• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ادبیات داستانی عرفانی (شعر)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ادبیات داستانی عرفانی، به آن دسته از آثار گفته می‌شود که اندیشه‌ها و آموزه‌های عرفانی را در قالب قصه و داستان مطرح می‌کنند؛ در چنین آثاری قصه یا داستان، هدف نیست؛ بلکه وسیله‌ای است تا به کمک آن اندیشه‌ی عرفانی یا تعلیمی به زبانی رساتر و قابل فهم‌تر به مخاطب ارائه شود.



ادبیات داستانی عرفانی، به آن دسته از آثار گفته می‌شود که اندیشه‌ها و آموزه‌های عرفانی را در قالب قصه و داستان مطرح می‌کنند؛ در چنین آثاری قصه یا داستان، هدف نیست؛ بلکه وسیله‌ای است تا به کمک آن اندیشه‌ی عرفانی یا تعلیمی به زبانی رساتر و قابل فهم‌تر به مخاطب ارائه شود. این نوع ادبی در دو قالب شعر و نثر ارائه می‌شود که در این مقاله به نوع ادبی شعر پرداخته می‌شود.
عرفا و صوفیه زبان شعر را به خدمت گرفتند تا به گسترش و تبلیغ اندیشه‌ها و آموزه‌های خود بپردازند و از آنجا که اغلب مخاطبان آنان، عامه‌ی مردم بودند، بسیاری از آموزه‌های خود را در قالب قصه و داستان طرح کردند، تا نفوذ و تأثیر آن بیشتر باشد.


منظومه‌سرایی پندآموز تقریبا از نیمه‌ی اول قرن چهارم هجری پدید آمد. (مثلا منظومه‌ی کلیله و دمنه‌ی رودکی که ابیاتی چند از آن باقی مانده.) اما این سبک منظوم در آن زمان گسترش وسیعی نیافت و تنها پس از گذشت یک سده از نو جان گرفت و به خامه‌ی ناصر خسرو به نقطه‌ی اوج کمال خود رسید. آمیختن مواعظ با حکایات و داستان‌هایی از زندگی مشایخ و غیره بسی پیش از آن آغاز شده بود. واعظان سبک ویژه‌ای پدید آورند که پر از نثر مسجع بود که می‌بایست تأثیر اندرز آنها را بر شنوندگان افزایش دهد و این دو جریان در پایان سده‌ی پنجم هجری به پدیده‌ی دیگری می‌پیوندد و درنتیجه منظومه‌ی تربیتی و عبرت‌آموز تصوف پدید می‌آید.
[۱] تصوف و ادبیات تصوف، برتلس، یوگنی ادوارد‌ویچ؛ ترجمه‌ی سیروس ایزدی، تهران، امیرکبیر،چاپ دوم، ص۹۵.



در شعر فارسی قالب مثنوی به دلیل مقفا بودن هر بیت و عدم محدودیت کمّی ابیات، قالبی بسیار مناسب برای روایت داستان‌سرایی است. این قالب به خدمت عرفان و تصوف گرفته شد تا مثل‌ها، حکایات و اندیشه‌های عرفانی را منعکس کند. «تاریخ به کارگیری مثنوی برای اندیشه‌های عرفانی را می‌توان نخستین دهه‌های قرن ششم هجری دانست. یک سلسله ممتد از آثار را که به حق می‌توان آنها را تشکیل‌دهنده‌ی سنتی منسجم خواند، در چند دهه‌ی آغاز سده‌ی مذکور پدیدار گردید و شروع آن هم با مصنفات سنایی بود.»
[۲] شعر صوفیانه‌ی فارسی، دوبروین، یوهانس؛ ترجمه‌ی مجدالدین کیوانی، تهران، مرکز، ۱۳۷۸، چاپ اول، ص۱۲۱.


عارفان شاعری چون سنایی غزنوی، عطار نیشابوری، مولانا جلال‌الدین محمد بلخی و ... منظومه‌های بلند عرفانی آفریدند. منظومه‌هایی که یا به‌طور کامل به صورت قصه و داستان روایت شده است و یا در خلال ابیات منظومه، از حکایت یا قصه استفاده شده است. این آثار در حقیقت مصداق شعر داستانی عرفانی هستند. سرآغاز این رشته از آثار یا منظومه‌های سنایی است. از جمله «سیر العباد الی المعاد» و «حدیقه‌الحقیقه».


