ادبیات پشتو
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پَشْتو، اَدَبیّات، ادبیات پشتو متشکل از دو بخش است: نخست ادبیات شفاهی یا مردمی (فولکلور)
و دیگر ادبیات علمی
و مکتوب.
ادبیات مردمی
و شفاهی پشتو بسیار غنی است
و انواع گوناگون دارد که از آن جمله است: کیسه (
قصه،
افسانه)، چیستان، مَثَل (مثل)، لَنْدَی (به معنای کوتاه
و همانند هایکو در ژاپنی)، لوبه (بازی)، چاربیته (چهاربیتی)، بگتئی، نمیکئی، بدل، اَلّاهو (لالایی)، رباعی، ناری (نعره)، ساندی، سندری (سرود
و ترانه)
و غزل.
برخی از پژوهشگران پیشینه گونههایی از ادب شفاهی پشتو (مثلاً لندی) را به عصر وداها میرسانند.
گونههایی از ادبیات مردمی پشتو در
سده حاضر گردآوری
و چاپ شده است (لندی، کابل، ۱۳۶۳ش).
درباره ادبیات مکتوب، برخی ۳ جمله مذکور در کتیبه سنگی داریوش (سده ۵قم) را به
زبان پشتو دانستهاند. برخی از تذکرهنگاران مطالب این کتیبه را موزون
و آن را در بحر خفیف میدانند.
صورت اصلی کتیبه
و برابر آن به زبان پشتو چنین است:
صورت اصلی: نی اریکه آهم، نی دروغنه آهم، نی زورکره آهم
صورت پشتو: نیاریکی اوم، نی دروغژن اوم، نی زور کرده اوم
ترجمه
فارسی: نه بدخواه بودم، نه دروغزن بودم، نه زورکار بودم.
در ۱۳۱۹ش/۱۹۴۱م عبدالحی حبیبی، پژوهشگر افغانی، بخشهایی از
تذکرة الاولیا تألیف سلیمان ماکو را انتشار داد که آثار منظوم پشتو تا سده ۵ق/۱۱م را در بردارد.
وی همچنین کتاب پَتَه خزانه (گنج پنهان) را به سال ۱۳۲۳ش/۱۹۴۴م در
کابل منتشر کرد که به ادعای او در سالهای ۱۱۴۱
و ۱۱۴۲ق توسط محمد هوتک در
قندهار تألیف گردیده است
و شرححال
و آثار سخنوران زبان پشتو، از ۱۰۰ تا ۱۱۰۰ق/۷۱۸ تا ۱۶۸۹م، یعنی تا روزگار مؤلف را در بردارد.
اما برخی پژوهشگران
و دانشمندان، از جمله مرگنستیرنه در صحت
و اصالت نسخهها به لحاظ تاریخی
و نسخهشناسی تردید کردهاند.
ظاهراً نخستین اثری که به زبان پشتو تألیف شده، کتابی درباره تاریخ فتح «سوات» به دست یوسفزیان است
که راورتی از آن با عبارت تاریخ یوسفزیان یاد کرده است
و نام مؤلف آن را شیخ مَلی مینویسد،
اما اطلاع بیشتری درباره این اثر
و نسخه آن در دست نیست.
کتاب دیگری که نسخه آن موجود است
و صحت آن تأیید گردیده، خیر البیان، تألیف بایزید انصاری معروف به «پیر روشان» است. این کتاب که به زبانهای پشتو، فارسی
و عربی نگاشته شده، دربردارنده آموزشهای عبادی
و اعتقادی است که او برای پیروان خویش نگاشته است. همچنین رسالهای منظوم در عرفان با عنوان فرحتالمجتبیٰ از همین نویسنده در دست است.
برخی از پیروان پیر روشان نیز آثاری به زبان پشتو پدید آوردهاند، مانند الف نامه مشتمل بر
قصاید و رباعیات، اثر ارزانی خویشگی که در این کتاب بر حسب حرف از الفبا، ابیاتی آورده است.
