن است.
۲. «و قيل للّذين اتّقوا ماذا أنزل ربّكم قالوا خيرا لّلّذين أحسنوا فى هذه الدّنيا حسنة و لدارالأخرة خير ولنعم دار المتّقين؛
و هنگامي كه بپرهيزگاران گفته ميشد پروردگار شما چه نازل كرده است ؟ ميگفتند: خير (و
سعادت) براي كساني كه نيكي كردند در اين دنيا نيكي است، و سراي آخرت از آنهم بهتر است، و چه خوب است سراي پرهيزكاران.»
۳. «والّذين هاجروا فى اللّه من بعد ما ظلموا لنبوّئنّهم فى الدّنيا حسنة ولأجر الأخرة
أكبر لو كانوا يعلمون؛
آنها كه براي خدا هجرت كردند... در اين دنيا جايگاه (و مقام) خوبي به آنها ميدهيم و
پاداش آخرت از آنهم بزرگتر است.اگر میدانستند!»
خير بودن
پاداش آخرت، براى ايمان آوردگان:
«و لأجر الأخرة خير للذين ءامنوا و كانوا يتّقون؛
و پاداش آخرت براي آنها كه ايمان آورده اند و پرهيزگارند بهتر است.»
آخرت، سرايى خير و ارزشمند براى
پرهیزگاران:
۱. «... و الأخرة خير لمن اتّقى ...؛
... و سراي آخرت براي كسي كه پرهيزكار باشد بهتر است....»
۲. «... و للدار الأخرة خير للذين يتّقون ...؛
... و سراي آخرت براي آنها كه پرهيزگارند بهتر است....»
۳. «... و الدار الأخرة خير للذين يتّقون ...؛
... و سراي آخرت براي آنها كه پرهيزگاري پيشه كنند بهتر است ....»
۴. «و لأجر الأخرة خير لّلّذين ءامنوا و كانوا يتّقون؛
و پاداش آخرت براي آنها كه ايمان آورده اند و پرهيزگارند بهتر است.»
۵. «... و لدار الأخرة خير للذين اتّقوا ...؛
... و سراي آخرت براي پرهيزكاران بهتر است....»
۶. «... و لدار الأخرة خير و لنعم دار المتّقين؛
... و سراي آخرت از آنهم بهتر است، و چه خوب است سراي پرهيزكاران.»
تفاوت
کوشش و نيّتها در
دنیا، سبب تفاوت در مراتب ارزشهاى آخرتى:
«من كان يريد العاجلة عجّلنا له فيها ...• و من أراد الأخرة و سعى لها سعيها وهو مؤمن فأولئك كان سعيهم مشكورا• انظر كيف فضّلنا بعضهم على بعض وللأخرة
أكبر درجت ...؛
آن كس كه تنها زندگي زودگذر (دنياي مادي) را ميطلبد آن مقدار از آن را كه بخواهيم و به هر كس اراده كنيم ميدهيم...و آن كس كه سراي آخرت را بطلبد و سعي و كوشش خود را براي آن انجام دهد، در حالي كه ايمان داشته باشد، سعي و تلاش او (از سوي خدا) پاداش داده خواهد شد. ببين چگونه بعضي را (در دنيا بخاطر تلاششان) بر بعضي ديگر برتري بخشيده ايم،
درجات آخرت و برتريهايش از اينهم بيشتر است.»
لزوم به كارگيرى امكانات دنيايى براى رسيدن به
مقامات و ارزشهاى اخروى:
«و ابتغ فيما ءاتلك اللَّه الدار الأخرة ...؛
و در آنچه خدا به تو داده سراي آخرت را جستجو كن....»
دستيابى به مواهب و ارزشهاى آخرتى، مخصوص
متواضعان مصلح و
پارسا:
«تلك الدار الأخرة نجعلها للذين لايريدون علوّا فى الأرض و لا فساداوالعقبة للمتّقين؛
(آري) اين سراي آخرت را تنها براي كساني قرار ميدهيم كه اراده برتريجوئي در
زمین و
فساد را ندارند، و عاقبت نيك براي پرهيزكاران است.»