سنایی که در واقع پیشرو این قافله به شمار می‌آید، شعرش در غالب موارد از لحاظ خیال‌انگیزی و شورآفرینی نیز اهمیت دارد و قصاید عرفانی او سرمشق شعر تحقیقی خاقانی و پیروان شیوه او نیز است. بدین‌گونه شعر او، هم به عطار و مولوی شیوه‌ی تعلیمی صوفیانه را الهام داد و هم خاقانی و دیگران را در خط شیوه‌ای که خود آنها را «تحقیق» می‌خوانند انداخت. بررسی اشعار تعلیمی صوفیه که هدف آنها تبیین و توجیه مبادی تعلیم آنهاست، مخصوصا اهمیت و تأثیری را که سنایی در ایجاد و تکامل این نوع شعر دارد نشان می‌دهد؛ بیش از همه تأثیر حدیقه‌الحقیقه یا الهی‌نامه اوست که برای جست‌وجو در تحول و تاریخ تصوف ایران اهمیت دارد.
[۳] جست‌وجو در تصوف ایران، زرین‌کوب، عبدالحسین؛ تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۵، چاپ هفتم، ص۲۳۸.


«سیرالعباد الی المعاد» لُغزگونه‌ای است آمیخته به رمز، در بیان احول روح و سیر آن در مراتب ناسوت که عروج آن به عالم ملکوت در واقع کنایه‌ای است از سیر عارف در مقامات فنا. شاعر در طی آن حکایت عبور روح را به راهنمایی عقل از مراتب و حجاب‌های یک دنیای نو افلاطونی شرح می‌دهد.»
[۴] جست‌وجو در تصوف ایران، زرین‌کوب، عبدالحسین؛ تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۵، چاپ هفتم، ص۲۳۸.


مشابه این اثر در ادبیات اروپایی «کمدی الهی دانته» است. در ادبیات قبل از اسلام هم «متنِ ارداویراف‌نامگ» مضمونی پایدار از سفر روحانی به جهان دیگر را تصویر می‌کشد.»
[۵] ادبیات داستانی در ایران زمین (مجموعه مقالات)، یارشاطر، احسان؛ تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۲، چاپ اول، ص۴۲.


«اما اثر عمده و شاهکار سنایی در زمینه‌ی شعر تعلیمی صوفیه، حدیقه‌الحقیقه است. یک دائره‌المعارف مربوط به عرفان و تصوف ایرانی است با مواعظ و روایات و امثال و حکایات بسیار.»
[۶] جست‌وجو در تصوف ایران، زرین‌کوب، عبدالحسین؛ تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۵، چاپ هفتم، ص۲۴۹.



تفاوت سیر العباد الی المعاد و حدیقه‌الحقیقه از نظر داستان‌نگاری در آن است که تمام متن سیرالعباد در قالب داستان رمزی ظهور یافته اما حدیقه یک اثر تخصصی عرفانی است که بعضا در خلال مباحث عرفانی، از داستان و قصه نیز برای فهم رموز عرفانی و پیشبرد هدف شاعر استفاده شده است.
بعد از سنایی، عطار نیشابوری شعر تعلیمی صوفیه را به اوج رساند. «شعر تعلیمی عطار بر خلاف سنایی، سخنی ساده و بی‌تکلف بود که به هیچ وجه اشارات و تلمیحات علمی و حکمی حدیقه‌الحقیقه را نداشت. در حقیقت به وسیله‌ی عطار بود که شعر ایران از دنیای محدود ادبیات اهل دربار و اهل مدرسه بیرون آمد و در فراخنای زندگی عامه، عقاید و احساسات مردم، قدم نهاد. مثنوی‌های عطار غالبا متضمن قالبی است که در آن قصه در قصه آمده است، تاحدی به شیوه‌ی کلیله و دمنه و هزار و یک شب. در پاره‌ای از این قصه‌های کوتاه، قهرمانان حکایت، مردمان عادی و ساده‌ی کوی و بازارند مثل گدایان، پاسبانان، گورکنان، دیوانگان و صوفیان. قبل از عطار فقط سنایی است که در آثارش گه‌گاه از احوال و اقوال این طبقات عوام سخن می‌گوید. پیش از آن، شعر فارسی فقط تابع ذوق و ادراک اهل درگاه بود و دنیا و علایق سلطان و اطرافیانش را تصویر می‌کرد. در حقیقت تصوف بود که به طبقات پایین جامعه نوعی خودآگاهی داد.»
[۷] جست‌وجو در تصوف ایران، زرین‌کوب، عبدالحسین؛ تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۵، چاپ هفتم، ص۲۵۶.



