• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

احمد بهارمست

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سرتیپ احمد بهارمست در سال ۱۲۸۶ در تهران متولد شد. وی در سال ۱۳۱۰ فارغ‌التحصیل از دانشکده افسری در صنف پیاده رتبه اول ارتش ارتقا سمت یافت. وی، پس از ورود به ارتش و گذراندن دوره‌های آموزشی در ایران و آمریکا در سال ۱۳۳۰ با درجه سرتیپی به فرمان‌دهی لشکر رضائیه تهران منصوب شد.



سرتیپ احمد بهارمست در سال ۱۲۸۶ در تهران متولد شد. وی در سال ۱۳۱۰ فارغ‌التحصیل از دانشکده افسری در صنف پیاده رتبه اول ارتش ارتقا سمت یافت. وی، پس از ورود به ارتش و گذراندن دوره‌های آموزشی در ایران و آمریکا در سال ۱۳۳۰ با درجه سرتیپی به فرمان‌دهی لشکر رضائیه تهران منصوب شد و مدتی نیز فرمان‌دهی لشکر خوزستان را در دوره مصدق بر عهده داشت. با این همه خدمت کردن، وی چون نمره ارزش‌یابی خصوصیات اخلاقی‌اش به حد نصاب نرسیده بود، نتوانست به درجات بالاتر ارتقا پیدا کند و به ناچار از تصدی خدمت در ارتش بازنشسته شد و به وکالت در دادگاه‌های نظامی ‌دادگستری انجام وظیفه نمود.
[۱] عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی‌معاصر ایران، ص۳۲۸، تهران، علم و گفتار، ۱۳۸۰.



احمد بهارمست در دوران تحصیل در مدرسه نظام همراه چهل تن از صاحب‌منصبان قشون به سرپرستی امان‌الله میرزا (رئیس ارکان حزب) برای ادامه تحصیل به اروپا (کشور آمریکا) اعزام شدند.
[۲] موتی، مصطفی، ایران در عصر پهلوی، ج۱۵، ص۱۵، لندن، پکا.
وی پس از آموزش در آن‌جا به ایران بازگشت. چندی بعد به درجه سرتیپی ارتقای مقام یافت.
[۳] عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران، ج۱، ص۳۲۵، تهران، گفتار، ۱۳۷۹.



وی در دوران تحصیل در دانشکده نظامی ‌پاریس که با اعزام رضاشاه صورت گرفت، با بهرام آریانا (رئیس ستاد ارتش سابق ایران)، روابط بسیار نزدیکی داشت. ارتشبد آریانا را دوستان به خاطر دو واقعه رویایی به خوبی به یاد دارند. یکی آن شب معروف آریانایی که به همراه بهارمست از میخانه‌ای در خیابان استانبول خارج شدند و شاه‌نامه خوانان سوار بر شیر میدان شاه‌آباد می‌خواستند، بروند و توران را فتح کنند که نادانسته دچار پلیس کلانتری شدند و پلیس این دو مست را تا بامداد در کلانتری نگه داشت.
داستان دیگر مراسم تعمید پسر آریانا بود که این بار هم همراه دوست دیرینه‌اش سرهنگ بهارمست با اشعاری از شاه‌نامه در کنار تخت‌خواب فرزند آریانا با شمشیرکشی مراسم تعمید را انجام می‌دادند که در این بین همسر آریانا از در وارد شد، او فکر کرد آن‌ها می‌خواهند کودک را دو نیمه کنند و در این حال فریادزنان غش کرد.
[۴] ب. کیا، ارتش تاریکی، ص۱۵۵، تهران، نشر کتاب، ۱۳۷۶.



وی در جریان واقعه پانزدهم خرداد سال ۱۳۴۲ از طرف‌داران سران آزادی بود. هم‌چنین در همان سال ۱۳۴۲ (ه. ش) که محاکمه سران نهضت آزادی ایران در دادگاه‌های ارتش شروع شد، وکالت آیة‌الله سیدمحمود طالقانی و طیب حاج‌رضایی را قبول نمود. وی هم‌چنین در جریان دفاع، شخصیت موکل خود را ستود و از افکار و عقایدش دفاع کرد و بازداشت و محاکمه آیة‌الله سیدمحمود طالقانی را خلاف قانون دانست.
[۵] عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی‌معاصر ایران، ج۱، ص۳۲۸، تهران، علم و گفتار، ۱۳۸۰.
[۶] قدیمی، ذبیح الله، تاریخ ۲۷ ساله ارتش شاهنشاهی ایران، ص۱۹۸، چاپ اول، تهران، اداره سال‌نامه آریان، ۱۳۲۶.



