ابوجعفر حداد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بوجَعْفَرِ حَدّاد، از مشایخ بزرگ
صوفیه در
سده ۳ق/ ۹م که در
ایثار و
زهد و مجاهدت معروف است.
از احوال شخصی و حتی تاریخ وفات او اطلاعی نداریم، خاصه آنکه احوال وی با اخبار مربوط به ابومحمد
جعفر بن حذّاء و ابوجعفر حداد صغیر به هم آمیخته است. به گفته
انصاری دو ابوجعفر حداد بودهاند: یکی کبیر و دیگری صغیر. ابوجعفر حداد کبیر،
بغدادی و از اقران
جُنید و رُوَیم بوده است، اما ابوجعفر بن بکیر بن حداد صغیر، از مردم
مصر و از اصحاب و شاگردان ابوجعفر حداد کبیر بوده و صحبت ابوتراب نخشبی را درک کرده و شاگرد
ابن عطا بوده است.
از استادان ابوجعفر حداد بغدادی تنها نام محمد بن
منصور طوسی به ما رسیده است.
از شاگردان و اصحاب او افزون بر ابوجعفر حداد صغیر مصری،
ظالم بن محمد سائح است،
اما معروفترین شاگرد وی
جنید بغدادی بوده است
و ابوجعفر حداد درباره جنید گفته است: «ار عقل مرد بودی، در صورت جنید بودی».
از مسافرتهای ابوجعفر حداد، آنچه بدان اشاره شد، یکی سفر وی به
دمشق است،
دیگر سفرش به
مکه که قشیری ضمن دو حکایت از آن یاد کرده است،
اما معلوم نیست که این دو استان که درباره
کرامات اوست، در یک سفر روی داده، یا به سفرهای متعدد او مربوط بوده باشد.
آنچه از حالات ابوجعفر حداد به ما رسیده و حکایاتی که از او نقل شده است، همگی حاکی از زندگانی توأم با زهد و ریاضت و ایثار او است، چنانکه گفتهاند ۱۷
سال آهنگری کرد و هرچه
مزد میگرفت، میان درویشان تقسیم میکرد و برای خود چیزی نمیگذاشت و چون
شب فرا میرسید، به
در خانه جنید میرفت و پارهای نام میگرفت و سپس به
مسجد رفته، در آنجا میخفت و دیگر از هیچ
پیری سؤال نمیکرد و منتظر بود تا چه پیش آید.
روش ابوجعفر در تصوف براساس توکل و یقین بود و اقوال و افعالی که به او نسبت دادهاند، کلاً نمودار چگونگی سلوک اوست. وی اظهار
فقر و
زهد و
ورع آشکار را
ریا میدانست و میگفت: اگر در
لباس درویش نشانه فقر دیدی، امیدی به رستگاری وی نداشته باش.
(۱) علی بن حسن ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز.
(۲) عمر بن علی ابن ملقن، طبقات الاولیاء، به کوشش نورالدین شریبه، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
(۳) احمد بن
عبداللـه ابونعیم اصفهانی، حلیة الاولیاء، بیروت، ۱۳۸۷ق/ ۱۹۶۷م.
(۴) خواجه
عبداللـه انصاری هروی، طبقات الصوفیة، به کوشش عبدالحی حبیبی و حسین آهی، تهران، ۱۳۳۶ش.
(۵) احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
(۶) محمد بن شاه جهان داراشکوه، سکینة الاولیاء، به کوشش تاراچند و محمدرضا جلالی نایینی، تهران، ۱۳۴۴ش.
(۷) عبدالقاهر بن
عبداللـه سهروردی، عوارف المعارف، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
(۸) عبدالکریم قشیری، الرسالة القشیریة، بیروت، دارالکتاب العربی.
(۹) محمود بن علی کاشانی، مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، ۱۳۲۵ش.
(۱۰)
عبداللـه بن اسعد یافعی، روض الریاحین فی حکایات الصالحین، به کوشش ابراهیم عبیدی مالکی، قبرس، مؤسسه عمادالدین.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوجعفر حداد»، ج۵، ص۲۰۳۹.