آخوند در ویژه ننگرهاری (د ۱۰۲۸ق) از مخالفان
و رقیبان پیر روشان، نیز چندین اثر تألیف کرد که مهمترین آنها مخزن اسلام یا مخزن افغانی (مقصود از افغانی، زبان پشتوست) به نثر مسجع درباره
عقاید و فقه حنبلی است. این اثر چندبار به چاپ رسیده است. مخزن اسلام بعدها توسط نویسندگان دیگر تکمیل
و قطعاتی به زبان پشتو به آن افزوده شد، مانند داستان
یوسف و داستان
ابراهیم (علیهالسلام) و قطعه معروف به «شمایلنامه» از آخوند احمد (سده ۱۱ق).
قدیمترین شاعر عرفانی زبان پشتو که دیوانش در دست است، میرزاخان انصاری نوه بایزید انصاری است.
در اواخر سده ۱۱ق/میانه سده ۱۷م، دولت لِوانی فن عروض را وارد ادبیات پشتو کرد
و خود در دیوانش
قصاید و غزلیات و رباعیاتی به زبان پشتو دارد.
معروفترین
و محبوبترین شاعر پشتون، خوشحال ختک (۱۰۲۲-۱۱۰۶ق/ ۱۶۱۳-۱۶۹۴م) رئیس قبیله ختک، شاعری میهندوست، مبارز، حماسیسرا
و نویسنده آثار مفید در موضوعات گوناگون است که قریحه
و اندیشه آزاد او کشش خاصی به اشعارش بخشیده است.
دیوان اشعار او مشتمل بر
غزلیات و قصاید و اشعار حماسی است. از او همچنین رسالههایی مانند بارنامه، طبنامه، سواتنامه، بیاض، زنجیری، نیز برجای مانده است.
دیوان اشعار او در ۱۹۵۲م به کوشش محمد کامل مُهمند در پیشاور منتشر شده است.
چندین تن از دودمان خوشحال ختک نیز شاعر بودند. پسرش اشرفخان هم اشعاری به پشتو
و فارسی دارد،
و پسر دیگرش عبدالقادر، فصولی از
گلستان سعدی را به پشتو ترجمه کرد
و آن را گلدسته نام نهاد.
فرزند دیگر او سکندرخان لیلی
و مجنون
و داستان یوسف
و زلیخا را به نظم پشتو درآورد
و رسالههای دیگری هم به زبان پشتو نوشت.
افضلخان ختک، فرزند اشرفخان تاریخ افغانان را با عنوان تاریخ مرصع نگاشت. این کتاب در پیشاور به چاپ رسیده است.
همو تحریری از
کلیله و دمنه، موسوم به عیار دانش را به زبان پشتو ترجمه کرد. معروفترین شاعران متقدم پس از خوشحال ختک در میان مردم، عبدالرحمان
و عبدالحمید (هر دو در گذشته ۱۱۱۲ق/۱۷۰۰م) بودند.
احمدشاه درانی (ه د) بنیانگذار سلسله درانی، خود به زبان پشتو
شعر میسرود.
اما در دولت او توجه بیشتر به لشکرکشیها
و سازماندهی نظامی
و اداری
کشور معطوف بود. با این همه، در روزگار او یکی از شاعران
و ادیبان زبان پشتو به نام پیرکاکر، کتاب معرفت الافغان را تألیف کرد که نخستین دستور زبان پشتو به شمار میرود.
در نیمه دوم سده ۱۲ق/۱۸م افرادی از دودمان خوشحال ختک
و حافظ رحمتخان خدمات مهمی به زبان پشتو انجام دادند که از آن میان میتوان از تألیف ریاض المحبه توسط نواب محبتخان
و عجایب اللغه از اللهیارخان یاد کرد.
در نیمه اول سده ۱۲ق عبدالرحمان مهمند، معروف به رحمان بابا (۱۰۴۲-۱۱۲۸ق) به پشتو شعر میسرود
و دیوان مفصلی از او برجای مانده است. برخی از شاگردان او نیز دارای
دیوان اشعار به پشتو هستند.