بازيچه بودن زندگانى دنيا و برترى سراى آخرت و ارزشهاى آن:
۱. «و ما الحيوة الدّنيا إلّالعب و لهو و للدار الأخرة خير للذين يتّقون ...؛
و زندگي دنيا چيزي جز بازي و
سرگرمی نيست، و سراي آخرت براي آنها كه پرهيزگارند بهتر است....»
۲. «و ما هذه الحيوة الدّنيا إلّالهو و لعب و إنّ الدار الأخرة لهى الحيوان ...؛
اين زندگي دنيا جز لهو و لعب چيزي نيست، و زندگي واقعي سراي آخرت است....»
جاویدان بودن سراى آخرت و ارزشهاى آن:
«... إنّما هذه الحيوة الدّنيا متع و إنّ الأخرة هى دار القرار؛
... اين زندگي دنيا متاع زودگذري است، و آخرت سراي هميشگي است.»
بازیچه بودن زندگانى دنيا و
زنده بودن سراى آخرت و ارزشهاى آن:
«و ما هذه الحيوة الدّنيا إلّالهو و لعب و إنّ الدار الأخرة لهى الحيوان ...؛
اين زندگي دنيا جز لهو و لعب چيزي نيست، و زندگي واقعي سراي آخرت است....»
بىبهره بودن
دنیاطلبان از اجر و ارزشهاى آخرتى:
۱. «... و لقد علموا لمن اشترله ما له فى الأخرة من خلق ...؛
... و مسلما ميدانستند هر كسي خريدار اين گونه متاع باشد بهرهاي در آخرت نخواهد داشت ....» خلاق در لغت، به معناى نصيب و بهره است.
۲. «... فمن الناس من يقول ربّنا ءاتنا فى الدّنيا و ما له فى الأخرة من خلق؛
... بعضي از مردم ميگويند: خداوندا! به ما در دنيا (نيكي) عطا كن! ولي در آخرت، بهرهاي ندارند.»
۳. «من كان يريد الحيوة الدّنيا و زينتها نوفّ إليهم أعملهم فيها ...• أولئك الّذين ليس لهم فى الأخرة إلاالنّار ...؛
كساني كه زندگي دنيا و زينت آن را طالب باشندكساني كه زندگي دنيا و زينت آن را طالب باشند اعمالشان را در اين جهان بيكم و كاست به آنها ميدهيم. (ولي) آنها در آخرت جز
آتش (سهمي) نخواهند داشت.... »
۴. «و من كان يريد حرث الدّنيا نؤته منها و ما له فى الأخرة من نصيب؛
كسي كه زراعت آخرت را بخواهد به او بركت ميدهيم، و بر محصولش ميافزائيم، و آنها كه فقط كشت دنيا را ميطلبند كمي از آن به آنها ميدهيم اما در آخرت هيچ نصيبي ندارند! »
توبیخ شيفتگان به دنيا در برابر ترك ارزشهاى آخرتى:
«اعلموا أنّما الحيوة الدّنيا لعب و لهو ... و فى الأخرة عذاب شديد و مغفرة من اللَّه و رضون و ما الحيوة الدّنيا إلّامتع الغرور• سابقوا إلى مغفرة من ربّكم و جنّة عرضها كعرض السّماء و الأرض ...؛
بدانيد زندگي دنيا تنها بازي و سرگرمي است... و در آخرت يا عذاب شديد است، يا مغفرت و رضاي الهي، و (به هر حال) زندگي دنيا چيزي جز متاع غرور نيست! بر يكديگر سبقت گيريد براي رسيدن به مغفرت پروردگارتان و بهشتي كه پهنه آن مانند پهنه آسمان و زمين است....»
برترى ارزشهاى آخرتى بر متاع دنيايى:
۱. «بل تؤثرون الحيوة الدّنيا• و الأخرة خير و أبقى؛
بلكه شما حيات دنيا را مقدم ميداريد.در حالي كه آخرت بهتر و پايدارتر است.»
۲. «و للأخرة خير لك من الأولى؛
و مسلما آخرت براي تو از دنيا بهتر است.»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱، ص۱۳۹، برگرفته از مقاله «ارزش آخرت».