ابوبشر محمد بن احمد انصاری رازی دولابی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَبوبَشْرِ دولابی،
محمد بن احمد بن حمّاد بن سعد انصاری رازی (۲۲۴-۳۱۰ق/۸۳۹-۹۲۲م)، محدث و مورخ ایرانی بود.
گویا نسبت دولابی به یکی از نیاکان او باز میگردد که برخاسته از دولاب، قریهای در نزدیکی ری باستان (از محلات کنونی تهران) بود.
نسب انصاری او نیز از رابطۀ ولاء با قبایل انصار حکایت دارد.
ابوبشر برای آموختن
علم به
بغداد ،
بصره ،
حجاز ،
شام و
مصر سفر کرد، اما چگونگی و زمان این سفرها چندان روشن نیست.
تنها میدانیم که در ۲۲۴ق در بغداد بوده و در آنجا از
ابومحمد محمود بن خداش حدیث شنیده است.
وی در سفرهای یاد شده از گروهی چون
عبدالله بن احمد بن حنبل ، ابن ابی الدنیا،
ابوقلابه رقاشی ،
ابوعبدالله منتوف ،
محمد بن عبدالله بن یزید مقری ،
احمد بن ابی شریح رازی ،
ابراهیم بن مرزوق بصری ،
محمد بن بشار بن دار بصری ،
علی بن حرب طائی ،
یزید بن سنان ،
علی بن حسین بن حرب قاضی و
ابوعبدالله نجار استماع کرده
و در دمشق از
محمد بن اسماعیل بن علیه ،
محمد بن عبدالرحمن بن اشعث ،
ابوبکر ابن اخت جعفی و
ابن ابی اسامه حلبی حدیث شنیده است.
ابوبشر در حدود سال ۲۶۰ق به مصر رفت و در آنجا اقامت گزید. او در مصر ضمن پرداختن به پیشۀ «وراقی» از دانش اندوختن و دانش آموختن
غفلت نورزید
؛.
کسان زیادی همچون طبرانی، ابن حبّان، ابن عدی، کندی، ابن مقری، حسن
بن رشیق عسکری و ابوبکر
احمد بن محمد مهندس از او روایت کردهاند.
ابوبشر هنگامی که عازم
حج بود، بین
مکه و
مدینه در محلی به نام «عرج» یا در ذوالحلیفه درگذشت.
در فقه،
ابوبشر بر
مذهب ابوحنیفه بود و در این مورد بسیار پافشاری داشت، تا آنجا که ابن عدی وی را به جهت تعصب بیش از اندازهاش در اینباره سرزنش کرده و از بدگمانی
ابوبشر نسبت به
نعیم بن حماد به دلیل سختگیری نعیم بر اهل رأی سخن گفته است.
شایان ذکر است که
ابوبشر، نعیم
بن حماد را تضعیف و ادعا میکند که او برای تقویت مذهب خویش، احادیثی جعل میکرده و به منظور بدنام ساختن ابوحنیفه، حکایاتی را به
دروغ برساخته است.
ذهبی بر آن است که
ابوبشر در تکذیب نعیم
بن حماد به افراط گراییده بود
.
ابوبشر را در دانش حدیث، عالمی چیرهدست شمردهاند،
ولی برخی از پیشینیانِ ناشناخته به دلیلی نامعلوم به حدیث او خرده گرفته، ضعیفش دانستهاند
. (به نقل از
دارقطنی و
ابن یونس ).
علاوه بر حدیث،
ابوبشر در تاریخ و رجال نیز تبحر داشته و در این زمینهها تألیفاتی بر جای نهاده است.
برخی چون
ابن خلکان و
ابن کثیر در کتب خویش از روایات تاریخی و رجالی وی بسیار بهره جستهاند و اقوال او در ولادت و وفات علما و حکایات تاریخی، یکی از مراجع مهم آنان بوده است.
مسعودی و ابن خلکان
از یک اثر
ابوبشر با عنوان تاریخ یاد کردهاند و حاجی خلیفه
اثری با عنوان اخبار الخلفاء بدو نسبت داده است.
الکنی و الاسماء، در علم رجال که در حیدرآباد دکن (۱۳۲۲ق) به چاپ رسیده است؛ الذریه الطاهره، در فضائل
اهل بیت (ع) که به کوشش
محمد جواد حسینی جلالی همراه با مقدمهای مفصل در شرح حال
ابوبشر دولابی در قم (۱۴۰۷ق) به چاپ رسیده است.
کتاب المولد و الوفاه
عقلاء المجانین
مسند دیث سفیان
بن عُیینه؛ مسند حدیث سفیان
بن سعید الثوری
مسند حدیث شعبه
بن الحجاج، در ۹ جزء.
به گفتۀ قاضی عیاض،
ابوبشر دولابی در مناقب مالک نیز تألیفی داشته است
. به هر روی چنانکه از کتب فهارس مغربی بر میآید، آثار
ابوبشر در مغرب اسلامی از رواج ویژهای برخوردار بوده است.
(۱) ابن جوزی، عبدالرحمن
بن علی، المنتظم، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۷ق.
(۲) ابن حجر عسقلانی،
احمد بن علی، لسان المیزان، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۱ق.
(۳) ابن خلکان، وفیات.
(۴) ابن خیر،
محمد، فهرسه، به کوشش فرانسیسکو کودرا، بغداد، ۱۹۶۳م.
(۵) ابن عدی، عبداللـه، الکامل فی ضعفاء الرجال، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۶) ابن عساکر، علی
بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، عمان، دارالبشیر.
(۷) ابن کثیر، البدایه.
(۸)
ابوبشر دولابی،
محمد بن احمد، الذریه الطاهره، به کوشش محمدجواد حسینی جلالی، قم، ۱۴۰۷ق.
(۹)
ابوبشر دولابی،
محمد بن احمد، الکنی والاسماء، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.
(۱۰) ذهبی، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۱۱) سمعانی، عبدالکریم
بن محمد، الانساب، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۶م.
(۱۲) طبرانی، سلیمان
بن احمد، المعجم الصغیر، به کوشش عبدالرحمن
محمد عثمان، قاهره، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.
(۱۳) کندی،
محمد بن یوسف، الولاه و کتاب القضاه، به کوشش روون گِست، بیروت، ۱۹۰۸م.
(۱۴) مسعودی، علی
بن حسین، مروج الذهب، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
(۱۵) وادی آشی،
محمد بن جابر، برنامج، به کوشش
محمد محفوظ، بیروت، ۱۹۸۲م.
(۱۶) حاجی خلیفه ، کشف الظنون.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوبشر دولایی »،ج۵، ص۱۹۷۰.