نیمه اول سده ۱۳ق/۱۹م را به سبب ناپایداریهای حکومتها
و آشوبهای سیاسی میتوان دوره فتور در
ادب فارسی و پشتو در
افغانستان دانست. با این همه، آثاری به زبان پشتو در افغانستان
و هند به وجود آمد. نسخه خطی
دیوان قاسم علی افریدی که در ۱۲۳۰ق/۱۸۱۵م در هند تدوین شده است، در اسلامیه کالج
پیشاور نگهداری میشود. در همین دوره در قندهار، آخوندزاده حبیبالله، معروف به محقق قندهاری، در کنار تألیف آثار متعدد فارسی، کتابی هم به نظم پشتو، به نام منهاج العابدین نوشت.
امیر شیرعلیخان (۱۲۹۶ق/۱۸۷۹م) پادشاه افغانستان، به زبان پشتو توجهی ویژه داشت. به دستور او، القاب
و مناصب صدراعظم، وزیران، افسران
و اصطلاحات نظامی به پشتو تغییر یافت.
در دوران همو، کتابهای نظامی از انگلیسی به پشتو ترجمه،
و در مشقهای نظامی به جای زبان فارسی از فرمانها
و اصطلاحات زبان پشتو استفاده شد.
از آثار این دوره، کتابی در دمشق
و قواعد لشکری پیاده، تألیف یا ترجمه عبدالقادر پیشاوری است که در ۱۲۸۹ق/۱۸۷۲م در بالاحصار کابل چاپ شد. همچنین فیض محمد آخوندزاده کتاب منظوم روضة المجاهدین را به نام امیر شیرعلی خان نوشت.
در روزگار امیر عبدالرحمان (۱۳۱۹ق/۱۹۰۱م) آثاری از جمله پند نامهای با نام سررشته اسلامیه روم انتشار یافت (کابل، ۱۳۰۴ق/۱۸۸۶م). در این زمان بیشتر اعلانات دولتی به زبان پشتو بود.
در عصر امیر حبیبالله (۱۳۳۷ق/۱۹۱۹م) با فعالیتهای محمود طرزی (۱۳۱۲ش/۱۹۳۳م)
و انتشار نشریه سراج الاخبار توجه به زبان
و ادب پشتو جدیتر
و بیشتر شد. این نشریه زبان پشتو را زبان ملی،
و آموزش آن را واجب دانست. «انجمن عالی معارف» با توجه به نظر بیان شده در سراج الاخبار، پشتو را جزو مواد درسی معارف ساخت. در روزگار امیر امانالله (۱۳۳۹ش/۱۹۶۰م) انجمنی به نام «پشتو مَرَکه» (انجمن پشتو) تأسیس،
و کتابهای درسی به زبان پشتو تألیف گردید. در لوایح
و مقررات دولتی زبان پشتو را اصل،
و دری را ترجمه میدانستند.
در روزگار
محمدظاهرشاه و صدارت سردار محمدهاشمخان، پشتو یگانه زبان رسمی کشور اعلان شد. حتیٰ کتابهای درسی را نیز عموماً به پشتو برگردان
و چاپ کردند، اما پس از مدتی دوباره زبان فارسی در کنار زبان پشتو زبان ملی کشور اعلام شد.
در
پاکستان گشایش آکادمی پشتو
و انجمنهای ادبی، پژوهش در تاریخ زبان پشتو، حروف چینی
و ماشیننویسی با الفبای پشتو، تألیف فرهنگهای دوزبانه
و نهضت ترجمه به تقویت زبان پشتو کمک کرده است. همچنین بررسیها
و تحقیقات خاورشناسان روسی، آلمانی، انگلیسی، فرانسوی
و نروژی برای پشتو شهرت جهانی آورد.
در
افغانستان تأسیس انجمن پشتو (پشتو تولنه)
و کوشش دانشمندان افغان که از پیشروان آنان میتوان از حبیبی، خادم، رشتین، بینوا، مجروح
و الفت یاد کرد، در تقویت زبان پشتو بسیار اثر گذاشت. در پاکستان نیز گروهی از دانشمندان پشتو زبان به تقویت
و رشد این زبان همت گماشتند که پیشروان آنان، پیرزاده عبداللهشاه، احمدشاه رضوانی، منشی احمدجان
و حافظ محمدادریس بودند که انوار الحق نام بسیاری دیگر را نیز یاد کرده است.
