احمد پایانی اردبیلی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
احمد پایانی اردبیلی (۱۳۰۶-۱۳۷۵ش)، از علمای
شیعه و از
مدرسین حوزه علمیه قم و عضو
جامعه مدرسین حوزه در سده چهاردهم شمسی بود.
او در
اردبیل و
قم تحصیلات
علوم دینی را نزد
آیت الله مرعشی نجفی،
سید محمد کوهکمری،
آیت الله بروجردی،
سید محمد محقق داماد،
امام خمینی،
آیت الله گلپایگانی و اساتید دیگر فرا گرفت و به
درجه اجتهاد رسید. وی از اساتید مطرح حوزه علمیه قم بود که نزدیک به پنجاه سال به
تدریس کتابهای مهم
فقه و
اصول اشتغال داشت. او جزء قدیمیترین عضو جامعه
مدرسین حوزه علمیه قم بود. از ایشان تالیفات بسیاری بر جای مانده است.
آیتالله شیخ احمد پایانی در سال ۱۳۰۶ هجری شمسی در
شهر اردبیل چشم به جهان گشود. پدرش، هنگامی که طبق
عهدنامه گلستان، بخشی از خاکِ
ایران به
روسیه واگذار شد، در آن مناطق زندگی میکرد و چون روسیه کمونیستی با مظاهر
دین، به هر وجه که میبود، مبارزه میکرد، از آنجا به اردبیل نقل مکان کرد. آیتالله پایانی یگانه فرزند باقی مانده خانواده و بسیار مورد علاقه و عطوفت پدر و مادر بود. والدین ایشان با هم خویشاوند بوده هر دو از جانب مادر به یکی از سادات صحیحالنسب و جلیلالقدر منتسب میشوند که همواره از جهت علم و عمل سرآمد منطقه بودهاند.
استاد پایانی تحصیلات خود را از پنج سالگی و در مکتبخانه آغاز کرد. در آنجا
تجوید و
قرائت قرآن،
گلستان،
نصاب الصبیان را فرا گرفت و پس از آن در
مدارس دولتی، تحصیلات ابتدایی را آموخت.
در چهارده سالگی و در فضای آن زمان که به تعبیر استاد ورود به سلک روحانیت استقبال از مرگ و مخالف با مصالح دنیوی و مادی به شمار میرفت و در زمانی که بسیاری از طلاب از حوزه علمیه خارج و بصورت گمنام به کاری دیگر مشغول میشدند، ایشان با میل و علاقه شخصی و با تشویق و عنایت نزدیکان، به
مدرسه علمیه ملا ابراهیم شتافت و
دروس مقدمات را آغاز کرد.
دروس مقدمات را با وجود کمی استاد و زحمات فراوان فرا گرفت. روزگار نوجوانی او با سیطره
حزب توده در
آذربایجان همراه بود و از اینرو، هتاکی فراوان به روحانیت توسط این حزب، رو به افزونی بود. اینها خللی در عزم طلبه جوان ایجاد نکرد و در همان سالها به
لباس روحانیت ملبس بود.
آیت اللّه پایانی با قلم خود بخشهایی از دوران تحصیل خود را تحریر کرده که در اینجا به اختصار به آن میپردازیم.
«تقریباً در حدود پانزده سالگی در یکی از
مدارس علمیه شهرستان اردبیل به نام «
مدرسه ملا ابراهیم» مشغول به خواندن مقدمات عربی شدم. جوّی که در
مدرسه مذکور، حاکم بر طلاب بود، جوّ تقدس با حفظ رعایت وظایف دینیه و اصول اخلاق اسلامی بود.
همه طلاب معتقد بودند که رسیدن به مقام والای روحانیت و پیمودن مدارج عالیه علم، متوقف بر
تقوا و
تزکیه نفس است. اکثریت قریب به اتفاق طلاب، متهجد بودند. مقدمات را تا آخر جلدین
شرح لمعه با وجود کمبود استاد، با زحمت زیاد و مطالعه کافی در همان
مدرسه به اتمام رساندم.
درست در اوج قدرت و حکومت حزب توده که در آن زمان حاکم بر آذربایجان بود اعدامها و تهدیدها و سخنرانیها علیه روحانیت شروع شده بود، با پیشنهاد بعضی از اساتید، لباس روحانیت پوشیده و معمم شدم. معمم شدن در آن روز با مقیاس طبیعی و مصلحتاندیشی منطبق نبود، چون
عمامه بر سر گذاشتن، استقبال از
اعدام و یا
ترور بود.
در اوایل سال
۱۳۶۶ قمری که دست حزب توده از محدوده آذربایجان کوتاه شد. بلافاصله از فرصت استفاده کرده، برای ادامه تحصیل عازم
حوزه علمیه قم شدم.»
