احتراق
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
احتراق به معنی
سوختن و كنايه از
خورشید گرفتگی و
ماه گرفتگی آمده است. که این دو را در فقه احکام مختلفی است.
امام خمینی در
تحریرالوسیله، گرفتن
خورشید و
ماه را در شمار اسباب
نماز آیات آورده و میفرماید: «(از جمله) سبب این
نماز گرفتن خورشید و ماه (است) ولو اینکه مقداری از آنها گرفته باشد.»
و «ترسیدن شرط نیست و در مورد آنها به هر حال
نماز آیات واجب است.»
و «ظاهر آن است که معیار، صدق نام گرفتگی است؛ اگرچه این گرفتگی به علت دو سبب متعارف آن، که حائل شدن زمین و ماه است نباشد، بنابراین گرفتن ماه و خورشید به وسیله بعضی از ستارههای دیگر یا به علّت دیگری کافی است. البته اگر گرفتگی، بسیار کم باشد بهطوری که چشمهای
متعارف مردم آن را نبیند - اگرچه بعضی از چشمهای خارقالعاده یا بهواسطه ابزاری که (برای این کار) ساخته شده آن را ببینند - ظاهر آن است که چنین گرفتگی اثری ندارد (و سبب
نماز آیات نمیشود) اگرچه این گرفتگی به جهت یکی از دو سبب متعارف آن باشد. و همچنین اگر گرفتگی آنها بهسرعت از بین برود، مانند آنکه در اثر عبور بعضی از سنگهای آسمانی از مقابل ماه و خورشید، چشم نور آنها را نبیند و این حالت سریعاً از بین برود، این گرفتگی تاثیری ندارد (و موجب
نماز آیات نمیشود). »
وقت ادای
نماز گرفتگی ماه و خورشید از هنگام شروع گرفتگی تا زمان شروع در بازشدن آن است، و احتیاط ترک نشود که قبل از آنکه شروع به بازشدن نماید، به انجام
نماز بشتابد، و اگر از آنوقت تاخیرانداخت، نباید آن را به نیّت ادا و قضا به جا آورد، بلکه باید
نماز را با
نیّت تقرب، بدون قیدی (قضا یا ادا) بخواند.»
کسی که علم به گرفتن ماه یا خورشید پیدا نکند تا آنکه بهکلی گرفتگی برطرف شود، درصورتیکه تمام قرص نگرفته باشد،
قضا (
نماز آیات) بر او واجب نیست. اما اگر به گرفتگی علم پیدا کند و
نماز را نخواند - ولو اینکه از روی
فراموشی باشد - یا آنکه تمام قرص گرفته باشد، قضا
واجب است.»
اگر عدّهای که
عادل نیستند، بگویند که ماه یا خورشید گرفته و شخص به راست گفتن آنها
علم پیدا نکند و پس از گذشتن وقت، معلوم شود که راست گفتهاند، ظاهر این است که این حالت نیز ملحق به ندانستن است، بنابراین درصورتیکه تمام قرص نگرفته باشد،
قضای نماز آیات بر او واجب نیست. و همچنین است اگر دو نفر
شهادت دهند و عدالت آنها معلوم نباشد و بعد از گذشت وقت،
عدالت آنها ثابت شود (که در این صورت هم مانند آن است که به اصل گرفتگی جاهل باشد)، لکن احتیاط آن است که مخصوصاً در صورت دوم، قضا نماید، بلکه در صورت دوم، احتیاط ترک نشود.»
از جمله غسلهای مستحبی،
غسل «بهخاطر کوتاهی کردن در ادای
نماز خسوف و
کسوف (ماه یا خورشید گرفتن) است. (پس) درصورتیکه تمام قرص ماه و خورشید گرفته باشد مستحب است در وقت قضای آنها غسل نماید، بلکه سزاوار نیست در آن
احتیاط ترک شود.»
گرچه «
تنجیم حرام است»
ولی خبردادن به گرفتن خورشید و ماه و به اول هر ماه و به نزدیکی کواکب و جداشدن آنها، درصورتیکه از روی اصول و قواعد درستی ناشی باشد، جزء تنجیم حرام نیست. و اشتباهی که احیاناً از آنها واقع میشود، مانند سایر علوم، از خطای در حساب و بهکارگیری قواعد، سرچشمه میگیرد.
از آداب
مکروه زناشویی است «
جماع در شب خسوف ماه و روز
کسوف خورشید و روز وزیدن باد سیاه و زرد و زلزله.»
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۸۸. •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی