ابوسلیمان ایوب بن زید بن قیس بن زراره هلالی، یکی از پیشوایان بلاغت و سخنوری مثالزدنی بود که اگر کسی را در بلاغت میستودند، میگفتند: بلیغتر از ابن قریّه است. قریّه نام مادرش بود از این رو او را ابن قریّه میخواندند. وی از اعراب صحرانشین بود که به «عین التمر» در غرب کوفه رفت و آمد میکرد. بعدها به حجاج ثقفی پیوست و حجاج بیان نیکوی وی را پسندید و او را نزد عبدالملک بن مروان فرستاد و هنگامی که ابن اشعث از اطاعت عبدالملک سر باز زد، حجاج وی را به عنوان فرستاده خویش، نزد او فرستاد، اما ابن قریّه به ابن اشعث پیوست و در نبرد «دیر الجماجم» در کنار او جنگید. ابن قریّه مردی دلاور بود و زمانی که ابن اشعث شکست خورد، ابن قریّه را به عنوان اسیر نزد حجاج آوردند و او دستور داد گردنش را بزنند، اما بعد از کشتنِ وی، پشیمان شد. [۵]
مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۱۴۰.
عبدالسلام ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۱، ص۲۵۱. |