با اتمام
دروس مقدمات برای بهرهمندی از محضر استادان حوزه علمیه قم، راهی
شهر قم شد. در قم نیز
دروس دوره سطح را نزد استادان برجسته آن زمان در مدتی اندک فرا گرفت و سپس در
دروس خارج فقه و اصول علمای بزرگی همچون آیت الله
سید محمد حجّت کوه کمری (ره) و آیت الله
سید حسین طباطبایی بروجردی (ره) شرکت کرد و پایههای علمی و اجتهادی خویش را استوار ساخت. او دارای اجازه نقل روایت از استادش آیت الله حجّت بود. او در طی سالها از
تدریس نیز باز نماند و همواره در
دروس اخلاق شرکت جدی داشت تا در کنار علم، عمل خویش را با اهداف الهی و دینی منطبق سازد.
آیت الله پایانی در سالهای تحصیل خود، محضر علمای بسیاری را درک کرد. او که مقدمات حوزه را در اردبیل طی کرده بود، برای تحصیل دوره سطح به قم آمد. او
رسائل را نزد آیت الله
سلطانی طباطبایی (ره) و
مکاسب را نزد آیت الله مجاهدی (ره) فرا گرفت. برای فراگیری
کفایه نیز به
درس آیت الله مرعشی نجفی (ره) رفت. سپس به
درس خارج فقه آیت الله حاج سید محمد کوهکمری (ره) رفت و پس از آن در
درس خارج فقه آیت الله سید محمدحسین بروجردی (ره) حضور یافت. بعد از آن در
درس فقه و اصول آیت الله
سید محمد محقق داماد (ره) که از
درسهای مهم و فنّی آن روزگار به شمار میآمد، شرکت جست و مدتی نیز در
درس امام خمینی (ره) و
آیت الله گلپایگانی (ره) و
آیت الله شریعتمداری حاضر شد.
استاد پایانی در طی این سالها از نصایح و اندرزهای استادان خود نیز بهرهمند بود و بسیاری از آنها را، بعدها برای شاگردان خود در سطوح گوناگون باز میگفت.
آیتالله پایانی در سالهای تحصیل خود با بسیاری از طلاب فاضل آن روزگار رابطه دوستی داشت که از جمله آنها میتوان از
آیت الله مشکینی،
آیت الله اردبیلی،
آیت الله احمدی میانجی (ره)،
آیت الله جعفر سبحانی و
آیت الله مکارم شیرازی نام برد.
حضرت آیت اللّه سبحانی که از دوستان قدیمی استاد پایانی بودهاند، در گفتوگویی به گوشههایی از شخصیت علمی و فضایل آن مرحوم اشاره کردهاند که بخشهایی از آن را از نظر میگذرانیم:
«ایشان فردی فاضل، دانشمند، اهل زحمت و اهل دقت بود، ولی چون نظرش خدمت بیشتری بود به همان سطح اکتفا میکرد. ایشان این بخش را به عهده گرفته بود که سطوح عالیه را
تدریس کند و اتفاقاً سطوح عالیه را هم زیاد
تدریس کرده بود و استاد خوبی شده بود، ولی در عینحال مجتهد مسلم بود. مجتهدی که
تقلید بر او
حرام بود... یکی از افتخارات ایشان این بود که مورد توجه مرحوم آیت اللّه بروجردی بود.
مرحوم بروجردی به دو نفر اعتماد کامل داشت و نامههایش در اختیار این دو نفر بود، یکی مرحوم آقا
میرزا حسن نوری و دیگری مرحوم آقای پایانی. البته میدانید خانه مراجع، خانه اسرار است، هر نامه را در اختیار همه کس نمیگذارند، ولی این دو نفر خیلی مورد اعتماد ایشان بودند و در آنجا برای خود مقامی داشتند.»
آیت الله شیخ احمد پایانی همزمان با تحصیل به
تدریس اهتمام ویژهای داشت بگونهای که تمام کتب متداول حوزه را در سطوح مختلف
تدریس فرمودند. وی ابتدا به
تدریس کتابهای
حاشیه ملا عبدالله و
معالم الاصول پرداخت و پس از آن نزدیک به پنجاه سال به
تدریس کتابهای مهم فقه و اصول مانند
قوانین،
شرح لمعه، رسائل، مکاسب و کفایه اشتغال داشت.
درس او همواره مملو از جمعیت بود و هزاران طلبه از سخنان او بهرهمند بودند، به گونهای که
درس ایشان از پررونقترین
دروس حوزه به شمار میآمد.
