اجتباء
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اجتبا گزینش بندگان خاص برای رهایی از
تشتّت و بهرهمندی از فیضهای ویژهاست.
واژه اجتبا از باب افتعال و از ریشه «ج ب ی» است.لغویان، جبی را بهمعنای جمع کردن (گردآوری) دانستهاند؛
بدین سبب حوض را که محلّ گردآوری
آب است، جابیه، و
خراج را که از اطراف و اکناف گردآوری میشود، مَجْبی نامیدهاند.
از آنجا که باب افتعال بر قصد و
اختیار دلالت میکند میتوان اجتبا را بهمعنای اختیار کردن شیء برای گردآوری و رهایی بخشیدن آن از تشتّت و پراکندگی دانست.
اجتبا و برگزیدن بنده از ناحیه
خداوند بهمعنای
اختصاص دادن او به فیضهای خاص الهی است که نتیجه آن حاصل شدن انواع نعمتها برای او، بدون هیچگونه سعی و تلاشی است و این موهبت تنها برای
پیامبران و صدیقان و شهدا خواهد بود.
در
قرآن کریم ، مشتقّات «جبی» ۱۲ بار بهکار رفته که ۱۰ مورد آن به بحث «اجتبا» مربوط است. در موارد یادشده، به جز یک مورد که بهمعنای لغوی اجتبا
ارتباط دارد، به حقیقت اجتبا (معنای مصطلح آن) همراه با علم به
تأویل احادیث و
هدایت و
صلاح و علم به غیب
و نفی حرج
اشاره شدهاست.
همانگونه که از تأمّل در معنای لغوی و اصطلاحی اجتبا بهدست میآید و نیز دقّت در موارد کاربرد آن در
قرآن مؤیّد است، حقیقت اجتبا آن است که
خداوند،بنده خود را برگزیند و وی را از هرگونه تشتّت و تفرّق و سرگردانی و تمایل به جوانب گوناگون و متضادّ رهایی بخشد؛ آنگاه او را بهسوی خود متمایل و راه هدایت و رستگاری را برایش فراهم آورد.
برخی مفسّران، ذیل
آیه۶ یوسف
آوردهاند:در همه موارد کاربرد و همه مشتقّات این مادّه (جبایه) جمعآوری چیزی و حفظ آن از تفرقه و تشتّت لحاظ شدهاست؛ بنابراین، اجتبای بندهای از بندگان خدای سبحان بهوسیله او به این معنا است که بخواهد او را مشمول رحمت خود سازد و به مزید
کرامت ،
اختصاص دهد و به این منظور، او را از تفرّق در راههای پراکنده شیطانی حفظ کرده، در شاهراه صراط مستقیمش بیندازد.
از آنچه گفته شد، روشن میشود که
تفسیر اجتبا به مطلق برگزیدن، درست نیست؛ زیرا گزینش، معنایی است که ما آن را از صیغه افتعال که بر قصد و اختیار دلالت دارد، استفاده میکنیم و به مادّه اجتبا اختصاص ندارد؛ بلکه معنای مزبور را از هر مادّهای که به باب افتعال برده شود میتوان فهمید.
بلی میتوان گفت:شخصی که مُجْتَبی است، او را برای اختصاص به مقام اجتبا یا جهت کارهای خطیری چون
رسالت و
امامت و
ولایت برمیگزینند؛
ولی باید توجّه داشت که برگزیدن اوّل،
سابق بر اجتبا یا همراه آن است و برگزیدن بعدی، متفرِّع بر اجتبا خواهد بود.
از آنچه گفته شد، روشن میشود که مرادف دانستن اجتبا با واژههایی چون اصطفا و
اخلاص (
خالص گردانیدن)، درست نیست؛ زیرا اصطفا از مادّه صفو (=صاف و خالص بودن)
و بهمعنای گزینش کسی جهت خالص و پاکیزه ساختن وی از آلودگیها است،
و اخلاص نیز از آنجا که از باب افتعال و مفید معنای اختیار نیست نمیتواند مرادف اجتبا قرار گیرد. برخی مفسّران به رغم آنکه اجتبا را به گزینش تفسیر کردهاند، با کمک حدیث «إذا أحبّ اللّه عبداً ابتلاه فإن صبر اجتباه و إن رضی اصطفاه»، اجتبا را مقدّمه اصطفا دانسته و گفتهاند:آنچه در
روایت آمده، مراتب محبّت خدا است؛ خواست و گرفتاری و درگیری، آنگاه پایداری و کوشش و پذیرش و گزیدگی، سپس
خلوص و
تصفیه .
خداوند درباره شماری از
پیامبران میفرماید:ما آنها را اجتبا، و به راه راست هدایتشان کردیم:«واجتَبَینهُم و هَدَینهُم اِلی صِرط مُستَقیم».
آمدن اجتبا همراه هدایت بهویژه پیش از هدایت، گویای این نکته است که بین اجتبا و هدایت، رابطه علّی و معلولی برقرار است و نیز تقدّم ذکری «اجتَبَینهُم» بر «هَدَینهُم» بر زمینهساز بودن اجتبا برای
هدایت دلالت دارد.
گویا خدای متعالی خواستهاست بگوید:ما پیامبران یادشده را از سرگردانی میان کثرات و تمایل و رکون به مظاهر خلقیّة نجات داده و آنها را بهسوی خود متمایل ساخته و به
صراط مستقیم هدایتشان کردهایم.
برخی به رغم اینکه اجتبا را در
آیه یادشده به
مطلق برگزیدن معنا نکرده بلکه برگزیدن را لازمه آن دانستهاند، در تصویر معنای جمع بهگونهای دیگر مشی کرده و گفتهاند:این معنا (برگزیدن) گرچه از موارد کاربرد اجتبا استفاده میشود؛ ولی معنای اصلی آن نیست؛ بلکه لازم آن معنا بهشمار میرود و معنای اصلی اجتبا همان جمعآوری است و از سیاق آیات مورد بحث بهدست میآید که همان معنای اصلی لغت مورد عنایت است و خواسته برای بیان هدایت به صراط مستقیمی که بعد ذکر میکند، زمینهسازی کرده باشد. گویی فرمودهاست:ما سلسله جلیله انبیا (علیهمالسلام) را که در طول تاریخ بشر متفرّق بودهاند و هر یک از آنان در زمانی میزیسته، یک جا جمع، و همه را با یک عنایت، بهسوی صراط مستقیم هدایت کردیم.
مقصود از سیاق این آیات، بیان
اتّصال رشته هدایتیافتگان به هدایت فطری الهی است و مناسب چنین بیانی این است که این سلسله یکجا
تصوّر شده و هدایتشان یک هدایت و صراط مستقیمشان یک صراط گرفته شود تا آنکه اختلاف در زمان و احوال و اختلاف پویندگان باعث اختلاف در هدایت و صراط نشود.
در آیات ۱۳
سوره شوری آیه ۵۸
سوره مریم آیه ۱۲۲
سوره طه ،
و آیه۱۲۱
سوره نحل نیز رابطه اجتبا و هدایت مطرح شدهاست.
در خصوص
آیه۱۳
سوره شوری ، اجتبای خداوند مسبوق به نهی از تفرقه و
سابق بر
هدایت ذکر شدهاست و این خود، گویای سیر طبیعی تبدّل تفرقه به جمع و زمینهسازی جمع جهت هدایت است:
«شَرَعَ لَکُم مِنَ الدّینِ ماوصّی بِهِ نوحًا والَّذی اَوحَینا اِلَیکَ و ماوصَّینا بِهِ اِبرهیمَ و موسی و عیسی اَن اَقیموا الدّینَ و لاتَتَفَرَّقوا فیهِ کَبُرَ عَلَی المُشرِکینَ ماتَدعوهُم اِلَیهِ اللّهُ یَجتَبی اِلَیهِ مَن یَشاءُ و یَهدی اِلَیهِ مَن یُنیب».
برخی از مفسّران، ذیل
آیه۱۲۲ طه
«ثُمَّ اجتَبهُ رَبُّهُ فَتابَ عَلَیهِ و هَدی» گفتهاند:کلمه اجتبا بهمعنای جمع کردن برای برگزیدن است.
در این
آیه نیز خدای متعالی بنده خود (
آدم) را برای خویش جمعآوری کرده، بهطوری که کسی غیر از خدا در او شریک نباشد. بنابراین معنا است که تفرّع جمله «فَتابَ عَلَیهِ و هَدی» بر آن به خوبی روشن میشود.
گویا او را دارای اجزایی فرض کرده و اجزایش را از اینجا و آنجا گرد آورده، سپس به او رجوع و هدایتش کرده و بهسوی خود به راهش انداختهاست.
این مفسّر، ذیل
آیه۱۲۱
سوره نحل
(شاکِرًا لاَِنعُمِهِ اجتَبهُ و هَدهُ اِلی صِراط مُستَقیم) که به
حضرت ابراهیم (علیهالسلام) مربوط است، پس از اشاره به ریشه واژه اجتبا نیز آوردهاست:اجتبای انسان به وسیله خدا به این است که او را برای خود خالص، و از مذهبهای گوناگون جمعآوری کند.
