احمد بن محمدعلی بهبهانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بهبهانی، آقااحمد،
عالم شیعی سده سیزدهم، و یکی از چهره های برجسته خاندان
وحید بهبهانی (آل آقا) است. وی افزون بر مقام علمی و تألیفاتش، به دلیل سیر و سیاحتش در
ایران،
عراق و
هند و بر جای نهادن خاطرات باارزشش، منزلت ویژهای دارد.
آقااحمد، به نوشته خودش در
مرآت الاحوال که شرح حال وی به قلم خود اوست، در ۱۱۹۱ در
کرمانشاهان به
دنیا آمد.
از شش سالگی تحصیل عربی و فارسی و نیز متون فقهی را نزد پدرش
آقامحمدعلی بهبهانی (متوفی ۱۲۱۶) و برادرش
آقامحمد جعفر (متوفی ۱۲۵۹) آغاز کرد. در هفده سالگی مادرش را از دست داد و در بیست سالگی برای ادامه تحصیل عازم
عتبات عالیات شد و در مسیر خود، با عالمان شهر
کاظمین دیدار کرد و پس از سکونت در
نجف و
ازدواج، تحصیل خود را به سرعت ادامه داد.
برخی از استادان وی عبارت بودند از:
ملامحمد اسماعیل عَقْدائی یزدی (متوفی ۱۲۴۰)،
آقاسید مهدی طباطبائی مشهور به
بحرالعلوم (متوفی ۱۲۱۲)، و
شیخ جعفر نجفی (متوفی ۱۲۲۸)، در
فقه.
وی همچنین، علاوه بر پدرش، از چند تن از عالمان برجسته روزگار خود
اجازه علمی به دست آورد که متن آنها را در مرآت
درج کرده است، از جمله: شیخ جعفر نجفی،
میرسید علی طباطبائی،
سید محسن اعرجی بغدادی،
میرزاابوالقاسم قمی صاحب قوانین. اجازهای نیز از
آقا سید محمد مجاهد داشته که قسمتی از آن در
اعیان الشیعه آمده است.
آقااحمد در ۱۲۱۵ برای دیدار پدر به
کرمانشاهان بازگشت. چند ماه پس از بازگشت وی، پدرش درگذشت و او برای مدتی در این شهر ماند. با شنیدن خبر حمله
وهابیها به
کربلا در ۱۲۱۶، به عتبات رفت و پس از بازگرداندن خانواده اش به
کرمانشاهان، عازم
قم شد. او در مدت شش ماه اقامت در این شهر، از محضر میرزاابوالقاسم قمی استفاده کرد و در ضمن به تدریس و تألیف پرداخت. پس از آن به شهرهای مختلفی از جمله
بروجرد،
نهاوند و بار دیگر به عتبات سفر کرد و در ۱۲۱۹ به
مشهد مشرّف شد و سپس به عزم سفر به
هندوستان به سوی
بندرعباس و
مسقط حرکت کرد و از آنجا راهی
بمبئی شد.
وی درباره شهرها و مناطقی که در هند دیده سخن گفته و اوضاع اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و احیاناً مذهبی آن شهرها را شرح داده است.
آقا احمد در
محرم ۱۲۲۵ در شهر عظیم آباد بوده و ضمن وصفِ «کیفیت عزاداری بی خردان آن بلده»
از آخرین واقعه ای که یاد کرده، تولد فرزندش آقاعلی در عظیم آباد است.
پس از آن وی به
ایران بازگشته است. از این پس اطلاع دقیقی از زندگی وی وجود ندارد. به روایتی، آقا احمد در ۱۲۳۳ در عراق بوده
و گویا پس از مدتی به ایران بازگشته است.
وی در ۱۲۳۵، در ۴۴ سالگی درگذشت و کنار مرقد پدرش در
کرمانشاهان به خاک سپرده شد. تاریخ وفات وی بر روی جلد کتاب
مرآت الاحوال، به پیروی از اعیان الشیعه،
۱۲۴۳ آمده، که درست نیست.