از دیگر فعالیتهای علمی آیت الله پایانی میتوان به شرکت در جلسه دیرپای
تفسیر قرآن کریم اشاره کرد که با حضور بزرگان و فضلای حوزه تشکیل میگردید. از دیگر اعضای این جلسه میتوان به افرادی همچون حضرات آیات احمدی میانجی،
شبیری زنجانی، میر محمدی،
سید مهدی روحانی و
آذری قمی اشاره کرد.
از ویژگیهای شیخ احمد پایانی، صرف کردن اکثر اوقات به
مطالعه،
تحقیق و
مباحثه و نیز دقت شایان تحسین در برداشت از
آیات و
روایات برای استنباط بود. وظیفهشناسی از دیگر ویژگیهای او بود، به گونهای که بارها از او درخواست کردند به
تدریس درس خارج بپردازد و او هر بار از آن امتناع میورزید و
تدریس مکاسب را وظیفه خود میدانست. او به خوبی میدانست که پایههای اجتهاد طلاب در دوران سطح نهاده میشود و با توجه به کمبود استادان خبره در
تدریس کتب
شیخ انصاری، وقت خود را مصروف آن کرد و از هرگونه شهرتطلبی پرهیز داشت.
صبر و اخلاق خوش او تا آنجا بود که به طلاب اجازه میداد که در هر وقت از شبانه روز پرسشی دارند، مطرح سازند تا او به خوبی آنرا پاسخ گوید. بیاعتنایی به مادیات از دیگر ویژگیهای او بود و به نظم در کارهایش، به ویژه در ساعت شروع و پایان
درس بسیار اهمیت میداد و تعطیلیهای
دروس را موجب ضایع شدن وقت طلاب میدانست. از اینرو با وجود بیماریاش تا روزی که جان در بدن داشت به
تدریس میپرداخت.
امانتداری،
صداقت،
خیرخواهی،
تعصب دینی،
زهد و بیرغبتی به زخارف دنیوی از جلوههای روشن منش ایشان بود. تمام عمر را در خانهای قدیمی و فاقد هر گونه امکانات رفاهی گذراند. به
عبادت و
بندگی خداوند و ارادت به
خاندان عصمت و طهارت (علیهمالسلام) مخصوصاً
حضرت سید الشهداء (علیهالسلام) پایبند بود.
زیارت رجبیه حضرت ثامن الحجج (علیهالسلام) را تا حد توان بجای میآورد و همواره پیش از
تدریس به زیارت
حرم حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) مشرف میشد.
بسیار خوش برخورد بود. حتی در ایام کسالت و روزهای پایانی که با درد و بیماری، دست و پنجه نرم میکرد، تبسم از لبانش نیفتاد.
حضرت آیت اللّه مکارم شیرازی با اشاره به آخرین دیداری که از ایشان در ایام بیماری داشتهاند، میفرمایند: «شبی رفتم به
عیادت ایشان که شاید بعد از آن عیادت، یک ماه یا بیست روز طول نکشید. دیدم حال ایشان، حال بسیار سختی است... چیزی که برای من جالب بود دیدم روحیه ایشان خیلی قوی و خوب بود و نشان میداد که
توکل ایشان به
خدا واقعاً در حد بالایی است. همان چهره خندان، چون ایشان همیشه چهره خندان داشت. با اینکه با مرگ فاصلهای نداشت، ولی میخندید.»
تواضع و پارسایی از دیگر ویژگیهای آن استاد وارسته بود.
سالهای طولانی در یک منزل ساده و کوچک زندگی کرد و اصلاً در فکر این که منزل را عوض کند نبود.
سخنان استاد اخلاق حوزه مرحوم آیت اللّه احمدی میانجی که رفاقت دیرینهای با استاد پایانی داشت، سند محکم دیگری بر مراتب فضل و کمالات نفسانی ایشان میتواند باشد. آن جا که میفرماید:
«ایشان از فضلای معظم و
مدرسین بنام حوزه بودند و آنچه که در معاشرت با او مایه تعجب من هست و وقتی که ایشان از دنیا رفتند، وجداناً توجه پیدا کردم، این است که در این مدت طولانی، من از ایشان یک چیزی که خلاف اخلاق باشد ندیدم. یادم نمیآید که ایشان غیبتی کرده باشد یا طعنه به کسی زده باشد... آقای پایانی از آن خوبها بود از نظر فضل و علم، ولی آنچه خیلی مهم است در روحانیت، مسئله
عزت نفس است که ایشان عزت نفس بسیار بالایی داشت»
از استاد پایانی تالیفات بسیاری بر جای مانده است که برخی از آنها به شرح زیر است:
۱-تقریرات فقه آیتالله العظمی کوهکمری (بحث
بیع)؛
۲- فهرست جامع الشّتات مرحوم میرزای قمی؛
۳-
ارشاد الطالب الی حقایق المکاسب (شرح مکاسب)؛
۴- حاشیه کفایه الاصول؛
۵- حاشیه مکاسب؛
۶- رساله فی احکام الاراضی و اقسامها (در مجموعه مقالات کنگره شیخ انصاری)؛
۷- رساله فی
بیع الفضولی (در مجموعه مقالات کنگره محقق اردبیلی).
