• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

احمد بن محمد انطاکی خزاعی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





احمد بن محمد انطاکی خزاعی (م. ۳۹۹ق) شاعر و ادیب برجسته قرن چهارم هجری قمری بود. او در انطاکیه به دنیا آمد و در شام و مصر به شهرت رسید. انطاکی علاوه بر شعر، به تاریخ‌نگاری نیز می‌پرداخت و به خاطر مدح حاکمان و بزرگان آن دیار معروف بود. وی سرانجام در سال ۳۹۹ هجری قمری درگذشت.



ابو حامد احمد بن محمد انطاکی خُزَاعی خاقانی معروف به ابو رقعمق در اصل از انطاکیه در سوریه کنونی بود و در شام پرورش یافت. سپس به مصر رفت و شهرت و جایگاه والایی در شعر و ادب یافت و برخی از حاکمان و بزرگان آن دیار همچون المعز، العزیز، الحاکم، جوهر و یعقوب بن یوسف بن کلس وزیر را مدح کرد.
ابورقعمق متشیع و دوستدار اهل بیت (علیهم‌السّلام) و از شاعران بزرگ و نامدار شام و مصر بود.
مرتبه او در بین شاعران شامی، همانند جایگاه ابن حجاج (حسین بن احمد) در میان عراقیان بود.
افزون بر آن از سبک شعری ابن حجاج نیز پیروی کرده است.
خاقانی در سروده‌های خود مسائل جدی و شوخی را در هم می‌آمیخت و با شاعرانی با این ویژگی، مانوس و هم کلام بود؛ ازاین رو ابورقعمق لقب یافت. هرچند گفته شده او خود این لقب را برگزید.
انطاکی که اشعاری نیکو و فراوان دارد به جز ابن حجاج از اسلوب صریع الدلا و بصری بهره گرفته است.
از ابوحامد نقل است که چهار برادر داشته و همگی شاگرد کافور اخشیدی بوده‌اند. زمانی برادرانش کسی را پیش او می‌فرستند تا در مهمانی آنان شرکت کند. چون انطاکی لباس مناسبی نداشته تا بپوشد یا خود را از سرما مصون دارد، وضع خود را با اشعاری برای برادرانش توصیف می‌کند و با پیک باز می‌فرستد. برادران در پاسخ لباس و پول می‌فرستند.
خاقانی افزون بر شعر و شاعری، مورخ نیز بوده و مسعودی وی را در شمار تاریخ نگاران برشمرده است.
[۷] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۱، ص۱۳.



کتاب رستاق الاتفاق نوشته ابوحامد است.


ابوحامد در سال ۳۹۹ هجری بدرود زندگی گفت. (دیگر منابع:
[۱۳] زیدان، جرجی، تاریخ آداب اللغه، ج۲، ص۲۶۴.
[۱۴] منتخب الدین رازی، علی بن عبدالله، فهرست منتجب الدین، ج۱۸، ص۲۴.
[۱۷] دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، ج۶، ص۸۱۹۳.
)


۱. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۱، ص۲۱۰.    
۲. علامه امینی، الغدیر، ج۴، ص۱۱۲.    
۳. علامه امینی، الغدیر، ج۴، ص۱۱۲.    
۴. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۷۷.    
۵. علامه امینی، الغدیر، ج۴، ص۱۱۴.    
۶. علامه امینی، الغدیر، ج۴، ص۱۱۲.    
۷. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۱، ص۱۳.
۸. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۱، ص۲۱۰.    
۹. ثعالبی، عبدالملک بن محمد، یتیمه الدهر، ج۱، ص۳۷۹.    
۱۰. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۱، ص۱۳۱.    
۱۱. یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآه الجنان، ج۲، ص۳۴۱.    
۱۲. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۱۱، ص۲۲۸.    
۱۳. زیدان، جرجی، تاریخ آداب اللغه، ج۲، ص۲۶۴.
۱۴. منتخب الدین رازی، علی بن عبدالله، فهرست منتجب الدین، ج۱۸، ص۲۴.
۱۵. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۲۹۲.    
۱۶. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیه العارفین، ج۱، ص۶۹.    
۱۷. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، ج۶، ص۸۱۹۳.
۱۸. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۲، ص۸۳.    



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «احمد انطاکی»، ج۲، ص۷۵.







جعبه ابزار