از جمله آثار عطار که در قالب قصه طرح شده‌اند، «منطق‌الطیر» است.
علاوه‌بر این‌که کل اثر، در قالب داستانی بلند و تمثیلی روایت شده است - داستان حرکت مرغان جهان به سوی سیمرغ - شاعر از حکایات و داستان‌های بسیار دیگری برای پیش‌برد قصه استفاده کرده است.

منطق‌الطیر، گنجینه‌ی بسیار گران‌بها از داستان و حکایت است که علاوه‌بر ارزش رمزی و عرفانی، از نظر داستانی دارای اهمیت بسیار است.


بعد از عطار شعر صوفیه به اوج ناشناخته‌ای دست یافت که جلال‌الدین محمد بلخی آن‌را تسخیر کرد و بعد از وی همچنان برای تمام قرون و اعصار یک قله‌ی تسخیرناپذیر، خاص او ماند. اثر بزرگ و بی‌همتای مولانا، «مثنوی معنوی» است. تعداد زیادی حکایت و قصص در مثنوی است که در تبیین و توجیه افکار و عقاید مولانا به بیان آمده است. در این شاهکار عظیم، مولانا خواننده را از راه قصه به دنیای ماورای قصه هدایت می‌کند.
[۸] از گذشته ادبی ایران، زرین‌کوب، عبدالحسین؛ تهران، سخن، ۱۳۸۳، چاپ سوم، ص۱۴۸.
رویکرد خاص مولانا به داستان‌سرایی، ارائه‌ی مکرر جملات معترضه از طریق سیر در مباحثات مضامین عرفانی و ادغام داستان‌های بزرگ با داستان‌های کوچک‌تر است.
بدیهی است که قصه‌های منظوم این آثار، با داستان‌های کوتاه و بلند مدرن تفاوت‌های ساختاری دارند، و هر کدام باید در منطق ساختاری خود بررسی و مطالعه شوند.


۱. تصوف و ادبیات تصوف، برتلس، یوگنی ادوارد‌ویچ؛ ترجمه‌ی سیروس ایزدی، تهران، امیرکبیر،چاپ دوم، ص۹۵.
۲. شعر صوفیانه‌ی فارسی، دوبروین، یوهانس؛ ترجمه‌ی مجدالدین کیوانی، تهران، مرکز، ۱۳۷۸، چاپ اول، ص۱۲۱.
۳. جست‌وجو در تصوف ایران، زرین‌کوب، عبدالحسین؛ تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۵، چاپ هفتم، ص۲۳۸.
۴. جست‌وجو در تصوف ایران، زرین‌کوب، عبدالحسین؛ تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۵، چاپ هفتم، ص۲۳۸.
۵. ادبیات داستانی در ایران زمین (مجموعه مقالات)، یارشاطر، احسان؛ تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۲، چاپ اول، ص۴۲.
۶. جست‌وجو در تصوف ایران، زرین‌کوب، عبدالحسین؛ تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۵، چاپ هفتم، ص۲۴۹.
۷. جست‌وجو در تصوف ایران، زرین‌کوب، عبدالحسین؛ تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۵، چاپ هفتم، ص۲۵۶.
۸. از گذشته ادبی ایران، زرین‌کوب، عبدالحسین؛ تهران، سخن، ۱۳۸۳، چاپ سوم، ص۱۴۸.



پژوهشکده باقرالعلوم.    




جعبه ابزار