نقش احمد بهارمست در واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ (در دفاع از محاکمه طیب حاج‌رضایی):
در واقعه ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲، طیب حاج‌رضایی یکی از کارگردانان اصلی قیام ۱۵ خرداد در همان سال که حاج طیب حاج‌رضایی میدان‌دار، پس از تحت تعقیب قرار گرفت و پس از دست‌گیری طیب بهارمست وکالت او را قبول نمود. در واقع اداره دادرسی ارتش طی اخطاری به طیب حاج‌رضایی اعلام کرد که طبق مادتین ۱۸۱ و ۱۸۲ قانون دادرسی و کیفر ارتش که به شما تفهیم می‌گردد، از بین نظامیان یا هم‌ردیفان یک یا چند نفر وکیل مدافع، که وکالت شما را کتباً قبول نموده باشند، تعیین و به دادگاه معرفی نمایید؛ و الا طبق ماده ۱۸۳ همان قانون اقدام به تعیین وکیل تسخیری خواهد شد و این بود که طیب حاج‌رضایی احمد بهارمست و تیمسار شانیفر را به سمت وکیل مدافع خود انتخاب کرد.
[۷] آزادمرد طیب حاج رضایی به روایت اسناد، مرکز بررسی‌های اسناد تاریخی، ص۱۴۱، تهران، ۱۳۷۸.
مدافعات احمد بهارمست بسیار جامع و کامل بود؛ ولی متأسفانه با این وجود در مرداد ماه همان سال در دادگاه نظامی ‌طیب حاج‌رضایی محکوم به اعدام شد. در این دادگاه وکیل وی آقای احمد بهارمست و یاران وی تقاضای تجدید نظر مجدد کردند؛ ولی متأسفانه دادگاه تجدید نظر حکم اعدام طیب حاج‌رضایی و برادرش حاج اسماعیل رضایی را تأیید و محکوم کرد. جریان دادگاه‌های تجدید نظر که برای محاکمه طیب و یاران او تشکیل شد، به وکالت سرتیپ بازنشسته احمد بهارمست به انجام رسید،
[۸] طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی از فروغی تا فردوست، ج۲، ص۱۰۳۰، تهران، علم، ۱۳۷۳.
«بهارمست چه در دادگاه بدوی و چه در دادگاه تجدید نظر نظامی ‌دفاع جالبی از موکل خود کرد و تمام اتهامات دادستان را با دلیل و برهان رد نمود و حتی برای بالا بردن مقام طیب به او عنوان «بزرگ میدان‌داران فرمانده» (بر وزن «بزرگ ارتش‌تاران فرمانده» که لقب شاه بود.) داده و او را هم طراز شاه دانست. البته از این مدافعات نتیجه‌ای به دست نیامد و پس از پایان محاکمه، دستگاه امنیتی درصدد انتقام گرفتن از سرتیپ بهارمست برآمدند.
[۹] طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی از فروغی تا فردوست، ج۲، ص۱۰۳۰، تهران، علم، ۱۳۷۳.
از جمله در مدافعات خود این جمله‌ کنایه‌آلود را گفت که امروز محاکمه‌ای بین بزرگ ارتش‌تاران فرمانده و بزرگ میدان‌داران فرمانده پیش آمده و باید به آن رسیدگی کامل بشود تا ببینیم که حق با کیست؟ این مطلب و برخی مطالب دیگر بر برخی مقامات گران تمام شد.
[۱۰] عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی‌معاصر ایران، ج۱، ص۳۲۸، تهران، علم و گفتار، ۱۳۸۰.



احمد بهارمست در اواخر بهمن ماه سال ۱۳۲۹ از طرف مدیر دروس به من (پژمان جلال) اطلاع داده شد که پنج نفر از امرای ارتش ایران (سرتیپ احمد بهارمست، احمد وثوق، اسماعیل ریاحی، رضا عظیمی ‌و سرتیپ بیژن گیلان‌شاه) برای دیدار از مؤسسات فرهنگی ارتش آمریکا به ایالات متحده وارد شده و ترتیب کار طوری داده شده است که روز جشن خاتمه تحصیلات دوره مقدماتی روز بازدید خواهد بود و از آن‌ها دعوت شده است که در اختتامیه شرکت کنند که این مراسم با حضور سرلشکر پارکر (parker) رئیس دژبان کل ارتش آمریکا برقرار خواهد بود، شرکت نمایند. سرلشکر پارکر سخن‌رانی مختصری در مورد وضع آموزش در ارتش آمریکا و اهمیت دانش نظامی ‌برای افسران را ایراد نمود.
[۱۱] پژمان، جلال، فروپاشی ارتش شاهنشاهی، ص۲۴۰، تهران، نامک، ۱۳۸۷.



