ابویعقوب نهرجوری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابویعقوب نهرجوری، از علما و عرفای قرن چهارم میباشد.
نام وی اسحاق و نام پدرش محمد بود. او به نهرجور، قریهای میان
اهواز و میزان (میسان)، منسوب است.
از زندگی وی اطلاع چندانی در دست نیست، همین قدر میدانیم که سالها در
مکه مجاور بود و در آنجا از دنیا رفت.
اورا از علمای مشایخ دانسته اند.
درمنابع به استادان وی در
علوم دینی اشارهای نشده است، اما در
تصوف ، برخی او را شاگرد
ابویعقوب سوسی دانستهاند.
گفته شده است که سلسله ارادت نهرجوری در تصوف، با چهار واسطه، به
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم میرسد. این واسطهها عبارتاند از: ابویعقوب سوسی،
عبدالواحد بن زید ،
کمیل بن زیاد و
علی علیهالسلام.
او مصاحب
جنید و
عمرو بن عثمان مکی بود.
در مکه با گروهی از عرفا در موضوعات عرفانی حلقه گفتگو داشت، از جمله با
ابوعمر زجاجی ،
ابوبکر کتانی و مرتعش.
برخی از صوفیه، از جمله
ابنخفیف و
ابوعثمان مغربی ، نیز وی را درک کرده بودند.
برخی از دیدار نهرجوری با
حلاج در مکه سخن گفتهاند. از این میان، اغلب معتقدند که نهرجوری، حلاج را انکار کرده است.
فقط
هجویری گفته است که حلاج نزد نهرجوری مقبول بود. همچنین اگر گزارشهای کتاب اخبار الحلاج
درست باشد، به نظر میرسد که ابتدا نهرجوری با دیدن خرق عادتی از حلاج، او را انکار کرده و عمل او را
ساحری دانسته، اما بعدها معتقد شده که از
کرامات حلاج بوده است.
از نهرجوری اثر مکتوبی بر جای نمانده است، اما
کلاباذی وی را از بزرگانی خوانده که در نشر
علوم اشارت (
علوم باطنی ) کتابها و رسایلی داشتهاند. از نهرجوری اقوال و حکایات و دو بیت
شعر در سِر قدر و علم ازلی حق و عذر تقصیر به درگاه خداوند باقیمانده است.
براساس اقوال او، مؤلفه های اصلی عرفان وی، تأکید بر صدق و
اخلاص ، ندیدن علم و عمل نیک خود،
تقوا ،
توکل و ترک دنیا بوده است.
عطار
عبارتی از نهرجوری بدین مضمون نقل کرده که اصل سیاست کم خوردن است و کم
خفتن و کم گفتن و ترک شهوات کردن، که تا حدی شیوۀ او را در سیر و سلوک نشان میدهد. وی در سلوک الی الله به این امور نیز توصیه کرده است: دوری از جاهلان، مصاحبت با علما، عمل کردن به علم و دوام ذکر.
از نظر وی عارفترین مردم به خدا کسی است که حیرت او در حق بیشتر باشد.
نهرجوری در ۳۳۰، در دورۀ خلافت
مقتدر عباسی ، درگذشت.
(۱) ابنخمیس، مناقب الابرار و محاسنالاخیار، ج ۲، چاپ محمد ادیب جادر، امارات العربیه المتحده ۱۴۲۷/ ۲۰۰۶.
(۲) ابن ملقّن، طبقات الاولیاء، چاپ نورالدین شریبه، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶م.
(۳) عبداللّه بن محمد انصاری، طبقاتالصوفیه، چاپ محمد سرور مولایی، تهران ۱۳۸۶ش.
(۴) عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس من حضرات القدس، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۸۶ش.
(۵) حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده.
(۶) علی بن محمد دیلمی، سیرت شیخالکبیر ابوعبدالله ابنخفیف شیرازی، ترجمۀ رکنالدین یحییبن جنید شیرازی، چاپ آنهماری شیمل، تهران ۱۳۶۳ش.
(۷) محمد بن حسین سلمی، طبقاتالصوفیه، چاپ نورالدین شریبه، حلب ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶.
(۸) نورالله بن شریف الدین شوشتری، مجالسالمؤمنین، تهران ۱۳۵۴ش.
(۹) صفیالدین بغدادی، مراصدالاطلاع، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
(۱۰) محمد بن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ش.
(۱۱) عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرساله القشیریه، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه چی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۱۲) کتاب اخبار الحلاج، چاپ لویی، ماسینیون وب ککراوس، پاریس۱۹۳۶.
(۱۳) ابوبکر محمدبن ابراهیم کلاباذی، التعرف لمذهب اهل التصوف، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶.
(۱۴) محمدمعصومبن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ش.
(۱۵) علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۸۳ش.
(۱۶) یاقوت حموی.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ابویعقوب نهرجوری»، ج۱۶، شماره ۷۲۶۰.