ابوعبدالله ابنعباد محمد بن ابراهیم نفزی حمیری رندی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابن عَبّاد،
فقیه ،
خطیب و از مشاهیر
صوفیه اندلس بودند.
ابن عَبّاد، ابوعبدالله محمد بن ابراهیم نفزی حمیری رُندی (۷۳۳-۷۹۲ق/۱۳۳۳-۱۳۹۰م)، فقیه، خطیب و از مشاهیر صوفیه اندلس بودند.
وی در شهر رُنده به دنیا آمد.
قرائت را نزد پدرش که مردی خطیب و دانشمند بود فراگرفت
و
علم لغت را نزد دایی خود
قاضی عبدالله فریسی آموخت
و در ۷ سالگی
قرآن را از برداشت.
در رنده در مجلس درس
علی بن ابی الحسن رندی نیز حاضر میشد.
سپس برای تکمیل تحصیلات خود به مغرب رفت و در تلمسان و فاس نزد استادانی چون
ابوعبدالله تلمسانی ،
ابوعبدالله مقّری ،
ابومحمد عبدالنور عمرانی ،
ابوعبدالله آبلی و
ابوعمران موسی عبدوسی و دیگران
علم لغت،
فقه ،
اصول ،
کلام و
فلسفه فراگرفت.
ابن عبّاد پس از تحصیل
علوم ظاهری به
علوم باطنی روی آورد و برای ملاقات
صوفی مشهور
ابن عاشر ، ابوالعباس (ه م) به سلا مهاجرت کرد و چندین سال در خدمت او به سر برد
و از بزرگان اصحاب و از برگزیدگان شاگردان او شد، چنانکه ابن عاشر او را بر دیگر اصحاب خویش مقدم میداشت و آنان را به پیروی و بهرهمند شدن از او امر میکرد و درباره او میگفت که ابن عبّاد به تنهایی یک امّت است.
ابن عبّاد پس از وفات ابن عاشر، برای ملاقات
ابومروان عبدالملک صوفی به طنجه رفت و از مصاحبت او بهره فراوان برد و از او اجازه عام دریافت.
وی هرگز
ازدواج نکرد و کنیزی نیز اختیار ننمود. بیشترین بهره او از
دنیا بوی خوش و بخور بود. کارهایش را خود انجام میداد، لباسش در خانه وصلهدار بود، اما وقتی که از خانه خارج میشد، روی آن لباسی سبز یا سفید میپوشید.
درباره خصلتهای معنوی او گفتهاند که در
عبودیت و برائت از حول و قوّه غیر
خالق و عدم توجه به مدح و ذمّ مردم و اعراض از خلق و ذکر حق و سکون و
زهد و صلاح ممتاز بود.
طریقه او در
تصوف
طریقه شاذلیّه بود
و ظاهراً این طریقه را از استاد خویش، ابن عاشر، گرفته بود.
ابوسعید سلوی بر روی دیوار مسجد
قرویین ۳ بیت شعر به خط ابن عبّاد دیده بود که مضامین عاشقانه داشت. هنگامی که ابوسعید این ابیات را به سبب مضامین تغزّلی آنها با اظهار تردید برای ابوالقاسم صیرفی نقل کرد، صیرفی یادآور شد که این اشعار درباره مهدی قائم سروده شده است.
در میان شاگردان برجسته ابن عباد میتوان یحیی سرّاج، ابوعبدالله ابن سکاک، لسانالدین ابن خطیب و خطیب بن قنفذ را نام برد.
ابن عباد پس از ملاقات با ابومروان عبدالملک صوفی به فاس رفت و در آنجا امام و خطیب مسجد
قرویین شد،
و پس از ۱۵ سال وعظ و ارشاد وفات یافت و در محلی به نام کدیة البراطل در باب
الفتوح به خاک سپرده شد،
اما یحیی سراج گفته است که ابن عباد در فاس نزدیک باب المسدود معروف به حمراء مدفون گشته است.
به گفته
مقری سلطان ابوالعباس احمد بن ابی سالم و مردم دو شهر جدید و قدیم فاس بر جنازه او حاضر شدند. همو میافزاید: من قبر او را بارها در فاس زیارت کردهام و او نزد مردم فاس همچون شافعی است نزد مصریان.
آثار و نوشتههای ابن عباد در نشر طریقه شاذلیّه در مغرب و اندلس بسیار مؤثر بوده است.
این آثار عبارتند از:
غیث المواهب العلیّة فی شرح الحکم العطائیة، که شرحی است بر الحکم تألیف ابن عطاءالله سکندری (ه م). ابن عباد چنانکه خود نیز در مقدمه کتاب
اشاره دارد، این شرح را به درخواست دو تن از یارانش به نام یحیی سراج و سلیمان بن عمر نوشته است.
این کتاب شامل تعلیماتی است در آداب سلوک و توضیح مطالب رمزآمیز و دشواری که در الحکم ابن عطاءالله آمده است. این کتاب به نام التنبیه نیز شناخته شده است. حاجی خلیفه به اشتباه
التنبیه را به علی، فرزند ابن عباد، نسبت داده است، اما چنانکه میدانیم ابن عباد فرزندی نداشت.