تقریرات
درس ایشان نیز تا به حال در دو کتاب نگاشته شده است:
۱-
در کلاس درس مکاسب، نوشته
رضا محمودی؛
۲-
در محضر شیخ انصاری، نوشته
جواد فخار طوسی.
آیت الله پایانی در غیر ایام
درسی، به
تبلیغ در مناطق مختلف کشور از جمله مناطق مرزی شمال غربی کشور که عقاید مردم در معرض تهدید بود میپرداخت و مردم را با مسائل دینی و سیاسی آشنا میساخت که این مسافرتها تا پایان عمرش ادامه داشت.
استاد احمد پایانی در سالیان عمر خود از فعالیتهای سیاسی باز نماند و همراه با سیل خروشان ملت در براندازی
رژیم پهلوی و کوتاه کردن دست ابرقدرتها و استعمارگران از ایران اسلامی، نقشبسزایی را ایفا کرد. او همواره در سخنرانیها و راهنماییهای خود مردم را به برپایی نظامی اسلامی، آن هم با رهبری مرجعیت دینی آن زمان، امام خمینی (ره) تشویق میکرد.
از فعالیتهای مهم او در عرصه سیاسی، شرکت و عضویت در
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود، به طوریکه نام او در زیر بسیاری از اعلامیههای مبارزاتی آن مرکز به چشم میخورد. او پس از انقلاب نیز همواره پشتیبان
ولایت فقیه بود و مردم را به اطاعت از فرمانهای امام (ره) و
مقام معظم رهبری فرا میخواند.
آیت اللّه پایانی از طرف داران نهضت روحانیت به رهبری حضرت امام خمینی (قدسسره) بود و از قدیمیترین اعضای جامعه
مدرسین حوزه علمیه قم به شمار میرفت.
ایشان حضوری مستمر در جلسات جامعه
مدرسین داشت و گاهی نیز جلسات جامعه در منزل معظم له تشکیل میشد. در اعلامیههایی که جامعه
مدرسین در اعتراض به اعمال خلاف اسلام و قانون رژیم طاغوتی پهلوی و یا در حمایت از امام خمینی (قدسسره) صادر میکرد امضای آیت اللّه پایانی به چشم میخورد.
آیتالله شیخ احمد پایانی سرانجام بر اثر عارضه ریوی در بستر بیماری افتاد و در ۲۶ اسفند ماه ۱۳۷۵ مطابق با
ذیقعده ۱۴۱۷ به جوار رحمت حق شتافت. پس از تشییع کمنظیر پیکرش، آیتالله العظمی
زنجانی بر پیکرش
نماز گزارد و سپس او را در جوار مرقد استادش آیتالله سید محمد محقق داماد، در صحن مطهر حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) (در یکی از حجرات صحن حضرت فاطمه مقابل ایوان آئینه) به خاک سپرده شد.
ما وظیفه داریم در این ماه مبارک که برای تبلیغ میرویم کاری کنیم که تبلیغات مسموم را خنثی کنیم، در مورد مطالب منبر، حسن انتخاب داشته باشیم و در سطح معلومات مردم صحبت کنیم. باید عرضه مطابق با تقاضا باشد. نحوه برخورد با مردم باید خوب باشد، همینطور نحوه ورود به مسجد، نشستن، راه رفتن، متواضعانه و به دور از
تکبر باشد. با عمل خود مردم را متوجه روحانیت کنیم.
توصیه دیگر:
آقایان طلاب، این کتاب «
منیة المرید» را ببینند و بدانند استاد چه حقی در گردن شاگرد دارد، معاشرت و برخورد با استاد چطور باشد. اشخاصی را سراغ داریم که در تحصیلاتشان نسبت به اساتید، بیاعتنا و هتاک بوده و رعایت احترام را نکردهاند، اصلاً توفیق پیدا نکرده یا اگر از نظر تحصیل هم به مقامی برسند، نتوانستهاند خادم دین و مسلمین باشند.
توصیه میکنم ان شاء اللّه بعد از این، قدر اساتیدتان را خوب بدانید و حرمتشان را حفظ کنید.
•
پایگاه جامعه مدرسین حوزه علمیه، برگرفته از مقاله «زندگینامه حضرت آیت الله شیخ احمد پایانی»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۱۲/۲۳. •
پایگاه اطلاع رسانی حوزه، برگرفته از مقاله «آیت الله شیخ احمد پایانی»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۱۲/۲۳.