فعالیت‌های زیرزمینی حزب توده اثرات بسیاری داشت؛ از جمله اثرات آن تأسیس احزاب دیگر بود؛ از جمله احزابی که موقعیت چندانی کسب نکرد؛ اما نقش بسیاری در به هم زدن اوضاع و آشوبگری داشت، حزب سومکا بود. در زمان جنگ جهانی دوم دو ایرانی در آلمان با صدای فارسی رادیو برلین همکاری می‌کردند. این دو ایرانی داود منشی‌زاده (وی تحصیل‌کرده آلمان و وفادار به نازیسم و عضو فعال حزب سومکا بود.) و بهرام شاهرخ زردشتی بودند، این دو به دلیل گفتارهای شدید که از رادیو آلمان علیه متفقین پخش می‌کرد تا مدت‌ها پس از پایان جنگ جرئت نکردند به ایران باز گردند؛ ولی با این همه بهرانم شاهرخ پس از جنگ به ایران بازگشت و بازداشت شد؛ ولی چندی بعد توسط اردشیر زاهدی بازداشت شد؛ ولی منشی‌زاده سال‌های زیادی در اروپا ماند تا این‌که تعدادی از ارتشی‌ها چون احمد بهارمست و بهرام آریانا که به افکار و عقاید که به افکار و عقاید او علاقه‌مند بودند، واسطه‌ عفو او شدند و او به ایران بازگشت. این ارتشی‌های افراطی یک حزب افراطی دست راستی در مقابل حزب توده و جبهه ملی ایجاد کردند و در ایران دست به فعالیت‌های سیاسی زدند و منشی‌زاده با همکاری ارتشی‌های نام‌برده، نام حزبشان را «سوسیالیسم ملی کارگران ایران» به نام اختصاری سومکا گذاشتند تا رقیبی برای شعارهای کارگری حزب توده باشد.
[۱۲] ب. کیا، ارتش تاریکی، ص۳۹ـ۴۰، تهران، نشر کتاب، ۱۳۷۶.



بسیاری از اعمال و رفتارهای سرتیپ احمد بهارمست مخالف مقامات بالا و بزرگان ارتش بود که آنان را هر لحظه درصدد تلافی و انتقام از وی جسورتر می‌کرد، تا این‌که سرانجام پس از مدتی به خصوص به جهت این گستاخی پرونده‌ای برایش تدارک دیده شد و پای زنی به وسط کشیده شد و سرانجام برای او محاکمه‌ای در دادگستری عالی ترتیب دادند و او را به سه سال حبس محکوم ساختند.
[۱۳] عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی‌معاصر ایران، ج۱، ص۳۲۸، تهران، علم و گفتار، ۱۳۸۰.
وی پس از استخلاص از زندان، دیگر انرژی و قدرت کار نداشت و به راه اعتیاد افتاد و پس از مدتی درگذشت.
[۱۴] عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران، ج۲، ص۱۶۰، تهران، گفتار، ۱۳۷۴.

او از طرف‌داران جدی کاربرد واژه‌های فارسی در ارتش بود و به شاه‌نامه فردوسی هم عشق می‌ورزید و به فردوسی عنوان سپهبدی اهدا نمود. او در حین فوت ۶۰ سال داشت که در ۱۳۲۳ دو ماه حاکم نظامی ‌تهران شد که هیچ سوء رفتاری از او دیده نشده است.
[۱۵] عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی‌معاصر ایران، ج۱، ص۳۲۸، تهران، علم و گفتار، ۱۳۸۰.



۱. عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی‌معاصر ایران، ص۳۲۸، تهران، علم و گفتار، ۱۳۸۰.
۲. موتی، مصطفی، ایران در عصر پهلوی، ج۱۵، ص۱۵، لندن، پکا.
۳. عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران، ج۱، ص۳۲۵، تهران، گفتار، ۱۳۷۹.
۴. ب. کیا، ارتش تاریکی، ص۱۵۵، تهران، نشر کتاب، ۱۳۷۶.
۵. عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی‌معاصر ایران، ج۱، ص۳۲۸، تهران، علم و گفتار، ۱۳۸۰.
۶. قدیمی، ذبیح الله، تاریخ ۲۷ ساله ارتش شاهنشاهی ایران، ص۱۹۸، چاپ اول، تهران، اداره سال‌نامه آریان، ۱۳۲۶.
۷. آزادمرد طیب حاج رضایی به روایت اسناد، مرکز بررسی‌های اسناد تاریخی، ص۱۴۱، تهران، ۱۳۷۸.
۸. طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی از فروغی تا فردوست، ج۲، ص۱۰۳۰، تهران، علم، ۱۳۷۳.
۹. طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی از فروغی تا فردوست، ج۲، ص۱۰۳۰، تهران، علم، ۱۳۷۳.
۱۰. عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی‌معاصر ایران، ج۱، ص۳۲۸، تهران، علم و گفتار، ۱۳۸۰.
۱۱. پژمان، جلال، فروپاشی ارتش شاهنشاهی، ص۲۴۰، تهران، نامک، ۱۳۸۷.
۱۲. ب. کیا، ارتش تاریکی، ص۳۹ـ۴۰، تهران، نشر کتاب، ۱۳۷۶.
۱۳. عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی‌معاصر ایران، ج۱، ص۳۲۸، تهران، علم و گفتار، ۱۳۸۰.
۱۴. عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران، ج۲، ص۱۶۰، تهران، گفتار، ۱۳۷۴.
۱۵. عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی‌معاصر ایران، ج۱، ص۳۲۸، تهران، علم و گفتار، ۱۳۸۰.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «احمد بهارمست»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۴/۳.    






جعبه ابزار