ابوسفیان (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوسفیان (به فتح الف) از
واژگان نهج البلاغه با نام صخر
بن حرب، پدر
معاویه و از بزرگترین دشمنان
اسلام و
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود. پنج بار از این واژه در
نهج البلاغه آمده؛ دو بار به لفظ «ابن ابی سفیان» یک بار به لفظ «معاویة
بن ابی سفیان» و دو بار به لفظ «ابوسفیان».
ابوسفیان با نام صخر
بن حرب، پدر معاویه و از بزرگترین دشمنان اسلام و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود. پنج بار در «نهج» آمده است دو بار به لفظ «ابن ابی سفیان» یکبار به لفظ «معاویة
بن ابی سفیان» و دو بار به لفظ «ابو سفیان».
به
امام علی (علیهالسلام) خبر رسید که معاویه به
زیاد بن ابیه نامه نوشته او را به طرف خود میخواند و به وی القاء میکند که تو برادر من و پسر ابوسفیان هستی، امام (علیهالسّلام) به وی نوشت:
«وَ قَدْ كانَ مِنْ أَبي سُفْيانَ في زَمَنِ عُمَرَ بْنِ الْخَطّابِ فَلْتَهٌ مِنْ حَدِيثِ النَّفْسِ، وَ نَزْغَةٌ مِنْ نَزَغَاتِ الشَّيْطانِ، لاَ يَثْبُتُ بِها نَسَبٌ، وَ لا يُسْتَحَقُّ بِها إِرْثٌ» «از معاویه پرهیز کن او
شیطان است از هر چهار طرف به سوی
انسان میآید... از ابوسفیان در زمان
عمر، لغزشی از حدیث نفس و فکر شیطانی شده بود که با آن نسبی ثابت نمیشود»
(شرحهای نامه:
) جریان آنست که: روزی
زیاد بن ابیه درباره کاری به عمر
بن الخطاب گزارشی میداد، بسیار عالی سخن گفت ابوسفیان که از نحوه سخن گفتن
زیاد خوشش آمده بود، گفت: اگر از عمر
بن الخطاب نمیترسیدم میگفتم چه کسی
زیاد را در رحم مادرش گذاشته: زیرا که ابوسفیان با مادر
زیاد در
جاهلیت زنا کرده بود.
و در نامهای که به معاویه نوشته میفرماید:
«لَيْسَ أُمَيَّةُ كَهاشِمَ، وَ لا حَرْبٌ كَعَبْدِ الْمُطَّلِبِ، وَ لا أَبُوسُفْيانَ كَأَبي طالِب، وَ لا المُهاجرُ كَالطَّليقِ» (امّا «
امیّه» چون «
هاشم» و «حرب» چون «
عبدالمطلّب» و «ابوسفيان» مانند «
ابوطالب» نخواهند بود و هرگز مهاجران چون اسيران آزاد شده نيستند.)
(شرحهای نامه:
)
در
نامه ۷۵ «مِنْ عَبْدِ اللهِ عَليّ أَميرِالْمُؤْمِنينَ إِلَى مُعاويَةَ بْنِ أَبي سُفْيانَ» (از بنده خدا
امیرمؤمنان به «معاويه» فرزند «ابوسفيان».)
(شرحهای نامه:
) و
نامه ۳۹ نیز آمده است.
«فَإِنْ يُمَكِّنِ اللهُ مِنْكَ وَ مِنِ ابْنِ أَبي سُفْيانَ أَجْزِكُما بِما قَدَّمْتُما» (اگر
خداوند به من امكان دهد و دستم به تو و پسر «ابوسفيان» برسد، كيفر آنچه انجام دادهايد به شما خواهم داد.)
(شرحهای نامه:
)
پنج بار از واژه سفیان در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «سفیان»، ج۱، ص۵۳۸.