آقااحمد فهرست هجده تألیف یا اثر در دست تألیف خود را در مرآت الاحوال
آورده است. در مقدمه این کتاب
و مکارم الا´ثار حبیب آبادی
نیز آثار دیگری برای وی برشمرده شده است که احتمال میرود از برخی کتابها با چند عنوان یاد شده باشد.
از جمله آثار اوست: محمودیه، حاشیهای بر
صمدیه شیخ بهائی که در پانزده سالگی نوشته است
نورالانوار، در شرح بسمله؛ الدرّر الغرویّة فی اصول الاحکام الالهیّة؛ رساله قوت لایموت و شرح آن با عنوان
مخزن القوت؛ ربیع الاَزهار؛ تاریخ ولادت و وفات
سادات اطهار علیهم السّلام؛ تاریخ نیک و بد ایام؛ تاریخ بغلی یا تحفة الاخوان، در شرح احوال مشاهیر انبیا و خلفا و امامان و شرح غزوات امیرالمؤمنین علیه السّلام؛ تنبیه الغافلین؛ کشف الرّیب و المَین عن حکم صلاة الجمعة و العیدین؛ کشف الشّبهة عن حکم المتعه؛ تحفة المحبیّن، در اثبات خلافت امیرالمؤمنین و فضیلت اهل بیت علیهم السّلام؛ مناهج الاحکام فی القضاء و الشّهادات؛ جدول در شکوک صلاة؛ مناهج الفقه؛ تفسیر قرآن مجید؛ و نیز رسایلی در جواب مسائل فیض آباد، مرشدآباد و حیدرآباد دکن و شروحی بر
المختصر النافع تألیف
محقق حلی،
خلاصة الحساب شیخ بهائی و
تفسیر بیضاوی. مؤلف در مرآت الاحوال از ناقص بودن برخی از این آثار یاد کرده و روشن نیست که آنها را تا چه اندازه تکمیل کرده است.
آقابزرگ طهرانی از تألیفات وی، با اشاره به چگونگی آنها، یاد کرده است.
مهمترین کتاب مؤلف، مرآت الاحوال است که نخستین بار، در ۱۳۷۰ ش، مجلد نخست آن و چندی بعد، متن کامل آن با تصحیح مجدد به چاپ رسید.
بخش نخست کتاب، شرح حال خاندان
علامه مجلسی و وحید بهبهانی است که در اصل شرح و بسط و تکمیل رساله ای است که
میرزاحیدرعلی مجلسی در ۱۱۹۴ درباره خاندان مجلسی تألیف کرد.
بخش دوم کتاب شرح حال خود مؤلف و به عبارتی سفرنامه اوست که در آن خاطرات تحصیل و سفر به شهرهای گوناگونِ ایران و عراق را آورده است. این بخش تا آغاز ورود مؤلف به بمبئی ادامه یافته است.
بخش سوم کتاب شامل شرح
سفر مؤلف از ورود به بمبئی و پس از آن سفر به دیگر شهرهای هند تا ۱۲۲۵ است.
بخش پایانی کتاب، ضمن پرداختن به مطالبی چون تاریخ شاهان فرنگستان، درباره کشورهای
اروپایی،
امریکایی و
افریقایی، و نیز چگونگی حکومت
انگلیسیها و کمپانی هند شرقی در هند اطلاعاتی داده است.
خاتمه کتاب نصایحی به ملوک و غیرملوک است که ضمن آن به برخی رخدادهای اواخر عصر
صفوی و
دوره نادری نیز اشاره شده است.
در مجموع، مرآت الاحوال حاوی شرح حال بسیاری از چهره های علمی و سیاسی و اجتماعی ایران و هند در دهه سوم
قرن سیزدهم است و افزون بر آن، مشتمل بر دیدگاههای یک عالم شیعی در برخورد با دنیای جدید است.
(۱) محمد محسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعه، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲) محمد محسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، جزء۲: الکرام البررة، مشهد ۱۴۰۴.
(۳) محسن امین، اعیان الشیعه، چاپ حسن امین، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۴) آقا احمد بن محمد علی بهبهانی، مرآت الاحوال جهان نما، قم ۱۳۷۳ ش.
(۵) محمد علی حبیب آبادی، مکارم الا´ثار، اصفهان ۱۳۵۱ ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بهبهانی»، شماره۲۲۱۲.