• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اختلال تجزیه‌ای

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اختلال تجزیهای، یکی از مباحث مطرح در آسیب‌شناسی روانی در علم روانشناسی بوده و به معنای نوعی اختلال است که شامل مشکلات شناختی مثل فقدان حافظه، فقدان هویت شخصی و یا حالت دگرگون‌شده هشیاری می‌گردد. در این اختلال شخص، تماس با واقعیت را حفظ کرده است، اما این نشانه‌ها بسیار شدید بوده و از یک ماهیت عجیب برخوردار می‌باشند. در این مقاله بعد از تعریف این اختلال به بررسی انواع و ویژگی‌های آن می‌پردازیم.



تجزیه، عبارت است از فعالیت جداگانه و منفک ساختارهای روانی یا محتوای آنها که قبلا با هم پیوسته و مرتبط بوده‌اند. اختلالات‌ تجزیهای، شامل مشکلات شناختی مثل فقدان حافظه، فقدان هویت شخصی و یا حالت دگرگون‌شده هشیاری می‌گردد. با اینکه این اختلالات در نمایش‌های تلویزیونی یا رادیویی زیاد یافت می‌شود، لیکن در زندگی واقعی بسیار نادر هستند. شخص، تماس با واقعیت را حفظ کرده است، اما این نشانه‌ها بسیار شدید بوده و از یک ماهیت عجیب برخوردار می‌باشند. شروع و پایان این اختلال، ناگهانی است.
[۱] ساپینگتون،‌اندروا، بهداشت روانی، ص۳۶۸، ترجمه حمیدرضا حسین‌شاهی برواتی، تهران، روان، ۱۳۷۹، چاپ اول.



این اختلال دارای انواعی است که در این قسمت به آنها اشاره می‌کنیم.

۲.۱ - فراموشی تجزیهای

یادزدودگی (Dissociative Amnesiaf): در فراموشی تجزیهای، مشکل اصلی، ناتوانی در به خاطر آوردن اطلاعات مهم شخصی است. این فراموشی بسیار بیشتر از آن است که با فراموشی طبیعی و معمولی توجیه شود. این اطلاعات، بیشتر درباره وقایع استرس‌زا و تروماتیک (اختلال پس از سانحه) زندگی شخصی است و در طی جنگ و بلایای طبیعی افزایش می‌یابد. انواع این فراموشی‌ها عبارتند از:
الف. فراموشی موضعی: عبارت است از عدم توانایی در به خاطر آوردن تمام حوادثی که در محدوده زمانی مشخص به وقوع پیوسته است و معمولا شامل چند ساعت نخست پس از یک حادثه استرس‌آمیز را دربرمی‌گیرد. شایع‌ترین نوع فراموشی، فراموشی موضعی است.
ب. فراموشی انتخابی یا گزینشی: عبارت است از ناتوانی بیمار در به خاطر آوردن بعضی از وقایع، نه تمامی آنها در مقطع خاص زمانی.
ج. فراموشی عمومی یا منتشر: عبارت است از ناتوانی در به خاطر آوردن تمام خاطرات زندگی خویش.
د. فراموشی مستمر: از زمان خاصی شروع شده، تا اکنون ادامه یافته و زمان حال را نیز دربرمی‌گیرد.
[۲] رادو، کلارنس، مباحث عمده در روان‌پزشکی، ص۱۶۲-۱۶۳، ترجمه جواد وهاب‌زاده، تهران، آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۰، چاپ دوم.


۲.۲ - گریز تجزیهای

(Dissociative Fuge): در گریز تجزیهای، افراد اغلب عادی به نظر می‌رسند. فراموشی، ممکن است در پایان گریز پدید آید. این اختلال ظاهرا نادر است. در گریز تجزیهای، مسافرت ناگهانی و غیرقابل انتظار از منزل یا محل کار همراه با دشواری در یادآوری گذشته و هویت شخصی یا اتخاذ یک هویت جدید، تابلوی اصلی بیماری است.
گریز تجزیهای، مانند فراموشی تجزیهای در زمینه استرس‌های روان‌شناختی شدید، فقدان‌ها، فشار مالی، جنگ و بلایای طبیعی ایجاد می‌شود. این اختلال، سفر کوتاه‌مدتی را دربرمی‌گیرد. در بعضی مواقع ممکن است سفر طولانی‌تر شود. فرد ممکن است یک هویت جدید اتخاذ کند و در محل دیگر به کاری دیگر بپردازد و گاهی ممکن است هنگام گریز گیج و منگ باشد. شخصی که دچار این اختلال بوده، ممکن است در مصرف مواد افراط نماید.
[۳] میرفرهاد، قلعه‌بندی، روان‌پزشکی بالینی، ص۱۳۸، تهران، فرهنگ‌سازان، ۱۳۷۹، چاپ اول.


