اتقان احتجاج (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله به آیاتی خواهیم پرداخت
خداوند در مورد استدلالهای متقن
حضرت ابراهیم علیهالسلام با قومش
اشاره میکند.
وتلک حجتنآ ءاتینـهآ ابرهیم علی قومه نرفع درجـت من نشآء ان ربک حکیم علیم• ... وکذلک نجزی المحسنین.
«اینها دلایل ما بود که به
ابراهیم در برابر قومش دادیم درجات هر کس را بخواهیم (و شایسته باشد) بالا میبریم، پروردگار تو
حکیم و دانا است. و
اسحاق و یعقوب را به او (ابراهیم) بخشیدیم و هر کدام را
هدایت کردیم و
نوح را (نیز) قبلا هدایت نمودیم و از فرزندان او
داود و
سلیمان و
ایوب و
یوسف و
موسی و
هارون را (هدایت کردیم) و اینچنین نیکوکاران را
پاداش میدهیم».
این آیه یک
اشاره اجمالی به تمام بحثهای گذشته که در زمینه
توحید و مبارزه با
شرک از ابراهیم نقل شد کرده، میگوید: (اینها دلائلی بود که ما به ابراهیم در برابر قوم و جمعیتش دادیم) (و تلک حجتنا آتیناها ابراهیم علی قومه).
درست است که این استدلالات جنبه منطقی داشت، و ابراهیم به نیروی عقل و الهام
فطرت به آنها رسیده بود، ولی چون این نیروی عقل و آن الهام فطرت همه از ناحیه خدا است، خداوند همه این استدلالات را از مواهب خویش میشمرد که در دلهای آماده همچون دل ابراهیم منعکس میشود.
قابل توجه اینکه (تلک) در لغت عرب
اسم اشاره برای بعید است ولی گاهی اهمیت موضوع و بلند پایه بودن آن سبب میشود که حتی یک موضوع
نزدیک با
اسم اشاره بعید ذکر شود، مانند آن را در آغاز سوره بقره میخوانیم: ذلک الکتاب لا ریب فیه: (این کتاب بزرگ شک و تردیدی در آن راه ندارد).
سپس برای تکمیل این بحث میفرماید: (درجات هر کس را بخواهیم بلند میکنیم) (نرفع درجات من نشاء) اما برای اینکه اشتباهی پیش نیاید که گمان کنند
خداوند در این ترفیع درجه تبعیضی قائل میشود میفرماید: (پروردگار تو،
حکیم و عالم است) و درجاتی را که میدهد روی آگاهی به شایستگی آنها و موافق موازین
حکمت است و تا کسی شایسته نباشد از آن برخوردار نخواهد شد (ان ربک حکیم علیم).
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «اتقان احتجاج».