غیث المواهب چندین بار به چاپ رسیده که نخستین بار در بولاق (۱۲۸۵ق/۱۸۶۹م) بود و در ۱۹۷۰م به کوشش عبدالحلیم محمود و محمود بن شریف در دو جلد در قاهره منتشر شد؛
الرسائل الکبری، این مجموعه که ابن عباد آن را به شاگرد خود یحیی سراج هدیه کرده، مشتمل بر ۳۸ رساله در آداب سلوک الیالله است.
این کتاب در ۱۳۲۰ق/۱۹۰۲م در ۴ جزء در فاس به چاپ (سنگی) رسیده است؛
الرسائل الصغری، این کتاب شامل ۱۶ رساله است که ۶ رساله اول آن به محمد بن ادبیه و ۹ رساله بعدی به یحیی سراج و رساله آخر به ابواسحاق ابراهیم شاطبی نوشته شده و مشتمل است بر وصایا و پاسخ سؤالاتی که در آداب تصوف و مقامات سلوک مطرح شده است. این کتاب به کوشش پل نویا در ۱۹۵۷م با مقدمهای به زبان فرانسوی، در بیروت به چاپ رسید و در ۱۹۷۴م با اضافاتی تجدید طبع شد؛
ادعیه مرتبة علی اسماءالله الحسنی، که شرح اسماءالله الحسنی نیز نامیده شده و در چاپ اخیر رسائل الصغری همراه با آن به چاپ رسیده است؛
نظم الحم العطائیّة، احمد زروق در الشرح الحادی عشر خود بر الحکم، این نظم را اُرجوزهای در ۸۰۱ بیت دانسته است.
ابویحیی بن سکاک درباره این کتاب گوید که ابن عباد الحکم را شرح کرد و دُرهای منثور آن را به رشته نظمی بدیع کشید.
زرکلی
نسخهای از آن را به نام بعیة المرید دیده و یاد کرده است؛
تحقیق
العلامة فی احکام الامامة، نسخهای از این کتاب را احمد زروق دیده و شیخ قوری احتمال داده است که تألیف پدر ابن عباد باشد
مجموعه خطب، این کتاب مشتمل بر خطبههای ابن عباد در
مسجد قرویین فاس بوده است.
مقری گوید که ابن عباد خطبههای مدون مشهوری داشته است که در روز میلاد
پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در مقابل سلطان، و در سایر اوقات متبر که در اجتماعات میخواندهاند؛
رسائل علی قوت القلوب، نسخه خطی این کتاب در کتابخانههای اسکوریال و ازهریه
موجود است؛
فتح التحفة و اضاعة الشرفة (الدفة)، این کتاب در
علم حدیث نوشته شده است و نسخه خطی آن در کتابخانههای اسکوریال و رباط
الفتح موجود است. این کتاب در ۵۰ عنوان تدوین شده و هر قسمت با شرح مختصری همراه است،.
زرکلی
از کتابی به نام
فتح الطرفة یاد کرده که ظاهراً همین کتاب است؛
اجوبة فی مسائل
العلوم،
مقری این کتاب را در دو جلد ذکر کرده است؛
بستانی و زرکلی
نیز از کتابی از تألیفات او با عنوان کفایة المحتاج یاد کردهاند. برخی از اشعار او را ابن خطیب
نقل کرده است.
(۱) ابن خطیب، محمد، الکتیبة الکامنة، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۶۳م.
(۲) ابن عباد رندی، محمد، غیث المواهب العلیة فی شرح الحکم العطائیة، به کوشش عبدالحلیم محمود و محمود بن الشریف، قاهره، ۱۳۸۰ق/۱۹۷۰م.
(۳) ابن قنفذ، احمد، انس الفقیر، به کوشش محمد فاسی و ادولف فور، رباط، ۱۹۶۵م.
(۴) ازهریه، فهرست.
(۵) بستانی ف.
(۶) حاجی خلیفه، کشف.
(۷) زرکلی،
اعلام.
(۸) غنیمی تفتارانی، ابوالوفاء، «ابن عبّاد رندی، حیاته و مؤلفاته»، صحیفه معهد الدراسات الاسلامیة فی مدرید، مادرید، ۱۹۵۸م.
(۹) غنیمی تفتارانی، ابوالوفاء، ابن عطاءالله السکندری و تصوفه، قاهره، ۱۳۸۹ق/ ۱۹۶۹م.
(۱۰) فهرس المخطوطات العربیة، به کوشش عبدالله رجراجی و ی س علوش، رباط، ۱۹۵۴م.
(۱۱)
مقری، احمد، نفح الطیب، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.
(۱۲) منوفی حسینی، محمود فیض، جمهرةالاولیاء، قاهره، ۱۳۸۷ق/ ۱۹۶۷م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوعبدالله ابنعباد»،ج۴، ص۱۴۶۷.