۲.۳ - هویت تجزیهای

اختلال شخصیت چندگانه Dissociative Identity disorder (Multiple Personality Disorder): در این اختلال، دو یا چند هویت یا وضعیت شخصیتی مجزا در یک فرد وجود دارد. از دید ناظر بیرونی، گویی چندین نفر در موقعیت‌های مختلف در درون یک بدن قرار می‌گیرند.
در این اختلال، فرد در موقعیت‌های متفاوت، اعمال مختلفی را انجام می‌دهد. هر یک از این شخصیت‌ها الگوی متفاوت ادراک، تفکر و ارتباط با محیط را داشته و هر یک در زمان معینی، کنترل رفتار فرد را به عهده می‌گیرد. این شخصیت‌ها عادات، تکلم، عواطف و سبک‌های شناختی متفاوت داشته و حتی در دست‌برتری نیز متفاوت هستند.
شخصی که به این اختلال دچار است، خود از وجود شخصیت‌های دیگر اطلاعی ندارد. تغییر از شخصیتی به شخصیت دیگر ممکن است ناگهانی یا تدریجی باشد. این شخصیت‌ها ممکن است نرمال یا بیمار باشند. افسردگی، اضطراب، خودکشی، خودآزاری، شکایات متعدد جسمانی، سوء مصرف مواد در این اختلال گزارش می‌شود. این اختلال، جدیدترین اختلال از گروه اختلال تجزیهای است. این اختلال، مانند سایر اختلالات تجزیهای نادر بوده و به عقیده "نمیا (Nemiah)" فقط کمی بیش از صد مورد از این اختلال در طی دویست سال گذشته گزارش شده است.
[۴] میرفرهاد، قلعه‌بندی، روان‌پزشکی بالینی، ص۱۳۸، تهران، فرهنگ‌سازان، ۱۳۷۹، چاپ اول.


۲.۴ - مسخ شخصیت

اختلال شخصیت‌زدایی Dissociative Depersonalization: در اختلال مسخ شخصیت، احساس جدا شدن از جسم، غیرواقعی بودن و بیگانه بودن با خود، تغییر در ادراک شخص از خویشتن یا فرایندهای روانی به شکل مکرر و مداوم، علامت اصلی این اختلال است.
یکی از خصوصیات این بیماری، احساس غیرواقعی بودن شخص است که درباره واقعیت وجودی خود دارد. بیمار احساس می‌کند که مکانیکی است و در رویا به سر می‌برد. بخش‌هایی از بدن ممکن است خارجی به نظر آیند. ممکن است احساس کند به عنوان یک مشاهده‌گر خارجی به فرایندهای روانی، جسمی یا بخش‌هایی از جسمش نگاه می‌کند.
پدیده شایع دیگر، احساس تغییر در قسمت‌هایی از بدن است، مثلا‌ اندام‌ها بزرگتر یا کوچکتر از معمول به نظر می‌رسند. احساس عدم کنترل کامل بر روی اعمال و از جمله روی صحبت خود معمولا وجود دارد. احساس اضطراب شدید همراه این تغییرات ادراکی دیده می‌شود. گاهی این حالت با احساس غیر واقعی بودن محیط (مسخ واقعیت) همراه است.
[۵] روزنهان، دیویدال، آسیب‌شناسی روانی، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ساوالان، ۱۳۸۶، چاپ هفتم.



۱. ساپینگتون،‌اندروا، بهداشت روانی، ص۳۶۸، ترجمه حمیدرضا حسین‌شاهی برواتی، تهران، روان، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۲. رادو، کلارنس، مباحث عمده در روان‌پزشکی، ص۱۶۲-۱۶۳، ترجمه جواد وهاب‌زاده، تهران، آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۰، چاپ دوم.
۳. میرفرهاد، قلعه‌بندی، روان‌پزشکی بالینی، ص۱۳۸، تهران، فرهنگ‌سازان، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۴. میرفرهاد، قلعه‌بندی، روان‌پزشکی بالینی، ص۱۳۸، تهران، فرهنگ‌سازان، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۵. روزنهان، دیویدال، آسیب‌شناسی روانی، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ساوالان، ۱۳۸۶، چاپ هفتم.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اختلال تجزیه ای یا گسستی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۶/۰۱.    






جعبه ابزار