در
آیه ۷۸
سوره حج به رابطه میان نفی حرج و اجتبا اشاره شدهاست:«وجهِدوا فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجتَبکُم و ما جَعَلَ عَلَیکُم فِی الدّینِ مِن حَرَج».
این
آیه را خواه
خطاب به همه امّت اسلامی بدانیم همانگونه که بیشتر مفسّران گفتهاند
و خواه خطاب به
اهلبیت عصمت و طهارت همانطور که مفاد برخی از روایات است و برخی از مفسّران نیز آن را پسندیدهاند
بین نفی حرج و حقیقت اجتبا رابطه علّی و معلولی برقرار است؛ زیرا حرج و هرگونه گرفتاری دست و پاگیری، اضطراب و تشتّت را بر انسان حاکم کرده، اطمینان و تمرکز وی را از بین میبرد و در نتیجه نخواهد توانست به آسانی بهسوی ملکوت روی آورد و در جهت آن حرکت کند و به هدف نایل آید؛ برخلاف صورتی که حرج از او نفی، و گرفتاریهای دست و پاگیر زندگی از مسیر تکاملی وی برداشته شود؛ زیرا در این صورت، تشتّت و تفرّق انسان به تمرکز، و
اضطراب او به
آرامش مبدّل میشود و سیر او را به سمت ملکوت آسانمیکند.
سر از راز
غیب درآوردن و بر امور غیبی مطّلع شدن، نصیب کسی که در کثرات منغمر است و تفرّق و تعدّد مظاهر گوناگون
عالمِ کثرت ، او را متفرّق کرده و هر جزئی از اجزایش را به جانبی میکشاند، نمیشود.
اطّلاع بر غیب، تمرکز میطلبد و تمرکز، تجمع میخواهد؛ ازاینرو،
خداوند در
سوره آلعمران آیه۱۷۹
میفرماید:اینگونه نیست که خدا شما را از غیب آگاه سازد؛ بلکه او از میان پیامبران، عدّهای را به مقام اجتبا اختصاص داده؛ آنگاه آنان را بر امور غیبی آگاه میسازد:
«وماکانَ اللّهُ لِیُطلِعَکُم عَلَی الغَیبِ و لکِنَّ اللّهَ یَجتَبی مِن رُسُلِهِ مَن یَشاءُ» و نیز به همین جهت، حق تعالی ، علم به تأویل احادیث را که خود نوعی از آگاهی بر غیب شمرده میشود، پس از اجتبای
حضرت یوسف (علیهالسلام) مطرح میکند:«وکَذلِکَ یَجتَبیکَ رَبُّکَ و یُعَلِّمُکَ مِن تَأویلِ الاَحادیثِ...».
در
سوره قلم ،
آیه۵۰ خداوند، پس از آنکه به قصّه
حضرت یونس و گرفتاری و سرگردانی وی اشاره میکند، میفرماید:اگر نعمتی از پروردگارش به فریادش نرسیده بود، درحالیکه نکوهیده بود، به هامون افکنده میشد؛ ولی پروردگارش او را به مقام اجتبا اختصاص داد و از صالحانش قرار داد:«فَاجتَبهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصّلِحین».
در این
آیه، تأخّر اجتبا از حالت خاص یونس و تقدّم آن بر «فَجَعَلَهُ مِنَ الصّلِحین» آن هم با فای تفریع مفید این معنا است که اجتبا، یونس را از تفرّق بال و تشتّت و حیرانی رهایی بخشید؛ آنگاه وی را لایق درجه صالحان کرد.
کاربرد «اجتبا» در
آیه
۲۰۳ سوره اعراف،
به اجتبای اصطلاحی ربطی ندارد؛ بلکه فقط معنای لغوی آن مقصود است؛ زیرا این
آیه به تعریض مشرکان هنگام تأخیر نزول وحی بر پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) اشاره دارد و میگوید:آنان وقتی برای مدتّی
وحی نازل نمیشد و
رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) منتظر نزول وحی بود، میگفتند:آیات پیشین را که از این سو و آن سو جمع کردهای، حال نیز چنین کن:«واِذا لَمتَأتِهِم بِایَة قالوا لَولاَ اجتَبَیتَها».
البرهان فی تفسیر القرآن؛ پرتوی از قرآن؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ ترتیب کتاب العین؛ تفسیر منهج الصادقین؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ دائرةالفرائد در فرهنگ قرآن؛ الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیه؛ الکافی؛ لسانالعرب؛ لغتنامه؛ مجمعالبیان فی تفسیر القرآن؛ المنجد فی اللغه؛ المیزان فی تفسیرالقرآن؛ النهایه فی غریب الحدیث والاثر.
دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «اجتبا».