در
ایران بررسیها در مورد زبان
و ادبیات پشتو اندک
و انگشتشمار است.
در
لغتنامه دهخدا (ذیل پشتو) به تلخیص نوشتهای از عبدالحی حبیبی بسنده شده است.
در جلد سوم دانشنامه ادب فارسی، ذیل مدخل پشتو مقاله مفصلی تألیف
و چاپ شده است؛
اما نخستین
و دقیقترین بررسی زبانشناسانه درباره زبان پشتو، در ایران، به قلم علیاکبر جعفری در چند شماره مجله سخن (دوره ۱۶
و ۱۷) انتشار یافته است.
یکی از مهمترین آثار پشتو درباره تاریخ ادبیات این زبان به قلم زَلْمی هیوادمَل با عنوان دپشتو ادبیاتو تاریخ در ۱۳۷۰ش نگاشته شده است.
برای اطلاعات بیشتر میتوان به این منابع مراجعه کرد:
۱- Ahmad، Sāhibzada Shakil، English tr. Swāt – Nāma of Khushhāl Khatak، Peshawar، ۱۹۹۸؛
۲- Darmesteter، J.، Chants populaires des Afghans، Paris، ۱۸۸۸-۱۸۹۰؛
۳- Dupree، L.، Afghanistan،tr. S. Sphoon، Princeton، ۱۹۸۰؛
۴- Howell، E. and O. Caroe، The Poems of Khushhāl Khān Khatak، With English Version، Peshswar، ۱۹۶۳؛
۵- Khushhāl Khan Khatak، Muntakhabāt، A Selection of Khushhāl Pashto Poems with Urdū، tr. Sayyid Anwār- ul – Haqq، Peshawar، ۱۹۵۷؛
۶- Mackenzie، D. N.، Poems from the Divān of Khushhāl Khan Khatak، London، ۱۹۶۵؛
۷- Majrouh، S. B.، Le Suicide et le chant، New York، ۲۰۰۳؛
۸- Morgenstierne، G.،» Khushhāl Khān، the National Poet of the Afghans «، Journal of the Royal Central Asian Society، ۱۹۶۰؛
۹- Ravān Farhādi، A. G.،» Khushhāl Khān Khatak «، EI۲، V/۷۲؛
۱۰- Who’s Who in Afghanistan، ed. L. W. Adamec، Graz، ۱۹۷۵؛
(۱) اردو دائرة معارف اسلامیه، لاهور، ۱۹۶۳-۱۹۶۸م.
(۲) الفنستن، مونث استوارت، افغانان (گزارش سلطنت کابل)، ترجمه محمد آصف فکرت، مشهد، ۱۳۷۶ش.
(۳) بخاری فارغ، «پشتو ادب کی تاریخ»، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان
و هند، به کوشش فیاض محمود، لاهور، ۱۹۷۱م، ج (۱) ۱۳.
(۴) جعفری علیاکبر، «پشتو»، سخن، تهران، ۱۳۴۶ش، شم ۳
و ۴.
(۵) جیلانی، انوار الحق، پشتونامه، لاهور، ۱۳۵۳ش/۱۹۷۵م.
(۶) حبیبی عبدالحی، مقدمه بر پته خزانه، محمد هوتک بن داوود، کابل، ۱۳۳۹ش.
(۷) فرهنگ محمدصدیق، افغانستان در پنج قرن اخیر، مشهد، ۱۳۷۱ش/تهران، ۱۳۷۷ش.
(۸) لغتنامه دهخدا.
(۹) میرحسین شاه، «پشتو در قرن نوزده
و اوایل قرن بیست»، عرفان، کابل، ۱۳۵۵ش.
(۱۰) یونس محمد، الحدود تتکلم او تاریخ شعب
و مناضل، ۱۹۶۵م.
(۱۱) EI ۲.
(۱۲) Pashto، Linguistic Survey of India، G A Grierson، Delhi، ۱۹۷۳، vol X.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ادبیات پشتو»، شماره۵۵۳۱.